● سوره نساء آیه 52 - پیمان شکنی
بعد از حادثه "اُحد" یکى از بزرگان یهود به نام "کعب بن اشرف" به اتفاق هفتاد نفر از یهودیان به سوى مکه آمدند، تا با مشرکان مکه بر ضد پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) هم پیمان شوند و پیمانى را که با پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) داشتند بشکنند. "کعب" به منزل ابوسفیان وارد شد و ابو سفیان او را گرامى داشت و یهود در خانههاى قریش بطور پراکنده میهمان شدند. یکى از اهل مکه به کعب گفت: شما اهل کتابید و محمد نیز داراى کتاب است، حقیقت این است که ما احتمال مىدهیم این کار توطئهاى باشد که براى از بین بردن ما چیده شده است، اگر مىخواهید با شما هم پیمان شویم، نخستین شرط آن این است که در برابر این دو بت (اشاره به دو بت بزرگ کردند)، سجده کنید و به آنها ایمان بیاورید! و آنها پذیرفتند و چنین کردند. سپس" کعب" به اهل مکه پیشنهاد کرد که سى نفر از شما و سى نفر از ما به کنار خانه کعبه برویم و شکمهاى خود را بر دیوار خانه کعبه بگذاریم و سوگند بخوریم که در نبرد با محمد کوتاهى نکنیم. مشرکان نیز این برنامه را پذیرفتند و همگی چنین کردند. پس از پایان آن، ابو سفیان رو به کعب کرده، گفت: تو مرد دانشمندى هستى و ما بی سواد و درس نخوانده! به عقیده تو، "ما" و"محمد" کدام به حق نزدیکتریم؟! کعب گفت: آئین خود را براى من کاملا تشریح کن. ابو سفیان گفت: ما براى حاجیان، شتران بزرگ قربانى مىکنیم، به آنها آب مىدهیم، میهمان را گرامى میداریم، اسیران را آزاد کرده، صله رحم بجا مىآوریم، خانه پروردگار خود را آباد نگه مىداریم، بر گرد آن طواف مىکنیم و ما اهل حرم خدا سرزمین مکهایم، ولى محمد از دین نیاکان خود دست برداشته و قطع پیوند خویشاوندى کرده، از حرم خدا و آئین کهن ما بیرون رفته و آئین محمد آئینى است تازه و نوپا. کعب گفت: به خدا سوگند آئین شما از آئین محمد بهتر است! در این هنگام آیات 49 و 50 نازل شد.
قالب : شأن نزول |
گوینده : علیرضا مزروعی |
منبع : تفسیرنمونه |
موضوع اصلی : وفای به عهد |
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
● سوره نساء آیه 52 - هر اتّحادى علیه حقّ ملعون
1- هر اتّحادى علیه حقّ ملعون است. همسویى اهل کتاب با مشرکان علیه اسلام سبب لعنت آنان شد. «لعنهم اللّه»
2- پیمانهاى نامقدّس دشمنان علیه حقّ، هرگز به نتیجهى مطلوب نمىرسد و در برابر ارادهى خدا سودى ندارد. «فلن تجد له نصیراً»
3- منفور خدا، همیشه مغلوب خواهد بود. «و من یلعن اللّه فلن تجدله نصیراً»
قالب : تفسیری |
گوینده : علیرضا مزروعی |
منبع : تفسیرنور |
موضوع اصلی : اطاعت غلط- پیروی غلط |
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره نساء آیه 69 - اطاعت
یـکـى از صـحـابه پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) به نام ((ثوبان )) که نسبت بـه حـضـرت مـحـبـت و عـلاقـه شـدیـدى داشـت ، روزى بـا حـال پـریشان خدمتش رسید، پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) از سبب ناراحتى او سؤ ال نـمـود، در جـواب عـرض کرد: زمانى که از شما دور مى شوم و شما را نمى بینم ناراحت مـى شـوم ، امـروز در ایـن فـکـر فـرو رفـتـه بـودم کـه فـرداى قـیـامـت اگـر مـن اهـل بـهـشـت بـاشـم ، مـسـلما در مقام و جایگاه شما نخواهم بود، و بنابر این شما را هرگز نـخـواهـم دیـد، و اگـر اهـل بـهـشـت نـبـاشـم کـه تـکـلیـفـم روشن است ، و بنابر این در هر حـال از درک حـضـور شـمـا مـحـروم خـواهـم شـد، بـا ایـن حال چرا افسرده نباشم ؟! دو آیـه فوق نازل شد و به اینگونه اشخاص بشارت داد که افراد مطیع پروردگار در بهشت نیز همنشین پیامبران و برگزیدگان خدا خواهند بود، سپس پیامبر (صلى الله علیه و آله و سـلم ) فـرمـود: بـه خـدا سـوگـنـد، ایـمـان مـسـلمـانـى کامل نمى شود مگر اینکه مرا از خود و پدر و مادر و همه بستگان بیشتر دوست دارد، و در برابر گفتار من تسلیم باشد. دوستان بهشتى در این آیه یکى دیگر از افتخارات کسانى که مطیع فرمان خدا و پیامبر (صلى الله علیه و آله و سـلم ) بـاشـنـد بـیـان شـده ، و در حـقـیـقـت ، امـتـیـازاتـى را کـه در آیـات قـبـل گذشت ، تکمیل مى کند، و آن همنشینى با کسانى است که خداوند، نعمت خود را بر آنها تمام کرده است (و من یطع الله و الرسول فاولئک مع الذین انعم الله علیهم ). و هـمـانـطـور کـه در سـوره حـمـد، بـیـان شـده اسـت کـسـانـى کـه مـشـمول این نعمتند، همواره در جاده مستقیم گام برمى دارند و کوچکترین انحراف و گمراهى ندارند. سـپـس در تـوضـیـح این جمله و بیان کسانى که خداوند نعمت خویش را بر آنها اتمام کرده است اشاره به چهار طایفه مى کند که در واقع ارکان چهارگانه این موضوع هستند: 1 - ((انـبـیـا)) و فـرسـتـادگـان مـخصوص پروردگار که نخستین گام را براى هدایت و رهبرى مردم و دعوت به صراط مستقیم برمى دارند (من النبیین ). 2 - ((راسـتـگـویـان ))، کـسـانـى کـه هـم در سـخـن راسـت مـى گـویـنـد و هـم بـا عـمـل و کـردار صـدق گـفـتـار خـود را اثبات مى کنند و نشان مى دهند که مدعى ایمان نیستند بلکه به راستى به فرمانهاى الهى ایمان دارند (و الصدیقین ). از ایـن تـعـبـیر روشن مى شود که بعد از مقام نبوت ، مقامى بالاتر از مقام صدق و راستى نـیـسـت ، نـه تـنـهـا راسـتـى در گـفـتـار بـلکـه راسـتـى در عـمـل و کـردار کـه شـامـل امـانـت و اخـلاص نـیـز مـى گـردد، زیـرا امـانـت هـمـان صـداقـت در عـمـل اسـت هـمـانـطـور کـه ((راسـتـگـویـى )) امـانـت در گـفـتـار اسـت ، و در مـقـابـل آن ، هـیـچ صـفـت زشـتـى بـعـد از کـفـر بـدتـر از دروغ و نـفـاق و خـیانت در سخن و عمل نیست (باید توجه داشت که صدیق صیغه مبالغه است و به معنى کسى است که سر تا پا راستى و درستى است ). در بـعـضـى از روایـات ((صـدیـق )) بـه عـلى (عـلیـه السـلام ) و امـامـان اهـل البـیـت (عـلیـهـم السـلام ) تفسیر شده است و همان طور که بارها گفته ایم این گونه تفسیرها بیان مصداق روشن و عالى آیات است و معنى انحصار را نمى رساند. 3 - ((شهدا)) و کشته شدگان در راه هدف و عقیده پاک الهى ، و یا افراد برجسته اى که روز قیامت شاهد و گواه اعمال انسانها هستند (و الشهداء). <112> 4 - ((صـالحـان )) و افـراد شایسته و برجسته اى که با انجام کارهاى مثبت و سازنده و مـفـیـد و پـیـروى از اوامـر انـبـیـاء بـه مـقـامـات بـرجـسـتـهـاى نایل شده اند (و الصالحین ). و به همین جهت در روایات ما ((صالحین )) تفسیر به یاران برگزیده ائمه شده است ، و ایـن نـیـز هـمـانـنـد آنـچـه در بـاره ((صـدیـقـیـن )) گـذشـت از قبیل بیان فرد شاخص است . نـکـتـه اى کـه در ایـنـجـا یـادآورى آن لازم اسـت ایـن اسـت کـه ذکـر ایـن مـراحـل چـهـارگـانه ممکن است اشاره به این معنى باشد که براى ساختن یک جامعه انسانى سـالم و شـایـسـتـه نـخـسـت بـایـد رهـبـران بـه حـق و انـبـیـاء وارد مـیـدان شـونـد، و بـه دنـبـال آنـها مبلغان صدیق که قول و عمل آنها با یکدیگر هماهنگ است و اهداف آنها را در همه جا پخش کنند، و به دنبال این دوران سازندگى فکرى ، جمعى در برابر عناصر آلوده و آنـهـایـى کـه مـوانـع راه حـقـنـد وارد شـونـد و قـربـانـى دهـنـد و شـهـیـد گـردنـد و محصول این کوششها و تلاشها به وجود آمدن ((صالحان )) و ((اجتماعى پاک و شایسته )) اسـت ، و روشـن اسـت کـه صـالحـان نـیـز بـراى روشـن نـگـاه داشـتـن مـشـعـل حـق نسبت به نسلهاى آینده همین وظایف سه گانه را انجام خواهند داد، رهبرى مى کنند، تبلیغ مى نمایند، و قربانى مى دهند. ضـمـنـا از آیات فوق این حقیقت به روشنى استفاده مى شود که موضوع معاشران خوب ، و هـمـنـشـیـنـهـاى بـا ارزش بـه قـدرى اهـمـیـت دارد کـه حـتـى در عـالم آخـرت بـراى تکمیل نعمتهاى بهشتى این نعمت بزرگ به مطیعان ارزانى مى گردد، و آنها علاوه بر همه افتخارات ، همنشینانى همچون پیامبران و صدیقان و شهیدان و صالحان خواهند داشت . شـایـد نیاز به تذکر نداشته باشد که معاشرت مطیعان با این طوایف چهارگانه مفهومش ایـن نـیـسـت کـه آنها در مقام و مرتبه از هر جهت برابر و مساویند بلکه در عین معاشرت با یـکـدیـگـر هر کدام سهم خاصى (طبق مقام خود) از مواهب و الطاف خداوند دارند، همانطور که فـى المـثـل درخـتان و گلها و گیاهان یک باغ در عین اینکه گرد هم هستند و از نور آفتاب و باران بهره مى برند، بهره هاى آنها همانند ارزش هاى آنها یکسان نیست . سـپـس در آیـه بـعـد بـراى بـیـان اهمیت این امتیاز بزرگ (همنشینى با برگزیدگان ) مى فـرمـایـد: ((ایـن مـوهـبـتـى اسـت از نـاحـیـه خـدا، و او از حـال بـنـدگـان و نـیـات و شـایـسـتـگـیـهـاى آنـهـا آگـاه اسـت )) (ذلک الفضل من الله و کفى بالله علیما). البـتـه ((ذلک )) کـه اسم اشاره بعید است در این گونه موارد براى اهمیت و علو مقام به کار مى رود. و مـا هـم از آیـه فـوق الهـام گـرفـتـه و مـى گـویـیم سپاس پروردگار را که با آن همه عـوائقـى کـه در راه انـجـام کـارهـاى مـثـبـت وجـود دارد، بـه فـضـل الهـى جـلد سـوم تـفـسـیـر نـمـونـه در اینجا به طرز شایسته اى پایان یافت ذلک الفضل من الله و کفى بالله علیما! بـارالهـا! نـیـات مـا را پـاک و اعـمـال مـا را پـرثـمـر و خـالص بـراى ذات پاکت گردان
قالب : شأن نزول |
گوینده : علیرضا مزروعی |
منبع : تفسیرنمونه |
موضوع اصلی : اطاعت صحیح- پیروی صحیح |
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره نساء آیه 69 - اطاعت از فرمان خدا و رسول
1- قرار گرفتن در راه انبیا و شهدا و داشتن رفقاى خوب، جز با اطاعت از فرمان خدا و رسول به دست نمىآید. «و من یطعاللّه و الرسول، فاولئک ...» 2- رفیق خوب، انبیا، شهدا، صدّیقان و صالحانند. رفقاى دنیایى را هم باید با همین خصلتها گزینش کرد. «حَسُن اولئک رفیقاً» 3- اطاعت از رسول، پرتوى از اطاعت خدا و در طول آن است، پس با توحید، منافاتى ندارد. «من یطع اللّه و الرسول» 4- پاداش اطاعت از پیامبر، همجوارى با همهى انبیاست. چون همه یک نورند و یک هدف دارند و اطاعت از یکى، همراه شدن با همه است. «من یطع اللَّه و الرسول... مع... النّبیین» 5 - آگاه بودن خدا، بهترین عامل تشویق براى انجام وظیفه است. «باللّهعلیماً» 6- مقام نبوّت از مقام صدّیقین و شهدا و صالحین بالاتر است (چون نام انبیا قبل از آنها برده شده است) «من النّبیین و الصدّیقین...»
قالب : تفسیری |
گوینده : علیرضا مزروعی |
منبع : تفسیرنور |
موضوع اصلی : اطاعت صحیح- پیروی صحیح |
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره نساء آیه 45 - شناخت دشمن
1- ممکن است ما در شناخت دشمن اشتباه کنیم، ولى خداوند دشمنان واقعى ما را بهتر مىشناسد. «واللّه أعلم باعدائکم»
2- با وعدههاى الهى مبنى بر ولایت ونصرت مؤمنان، نباید از توطئهها و دشمنىها ترسید. «و کفى باللَّه ولیّاً»
3- ولایت باید همراه با قدرت و نصرت باشد. «ولیّاً و کفى باللَّه نصیراً»
قالب : تفسیری |
گوینده : علیرضا مزروعی |
منبع : تفسیرنور |
موضوع اصلی : وعده الهی |
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره نساء آیه 20 - ازدواج مجدد
پـیـش از اسـلام رسـم بـر ایـن بـود کـه اگـر مـى خواستند همسر سابق را طلاق گویند و ازدواج جـدیـدى کـنـنـد بـراى فـرار از پـرداخـت مـهـر، هـمـسـر خـود را بـه اعـمال منافى عفت متهم مى کردند، و بر او سخت مى گرفتند، تا حاضر شود مهر خویش را که معمولا قبلا دریافت مى شد بپردازد، و طلاق گیرد، و همان مهر را براى همسر دوم قرار مى دادند. آیه فوق به شدت از این کار زشت جلوگیرى کرده و آن را مورد نکوهش قرار مى دهد. <20> ایـن آیـه نـیـز بـراى حـمـایـت قـسـمـت دیـگـرى از حـقـوق زنـان نازل گردیده و به عموم مـسـلمـانان دستور مى دهد که به هنگام تصمیم بر جدایى از همسر و انتخاب همسر جدید حق نـدارنـد چـیزى از مهر همسر اول خود را کم بگذارند، و یا اگر پرداخته اند پس بگیرند، هـر قـدر هـم مـهر زیاد باشد (و ان اردتم استبدال زوج و اتیتم احدیهن قنطارا فلا تاءخذوا منه شیئا). هـمـانـطـور کـه در سـابـق گـفـتـیـم ((قـنـطـار)) بـه مـعـنـى مـال و ثـروت زیـاد اسـت . راغـب در کـتـاب مـفـردان مـى گـویـد اصـل ((قـنـطـار)) از ((قـنـطـره )) بـه مـعـنـى پـل اسـت و چـون امـوال زیـاد هـمـچـون پلى هستند که انسان در زندگى مى تواند از آنها استفاده کند، از این جهت به آن قنطار گفته اند. <21> زیـرا فـرض ایـن اسـت کـه طـلاق در ایـنـجـا به خاطر منافع شوهر صورت مى گیرد نه بـخـاطـر انـحـراف زن از جـاده عـفـت ، بـنـا بـر ایـن دلیـلى نـدارد کـه حـق مـسـلم آنـهـا پایمال شود. سـپـس اشـاره بـه طـرز عـمـل دوران جـاهـلیـت در ایـن بـاره کـه هـمـسـر خـود را مـتـهـم بـه اعـمـال مـنـافى عفت مى کردند نموده و مى فرماید: ((آیا براى باز پس گرفتن مهر زنان متوسل به تهمت و گناه آشکار مى شوید)) (اتاءخذونه بهتانا و اثما مبینا). یعنى اصل عـمـل ، ظـلم اسـت و گـنـاه ، و مـتـوسـل شدن به یک وسیله ناجوانمردانه و غلط، گناه آشکار دیگرى است . در آیـه بعد مجددا با استفهام انکارى ، براى تحریک عواطف انسانى مردان اضافه مى کند که شما و همسرانتان مدتها در خلوت و تنهایى با هم بوده اید همانند یک روح در دو بدن ، ارتباط و آمیزش کامل داشته اید، چگونه بعد از این همه نزدیکى و ارتباط، همچون بیگانه هـا و دشـمـنـان بـا یـکـدیـگـر رفـتـار مـى کـنـیـد، و حـقـوق مـسـلم آنـهـا را پایمال مى نمایید؟! (و کیف تاخذونه و قد افضى <22> بعضکم الى بعض ). این درست همانند تعبیرى است که ما در فارسى امروز داریم که اگر دو نفر دوست صمیمى بـا هـم بـه نـزاع بـرخیزند به آنها مى گوییم شما سالها با یکدیگر نان و نمک خورده ایـد چـرا نزاع مى کنید؟ در حقیقت ستم کردن در این گونه موارد به شریک زندگى ، ستم بر خویشتن است . سـپـس مـى فـرمـاید: از این گذشته همسران شما پیمان محکمى به هنگام عقد ازدواج از شما گرفته اند چگونه این پیمان مقدس و محکم را نادیده مى گیرید و اقدام به پیمان شکنى آشکار مى کنید؟ (و اخذن منکم میثاقا غلیظا). ضـمـنا باید توجه داشت که این آیه گرچه در مورد طلاق دادن همسر سابق براى انتخاب هـمـسـر جـدیـد وارد شـده ولى اخـتصاص به آن ندارد، بلکه منظور این است در هر مورد که طلاق و جدایى به پیشنهاد مرد صورت گیرد، و زن تمایلى به جدایى ندارد باید تمام مهر پرداخته شود، و یا اگر پرداخته شده چیزى از آن باز پس نگیرند، خواه تصمیم بر ازدواج مـجـدد داشـتـه بـاشـنـد یـا نـه ، بـنـابـر ایـن جـمـله ((ان اردتـم اسـتـبدال زوج ؛ اگر بخواهید همسر دیگرى انتخاب کنید)) در حقیقت ناظر به وضع دوران جاهلیت بوده است و دخالتى در اصل حکم ندارد. ذکـر ایـن نـکـتـه نـیـز لازم اسـت کـه ((اسـتـبـدال )) بـه مـعـنـى طـلب تـبـدیل کردن است بنابر این معنى طلب و اراده در آن افتاده است و اگر مشاهده مى کنیم که با ((اردتم )) (بخواهید) ضمیمه شده بخاطر این است که مى خواهد این نکته را گوشزد کند که به هنگام مقدمه چینى و تصمیم بر تبدیل کردن همسر خود نباید از مقدمات نامشروع و ناجوانمردانه شروع کنید.
قالب : شأن نزول |
گوینده : علیرضا مزروعی |
منبع : تفسیرنمونه |
موضوع اصلی : ازدواج- نکاح- زناشویی |
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
● سوره نساء آیه 6 - آیین نامهى پرداخت اموال یتمیان
1- یتیمان را پیش از بلوغ، از نظر رشد اقتصادى، آزمایش کرده و با کارآموزى و یاددادن روش دادوستد انان را رشد دهید. «وابتلوا الیتامى...» 2- یتیم، زیر نظر ولىّ خود، حقّ تصرّف در مال خود را دارد. لازمهى عمل به «وابتلوا»، آن است که یتیم زیر نظر ولىّ خود تصرّف کند، تا آزمایش شود. 3- براى در اختیار داشتن سرمایه، علاوه بر بلوغ جنسى، بلوغ اقتصادى و اجتماعى هم لازم است. «اذابلغوالنکاح فان آنستم منهم رشداً» امام صادقعلیه السلام فرمودند: مراد از «آنستم رشدا» این است که بتواتند مال خود را حفظ کند. <235> 4- در سپردن اموال یتیم به او، حدس و گمان کافى نیست. باید اطمینان به رشد داشته باشید. «آنستم منهم رشداً» 5 - مالکیّت، همواره همراه با جواز تصرّف نیست. یتیم مالک هست، امّا تا رشد نیابد، حقّ تصرّف ندارد. «فَان انستم منهم رُشداً» 6- افراد متمکّن، خدمات اجتماعى را بدون چشمداشت انجام دهند. «من کان غنیاً فلیستعفف» 7- در گرفتن حقّالزّحمه، حدّ متعارف را در نظر بگیرید. «فلیأکل بالمعروف» امام صادقعلیه السلام فرمودند: مراد از «فلیاکل بالمعروف» به مقدارى است که شکم خود را سیر کند. <236> 8 - هم اموال یتمیان را حفظ کنید، هم با شاهد گرفتن و جلوگیرى از اختلافات و تهمتهاى آینده، آبروى خود را حفظ کنید. «فاشهدواعلیهم» 9- گواهى مردم، براى حفظ عزّت دنیاست و گواهى خدا براى عزّت آخرت. «وکفى باللّه حسیباً» 10 - گواه گرفتن در جامعه، نزاع را خاتمه مىدهد، ولى حساب قیامت همچنان پابرجاست. «وکفى باللّه حسیباً»
قالب : تفسیری |
گوینده : علیرضا مزروعی |
منبع : تفسیرنور |
موضوع اصلی : احکام مالی |
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره نساء آیه 1 - تقوا
1- آغاز سوره ى خانواده، با سفارش به تقوا شروع شده است، یعنى بنیان خانواده، بر تقواست و مراعات آن بر همه لازم است. «یا ایّها الناس اتّقوا»
2- خلقت و تربیت انسان، هر دو به دست خداست، پس پروا و اطاعت هم باید از او باشد. «اتّقوا ربکم الّذى خلقکم»
3- همهى انسانها از یک نوعند، پس هر نوع تبعیض نژادى، زبانى، اقلیمى و... ممنوع است. «خلقکم من نفس واحدة»
4- زن و مرد در آفرینش وحدت دارند و هیچکدام از نظر جنسیّت بر دیگرى برترى ندارند. «خلق منها زوجها»
5 - همهى انسانها در طول تاریخ، از یک پدر ومادرند. «بثّ منهما رجالاً...» روایات دربارهى ازدواج فرزندان آدم دو نوع است، آنچه با قرآن هماهنگ است، روایاتى است که مىگوید فرزندان آدم با یکدیگر ازدواج کردند. <226>
6- در مسائل تربیتى، تکرار یک اصل است. «اتّقوا ربّکم... اتّقوا اللّه»
7- رعایت حقوق خانواده و خویشاوندان، لازمهى تقواست. «اتّقوا اللّه... والارحام» امام باقرعلیه السلام فرمود: قرابت دلبستگان پیامبرصلى الله علیه وآله را باید با موّدت مراعات کرد. <227>
قالب : تفسیری |
گوینده : علیرضا مزروعی |
منبع : تفسیرنور |
موضوع اصلی : تقوا- پرهیزگاری- تقوی |
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره آل عمران آیه 158 - مرگ و شهادت
در این آیه عبارت «فى سبیل اللّه» نیامده است، تا بگوید: محشور شدن همهى کسانى که بمیرند یا کشته شوند در هر راهى که باشند، به سوى خداست. اکنون که مرگ براى همه حتمى است و حشرِ همه در محضر خداوند نیز حتمى است، پس چرا بهترین نوع رفتن را با رضایت پذیرا نباشیم؟ اگر مرگ و شهادت، هر دو بازگشت به سوى خداست، پس دیگر نگرانى از شهادت چرا؟ امام حسین علیه السلام مىفرمایند: فان تکن الابدان للموت انشئت فقتل امرء فى اللّه بالسّیف افضل اگر بدنها براى مرگ آماده شدهاند، پس شهادتِ مرد در راه خدا با شمشیر بهترین مرگ است
قالب : تفسیری |
گوینده : علیرضا مزروعی |
منبع : تفسیرنور |
موضوع اصلی : شهادت |
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره ص آیه 29 - تدبر
منظور از تدبر این است که قلب به تفکر در معنای الفاظ و عباراتی که میخواند بپردازد، معنای هر آیه را بفهمد و در اوامر و نواهی آن تأمّل کند، به دریافتهایش اعتقاد و ایمان آورد تا در نتیجه اگر از گذشته تا حال نسبت به اوامر و نواهی آن کوتاهی کرده، پوزش خواهد و آمرزش طلبد و خود را از زشتی و بدی پاک سازد، و یا اظهار خواری و فروتنی کند و طلب بخشش نماید.
قالب : تفسیری |
گوینده : علیرضا مزروعی |
منبع : تفسیرنمونه |
موضوع اصلی : آیات خاص |
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
1)
ابراهیمی (داور) : توچه شود که در کنار معنای مذکور باید به سیاق آیات و اعراب کلام و معنای لغات نیز توجه داشت، نیز تدبر متدبر نباید با آبات محکم قرآن اختلاف داشته باشد.