● سوره الرحمن آیه 19 - ازدواج حضرت علی (ع)و حضرت فاطمه(س)
در این سوره چنین آمده: «مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیَانِ... یخَرُجُ مِنهْمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجَان»؛[2] دو دریا را روان کرد تا با یکدیگر تماس پیدا کردند... از آن دو مروارید و مرجان بیرون میآید. در تفسیر این دو آیه، در روایات آمده که منظور از دو دریا حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) و منظور از مروارید، امام حسن(ع) و مرجان، امام حسین(ع) است.
قالب : شأن نزول |
گوینده : لیلا رضائی |
منبع : بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج 5، ص 233، بنیاد بعثت، تهران، چاپ اول، 1416ق؛ ر.ک: «تفسیر باطنی البحرین در قرآن»، سؤال 36727. |
موضوع اصلی : اهل بیت (علیهم السلام) |
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره قیامة آیه 1 - شان نزول آیات
سوره قیامت، هفتاد و پنجمین سوره قرآن و در اواخر جزء بیست و نه قرار دارد. این سوره در مکه فرود آمد، سال دوم بعثت، نام آن از آیه اوّل آن گرفته شده است و بدانکه حق سبحانه ختم سوره المدثر بذکر قیامت نمود و آنکه کافر و منکر و مکذّب آن است افتتاح این سوره نیز به ذکر قیامت کرد. ( منهج الصادقین ، جلد 10 ، صفحه 78 ) محتوی این سوره بر محور مسائل مربوط به معاد و روز قیامت دور می زند. مگر چند آیه که درباره قرآن مجید است ؛ إِنَّ عَلَیْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ (17) فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ (18) ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنَا بَیَانَهُ (19)
چرا که جمعکردن و خواندن آن بر عهده ماست (17) پس هر گاه آن را خواندیم، از خواندن آن پیروى کن (18) سپس بیان و (توضیح) آن (نیز) بر عهده ماست (19)
با توجّه به معانی، نکاتِ ظریفی در این آیات وجود دارد که می فرماید؛ جمع کردن، قرائت کردن و تبیین کردن و بیان آن بر عهده ماست ولو از زبان تو (پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم) لکن ما هستیم، هر چه هست مائیم، تو وسیله ما هستی و بر عهدۀ تو پیروی کردن است. آیا این در مورد غیر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم اتفاق نمی افتد؟ ما مدّعی نیستیم همانند پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم اتفاق بیفتد، او خاتم النَّبین است یا همانند وصی او علی ابن ابیطالب علیه السلام اتفاق بیفتد، که هنگامیکه چشم باز کرد گفت:
یا رسول الله تورات یا انجیل با قرآن بخوانم؟ امّا نازل منزلۀ اینها ما می توانیم باشیم. خدایا جمع کردن قرآن و قرائت و حتّی تعلیم و بیان قرآن همه با توست به ما توفیق بده که بتوانیم تبیین کنیم.
در سوره قیامت آیات ؛ فَلَا صَدَّقَ وَلَا صَلَّى (31) وَلَکِن کَذَّبَ وَتَوَلَّى (32)
(در آن روز گفته مىشود:) او هرگز ایمان نیاورد و نماز نخواند (31) بلکه تکذیب کرد و روىگردان شد (32)
در مورد کذب و تولی است. به غیر اینها همه آیات در مورد مسائل مربوط به معاد است.
محور های اصلی سوره قیامت :
سوره قیامت در چهار محور سخن می فرماید:
1- مسائل مربوط به اشراط الساغه (حوادث عجیب و بسیار هول انگیزی که در پایان این جهان و آغاز قیامت روی می دهد)
2- مسائل مربوط به وضع نیکوکاران و بدکاران در آن روز
3- مسائل مربوط به لحظات پر اضطراب مرگ و انتقال از این جهان به جهان دیگر
4- بحث های مربوط به هدف آفرینش انسان و رابطۀ آن با مسأله هاد
فضیلت تلاوت این سوره :
ابی ابن کعب از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم روایت می کنند، که حضرت فرمودند: "مَن قرأ سوره القیامه شهدتُ أنا و جبرئیل لهُ یَوم القیامه إنَّهُ کانَ مُومناً بِیوم القیامهِ و جاءَ وَ وَجهه مُسفرٌ علی وجوهِ الخلایق یَومَ القیامه" ( تفسیر مجمع البیان ، جلد 26 ، صفحه 90)
هر کس سوره مبارکه قیامت را تلاوت کند، من و جبرئیل در روز قیامت شهادت می دهیم، این در دنیا مؤمن بوده است و در قیامت با چهرۀ درخشان ظهور پیدا می کند.
در روایت دیگر ابوبصیر از امام صادق علیه السلام روایت نموده "مَن ادمن قرائه لا اقسم" و کان یعمل بها، بعصها الله یوم القیامه مَعَهُ فی قبرِهِ فی احسن صورهٍ تبشره و تضحکَ فی وجهِهِ حتَّی یَجوزِ الصراطَ و المیزان" (تفسیر نمونه )
هر کس ادامه دهد قرائت سوره "لا اقسم" را و عمل به آنهم نماید خداوند آن را در روز قیامت با او در قبرش برانگیزد و در بهترین صورت ها که او را بشارت داده، از صراط و میزان بگذراند. در قیامت همانطور که اعمال تجسّم پیدا می کند، آیات قرآن هم تجسّم می یابد. وقتی با مؤمن مأنوس می شود، مؤمن می پرسد تو کیستی که اینچنین زیبا و درخشان هستی؟
می گوید؛ من قرآن هستم، پیوسته به او بشارت و مژده می دهد و او را از نگرانی و اضطراب می رهاند و در اوضاع هولناک قیامت به او مژده امن و امان و آرامش و سعادت میدهد و ضمن بشارت دادن، خندان هم هست. از لحظه ای که از قبر بیرون می آید همراه اوست، بشارت داده و خندان است تا به حساب و کتاب او رسیدگی شود و از صراط بگذرد.
نکته قابل توجّه، مداومت داشتن به قرائت این سوره و عمل به آن می باشد. همانطور که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم که عاقل ترین انسانها بودند و به دنبال بهترین و با قیمت ترین می رفتند و در ساعات مختلفه صبح، غروب، قبل از غروب و شب هنگام و ... در تلاوت قرآن مداومت داشتند.
بسم الله الرحمن الرحیم
این سوره با بسم الله الرحمن الرحیم آغاز می گردد که به تعبیر آیت الله دستغیب، بزرگترین آیه است. در مباحث گذشته در مورد آن سخن گفته شده است. فقهای شیعه، بسم الله الرحمن الرحیم را جزو سوره دانسته اند، لذا سوره را با بسم الله الرحمن الرحیم قرائت می نمایند، و در خواندن نماز هم حتماً باید بسم الله الرحمن الرحیم را بگویند و همچنین اعتقاد دارند باید بسم الله الرحمن الرحیم با جهر و صدای بلند گفته شود اگر چه قرائت نماز ظهر و عصر آهسته است قرائت نماز ظهر و عصر آهسته است امّا باید بسم الله الرحمن الرحیم با جهر و بلند گفته شود.
شیعه معتقد است فقط یک سوره «برائت ، توبه» بدون بسم الله الرحمن الرحیم است. در حالیکه اهل تسنّن بسم الله الرحمن الرحیم را جزو سوره نمی دانند و بعنوان یک آیه مستقل می دانند.
بسم الله الرحمن الرحیم بر لبان حورالعین :
"وَ رُویَ عَنِ النَّبیِّ ص مَن قَالَ بِسمِ الله الرحمنِ الرَّحیم بَنَی اللهُ لَهُ فِی الجَنَّهِ سَبعِینَ ألفَ قَصرٍ مِن یَاقُوتَهٍ حَمراءَ فِی کُلِّ قَصرٍ سَبعونَ ألفَ بَیتٍ مِن لُؤلُؤهَ بَیضَاءَ فِی کُلِّ بَیتٍ سَبعونَ ألفَ سَریرٍ مِن زَبَرجَدَهٍ خَضراءَ فَوقَ کُلِّ سَریرٍ سَبعُونَ ألفَ فِراشٍ مِن سُندُسٍ وَ إستبرقٍ وَ عَلیهِ زَوجَهٌ مِنَ الحُورِ العِینِ وَ لَهَا سَبعونَ ألفَ ذُوءَابَهٍ مُکلَّلَهٍ بِالدُّرِّ وَ الیَواقِیتِ مَکتُوبٌ عَلَی خَدَّهَا الأیمَنِ محمَّدٌ رَسولُ اللهِ وَ عَلَی خَدِّها الأیسَرِ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللهِ وَ عَلی جَبِینِهَا الحَسَنُ وَ عَلَی ذَقَنِهَا الحُسَینُ وَ عَلَی شَفَتَیها بسم الله الرحمن الرحیم قُلتُ یا رَسولَ اللهِ لِمَن هَذِهِ الکَرامَهُ قَالَ لِمَن یَقُولُ بِالحُرمَهِ وَ التَّعظِیمِ بسم الله الرحمن الرحیم"( بحار الانوار ، جلد 89 ، صفحه 258)
نوعی از حوریان اند که خداوند بر صورت آنان به قلم قدرت نقشهای نورانی فرموده است؛
1- برگونه راست، محمّد رسول الله
2- بر گونۀ چپ "علیٌ ولیُّ الله"
3- بر پیشانی آنها نوشته «الحسن»
4- بر چانه هایشان نوشته «الحسین»
5- بر لبهایشان بسم الله الرحمن الرحیم
و خداوند آن را آفریده برای کسی که با عظمت و با معرفت بگوید بسم الله الرحمن الرحیم.
بسم الله الرحمن الرحیم پسر، بهرۀ گور پدر( نقل از لئالی الاخبار ، صفحه 347)
یکی از انبیاء الهی با همراهان از کنار قبرستانی عبور می کردند، وقتی به یکی از قبرها رسیدند، فرمودند سریع بگذرید که صاحب این قبر معذّب است. موقع برگشتن از کنار قبرستان، نبیّ خدا می فرمایند: کمی درنگ کنید! یاران سئوال کردند چرا؟
فرمودند: صاحب قبر در روح و ریحان است؟ نبی فرمود: این فرد پسری داشت که استاد به او بسم الله الرحمن الرحیم تعلیم داد، و فرزند بسم الله الرحمن الرحیم گفت، خداوند فرمود بر خدا روا نیست که فرزندی مرا به رحمانیّت و رحیمیّت به زبان آورده است، پدر او را مورد عذاب قرار بدهم.
گفتن بسم الله الرحمن الرحیم حتّی در گذشتگانمان تأثیر گذار است. منتهی ما خود متوجّه نیستیم و از برکات آن و وفور نعمت غافل هستیم. بسیاری از بلایا با وجود بسم الله الرحمن الرحیم برطرف می شود.
گفتن بسم الله الرحمن الرحیم و بر طرف شدن بلا :
حضرت موسی بن عمران علیه السلام در مورد فرعون نفرین کرد، لکن مستجاب نشد. گفت من که نبی خدا هستم در مورد فرعون نفرین کردم مستجاب نمی شود؟ [چون پیش از آنکه مدّعی خدایی باشد جزء قاریان تورات بود، از بزرگی ادعایِ بزرگی کرد ولی فکر نکرد این بزرگی را از کجا آورده است.] ندا آمد ای موسی، فرعون، قبل از ادّعای خدایی بالای قصرش بسم الله الرحمن الرحیم نوشته شده بود، زمانیکه شما نفرین کردید هنوز بسم الله الرحمن الرحیم از سر در قصرش پاک نشده بود و زمانیکه به هلاکت رسید، آنرا از سر در قصر پاک کرده بود و می گفت:
"فَقَالَ اَنَا رَبُّکُم الأعلی"( سوره نازعات ، آیه 24) کسی در امنیّت قرار می گیرد که خود را تحت قدرت خداوند متعال بداند.
قالب : تفسیری |
گوینده : لیلا رضائی |
منبع : سایت بصائر |
موضوع اصلی : اثبات معاد |
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره قیامة آیه 3 - شان نزول آیه
تفاسیر شیعه و سنی در مورد شأن نزول این آیات چنین بیان میکنند که عدیّ بن ربیعه ابن ابی سلمه - البته طبق نقل برخی؛ على بن ابى ربیعه-) یکى از مشرکان که در همسایگى پیامبر(ص) زندگى میکرد خدمت حضرت آمد و پرسید که روز قیامت چگونه است و کى خواهد بود؟ سپس افزود: اگر من آن روز را با چشم خودم هم ببینم، همچنان تو را تصدیق نمیکنم و به تو ایمان نمیآورم! و ادامه داد که آیا ممکن است خدای ـ تبارک و تعالی ـ این استخوانها را جمعآورى کند؟ این باور کردنى نیست! اینجا بود که آیات فوق نازل شد و به او پاسخ گفت و پیامبر(ص) درباره این مرد لجوج معاند فرمود: «اللهم اکفنى شر جارى السوء»؛[10] یعنی خدایا! شرّ این همسایه بد را از من دور کن.
در این آیات مورد بحث میخوانیم: «أَ یَحْسَبُ الْإِنْسانُ أَلَّنْ نَجْمَعَ عِظامَهُ * بَلى قادِرِینَ عَلى أَنْ نُسَوِّیَ بَنانَهُ»؛ آیا انسان میپندارد که هرگز استخوانهاى او را جمع نخواهیم کرد؟! آری قادریم که [حتّى خطوط سر] انگشتان او را موزون و مرتّب کنیم!
این آیات در پاسخ به فردی که منکر امکان وقوعی معاد بود، نازل شد. خداوند انسان را به صورت استفهام انکاری مورد خطاب قرار داده است و قدرت خویش را به وی یادآوری میکند.
در اینکه مراد از «بلی قادرین أن نسوی بنانه» چیست؟ در میان مفسرین آراء متفاوتی وجود دارد:
1. برخی از ابن عباس درباره معنای آیه نقل کردهاند: خداوند میتواندانگشتهاى انسان را مانند نعل و سُمّ حیوانات قرار دهد، ولی خدا بر انسان منّت نهاد و چنین نکرد.[11]
2. خداوند میتواند سرانگشتان و یا استخوانهای انگشتان انسان را به همان صورتی که در دنیا بود، باز آفرینی کند.[12]
3. خدا میتواند انسان را به صورت بهائم و حیوانات در بیاورد، حال چطور نتواند او را به صورت خلقت اولیهاش در آورد؟![13]
جدا از اینکه کدامیک از برداشتهای پیشگفته از آیه را صحیح بدانیم، -هر چند پذیرش برخی از آنها منافاتی با پذیرش برداشت دیگر ندارد- این سؤال مطرح میشود که چرا خدای از میان اعضاء و جوارح انسان به سر انگشت اشاره کرده است؟! آیا صرف مثال است و خصوصیتی ندارد؟! در پاسخ به این سؤال نیز مفسران جوابهای متعددی بیان کردهاند:
الف. این تعبیر میتواند اشاره لطیفى به خصوصیات موجود در خطوط سرانگشت انسانها باشد که امروزه میگویند کمتر انسانى در روى زمین پیدا میشود که خطوط سرانگشت او با دیگرى یکسان باشد. به تعبیر دیگر؛ خطوط ظریف و پیچیدهاى که در سرانگشتان هر انسانى نقش بسته است معرّف شخص او است. به همین دلیل در عصر ما «انگشتنگارى» به عنوان راهی برای شناسایی مُجرمان مطرح است.[14]
ب. شاید براى این بوده است که به خلقت عجیب آن اشاره کند که صورتهاى مختلف، و خصوصیات ترکیبی و عددی را در خود جمع کرده است و فواید بسیارى بر آن مترتب میشود؛ مثلاً به انحاء گوناگون بسته و باز میشود، میدهد و میستاند و... همچنین حرکات لطیف و اعمال دقیق دیگر توسط آن انجام میشود و با همانها انسان از سایر حیوانات ممتاز میشود و نیز شکلهاى گوناگون و خطوطى در آن وجود دارد که به طور دائم اسرارش یکی پس از دیگری براى انسان کشف میشود.[15]
ج. انگشتان، کوچکترین اعضای بدن هستند و نیز بدان جهت که آخرین اعضای خلق شده بدن هستند.[16]
منحصر به فرد بودن خطوط سر انگشتان در یک انسان، یک مطلب علمی ثابت شده به شمار میآید که در زمان نزول قرآن، بلکه قرنها بعد هم کشف نشده بود؛ اما تعبیر «أن نسوی بنانه» تصریحی به این مطلب علمی ندارد؛ زیرا فقط به اصل قدرت الهی تسویه بنان اشاره میکند و از عبارت و سیاق آیه نمیتوان برداشت که تنها دلیل یا یکی از دلایل اشاره به این قدرت، منحصر به فرد بودن خطوط سر انگشتان است. بنابراین، با در نظر گرفتن ضوابط تفسیر علمی، نمیتوان این آیه را با قطعیّت از مصادیق معجزه علمی دانست و حداکثر از آیاتی محسوب میشود که حاوی اشاره علمی هستند.
قالب : تفسیری |
گوینده : لیلا رضائی |
منبع : سایت اسلام کوئست |
موضوع اصلی : انسان در قیامت |
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره اسراء آیه 33 - شان نزول آیه
اسراء/32: «و لاتقتلوا النفس التی حرّم الله التی بالحق و من قتل مظلوما فقد جعلنا لولیه سلطانا و لایسرف فی القتل انّه کان منصوراً (32)»
ترجمه: و کسی را که خداوند خونش را حرام شمرده، نکشید، جز به حق. و آن کس که مظلوم کشته شده، برای ولیش سلطه (و حق قصاص) قرار دادیم، اما در قتل اسراف نکند، چرا که او مورد حمایت است.
تفسیر: امام صادق علیهالسلام در مورد این آیه فرمودند: منظور، قائم آل بیت محمد صلی الله علیه و آله میباشد، که خارج میشود به خونخواهی خون حسین علیهالسلام که اگر به اندازهی اهل بیت (از بدکاران) کشته شوند، اسراف نشده است.
قالب : شأن نزول |
گوینده : لیلا رضائی |
منبع : سایت شهدای دستگرد |
موضوع اصلی : مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) |
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
● سوره آل عمران آیه 61 - آیه مباهله
آیه مباهله
فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکُمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللَّـهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ؛(پس هرکس درباره عیسی، از آن پس که به آگاهی رسیده ای ، با تو مجادله کند، بگو: بیایید تا حاضر آوریم ما فرزندان خود را و شما نفسهای خود را، آن گاه مباهله کنیم و لعن خدا را بر دروغگویان بفرسیتم.)
مباهله، نفرین کردن یکدیگر در یک امر مذهبی است که با تضرع از خدا می خواهند تا دروغگو را رسوا سازد . گروهی از نصارای نجران نزد پیامبر گرامی آمدند و درباره عیسی گفت وگو درگرفت و قرار شد فردای آن روز مباهله صورت گیرد. به اتفاق همه اهل سنت، روز بعد پیامبر از بین همه امت به جای «انفسنا» علی(ع) و به جای «نسائنا» حضرت فاطمه زهرا(س) و به جای «ابنائنا» حسنینرا برای مباهله و به عنوان گواه نبوت خویش بردند. آن حضرت آن روز زنان متعدد داشت، ولی برای مباهله هیچ کدام را نبرد، بلکه به جای آنان فاطمه(س) را برد و این عمل پیامبر گواه بزرگی بر صداقت و عصمت فاطمه(س) است.
علباء بن احمر الیشکری روایت کرده است: هنگامی که آیه مباهله نازل شد، رسول خدا(ص)، علی(ع)، فاطمه(س)، حسن (ع) و حسین(ع) را به حضور طلبید و از سوی دیگر، یهودیان را به مباهله دعوت کرد. جوانی از یهود که از پیشنهاد رسول خدا اطلاع یافت، خطاب به یهودیان گفت: وای بر شما، مگر گذشته را فراموش کرده اید که برادران شما به صورت میمونها و خوکها مسخ شدند؟ اینک از مباهله خودداری کنید که سرانجام شما منتهی به سرانجام آنان خواهد شد.
روایات دیگری نزدیک به این مضمون نیز از جابر بن عبدالله و سعد بن ابی وقاص نقل شده است. امام فخر رازی داستان را درباره مسیحیان نجران ذکر کرده است.
اصل این قضیه که پیامبراکرم(ص) از بین همه امت، تنها حضرت علی(ع) را به جای «انفسنا» و حضرت فاطمه(س) را به جای «نسائنا» و حضرات حسنین را به جای «ابنائنا» برای مباهله انتخاب کرد و برد، مورد اتفاق اهل تفسیر و حدیث است. چنان که برخی از مفسران اهل سنت، همچون امام فخر رازی(م 604 ق) و نظام الدین نیشابوری(م 728 ق) به این امر تصریح نموده اند.
هر کس با محبت آل محمد بمیرد شهید از دنیا رفته. آگاه باشید هر کس با محبت آل محمد از دنیا برود بخشوده است. آگاه باشید هر کس با محبت آل محمد از دنیا برود، با توبه از دنیا رفته است
نیشابوری سپس اضافه می کند: «مراد از «انفسنا» علی است و اهل تفسیر و حدیث بر این دیدگاه اجماع نموده اند.» حاکم نیشابوری در این زمینه ادعای تواتر کرده است.
زمخشری می گوید: هیچ دلیل و مدرکی قوی تر و مهم تر از آیه مباهله بر فضل و برتری اصحاب کساء موجود نیست و اصحاب کساء علی، فاطمه، حسن و حسین می باشند.
پیامبراکرم(ص) به جای «نسائنا» (که کلمه جمع است و حداقل برسه نفر دلالت می کند) تنها حضرت فاطمه(س) را به مباهله برد. در حالی که در آن زمان چند نفر از همسران پیامبر حضور داشتند، ولی آن حضرت هیچ کدام از زنان خود را به مباهله نبردند، زیرا در مباهله، نبوت آن جناب زیر سؤال بود و باید کسانی را می برد که اگر نبی نباشد، شریک کار رسالت و نبوت و حائز مقام معنوی مناسب با آن باشند و آن کسان فاطمه(س) و اهلبیت(ع) بود ند. در مباهله قرار بود دروغگویان رسوا شوند. بنابراین اگر پیامبر کسی را می برد که در طول حیات خود دروغ گفته بود، دیگر نمی توانست بر دیگران لعنت بفرستد، زیرا خودش از دروغگویان بود. از اینجا عصمت فاطمه(س) اثبات می شود که هیچ دروغی در زندگی نگفته و مصداق کامل یک انسان صادق است.
این روایت با بیش از پنجاه و یک طریق مختلف از سی و هفت نفر از اهلبیت(ع)، صحابه و تابعین نقل شده است؛ کسانی از اهلبیت(ع)، همچون امام علی(ع)، امام حسن (ع)، امام سجاد (ع)، امام باقر(ع)، امام صادق(ع) و امام کاظم(ع)، و از صحابه، تابعین و دیگر بزرگان، همچون کسانی ابن عباس، جابر بن عبدالله انصاری، سعد بن ابی وقاص، حذیفه بن یمان، ابی رافع (غلام پیامبر)، عثمان بن عفان، طلحه بن عبدالله، زبیربن عوام، عبدالرحمن بن عوف و دیگر بزرگان اسلام .
قالب : شأن نزول |
گوینده : لیلا رضائی |
منبع : حبرگزاری رسا |
موضوع اصلی : فاطمه (سلاماللهعلیها) |
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره شوری آیه 23 - آیه مودت
آیه مودت؛ «سوره شوری آیه 23»
«قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَى وَمَن یَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِیهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ شَکُورٌ؛ بگو من از شما در برابر رسالتم مزدی طلب نمی کنم، به جز دوستی نزدیکان و کسی که حسنه ای به جای آورد، ما حسنه ای بر آن اضافه می کنیم. خداوند آمرزگار و قدردان است».
طبق روایات صحیح و متعدد فریقین، خداوند محبت امیرالمؤمنین علی (ع) ، حضرت فاطمه (س)، امام حسن (ع) و امام حسین (ع) را بر امت واجب نموده و آن را پاداش رسالت خویش قرار داده است و این چیزی است که از طرف خداوند به پیامبرش امر شده است، نه اینکه پیامبر آن را از خدا خواسته باشد . بنابر این باید مودت اهلبیت (ع) هم وزن رسالت پیامبر باشد و گرنه چیز کم ارزش و سبکی نمی تواند اجر رسالت باشد. از طرف دیگر باید این اقربای پیامبر به دور از گناه و معصوم باشند و گر نه لغویت کلام خداوند لازم می آید . زیرا بعید است خداوند محبت گنهکاران را واجب کند. از طرف دیگر، اینها اگر گناه انجام دهند و باز هم محبت و مودتشان بر امت واجب باشد، با آیات و روایات متعددی منافات دارد که خداوند در آنها مودت هیچ گناهکاری را واجب قرار نداده است. پس اهلبیت (ع) نباید گناه کنند و باید عصمت داشته باشد تا مودتشان اجر رسالت قرار گیرد.
طبق نقل بسیاری از دانشمندان اهل سنت، این سوره ( شوری) مکی است، مگر چهار آیه آن که در مدینه نازل شده است. نخستین آیه از این آیات چهارگانه نیز، آیه «قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی» است. ابن عباس از صحابه و قتاده از تابعین قائل به این قول بودند.
زمخشری در ذیل آیه مودت می گوید:
این آیه نازل شد و پیامبر (ص) فرمود: «هر کس با محبت آل محمد بمیرد شهید از دنیا رفته. آگاه باشید هر کس با محبت آل محمد از دنیا برود بخشوده است. آگاه باشید هر کس با محبت آل محمد از دنیا برود، با توبه از دنیا رفته است ... ».
روایاتی از بزرگان دین، همچون امام حسن مجتبی (ع) ، مفسر قرآن ابن عباس وسدی نقل شده است که مراد از «کسب حسنه» مودت آل محمد است و خداوند به خاطر همین دوستی اهلبیت (ع) «غفور للذنوب» است و گناهان آنان را می بخشد و «شکور للحسنات» است و تشکر هم می کند.
قالب : شأن نزول |
گوینده : لیلا رضائی |
منبع : حبرگزاری رسا |
موضوع اصلی : فاطمه (سلاماللهعلیها) |
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
1)
عبداللهی : محبت اهل بیت وائمه اطهار طبق فرمایش خداوند مسئله ای واجب وراهگشا برای مسلمین است.البته همتراز رسالت قراردادن ،نه خواست ائمه هست، نه منطقی...ائمه نهالی که خدادوند با رسولش در جان جاهلترین آدمیان کاشت به غایت بارور کردند...تا غباری که بر اصل دین نشسته بود بزدایند...لذادر امتداد مسیر پیامبر حرکت کردند..اصل ادعای رسالت در کلام به معنی بنای دینی جدید است..ممکن است به جهت ثنا یا تجلیل مطرح شود ولی انهم جای اشکال دارد
● سوره ضحی آیه 5 - آیه اعطا
آیه اعطا، «سوره ضحی آیه 5»
«وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَى؛ و پروردگارت به زودی عطایی می کند که راضی شوی».
در روایات زیادی آمده است که خداوند به فاطمه (س) این اختیار را داد که در فردای قیامت از گنهکاران امت پدرش شفاعت کند و این روایات از طریق فریقین نقل شده است.
مفسران اهل سنت در ذیل این آیه روایاتی آورده اند. از جمله این که جابر بن عبدالله روایت کرده است که، «رسول خدا (ص) روزی فاطمه (س) را در منزل مشغول آرد کردن گندم دید که حله شتر بر خود افکنده بود. فرمود: یا فاطمه! بشتاب و تلخی دنیا را به خاطر نعمتهای بهشتی بچش. به دنبال این جریان بود که آیه « وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَى » نازل شد».
قالب : شأن نزول |
گوینده : لیلا رضائی |
منبع : حبرگزاری رسا |
موضوع اصلی : فاطمه (سلاماللهعلیها) |
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره کوثر آیه 1 - مکی بودن
مکی بودن سوره و تطبیق آن بر حضرت فاطمه(س)
در اینکه این سوره مکی است یا مدنی ، اختلاف دیدگاه وجود دارد . برخی آن را مکی و برخی مدنی دانسته اند.اما قول معتبر همان مکی بودن این سوره است، چنان که مضمون سوره نیز بر آن دلالت دارد. طبق ترتیب نزول، این سوره پانزدهمین سوره قرآن است و شامل دو خبر غیبی و بشارت به پیامبراکرم(ص) است: یکی دادن کوثر در آینده نزدیک که همان وجود حضرت فاطمه(س) است که پاسخی عملی به دشمنان رسالت و نبوت محسوب می شود؛ و دوم ابتر بودن دشمنان رسالت که در آینده اتفاق خواهد افتاد. بنابراین در مکی بودن سوره هیچ تردیدی وجود ندارد. به علاوه برای کسانی که تولد حضرت فاطمه را قبل از بعثت می دانند، اصلاً این سؤال مطرح نیست.
برخی دانشمندان نیز مکی بودن سوره و بشارت دادن به وجود فاطمه(س) را از اعجاز قرآن می شمارند.
قالب : شأن نزول |
گوینده : لیلا رضائی |
منبع : دارالقرآن حسن آباد اصفهان |
موضوع اصلی : فاطمه (سلاماللهعلیها) |
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره بقرة آیه 156 - بازگشت به سوی خدا
ما از آن خدا هستیم و به او باز می گردیم.
امام علی ع می فرمایند :
و سمع رجلاً یقول : انا لله و انا الیه راجعون، فقال علیه السلام: اَن قولنا:" انالله، اقرار علی انفسنا بالملک، و قولنا:" و انا الیه راجعون، اقرارعلی انفسنا بالهُلکِ. "
امام علیه السلام شنید که مردی می گوید" انالله و انا الیه راجعون" فرمود: وقتی که می گوییم" ما از آن خداییم" به فرمانروایی و پادشاهی او اعتراف کرده ایم و چون می گوییم " به سوی او باز می گردیم، به هلاکت و از میان رفتن خود اعتراف می کنیم.
قالب : تفسیری |
گوینده : لیلا رضائی |
منبع : نهج البلاغه، ترجمه دکتر سید جعفر شهیدی، کلمات قصار 99 |
موضوع اصلی : رجعت |
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره آل عمران آیه 134 - صفت نیکوکاران
و قال علی علیه السلام :لایزهدنک فی المعروف من لایشکره لک، فقد یشکرک علیه من لا یستمتع بشئ منه وقد تدرک من شکرالشاکر اکثر مما اضاع الکافر، "والله یحب المحسنین ."
در این جملات در واقع حضرت علی علیه السلام به ذکر برخی یاز خصوصیات نیکوکاران می پردازد که فرمود: تو را از نیکوکاری دلسرد نکند کسی که نیکوکاریت را سپاس نمی گوید. گاه کسی تو راسپاس گوید که از نعمت تو بهره مند نشده است و تو از سپاس گفتن دیگران بیش از آنکه ناسپاسان تباه کرده اند به دست خواهی آورد وخدا نیکوکاران را دوست می دارد.
قالب : تفسیری |
گوینده : لیلا رضائی |
منبع : نهج البلاغه-کلمات قصار204 |
موضوع اصلی : نیکی- احسان |
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.