لیست نکته های عصمت زارع بيدکي
از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
  سوره فجر آیه 1 - سوره فجر
معرفى این سوره به عنوان سوره حسین بن على (علیهماالسلام‏) ممکن است به خاطر این باشد که مصداق روشن نفس مطمئنه که در آخرین آیات این سوره مخاطب واقع شده حسین بن على (علیهماالسلام‏) است ، همانگونه که در حدیثى از امام صادق (علیه‏السلام‏) ذیل همین آیات آمده است.


قالب : شأن نزول گوینده : عصمت زارع بیدکی
منبع : تفسیر نمونه موضوع اصلی : امام- امامت
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) علمدار : همانگونه که فجر شکافنده ی تاریکی و دمیدن روشنایی است ، یکی از مصادیق تفسیر می تواند امام حسین باشد که تاریکی بدعت و فساد ی که به نام حکومت اسلام در جریان بود را شکافت و با قیام مقدس خود فرقان شد.
  سوره ضحی آیه 8 - الطاف الهی
توجه خدیجه آن زن مخلص با وفا را به سوى تو جلب نمود تا ثروت سرشارش را در اختیار تو و اهداف بزرگت قرار دهد ، و بعد از ظهور اسلام غنائم فراوانى در جنگها نصیب تو کرد آن گونه که براى رسیدن به اهداف بزرگت بى نیاز شدى.


قالب : تفسیری گوینده : عصمت زارع بیدکی
منبع : تفسیر نمونه موضوع اصلی : توفیق الهی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
  سوره ضحی آیه 6 - الطاف الهی
الطاف الهى نسبت به آن حضرت است ، لذا در ادامه آیات گذشته که از این معنى سخن مى‏گفت ، در آیات مورد بحث نخست به ذکر سه موهبت از مواهب خاص الهى به پیغمبر اکرم (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) پرداخته ، و سپس سه دستور مهم در همین رابطه به او مى‏دهد .
مى‏فرماید : آیا خداوند تو را یتیم نیافت و سپس پناه داد ( ا لم یجدک یتیما فاوى).


در شکم مادر بودى که پدرت عبد الله از دنیا رفت ، تو را در آغوش جدت عبد المطلب ( سید مکه ) پرورش دادم.


شش‏ساله بودى که مادرت از دنیا رفت ، و از این نظر نیز تنها شدى ، اما عشق و محبت تو را در قلب عبد المطلب افزون ساختم.


هشت‏ساله بودى که جدت عبد المطلب از دنیا رفت عمویت ابو طالب را به خدمت و حمایتت گماشتم ، تاتو را همچون جان شیرین در بر گیرد و محافظت کند.
آرى تو یتیم بودى و من به تو پناه دادم.






قالب : تفسیری گوینده : عصمت زارع بیدکی
منبع : تفسیر نمونه موضوع اصلی : امداد الهی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
  سوره ضحی آیه 1 - سوگنذ
این سوره با دو سوگند آغاز مى‏شود ، سپس به پیامبر (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) بشارت مى‏دهد که خدا هرگز تو را رها نساخته است.


قالب : تفسیری گوینده : عصمت زارع بیدکی
منبع : تفسیر نمونه موضوع اصلی : سوره ضحِِی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
  سوره علق آیه 4 - نوشتن
جمله ( الذى علم بالقلم ) تاب دو معنى دارد ، نخست اینکه : خداوند نوشتن و کتاب را به انسان آموخت و قدرت و توانائى این کار عظیم را که مبدأ تاریخ بشر ، و سرچشمه تمام علوم و فنون و تمدنها است ، در او ایجاد کرد .


قالب : تفسیری گوینده : عصمت زارع بیدکی
منبع : تفسیر نمونه موضوع اصلی : کتاب
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
  سوره علق آیه 1 - خواندن
همانگونه که در شرح محتواى سوره نیز اشاره کردیم به اعتقاد اکثر مفسران این سوره نخستین سوره‏اى است که بر پیغمبر اکرم (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) نازل شده است ، بلکه به گفته بعضى پنج آیه فوق به اتفاق همه مفسران در آغاز وحى بر رسول اکرم (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) نازل شده ، مضمون آن نیز مؤید این معنى است.


در روایات آمده است که پیغمبر اکرم (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) به کوه حرا رفته بود جبرئیل آمد و گفت : اى محمد بخوان ! پیامبر (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) فرمود : من قرائت کننده نیستم .


جبرئیل او را در آغوش گرفت و فشرد ، و بار دیگر گفت : بخوان ! پیامبر (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) همان جواب را تکرار کرد ، بار دوم نیز جبرئیل این کار را کرد ، و همان جواب را شنید ، و در سومین بار گفت : اقرأ باسم ربک الذى خلق ... ( تا آخر آیات پنجگانه).


قالب : شأن نزول گوینده : عصمت زارع بیدکی
منبع : تفسیر نمونه موضوع اصلی : رسالت- پیامبری
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
  سوره بینة آیه 2 - صحف
صحف جمع صحیفه به معنى اوراقى است که چیزى بر آن مى‏نویسند ، و منظور از آن در اینجا محتواى اوراق است ، زیرا مى‏دانیم پیغمبر اکرم (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) هرگز چیزى را از روى اوراق نمى‏خواند.


قالب : تفسیری گوینده : عصمت زارع بیدکی
منبع : تفسیر نمونه موضوع اصلی : تفکر- اندیشه
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
  سوره توبة آیه 2 - سیاحت کردن


فسیحوا فی الارض اربعة اشهر و اعلموا انکم غیر معجزی الله و ان الله مخزی الکافرین سیاحت به معنای راه افتادن و در زمین گشتن است ، و به همین جهت به آبی که دائما روان است می‏گویند سائح .



اینکه قرآن مردم را دستور داد که در چهار ماه سیاحت کنند کنایه است از اینکه در این مدت از ایام سال ایمن هستند ، و هیچ بشری متعرض آنان نمی‏شود ، و می‏توانند هر چه را که به نفع خود تشخیص دادند انجام دهند زندگی یا مرگ .



در ذیل آیه هم که می‏فرماید : و اعلموا انکم غیر معجزی الله و ان الله مخزی الکافرین نفع مردم را در نظر گرفته و می‏فرماید : صلاح‏تر بحال ایشان این است که شرک را ترک کرده و به دین توحید روی آورند ، و با استکبار ورزیدن خود را دچار خزی الهی ننموده و هلاک نکنند .



و اگر از سیاق غیبت به سیاق خطاب التفات نموده برای این است که خصم را مورد خطاب قرار دادن و با صراحت و جزم او را تهدید کردن نکته‏ای را می‏رساند که پشت سر او گفتن این نکته را نمی‏رساند و آن عبارتست از نشان دادن قدرت و تسلط بر خصم و ذلت و خواری او در برابر خشم و غضب خود .



مفسرین در این آیه در اینکه منظور از چهار ماه چیست اختلاف کرده‏اند ، بعضی گفته‏اند : ابتدای آن روز بیستم ذی القعده است ، و مقصود از روز حج اکبر همین روز است ، و بنا به گفته آنها چهار ماه عبارتست از ده روز از ذی القعده و تمامی ذی الحجه و محرم و صفر و بیست روز از ربیع الاول ، و در این قول اشکالی است که بزودی خواهد آمد .



عده‏ای دیگر گفته‏اند : این آیات در اول ماه شوال در سال نهم هجرت نازل شده .



و قهرا مقصود از چهار ماه ، شوال و ذی القعده و ذی الحجه و محرم است و این چهار ماه با تمام شدن ماههای حرام تمام می‏شود و آنچه آنان را وادار به این قول کرده اینست که گفته‏اند منظور از جمله فاذا انسلخ الاشهر الحرم فاقتلوا ... ، که بعد از دو آیه دیگر است ماههای حرام معروف یعنی ذی القعده و ذی الحجه و محرم است که انسلاخ آنها با انقضاء ماههای چهارگانه مورد بحث مطابقت می‏کند ، و این قول دور از صواب و ناسازگار با سیاق کلام است و قرینه مقام هم با آن مساعد نیست .


قالب : تفسیری گوینده : عصمت زارع بیدکی
منبع : تفسیر المیزان موضوع اصلی : ماه حرام
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
  سوره انفال آیه 65 - صبر
یقین به حق است که همه صفات پسندیده موجب فتح و ظفر از قبیل شجاعت و صبر و رأی صائب از آن سرچشمه می‏گیرد ، منظور از ضعف این است ، نه ضعف از جهت نفرات و تجهیزات جنگی ، چون بدیهی است که مؤمنین همواره در زمان رسول خدا (صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) رو به قوت و زیادی نفرات بودند نه رو به ضعف .



و قید باذن الله جمله یغلبوا را مقید می‏کند ، و معنایش این است که : خداوند با اینکه شما مردمی با ایمان و صابر هستید خلاف این را نمی‏خواهد .



و از همین جا معلوم می‏شود که جمله و الله مع الصابرین نسبت به قید باذن الله به منزله تعلیل آن است .



با در نظر گرفتن اینکه نداشتن فقه و صبر ، و همچنین ضعف روحی از علل و اسباب خارجیی است که در غلبه نکردن و ظفر نیافتن مؤثر است ، بدون شک از دو آیه مورد بحث بخوبی فهمیده می‏شود که حکم در آن دو مبنی بر اوصاف روحیی است که در مؤمنین و کفار اعتبار شده ، و اینکه همان قوای روحی که در آیه اولی برای یک مؤمن اعتبار شده بود و قوتش به اندازه‏ای بود که بر قوای روحی و داخلی ده نفر کافر غلبه می‏کرد چیزی نگذشت که آنقدر






پائین آمد تا همان قوا بر بیشتر از قوای روحی دو نفر کافر نمی‏چربید یعنی قوای روحی مؤمنین متوسط الحال به نسبت هشتاد در صد کاهش یافت ، و بیست مؤمن در برابر دویست کافر که در آیه اولی اعتبار شده بود در آیه دومی مبدل شد به صد مؤمن در برابر دویست کافر .


قالب : تفسیری گوینده : عصمت زارع بیدکی
منبع : ترجمة المیزان ج : 9ص :163 موضوع اصلی : استقامت
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
  سوره انفال آیه 60 - تجهیزات





و اینکه فرمود : و اعدوا لهم مااستطعتم من قوة و من رباط الخیل امر عامی است به مؤمنین که در قبال کفار به قدر توانائیشان از تدارکات جنگی که به آن احتیاج پیدا خواهند کرد تهیه کنند ، به مقدار آنچه که کفار بالفعل دارند و آنچه که توانائی تهیه آن را دارند ، چون مجتمع انسانی غیر از این نیست که از افراد و اقوامی دارای طبایع و افکار مختلف تشکیل می‏یابد ، و در این مجتمع هیچ اجتماعی بر اساس سنتی که حافظ منافعشان باشد اجتماع نمی‏کنند مگر اینکه اجتماع دیگری علیه منافعش و مخالف با سنتش تشکیل خواهد یافت ، و دیری نمی‏پاید که این دو اجتماع کارشان به اختلاف کشیده و سرانجام به نزاع و مبارزه علیه هم برمی‏خیزند ، و هر یک در صدد برمی‏آید که آن دیگری را مغلوب کند .



پس با این حال مساله جنگ و جدال و اختلافاتی که منجر به جنگهای خسارت‏زا می‏شود امری است که در مجتمعات بشری گریزی از آن نبوده و خواه ناخواه پیش می‏آید ، و اگر این امر قهری نبود انسان در خلقتش به قوائی که جز در مواقع دفاع بکار نمی‏رود از قبیل غضب و شدت و نیروی فکری ، مجهز نمی‏شد .



پس اینکه می‏بینیم انسان به چنین قوائی در بدن و در فکرش مجهز است خود دلیل بر این است که وقوع جنگ امری است اجتناب ناپذیر ، وچون چنین است به حکم فطرت بر جامعه اسلامی واجب است که همیشه و در هر حال تا آنجا که می‏تواند و به همان مقداری که احتمال می‏دهد دشمنش مجهز باشد مجتمع صالحش را مجهز کند .



و در تعالیم عالیه دین فطری اسلام که دین قیم است و خدای تعالی آن را برای بشر فرستاده حکومتی را برای بشر اختیار کرده که باید اسم آنرا حکومت انسانی گذاشت ، حکومتی است که در آن حقوق فرد فرد جامعه را محفوظ و مصالح ضعیف و قوی ، توانگر و فقیر ، آزاد و




قالب : تفسیری گوینده : عصمت زارع بیدکی
منبع : تفسیر المیزان موضوع اصلی : استقامت
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.

  • <<
  • <
  • تعداد صفحات : 3
  • >
  • >>