● سوره احقاف آیه 4 - تدبر وتفحص شخصی و المیزان
أثارة من العلم : روایتی از علوم منقول /بازمانده ای از علوم موروثی
توضیح : کلمه" أثارة"- به طورى که راغب گفته- مصدر و به معناى نقل و روایت است.
وقتى مى گوییم" اثرت العلم" معنایش این است که من آن علم را روایت کردم. و مصدر این فعل همان طور که" اثاره" مى آید" اثر" و" اثرة" نیز مىآید. و اصل معناى این واژه پیروى و دنبال کردن جاى پاى کسى بوده بنا به گفته وى کلمه" أثارة" هر چند مصدر است، اما مصدر به معناى مفعول- یعنى ماثور- است یعنى: علمى که نقل و روایت شده باشد و ثابت کند که خدایان مشرکین در خلقت قسمتى از آسمانها و زمین شریک خدا هستند. ولى غالب مفسرین کلمه مذکور را به معناى" بقیه" معنا کرده اند. این معنا هم قریب به همان معناى سابق است.
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره اسراء آیه 62 - تفسیر علامه جوادی املی
لاحتنکن : به تاکبد آنها را لگام زده و سواری میگیرم و هرجا خواهم میبرم
توضیح : «إحْتَنَکَ» که باب «افتعال» است، یعنی «حَنَک» و «تحت حَنَک» این اسب را گرفته است. آن سوارکاری را که خیلی مسلّط بر اسب است، دهنهٴ اسب و گردن اسب در اختیار اوست که هر طور و هر جا بخواهد میبرد و میراند، میگویند: «إحْتَنَکَ الفَرس». شیطان گفت من سواری میخواهم! اینطور نیست که کتمان کرده باشد، گفت همه اینها را به ضلالت میکشانم!
#احتناک
http://javadi.esra.ir/-/%D8%AA%D9%81%D8%B3%D9%8A%D8%B1-%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87-%D8%B2%D8%AE%D8%B1%D9%81-%D8%AC%D9%84%D8%B3%D9%87-20-1394-10-28
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره فیل آیه 5 - تدبر وتفحص شخصی و المیزان
عصف مأکول : برگهای زراعتی دانه خورده / سرگین
توضیح : برگهای زراعتی که دانه اش خورده شده و فاقد دانه است کنایه از اجساد فاقد روح پس از جمله دسته های پرندگان است . برخی آن را بمعنی "سرگین" می دانند که قرآن از باب ادب آن را مستقیم ذکر نفرموده است.
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره قمر آیه 34 - تدبر وتفحص شخصی
حاصب : شنباد توفنده
توضیح : حاصب طوفان شن است و بادی سحت و تند که سنگ و ریگ با خود می اورد
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره قمر آیه 31 - المیزان
المحتظر : بهاربند دار / دامدار
توضیح : " محتظر" به معناى صاحب حظیره است، یعنى چهار دیوارى که براى دامدارى ساخته مى شود (و به زبان فارسى آن را قلعه و یا بهاربند گویند) و" هشیم محتظر" درختهاى خشکیده و مانند آن است، که صاحب حظیره آن را براى مصرف کردن در قلعه خود جمع مى کند.
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره ق آیه 36 - تفسیر نمونه
قرن : قوم / مردمان همزمان / نسل
توضیح : " قرن" و" اقتران" در اصل به معنى نزدیک شدن دو چیز یا اشیایى با یکدیگر است، و به جماعتى که در یک زمان زندگى مى کنند" قرن" گفته مى شود، و جمع آن" قرون" است، سپس همین لفظ بر بخشى از زمان اطلاق شده که گاه آن را سى سال، و گاه صد سال گفته اند.
بنا بر این هلاک کردن" قرنها" به معنى هلاک کردن" اقوام پیشین" است.
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره ق آیه 36 - تفسیر نمونه
فنقبوا فی البلاد : جرکت و راه گشودن و نفوذ ذر سرزمینها
توضیح : " نقبوا" از ماده" نقب" به معنى سوراخى است که در دیوار یا پوست ایجاد مى کنند، اما" ثقب" تنها سوراخى را گویند که در چوب ایجاد مى کنند.
این" واژه" هنگامى که به صورت فعلى به کار رود به معنى سیر و حرکت و به اصطلاح شکافتن راه و پیشروى مى آید، و به معنى کشورگشایى و نفوذ در مناطق مختلف نیز آمده است.
" منقبت" نیز از همین ماده است و به افعال و صفات اشخاص بر جسته مى گویند به خاطر نفوذ و تاثیرى که در مردم دارد و یا طریق را براى ترقى صاحبش مى گشاید.
" نقیب" به کسى مى گویند که در باره جمعیتى بحث و بررسى مى کند و از اوضاع و احوال آنها با خبر است و در درون آنها نفوذ مى کند.(تفسیر نمونه، ج22، ص: 283)
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره ق آیه 36 - تفسیر نمونه
محیص : گریزگاه / راه گریز
توضیح : " محیص" از ماده" حیص" (بر وزن حیف) به معنى انحراف و عدول از چیزى است، و به همین مناسبت به معنى فرار از مشکلات، و هزیمت در میدان جنگ نیز آمده است.
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره ق آیه 19 - المیزان
تحید : می گریختی/ کناره می کردی
توضیح : کلمه" حید" که مصدر فعل" تحید" است به معناى عدول و برگشتن به عنوان فرار است، (کسى که به منظور فرار دارد راه خود را کج مى کند، این حالت را عرب" حید" مى گوید)
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره ق آیه 19 - تفسیر نمونه
سکرة : مستی و بیهوشی
توضیح : " سکر" (بر وزن مکر) در اصل به معنى مسدود کردن راه آب است، و سکر (بر وزن فکر) به معنى محل مسدود آمده، و از آنجا که در حال مستى گویى سدى میان انسان و عقلش ایجاد مىشود به آن" سکر" (بر وزن شکر) گفته شده است.
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.