● سوره توبة آیه 1 - اعلام کننده آیات برائت
اعلام کننده آیات برائت علی (علیهالسلام) بوده است
یکی از رخدادهایی که در اواخر سال نهم (ماه ذیحجه) رخ داد، مأموریت حضرت علی (علیهالسلام) از جانب پیامبر (صلّیاللهعلیهوآلهوسلم) برای اعلام برائت از مشرکان، در روز عید قربان در «مِنی» بود.
پیامبر(صلّیاللهعلیهوآلهوسلم) نخست ابوبکر را طلبید، و او را مأمور کرد تا این آیات را به صورت قطعنامه در مراسم حجّ در عید قربان در سرزمین مِنی برای مردم بخواند.
ابوبکر، آیات را گرفت و همراه چهل (یا سیصد) نفر، به سوی مکّه حرکت کرد، ولی طولی نکشید که پیک وحی از طرف خدا، به حضور پیامبر رسید و عرض کرد: خداوند فرمان داده است که: «این آیات را باید تو یا کسی که ازتو است، بخواند.» پیامبر (صلّیاللهعلیهوآلهوسلم) بیدرنگ، حضرت علی (علیهالسلام) را به حضور طلبید و ماجرا را به او گفت، و مرکب مخصوصش را در اختیار علی (علیهالسلام) گذاشت و به او فرمود:حرکت کن، و در راه، آیات و قطعنامه را از ابوبکر بگیر، و خودت این مأموریت را انجام بده.
حضرت علی (علیهالسلام) حرکت کرد و در سرزمین «جُحفه» به ابوبکر رسید، و فرمان پیامبر را به او ابلاغ نمود، ابوبکر آیات را در اختیار علی (علیهالسلام) گذاشت، علی (علیهالسلام) به مکّه رفت و قطعنامه بیزاری از مشرکان را در «مِنی» خواند و به اطّلاع مردم رسانید.
ابوبکر به مدینه مراجعه کرد، و به محضر رسول خدا (صلّیاللهعلیهوآلهوسلم) رسید و عرض کرد:«نخست مرا برای اعلام برائت از مشرکان، نصب کردی، ولی اکنون عزل نمودی، آیا آیهای بر ضد من نازل شده است؟» پیامبر فرمود: «لا، اِلّا اِنِّی اُمِرْتُ اَنْ اُبَلِّغَهُ اَنَا اَوْ رَجُلٌ مِنْ اَهْلِ بَیتِی؛ نه، جز این که من از جانب خدا مأمور شدهام که آن آیات را خودم یا یکی از مردان خاندانم ابلاغ کند.» [1 و 2]
1. نسائی، احمد بن شعیب، خصائص، ص ۲۸.
2. واقدی، محمد، مغازی، ج ۳، ص ۱۰۷۷.
اما به نظر نگارنده روایتی که در زیر از مسند احمد آمده عین روایت است .
روایت مسند احمد
در مسند احمد آمده، پیامبر (صلّیاللهعلیهوآلهوسلم) در پاسخ ابوبکر فرمود: «لا وَ لکِنْ جِبْرِئیلُ جائَنِی فَقالَ لا یؤَدّی عَنْکَ اِلّا اَنْتَ اَوْ رَجُلٌ مِنْکَ؛ نه، ولی جبرئیل نزد من آمد و گفت:آن را جز تو یا مردی از تو، ابلاغ نکند.» [3]
3- ابن حنبل، احمد، مسند احمد، ج ۲، ص ۴۲۷.
در این روایت به عبارت " رَجُلٌ مِنْکَ " دقت کنید که جبرئیل به دستور خداوند چگونه در این حدیث قدسی نام مبارک حضرت علی ( ع) را رمز گذاری کرده است نام مبارک حضرت با "منک " در حروف ابجد برابر می باشد
بنده با حروف ابجد هر دو کلمه را می نویسم
علی : ( ع :70) + ( ل: 30 ) + ( ی:10 ) در جمع می شود 110
منک : ( م :40) + ( ن: 50) + ( ک:20) در جمع می شود 110
این ماجرا در احادیث شیعه و سنّی از امور قطعی است، و به روشنی بیانگر آن است که امیرمؤمنان علی (علیهالسلام) در مسایل مربوط به حکومت اسلامی، شایستهتر از دیگران است، هدف از این عزل و نصب آن است که عملاً مردم بدانند که علی (علیهالسلام) از نظر روحیه و جهات معنوی و سیاسی، قرین و همسان پیامبر اکرم (صلّیاللهعلیهوآلهوسلم) میباشد.
در همین سوره خداوند دلیل این کارش را خیلی خوب و در داخل پاکت توضیح فرموده :
به ایه ی 26 همین سوره دقت کنید فرموده : خداوند نازل می کند سکینه ( آرامش خاص خودش )را در دل پیامبرش و مومنان و لشکریانی را می فرستد که دیده نمی شوند .
ثُمَّ أَنزَلَ ٱللَّهُ سَکِینَتَهُۥ عَلَىٰ رَسُولِهِۦ وَعَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِینَ وَأَنزَلَ جُنُودٗا لَّمۡ تَرَوۡهَا وَعَذَّبَ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْۚ وَذَٰلِکَ جَزَآءُ ٱلۡکَٰفِرِینَ 26
در ایه 40 همین سوره می فرماید :
...إِذۡ هُمَا فِی ٱلۡغَارِ إِذۡ یَقُولُ لِصَٰحِبِهِۦ لَا تَحۡزَنۡ إِنَّ ٱللَّهَ مَعَنَاۖ فَأَنزَلَ ٱللَّهُ سَکِینَتَهُۥ عَلَیۡهِ وَأَیَّدَهُۥ بِجُنُودٖ لَّمۡ تَرَوۡهَا ...
... وقتی که آن دو نفر در غار بودند ( پیامبر ) به دوست و همراهش فرمود نترس خدا با ماست و سپس نازل کرد خداوند سکینه را بر او و کمک کرد او را با لشکریانی که دیده نمی شوند .
پیامبر و دوستش دو نفری در غار هستند ولی خداوند آرامش مخصوص خودش را فقط در دل پیامبرش می اندازد و اگر در دل هر دو می انداخت می فرمود علیهما و ایدهما ولی فرمود علیه و ایده و ضمیر را مفرد آورد . خداوند با این آیه می خواهد بفرماید : که این شخص همراه پیامبر مسلمان بود ولی مومن نبود. چون هر مومنی مسلمان هست ولی هر مسلمانی مومن نیست . مومن کسی است که علاوه بر پذیرش اسلام ،ولایت امام زمان خودش را نیز پذیرفته باشد . لذا امیرالمومنین فقط لقب مولا علی (ع) است و بس . تا جایی که امام صادق (ع) فرمود غیر از جدمان علی (ع) کسی دیگر حتی ما را نیز حق ندارید امیرالمومنین خطاب کنید .
تو خود حدیث مفصل بخوان از این دفتر ( برای کسانی که نمی پذیرند الله اعلم ) ولی بنده عین حقیقت را می گویم خداوندا خودت شاهد باش من حقیقت را گفتم اگر غیر از این است در آتش جهنم مرا بسوران .
قالب : روایی |
گوینده : علی باقری |
منبع : تدبر شخصی با استفاده از فرموده معصوم |
موضوع اصلی : داستان قوم پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) |
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره آل عمران آیه 159 - معنای شاورهم
نکته بسیار مهم در این آیه اشتباه ترجمه کنندگان در مورد عبارت" وَ شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ " می باشد . این اشتباه را برای اولین بار یک نفر مرتکب شده و بقیه هم کور کورانه از او تبعیت کرده اند . و آن هم این است که " وَ شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ " " با آنها در کارها مشورت کن " ترجمه شده در حالی که معنی آن می شود " به آنها در کارها مشاوره بده " .
برای روشن شدن مطلب در نظر بگیرید که مریضی از نظر اخلاقی یا روحی مشکلی دارد و برای حل مشکلش پیش مشاور می رود . . در این مورد مشاور با این شخص مریض مشورت نمی کند ، بلکه یک سری توصیه هایی به او می کند و راهکارهایی به او نشان می دهد . به اصطلاح به او مشاوره می دهد و می گوییم مریض پیش مشاور رفت و مشاور ه گرفت .
و همین اشتباه ترجمه باعث شده هر کسی در مورد اینکه پیامبر نیاز به مشورت دارد یا ندارد سخنان توجیه آمیزی ارائه کنند . تامل در کلمات قبل از این عبارت هم نشان می دهد که سخن از مشورت کردن نیست بلکه سخن از این است که رفتار درست تو باعث شده دور تو جمع شوند .
این آیه به پیامبر می فرماید : سعی کن به جای توبیخ کردن و مذمت و سرزنش افرادی که در اطراف تو هستند و ممکن است دچار خطا و اشتباه شوند . راه کار درست پیش رویشان قرار دهی و به اصطلاح امروزی سعی کن در اموری که ممکن است دچار خطا و اشتباه شوند به آنها مشاور دهی.
امر ، مفاعله ، شور ، صیغه 7 ، معلوم ، متعدی ، مبنی بر سکون ، مذکر
اجوف واوی ، مخاطب ، مفرد
شور در اصل در زبان عرب به معنی بیرون آوردن عسل از کندو می باشد و مشاور کسی هست که سخنانش وقتی از دهانش خارج می شود مثل عسل برای شنونده شیرین باشد .
معنی مُشیر ( مشاوره کننده ) در لغت نامه المنجد به معنی : دلسوز ، رایزن ، راهنما ، اشاره کننده ، نصیحت و پند و اندرز هم آمده است .
اگر اشتباهی در این مطالب باشد از نگارنده ( علی باقری ) است . الله اعلم
قالب : لغوی |
گوینده : علی باقری |
منبع : تدبر شخصی |
موضوع اصلی : مشاوره |
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره یوسف آیه 24 - معصومین
المخلَصین چه کسانی هستند ؟
وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَآ أَنْ رَأَىٰ بُرْهَانَ رَبِّهِ کَذَٰلِکَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوٓءَ وَالْفَحْشَآءَ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِینَ ( 24 سوره یوسف )
[آن زن] واقعاً قصد [کام بردن از] او را نمود، او [نیز ] قصد دفع آن زن را مىکرد، اگر نبود جز این که [هدایت و] برهان پروردگارش را [از قبل] دیده بود [شاید در این امر کوتاهی میکرد]، [و] چنین [نمودیم] تا بدى و زشتکارى را از او بازداریم؛ زیرا او از بندگان نابِ برگزیدة ما بود.
عبارت الْمُخْلَصِینَ در این آیه به دو آیه زیر بر می گردد . در دو آیه ی زیر شیطان دشمنی آشکار خود را با انسان ها اعلام می دارد به همین دلیل خداوند از او با عنوان "عدواً مبین " یاد می کند . یعنی دشمنی که دشمنی خود را با زبان و آشکارا اعلام می کند و دیگر شکی در دشمنی او نیست و به عبارت امروزی کسی که در دشمنی تابلو می باشد .
قَالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ * إِلَّا عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ ( ص 82و 83 ) [در این هنگام شیطان] گفت: پس سوگند به عزّت تو که بدون شک آنها (آدمیان) را همگى گمراه خواهم ساخت.* مگر بندگان نابِ برگزیدة تو [که تسلطّی بر آنان ندارم].
قَالَ رَبِّ بِمَآ أَغْوَیْتَنِی لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَلَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ * إِلَّا عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ ( 39و 40 حجر )
[ابلیس ] گفت: پروردگارا، به خاطر آن که مرا [به دلیل سجده نکردن براى آدم] محروم نمودى، [من نیز] قطعاً در زمین [بدىها را] براى آنها (آدمیان) مىآرایم و تمامى آنها را گمراه خواهم کرد. مگر [آن دسته] بندگانت که نابِ برگزیده اند.
نکته های مورد نظر ما در این آیات در دل الْمُخْلَصِینَ نهفته است .
نکته ی یک : الْمُخْلَصِینَ " ال " تعریف دارد وبر این دلالت دارد که اولاً الْمُخْلَصِینَ افراد خاص هستند و دوما آنها را شیطان می شناسد.
نکته ی دو : شیطان افرادی را که استثنا می کند الْمُخْلَصِینَ هستند نه الْمُخْلِصِینَ
الْمُخْلَصِینَ : صفت مفعولی هست مفرد ان می شود " خالص شدگان " معنی آن می شود : کسانی که تو خودت در مخلص بودن آنها دست داری و به عبارت امروزی یعنی کسانی که در مخلص بودن هوای آنها را داری و آنها را از گناه محفوظ می داری و از گفتار شیطان و فرموده ی خداوند مشخص می شود شیطان جرأت نزدیک شدن را به آنها ندارد و خداوند هم حافظ آنهاست به عبارت بهتر آنها معصوم هستند
الْمُخْلِصِینَ : یعنی خالصان و جمع خالص می باشد . و اگر در ترجمه ها دقت شود مترجم فرق بین الْمُخْلَصِینَ و الْمُخْلِصِینَ را متوجه نبوده است و ترجمه درست از آب در نیامده است .
نکته ی سه : عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ : از منهم در این عبارتی که از قول شیطان گفته شده فهمیده می شود که این افراد از خود مردم هستند و عین آنها هستند و می توانند مثل افراد دیگر مرتکب گناه شوند ولی به دلیل ایمان و صبری که دارند از ارتکاب گناه دوری می کنند زیرا یوسف به دلیل اینکه برهان و نشانه های خداوند را می بیند و بدان ایمان و یقین دارد از ارتکاب گناه دوری می کند زیرا آن معجرات را( باز شدن قفل ها به روی یوسف و شهادت کودک شیر خوار ) زلیخا هم دید ولی چون یقین و ایمانش مثل یوسف نبود کمتر تحت تاثیر قرار گرفت .
قالب : تفسیری |
گوینده : علی باقری |
منبع : تدبر در قران |
موضوع اصلی : اولیاءالله |
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره ملک آیه 2 - اثبات ایمان عملی
به نام خدا
الَّذی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیاةَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَ هُوَ الْعَزیزُ الْغَفُورُ( الملک )
این آیه به آیه 172 اعراف برمی گردد که خداوند در آن می فرماید : « وَإِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنِیٓ آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَىٰٓ أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قَالُوا بَلَىٰ شَهِدْنَآ أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هَٰذَا غَافِلِینَ ( 172 اعراف ) با توجه به این آیه خداوند در عالم ذر از همه ی انس و جن و ملائک سوالی می پرسد و از آنها بر ربانیت خود گواهی می گیرد مبنی بر اینکه آیا به یگانگی و وحدانیت من و اینکه فقط من رب و پروردگار شما هستم ایمان دارید ؟ همگی در آن روز لساناً به این امر شهادت می دهند و خیلی ها از جن و انس به دروغ بر ربانیت خداوند شهادت می دهند و برای اینکه ریا و دروغگویی این دسته برای خودشان آشکار شود خداوند همه را به این دنیا می آورد تا مورد امتحان قرار دهد و در عمل برایشان اثبات کند که خیلی ها دروغ می گویند . اولین کسی که در این امتحان لو می رود شیطان است . لذا خداوند در قرآن فرمود " کان من الکافرین " او قبلا کافر بود منتها کفرش آشکار نبود و در قضیه ی سجده بر آدم این کفرش پس از امتحان عملی آشکار شد و نفرمود او کافر بود فرمود او از کافران بود یعنی ، کافران زیادی در راه اند که با امتحان در عمل جریان کفرشان آشکار خواهد شد . بنابراین منظور خداوند در این آیه این است که هدف من از اینکه شما را به این عالم وجود دنیوی وارد کردم و دوباره می میرانم و در آن دنیا زنده می کنم برای این است که عملا شما را مورد آزمایش قرار دهم و با انجام اعمال نیکو که در همین قران به آن دستور داده ام مورد امتحان قرار دهم تا به خود شما اثبات شود که چقدر مرا قبول دارید و بدون امتحان هم می توانستم این کار را بکنم ولی عزیز و غفور بودن من این امتحان عملی را اقتضا می کرد تا به خود شما اثبات شود که خیلی ها در گفتار و عمل یکی نیستید .
قالب : تفسیری |
گوینده : علی باقری |
منبع : تدبر شخصی |
موضوع اصلی : اَبرار |
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره ملک آیه 1 - معنی لغت تبارک
تَبارَکَ الَّذی بِیَدِهِ الْمُلْکُ وَ هُوَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ
بنده تمام ترجمهها را یکییکی بررسی کردم دیدم در ترجمهی این آیه یک پایکار میلنگد؛ زیرا هرکسی حواسش در ترجمه به سمت تبارک الذی: به معنی پربرکت است کسی» رفته و ترجمه نتوانسته ادای مطلب کند. اگر معنی امروزی تبارک را در اینجا در نظر داشته باشیم آیه در ترجمه دچار مشکل خواهد شد. ما برای ترجمهی این آیه باید به سراغ ریشهی واژهی تبارک برویم تا ببینیم منظور از تبارک و پربرکت بودن در اینجا چیست؟
تبارک از ریشهی بَرَکَ میباشد و به معنی زانو زدن شتر و ماندگار و ثابت شدن و سکنی گزیدن آن در یک مکان میباشد و برکه آب را هم ازآنجهت برکه میگویند که آب در آن ثابت مانده، جابجا و جاری نمیشود؛ و به بعضی از چیزها ازآنجهت بابرکت میگویند که ماندگار است و نعمتی است که بهراحتی و مفت و بیجهت از چنگ کسی خارج نمیشود مثل پول پربرکت که بهراحتی و مفت از دست نمیرود و بهاصطلاح در جیب و در حساب کسی ماندگار است و بادآوردهای نیست که با باد برود و سفرهی پربرکت هم نعمتش ثابت است و هیچوقت خالی نمیشود و الخ...
برک: (بَرَکَ –ُ بِرُوکاً و تَبراکاً و بَرّکَ و إستَبرَکَ)( البَعیرُ: شتر روی زانو نشست (بَرَکَ) بِلمَکان ِ: ماندگار شد، سکنی کرد، اقامت کرد (المنجد)
با توجه به ریشهی واژهی تبارک آیه در کل این معنی را میدهد.
حکومت و پادشاهی بر ملک و عالم به دست کسی ( خدایی ) است که حکومتش زوال ناپذیر ، همیشگی و پایدار است (پادشاهی اش مثل حکومت پادشاهان و حکمرانان دیگر دست به دست نمی شود ) و او بر انجام هر کاری قادر و تواناست و قدرتی بالاتر از قدرت او نیست
قالب : تفسیری |
گوینده : علی باقری |
منبع : منابع مختلف و تدبر شخصی |
موضوع اصلی : برکت |
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره تکاثر آیه 8 - النعیم
منظور از نعیمی که در قیامت هرکسی به واسطه آن زیر سوال می رود چیست ؟
ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیم ( تکاثر 8 )
در این آیه النعیم جمع نیست بلکه اسم مبالغه است یعنی نعمتی که ارزش آن خیلی زیاد است .از طرفی ال تعریف دارد و برای هر کسی هم شناخته شده است . بنابراین نمی تواند سوال از نعمت های فراوان منظور باشد و همچنین نمی تواند منظور از آن یک یک نعمت های خداوند باشد . در عربی صفت موقعی ال می گیرد که تابع اسمی باشد که ال دارد . در اینجا اگر آن را صفت بگیرم اسم معرفه قبل از آن محذوف است .
در قسمت تفسیر این آیه چون به روایاتی که در مورد النعیم اشاره شده دیگر بنده به آن نمی پردازم .
در زیارت نامه ی حضرت علی ( ع) می خوانیم :
« اَلسَّلامُ عَلى نِعْمَةِ اللَّهِ عَلَى الْأَبْرارِ» ( مفاتح الجنان زیارت نامه ی حضرت علی علیه السلام )
سلام بر نعمت خدا بر نیکان
حال این جمله از زیارت نامه ی علی (ع) را با ایه زیر مقایسه کنید :
إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِی نَعِیمٍ ( 22 مطففین ) ( 13 انفطار) دو بار در قران تکرار شده
همچنین در این آیه دقت کنید
...الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی...( مائده 3 )
در این آیه نیز پیامبر دین را به امتش اختصاص می دهد( دِینَکُمْ : دین تان را ) ولی نعمتی را که بر آنها تمام می کند به خودش نسبت می دهد (نِعْمَتِی : نعمتم را )
آنچه که از تدبر در این آیه به دست می آید این است که پیامبر به وسیله ی نعمتی که به خودش نسبت دارد دین امتش را تکمیل می کند . بنابراین نعمت در اینجا همان دین نیست زیرا دین به امتش تعلق دارد و نعمت به خودش .
در بین تمام زیارت نامه های معصومین نعمه الله لقبی هست که به امام علی (ع) اختصاص داده شده و به کسی دیگر اختصاص داده نشده . این نعمت چیزی نیست مگر ولایت مولا علی ( ع ) که خداوند در مورد آن بازخواست خواهد کرد . همان طور که در سوره نبا می فرماید در مورد او هر کسی زیر سوال خواهد رفت . در زیارت نامه ی امیرالمومنین علی ( ع ) می خوانیم :
السَّلامُ عَلَیک یا دِینَ اللّهِ الْقَوِیمَ، وَصِراطَهُ الْمُسْتَقِیمَ. السَّلامُ عَلَیک اَیهَا النَّبَاُ الْعَظِیمُ الَّذِی هُمْ فِیهِ مُخْتَلِفُونَ وَعَنْهُ یسْاَلُونَ.
همان طور که می دانیم تنها دعای واجب اهدنا الصراط المستقیم هست. صراط مستقیمی که مشخصه اصلی روندگاه آن این است که به آنها نعمت داده شده است. صراط الذین انعمت علیهم. از طرفی معصوم فرمود نحن صراط مستقیم و در زیارت نامه هم شهادت دادیم راه امام علی همان صراط مستقیم هست.
قالب : تفسیری |
گوینده : علی باقری |
منبع : منابع مختلف و تدبر شخصی |
موضوع اصلی : امام- امامت |
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره بقرة آیه 201 - حسنة
حسنه در این آیه چیست که هرکسی آن را در نمازش هم در این دنیا میخواهد هم در آن دنیا؟
این حسنة که آن را در نماز خود هم در این دنیا میخواهیم و هم در آخرت یک درخواستی هست که مسلماً به هرکسی داده شود او را از آتش جهنم نجات خواهد داد. از طرفی اگر منظور کارهای نیک بود باید گفته میشد حسنات درحالیکه مفرد بهکار رفته و منظور از آن فقط یک نیکی هست. بنده ترجمههایی که در مورد حسنه در ذیل این آیه آمده بود یکییکی مرور کردم دیدم هیچکدام نمیتواند مرا قانع کند بنابراین مجبور شدم برای ترجمه و معانی اصلی آن دست به دامن معصوم شوم. البته قرآن بطنهای مختلف دارد و معانی و تفاسیری که هرکسی از قران کرده میتواند یکی از بطنهای قران باشد و در حالت کلی شامل آنها نیز بشود.
حال ببینیم نظر معصوم در مورد این آیه چیست؟
حدیث اول از پیامبر (ص)
در حدیث معروفی از پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله آمده است که فرمودند:
«حُبُّ عَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلَامُ حَسَنَةٌ، لَا یَضُرُّ مَعَهَا سَیِّئَةٌ، وَ بُغْضُهُ سَیِّئَةٌ لَا تَنْفَعُ مَعَهَا حَسَنَة»(1)
دوستى على (علیهالسلام) کار نیکی است که با داشتن آن، گناه، زیانى نمیرساند و دشمنى على گناهی است که باوجودآن کار نیک سودى ندارد.
روایت از حضرت علی (ع)
الْحَسَنَةُ مَوَدَّتُنَا أَهْلَ الْبَیْتِ وَ السَّیِّئَةُ عَدَاوَتُنَا أَهْلَ الْبَیْتِ (2)
«حسنه»، دوستی ما اهل بیت و «سیّئه»، عداوت با ما اهل بیت (علیهمالسلام) است.«
بنابراین طبق روایات یکی از مصادیق حسنه، بلکه میتوان ادعا کرد مهمترین مصداق آن، محبت و دوستی امیرمؤمنان علی و ائمه طاهرین علیهم السلام است؛ زیرا کار نیکی است که انسان را در مقابل تمام بدی ها بیمه می کند و سپری در مقابل تمام شرور است.
پس در قنوت نمازمان از خداوند متعال محبت اهلبیت علیهمالسلام را در دنیا و آخرت طلب میکنیم که همانا خیر دنیا و آخرت در آن است.
احادیث و روایات در این مورد زیاد است دوستان خودشان میتوانند در این موردتحقیق و بررسی کنند.
بنده بازهم میخواهم با توسل به 14 معصوم یکی از رمزگذاریهای قران را با حروف ابجد بازکنم و اثبات نمایم «حسنه» همان « آل محمد» هست.
حسنه: (ح: 8)، (س: 60)، (ن: 50)، (ه: 5) جمعش میشود (123)
آل محمد: (ا: 1)، (ل: 30)، (م: 40)، (ح: 8) (م: 40)، (د: 4) جمعش میشود (123)
بنابراین تنها حسنه (همان حسنه مفرد و منحصربهفرد) دوستی آل محمد است که قران به زیبایی تمام در این آیه جاسازی نموده است.
1- ابن شاذان قمی، الروضة فی فضائل أمیر المؤمنین علی بن أبیطالب (علیهما السلام) ص 28 و علامه مجلسی در بحارالانوار ج 39 ص 304 و العلامة عبدالرحمن الصفوری در نزهة المجالس (ج 2 ص 207 طبعة القاهرة) و العلامة المولى محمد صالح الترمذی در المناقب المرتضویة (ص 92 بمبى) و العلامة المناوی در کنوز الحقایق (ص 57 و 67 طبعة بولاق مصر). العلامة البدخشی در مفتاح النجا فی مناقب آل العبا (ص 61) والعلامة الحموینی فی مناهج الفاضلین (ص 377). العلامة القندوزی در ینابیع المودة) ص 180 و 239 و 252 طبعة اسلامبول). العلامة السید علی الهمدانی الشافعی فی مودة القربی (ص 64 طبعة لاهور). وروی فی کشف الغمة: ص 28
2- تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج ۲، ص ۹۰ بحارالأنوار، ج ۲۴، ص ۴۱
قالب : تفسیری |
گوینده : علی باقری |
منبع : منابع مختلف و تدبر شخصی |
موضوع اصلی : اهل بیت (علیهم السلام) |
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره نساء آیه 165 - حجه الله
حجه الله چه کسانی هستند ؟
حجه در اینجا به معنی دلیل و و برهان و به عبارت امروزی یعنی التیاتوم . حجت به معنی امام یعنی حجه الله در اینجا منظور نیست .
حجت الله که به عربی با لفظ" حجه الله " نوشته می شود در معنی خاص یعنی" امام. " امام به معنی کسی که از طرف خداوند انتخاب شده باشد که همان خلیفه الله می باشد . بعضی از پیامبران مثل حضرت ابراهیم ( ع) داود و سلیمان (ع)علاوه بر مقام نبوت امام زمان خودشان نیز بودند . حضرت محمد (ص ) در زمان خودش علاوه بر مقام پیامبری امام و حجت زمان خودش هم بود .به این خاطر در دعای توسل او را با عنوان :" یا امام الرحمه" مورد خطاب قرار می دهیم .
حال با حروف ابجد رمز گشایی می کنیم که آیا " حجه الله" همان امام هست یا نه .
حجه الله : (ح : 8 )، ( ج :3 )، ( ه : 5 )، ( ا:1 )، ( ل:30)، ( ل : 30 ) ، ( ه :5 ) جمعش می شود 82
امام : (ا : 1)، (م : 40 )، ( ا:1 )، ( م: 40 ) جمعش می شود 82
اگر زیارت نامه ی امامان دوازده گانه ی شیعه را بررسی کنیم عبارت زیر را در اکثر زیارت نامه های آن بزرگواران شاهد هستیم .
" السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللّٰهِ وَابْنَ حُجَّتِهِ " ( زیارت نامه ی امام حسین (ع)
البته چهارده معصوم از اصلی ترین حجت های خداوند محسوب می شوند .
لذا اگر واژه ی حجت (حجه ) را به جمع عربی برگردانیم می شود " حُجَج " و اگر آن را با حروف ابجد بنویسیم می شود چهارده معصوم :
حجج : (ح : 8 )، ( ج :3 )، ( ج : 3) که جمعش می شود 14
با توجه به چنین رموزی هست حالا می فهمیم چرا شیعه به عنوان مثال به امام رضا می گوید: ثامن الحجج ( حجت هشتم ) و در معنی اصلی یعنی امام هشتم.
پس شیعه بی خود نیست در اذان نماز خودش هر روز به امامت علی ( ع) شهادت داده می گوید :
اشهد ان امیرالمومنین علیا حجه الله
اشهد ان امیرالمومنین علیا ولی الله
"ولی الله " را هم اگر معادل لفظ گفتاری آن یعنی " ولی اله " در نظر بگیریم معادل عددی ابجدی آن همان امام یعنی 82 می شود .
ولی اله: (و : 6)، (ل : 30)، ( ی:10 )، ( ا: 1) (ل : 30)، ( ه: 5) جمعش می شود 82
در حروف ابجد " آیه الله " هم همان امام می شود ( توجه در حروف ابجد چون" آ " وجود ندارد باید "ایه الله"نوشته شود .
ایه الله : (ا : 1 )، ( ی :10 )، ( ه : 5 )، ( ا:1 )، ( ل:30)، ( ل : 30 ) ، ( ه :5 ) جمعش می شود 82
قالب : تفسیری |
گوینده : علی باقری |
منبع : تدبر شخصی |
موضوع اصلی : اهل بیت (علیهم السلام) |
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره شمس آیه 13 - ناقه الله
بسم الله الرحمن الرحیم
کذبت ثمود بطغوئها (11)
إ ذ انبعث اءشقئها (12)
فقال لهم رسول الله ناقة الله و سقیها (13)
فکذبوه فعقروها فدمدم علیهم ربهم بذنبهم فسوئها (14)
و لا یخاف عقبها (15)
این آیات آیه های 11 تا 15 سوره ی شمس هستند . در این آیه ها به داستان قوم صالح اشاره شده که ناقه الله را که نشانه بارزی بر تایید حقانیت و رسالت حضرت صالح ( ع ) بود با شقاوت تمام به قتل می رسانند .
«نَاقَه» در اصل، به معنای شتر ماده است و در هفت مورد از قرآن مجید به ناقه صالح اشاره شده.
مرحوم «طبرسی» در «مجمع البیان» می گوید: ناقه، در اصل به چیزی گفته می شود که تسلیم و رام و آماده و مهیا است و اطلاق آن به شتر ماده شاید به همین جهت است که آمادگی بیشتری برای سواری دارد.
ناقه صالح، شتر مادهای بود که با معجزه الهی و در تایید حضرت صالح خلق شد. قرآن در چند آیه از ناقه صالح یاد کرده و در عموم موارد از آن به «ناقَةُ الله» تعبیر میکند.[ سوره اعراف، آیه ۷۳؛ سوره هود، آیه ۶۴.] اضافه ناقه به الله، اضافه تشریفیه دانسته شده که نشانه اهمیت این ناقه است.[ حسینی شیرازی، تقریب القرآن، ۱۴۲۴ق، ج ۲، ص۲۰۰.] اهمیت این ناقه به دلیل نحوه خاص خلق آن بوده که با معجزه خاص الهی خلق شده و وسیله امتحان قوم ثمود گردیده است.
قرآن این ناقه را نشانه و دلیلی از طرف پروردگار معرفی میکند: «قَدْ جاءَتْکمْ بَینَةٌ مِنْ رَبِّکمْ هذِهِ ناقَةُ الله لَکمْ آیةً؛ دلیل روشنی از طرف پروردگارتان برای شما آمده. این ناقه الهی برای شما معجزهای است».[سوره اعراف، آیه ۷۳.]
ناقه صالح با معجزه الهی به وجود آمد. وجود و حیات این معجزه الهی، دلیل محکمی برای مؤمنان بود. صالح و مؤمنان از شیر آن نیز مینوشیدند.[ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق،ج ۱۰، ص۴۵۸.] خداوند خواهان نگهداری و حفظ این ناقه بوده و تصریح میکند که این ناقه، برای امتحان و آزمایش است: «ما ناقه را برای آزمایش آنها فرستادیم»[ سوره قمر، آیه ۲۷.]
یکی از آیات قرآن کشتن ناقه را به یک فرد استناد میدهد: «یارشان را ندا دادند و او شمشیر برگرفت و آن (شتر) را پی کرد».[سوره قمر،آیه ۲۹.] از برخی روایات نیز همین مطلب به دست میآید.[ حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۴۳۵.] اما آیات دیگر، کشتن ناقه را به همگان استناد داده و به تبع آن عذاب الهی نیز شامل همه آنها شد: «فَعَقَرُواْ النَّاقَةَ وَ عَتَوْاْ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ؛ پس آنها، ماده شتر را پی کردند و از فرمان پروردگارشان سرباز زدند».[سوره اعراف، آیه ۷۷.]
]امام علی(ع)، در سخنی به این آیه استناد کرده ومی فرماید: ای مردم! رضایت و نارضایی (بر عملی) موجب وحدت پاداش و کیفر مردم میگردد (یعنی؛ عاملان و کسانی که راضی به آن عملند، در کیفر یا پاداش شریکند) ناقه «ثمود» را یک نفر بیشتر پی نکرد، امّا عذاب و کیفر آن همه قوم ثمود را فرا گرفت، زیرا همه به عمل او راضی بودند، خداوند سبحان میفرماید:«شتر ماده ثمود را یک نفر دست و پا برید، امّا عذاب آن تمام قوم ثمود را گرفت، زیرا همگی آن را پسندیدند».[سید رضی، نهج البلاغه، ۱۴۱۴ق، خطبه ۲۰۱، ص۳۱۹. : مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ج۱، ص۴۹۷.]
((در بـعـضـی از روایـات آمده است که پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) به علی (علیه السلام ) فرمود: من اشقی الاولین ؟ سنگدلترین افراد اقوام نخستین که بود؟
عـلی (عـلیـه السـلام ) در پـاسـخ عرض کرد: عاقر الناقة آن کسی که ناقه ثمود را به هلاکت رساند.
پـیـامبر فرمود: صدقت ، فمن اشقی الاخرین ؟: راست گفتی ، شقی ترین افراد اقوام اخیر چه کسی است
عـلی (عـلیـه السـلام ) مـی گـویـد: عـرض کـردم نـمـی دانـم ای رسول خدا.
پـیـامـبـر (صـلی الله عـلیـه و آله و سـلم ) فـرمـود: الذی یـضربک علی هذه ، و اشار الی یافوخه : کسی که شمشیر را بر این نقطه از سر تو وارد می کند، و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) اشاره به قسمت بالای پیشانی آن حضرت کرد . )) ( تفسیر نمونه جلد 1 تفسیر سوره شمس )
(اشقی الاولین ) و (اشقی الاخرین )
((جمعی از بزرگان شیعه و اهل سنت از جمله ثعلبی و واحدی و ابن مردویه و خطیب بغدادی و طـبـری و مـوصـلی و احـمد حنبل و غیر آنها به اسناد خود از عمار یاسر و جابر بن سمره و عـثـمـان بـن صـهـیـب از پـیـغـمـبـر اکـرم (صـلی الله عـلیـه و آله و سـلم ) چـنـیـن نقل کرده اند که به علی (علیه السلام ) فرمود: یا علی ! اشقی
الاولیـن عاقر الناقة ، و اشقی الاخرین قاتلک ، و فی روایة من یخضب هذه من هذا: ای علی ! شـقـی تـریـن پـیـشـیـنیان همان کسی بود که ناقه صالح را کشت ، و شقی ترین فرد از آخـریـن قـاتل تو است ، و در روایتی آمده است کسی است که این را با آن رنگین کند (اشاره به اینکه محاسنت را با خون فرقت خضاب می کند).
در حـقـیـقـت شـبـاهـتـی مـیـان قـدار بـن سـالف کـنـنـده نـاقـه صـالح و قـاتـل امـیر مؤ منان عبد الرحمن بن ملجم مرادی وجود داشت . هیچ یک از این دو خصومت شخصی نداشتند، بلکه هر دو می خواستند نور حق را خاموش کنند، و معجزه و آیتی از آیات الهی را از مـیـان بردارند، و همانگونه که بعد از ماجرای ناقه صالح عذاب الهی آن قوم طاغی و سرکش را فرو گرفت مسلمین نیز بعد از شهادت مظلومانه امیر مؤ منان علی (علیه السلام ) در زیر سلطه حکومت جبار و بیدادگر بنی امیه شاهد دردناکترین عذابها شدند.))( تفسیر نمونه ذیل آیات اا تا 15 )
نکته ها
نکته ی 1: ناقه ی صالح برای امتحان و آزمایش قوم صالح بود و کشتن آن نشانه ی بر دشمنی با خداوند . حضرت علی (ع ) تصدیق کننده رسالت حضرت رسول و به شهادت رساندن آن حضرت دلیلی بر دشمنی با خداوند
نکته 2- قوم صالح در حالی ناقه ی صالح را به قتل رساندند که از نعمت شیر آن برخوردار بودند و شقاوت و حسادت و کینه توزی عامل اصلی آن بود . قوم حضرت محمد ( ص) در حالی حضرت علی (ع) را به شهادت رسانیدند که از چشمه های جوشان علم آن حضرت برخوردار بودند .
نکته ی 3 : شتر صالح را شقی ترین فرد از قوم صالح و با توافق و رضایت قومش کشتند و حضرت علی (ع) هم به دست شقی ترین افراد و با رضایت و توطئه ی عده ی کثیری از قوم حضرت محمد ( ص)
نکته ی 4: قوم صالح بعد از کشتن ناقه الله دچار عذاب سخت گردیدند و مسلمانان بعد از شهادت حضرت علی ( ع) به دست شقی ترین حاکمان بنی امیه مجازات و دچار عذاب گردیدند
نکته 5 : شتر حضرت صالح در قران با عنوان " ناقه الله " مطرح گردیده که به عنوان شتر ماده می باشد و یکی از القاب حضرت علی ( ع) حیدر می باشد که به معنی شیر ماده می باشد و حضرت به عنوان شیر خدا همواره تصدیق کننده ی حضرت پیامبر ( ص ) هستند .
نکته ی 6 : ناقه ی در میان اعراب به شتر ماده ی گفته می شود که در میان انواع شتر رامترین و تسلیم ترین شتر در برابر دستورات صاحبش می باشد و نمادی از تسلیم و رضایت و فرمانبرداری می باشد و ناقه الله هم در معنی مجازی یعنی کسی که بی چون و چرا تسلیم امر خدا و فرمانبردار بی چون و چرای خداوند می باشد.
نکته 7: آیات و روایات بسیاری در مورد نسبت " ناقه الله " به حضرت صالح و نسبت حضرت علی (ع)به پیامبر (ص)به دست ما رسیده که ما در اینجا به یک مورد آن اشاره می کنیم
الصّادق (علیه السلام)- عَنِ الْفَضْلِبْنِالْعَبَّاس عَنْ أَبِیعَبْدِ اللهِ (علیه السلام) أَنَّهُ قَال ... قَوْلُهُ تَعَالَی فَقالَ لَهُمْ رَسُولُ اللهِ هُوَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) ناقَةَ اللهِ وَ سُقْیاها قَالَ النَّاقَهًُْ الْإِمَامُ الَّذِی فَهَّمَهُمْ عَنِ اللَّهِ وَ سُقْیاها أَیْ عِنْدَهُ مُسْتَقَی الْعِلْم.
امام صادق (علیه السلام)- فضلبنعبّاس از امام صادق (علیه السلام) روایت میکند که فرمود: فَقالَ لَهُمْ رَسُولُ اللهِ؛ منظور پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) است. ناقَةَ اللهِ وَ سُقْیاها؛ مراد از ناقة اللهِ امام است که فهم و علم او از خدا است. وَ سُقْیاها یعنی در نزد امام چشمهی گوارای علم است.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۸، ص۱۴۴ بحارالأنوار، ج۲۴، ص۷۲/ تأویل الآیات الظاهرهْ، ص۷۷۶
نکته ی 8 : در حقیقت نکته ی معجزه وار در مورد نسبت ناقه ی صالح یعنی " ناقه الله " با حضرت علی در یکی از القاب آن حضرت یعنی " حیدر " نهفته است که بنده به عنوان یکی از معجزات لفظی قران در اینجا به آن خواهم پرداخت . یهودیان مدینه اعتقاد داشتند کسی که قلعه ی خیبر را فتح خواهد کرد شخصی به نام حیدار می باشد لذا وقتی شنیدند قلعه به دست علی (ع) فتح شد دچار حیرت کردیدند و گفتند این شخص باید اسمش حیدار می بودو با پیش گویی های ما درست در نمی آید و پیش گویی های کتاب های آسمانی از او با عنوان حیدار یاد شده. به آنها گفته شد حیدار یکی از لقب های این شخص بوده و مسلمانان به او حیدر هم می گویند . لذا فهمیدند پیش گویی هایی که در این مورد داشتند به حقیقت پیوسته است .
حال " ناقه الله " را با " حیدر " از طریق حروف ابجد مقایسه می کنیم تا اثبات گردد آیا ناقه الله همان حیدر هست یا نه ؟
ناقه الله : ( ن : 50 ) ، ( ا : 1) ،( ق: 100) ،( ه : 5) ، ( ا : 1) ، ( ل: 30) ،(ل : 30) ، ( ه: 5) ،
50 و 1 و 100 و 5 و 1 و 30 و 30 و 5 در جمع می شود 222
حیدر : ( ح : 8 ) ، ( ی: 10 ) ، ( د: 4 ) ، (ر : 200 )
8 و 10 و 4 و 200 در جمع می شود 222
"علی ولی الله " هم در حروف ابجد می شود 222
قالب : تفسیری |
گوینده : علی باقری |
منبع : منابع مختلف و تدبر شخصی |
موضوع اصلی : امیر المومنین علی (علیهالسلام) |
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره اسراء آیه 31 - فرزندکشی از ترس فقر
وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ خَشْیَةَ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِیَّاکُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ کانَ خِطْأً کَبیراً
دو نکته در این آیه وجود دارد
نکته ی 1 : از ضمیر " هم " در واژه های نَرْزُقُهُمْ و قَتْلَهُمْ می توان فهمید که این کشتن فرزندان منحصرا به زنده ه گور کردن دختران اشاره نمی کند بلکه فرزندان دختر و پسر را شامل می شود زیرا اگر منظور کشتن دختران بود باید می فرمود قَتلَهنَّ .و نرزقهن
نکته 2 : نکته دوم در " کان " در عبارت کانَ خِطْأً کَبیراً نهفته است . یعنی این کار اشتباه از قدیم بوده و تا زمانی که بشر در روی زمین زندگی می کند همچنان ادامه خواهد داشت و اختصاص به اعراب ندارد . کما اینکه می بینیم این قتل امروزه به شکل سقط جنین همچنان ادامه دارد .
قالب : تفسیری |
گوینده : علی باقری |
منبع : تدبر شخصی ، روایات و خود قرآن |
موضوع اصلی : سوره اسراء |
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.