لیست پیام های ستوده بيات
از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
  سوره بقرة آیه 42 - سخن امام علی(ع) از آمیزش حق با باطل
«فَلَوْ أَنَّ الْباطِلَ خَلَصَ مِنْ مِزاجِ الْحَقِّ لَمْ یَخْفَ عَلَی الْمُرْتادینَ وَ لَوْ أَنَّ الْحَقَّ خَلَصَ مِنْ لَبْسِ الْباطِلِ انْقَطَعَتْ عَنْهُ أَلْسُنُ الْمُعانِدینَ وَلکِنْ یُؤْخَذُ مِنْ هذا ضِغْثٌ وَ مِنْ هذا ضِغْثٌ فَیُمْزَجانِ فَهُنالِکَ یَسْتَوْلِی الشَّیطانُ عَلی أَوْلِیائِهِ وَ یَنْجُو الَّذینَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَ اللهَ الْحُسْنی؛ (خطبة 50) اگر باطل از آمیزش با حقّ خالص می‌شد، بر جویندگان مخفی نمی‌گشت و اگر حق از آمیزش با باطل خالص می‌شد، زبان ستیزه کنندگان از آن بریده می‌گشت؛ لیکن دسته‌یی از حق گرفته می‌شود و دسته‌یی از باطل، آنگاه شیطان بر دوستان خود تسلّط پیدا می‌کند، و کسانی که لطف خدا شامل حالشان است، نجات می‌یابند.»
قالب : اعتقادی گوینده : ستوده بیات
منبع : (خطبة 50 از نهج البلاغه) موضوع اصلی : قرآن کریم
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) رمضانی (داور) : لطفا مطلب را در قسمت نکته روایی وارد نمایید تا قابلیت نمایش پیدا کند.
  سوره بقرة آیه 40 - چنین نبوده که این قوم همواره برگزیده باشند و این سرزمین تا ابد ملک مطلق یهودیان باشد.
در آیات قرآن در مواردی به مسأله پیمان خداوند با یهود و وعده سرزمین مقدس به بنی اسرائیل اشاره شده است.
در قرآن کریم اصل برگزیدگی بنی اسرائیل به روشنی بیان شده است.
خدا در سوره بقره، آیه 47 نیز می فرماید:
یا بنی اسرائیل اذکروا نعمتی التی انعمت علیکم و انی فضلتکم علی العالمین؛ ای فرزندان اسرائیل از نعمت هایم که بر شما ارزانی داشتم و از این که من شما را بر جهانیان برتری دادم، یاد کنید.
چنین به نظر می آید که پیمان خدا با این قوم و برگزیده شدن آنان، با آیه های قرآن سازگار است، چرا که در آیه های بسیاری، قرآن به پیمان خدا با این قوم اشاره کرده است.
یکی دیگر از این آیه های که آشکارا به مسئله زمین موعود اشاره دارد، آیه 21 از سوره مائده است:
یا قوم ادخلوا الارض المقدسه التی کتب
” تعهد خدا در قبال قوم بنى اسرائیل مطلق و بدون شرط نیست، بلکه خدا در صورتى به پیمان خود وفا مى کند که آنان نیز به تعهدات خود عمل کنند و چون آنان پیمان شکنى کردند، عهد و پیمان خدا نیز خود به خود شکسته خواهد شد. “
می‌بینیم که اصل برگزیدگی و وعده دادن سرزمین به بنی اسرائیل در قرآن هم آمده است، ولی پرسش این است که آیا این برتری و وعده از دیدگاه قرآن با اعتقاد یهودیان درباره برگزیدگی مطلق این قوم بر دیگر اقوام یکی است؟
با اندک تأملی در آیه های قرآن در می‌یابیم که پاسخ منفی است. اگر معنای این آیه ها را همان برتری و وعده دادن و مقرر کردن سرزمین برای بنی‌اسرائیل بدانیم، هرگز این برتری، مطلق و این عهد، یک طرفه نبوده است.
آیه 40، از سوره بقره، مشروط بودن پیمان خدا با بنی اسرائیل را به روشنی بیان می کند:
بنی اسرائیل اذکروا نعمتی التی انعمت علیکم و اوفوا بعهدی اوف بعهدکم و ایای فارهبون؛ فرزندان اسرائیل نعمت هایم را که بر شما ارزانی داشته ام، به یاد آرید و به پیمانم وفا کنید تا به پیمان تان وفا کنم و تنها از من بترسید.
پس این اراده الهی مطلق نبوده و مشروط بر بندگی بنی‌اسرائیل بوده است و چنین نبوده که این قوم همواره برگزیده باشند و این سرزمین تا ابد ملک مطلق یهودیان باشد.


قالب : اعتقادی گوینده : ستوده بیات
منبع : http://tehran.mahdi313.org موضوع اصلی : داستان قوم بنی اسرائیل
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) رمضانی (داور) : لطفا مطلب را در قسمت نکته وارد نمایید تا قابلیت نمایش پیدا کند.
  سوره بقرة آیه 31 - منظور از «اسماء»، حقایق غیبی عالم است
خداوند با توجه به آیه زیر، ملاک خلافت انسان را علم به اسماء می‌داند: «وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء کُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلاَئِکَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِی بِأَسْمَاء هَـؤُلاء إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ؛و [خدا] همه نامها را به آدم آموخت، سپس آنها را بر فرشتگان عرضه نمود و فرمود: اگر راست مى گویید از اسامى اینها به من خبر دهید.»

منظور از «اسماء»، حقایق غیبی عالم است که به لحاظ سِمه و نشانة خدا بودن، به اسم مرسوم شده است؛ حقایقی که با شعور و عقل بوده و حضرت آدم (ع) با تعلیم الهی و با علم حضوری آنها را درک کرده است. خداوند برای اینکه ناتوانی فرشتگان در مسأله خلافت را به آنان نشان دهد، همان حقایق را بر فرشتگان عرضه کرد و به آنان فرمود: مرا از اسمای آن حقایق آگاه سازید، اگر در ادعای شایستگی برای خلافت راست می‌گویید
قالب : اعتقادی گوینده : ستوده بیات
منبع : موضوع اصلی : خداوند
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
  سوره بقرة آیه 30 - آیا منظور از خلیفه ای که خداوند برای فرشتگان بدان اشاره میکند فقط شخص حضرت آدم(ع) بوده است؟
آیا منظور از خلیفه ای که خداوند برای فرشتگان بدان اشاره میکند فقط شخص حضرت آدم(ع) بوده است؟
روشنترین پاسخ به این سوال این است که نخیر اگر منظور از این خلافت ،خلافت شخص آدم (ع) بود خداوند در آیات دیگرش از انسانها به خلائف یادنمیکرد:

هُوَ الَّذی جَعَلَکُمْ خَلائِفَ الْأَرْضِ ...(انعام165) و (فاطر 39)
ثُمَّ جَعَلْناکُمْ خَلائِفَ فِی الْأَرْض‏ (یونس14)
...وَ جَعَلْناهُمْ خَلائِف‏... (یونس73)

حضرت علامه طباطبایی (ره) دراین خصوص در ترجمه تفسیر المیزان، ج‏1، ص: 179 می فرمایند:

خلافت نامبرده اختصاصى بشخص آدم ع ندارد، بلکه فرزندان او نیز در این مقام با او مشترکند، آن وقت معناى تعلیم اسماء، این میشود: که خداى تعالى این علم را در انسان‏ها بودیعه سپرده، بطورى که آثار آن ودیعه، بتدریج و بطور دائم، از این نوع موجود سر بزند، هر وقت بطریق آن بیفتد و هدایت شود، بتواند آن ودیعه را از قوه بفعل در آورد.
[عمومیت خلافت انسان و اینکه منظور از خلاف در آیه جانشینى خدا در زمین است‏]
دلیل و مؤید این عمومیت خلافت، آیه: (إِذْ جَعَلَکُمْ خُلَفاءَ مِنْ بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ، که شما را بعد از قوم نوح خلیفه‏ها کرد)، و آیه: (ثُمَّ جَعَلْناکُمْ خَلائِفَ فِی الْأَرْضِ، و سپس شما را خلیفه‏ها در زمین کردیم)، و آیه: (وَ یَجْعَلُکُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ، و شما را خلیفه‏ها در زمین کند) میباشد.
قالب : اعتقادی گوینده : ستوده بیات
منبع : موضوع اصلی : شیوه ی برداشت از قرآن
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
  سوره بقرة آیه 28 - دلیل بر ضرورت وحى و رسال
آیه محل بحث در ظاهر به دو اصل مبدا: (فاحیاکم) و معاد: (ثم الیه ترجعون) اشاره دارد، لیکن باید توجه داشت که با اثبات مبدا و معاد قهرا نبوت و رسالت نیز اثبات شده است، زیرا وقتى هدف (معاد) در کار باشد راه رفتن به سوى آن هدف و همچنین راهنما نیز وجود دارد. پس با اثبات مبدا و معاد راه (صراط مستقیم) و راهنما (پیامبر) نیز ثابت مى شود. خداى سبحان گاهى از راه ضرورى معاد وحى و رسالت را چنین اثبات مى کند:

چگونه ممکن است انسان آغاز و انجام داشته باشد ولى راه و راهنما نداشت باشد؟ اگر انسان با مرگ نابود نمى شود، بلکه مرگ انتقال از نشئه اى به نشئه دیگر است و هدفى در پیش دارد، پس راهى نیز براى رفتن به مقصد وجود دارد و اگر راه باشد راهنما نیز لازم است. بنابراین، آیه محل بحث با صدر و ذیلش مى تواند دلیل بر ضرورت وحى و رسال نیز باشد.
قالب : اعتقادی گوینده : ستوده بیات
منبع : آیت الله جوادی آملی موضوع اصلی : معاد
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
  سوره بقرة آیه 28 - اختیار انسان بر ایمان یا کفر
توبیخ بر کفر در آیه از جهاتی قابل توجه است. جهت نخست اینکه انسان همواره در ید پروردگار است و به اراده او متحول می‌شود. پس چه جای کفر است؟ دیگر اینکه دوران دنیا را یک مرحله از ادوار وجودی انسان قلمداد می‌کند گویا این سئوال را مطرح می‌فرماید: شما که نهایتا باید در دادگاه الهی در قیامت حضور یابید به سوی پروردگار مراجعت نمایید «ثم الیه ترجعون» چرا این دوران کوتاه و این زندگی شتابان را اصل می‌انگارید، تا به کفر دچار شوید. این پرسش، تلویحا اختیار انسانی را بازگو می‌کند، زیرا کسی که جبراً به کفر گراییده است، سزاوار هیچ توبیخی نیست.


قالب : اعتقادی گوینده : ستوده بیات
منبع : موضوع اصلی : جبر و اختیار
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
  سوره بقرة آیه 25 - شجره ی طیبه ی انسان با میوه های صفات خداوندی
با توجه به فرمایش پیامبر اکرم(ص) که فرمودند: "و سائر الناس من شجر شتی"و قرآن کریم انسان شجره ای است که گاه طیبه است و گاه خبیثه. حاصل این درخت که همان میوه های آن است أسماء حسنی هستند که ناشی از ذات لایزال خداوندی است. بهشتیان گویند این همان میوه هایی است که قبلا در دنیا از آنها بهره برده ایم، آری این میوه ها تجلی همان صفات حسنی است که انسان در وجود خود آن را متجلی کرده است.
قالب : اعتقادی گوینده : ستوده بیات
منبع : موضوع اصلی : انسان
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
  سوره بقرة آیه 17 - امید واهی منافقان
فرض کنید در شب تاریکی که سیاهی همه ‏جا را فرا گرفته و احتمال هجوم گزنده‏ ها و درنده ها روح و روان انسان را رنج می‏ دهد ، وی برای پیدا کردن راه گریز و مسیر صحیح آتش را روشن کند تا اطراف خود را ببیند و راه را از کوره راه تشخیص دهد.
در این حالت که انسان با نیم ‏امیدی به سر می ‏برد ، طوفانی بر می ‏خیزد و آتش را خاموش کند و امید انسان به ناامیدی ، و نشاط او به غم و دلهره تبدیل می‏ شود.
قرآن وصف چنین شخصی را که در این گیرودار در اثر برافروختن آتش ، روح جدید در کالبدش دمیده می‏ شود و می‏ خواهد از آن بهره بگیرد آنگاه طوفان تمام سرمایه را از او می ‏گیرد ، چنین بیان می ‏کند :
«کَمَثَلِ الَّذِی اسْتَوْقَدَ نارا فَلَمّا أَضاءَتْ ما حَوْلَهُ»
«بسان کسی که آتش را برافروخته آنگاه که اطراف او را روشن کرد ، (ناگهان خاموش می‏ شود)»
قرآن یادآور می‏ شود که حال منافقان در این جهان نیز بسان همین گروه است ، زیرا گروه منافق روزی که پیامبر صلی ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله وارد مدینه شد ، به او ایمان آوردند ، آنگاه به او کفر ورزیدند ، چنان که می ‏فرماید :
«ذلِکَ بِأَنَّهُمْ آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا» (4)
«این به آن خاطر است که آنان ایمان آوردند و سپس کفر ورزیدند.»

آنان در تاریکی شرک و جهالت بودند ، ایمان آنان بسان نوری بود که در دل ظلمت و کفر درخشید ، و راه و چاه را به آنان نشان داد. و تا مدتی نیز از نور ایمان بهره گرفتند ، ولی آنگاه که راه کفر را زیر نقاب نفاق در پیش گرفتند ، خدا نور را از آنان برگرفت و آنها به صورت انسان های گمراه درآمدند که نمی ‏توانند راهی برای نجات بیابند.

قالب : اعتقادی گوینده : ستوده بیات
منبع : آیت الله جعفر سبحانی موضوع اصلی : انسان
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
  سوره بقرة آیه 1 - متقیان،کافران و منافقان
قرآن در آغاز سوره بقره ، مردم را نسبت به پذیرش آیین اسلام به سه گروه تقسیم می‏ کند و مجموع بحث او درباره این سه گروه در آیه بیستم از سوره پایان می‏ پذیرد. این سه گروه عبارتند از :
1. متّقیان و پرهیزگاران. گفتگوی او درباره این گروه در آیه پنجم به پایان می ‏رسد.
2. کافران. کسانی که درست نقطه مقابل گروه متقیان می ‏باشند و بحث او درباره این گروه در آیه هفتم ، به پایان می ‏رسد.
3. منافقان و گروه دوچهره. کسانی که به ظاهر ایمان آورده و در باطن ، جزء کافران می ‏باشند و حکم ستون پنجم در میان مسلمانان را دارند. بررسی قرآن درباره این گروه از آیه هشتم آغاز شده و در آیه بیستم پایان می ‏یابد.

بنابراین درباره متقیان ، پنج آیه ؛ در مورد کافران دو آیه و درباره منافقان سیزده آیه ؛ در آغاز سوره بقره نازل گردیده است. این که خداوند گفتار خود را درباره کافران در دو آیه ، ولی درباره دو چهره ‏ها در سیزده آیه خلاصه می‏ کند ، خود گواه روشن بر اهمیت شناخت منافقان است که از نظر موضع‏ گیری ، به مراتب خطرناک ‏تر از کافران می ‏باشند
قالب : اعتقادی گوینده : ستوده بیات
منبع : آیت الله جعفر سبحانی موضوع اصلی : انسان
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
  سوره حمد آیه 7 - مراد از ((ضالین )) منحرفین نصارى و منظور از ((مغضوب علیهم )) منحرفان یهودند
در آیه 6 سوره فتح آمده است ، و یعذب المنافقین و المنافقات و المشرکین و المشرکات الظانین بالله ظن السوء علیهم دائرة السوء و غضب الله علیهم و لعنهم و اعدلهم جهنم : ((خداوند مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک و آنها را که درباره خدا گمان بد مى برند مورد غضب خویش قرار مى دهد، و آنها را لعن مى کند، و از رحمت خویش دور مى سازد، و جهنم را براى آنان آماده ساخته است . به هر حال مغضوب علیهم آنها هستند که علاوه بر کفر، راه لجاجت و عناد و دشمنى با حق را مى پیمایند و حتى از اذیت و آزار رهبران الهى و پیامبران در صورت امکان فروگذار نمى کنند.
جمعى از مفسران عقیده دارند که مراد از ((ضالین )) منحرفین نصارى و منظور از ((مغضوب علیهم )) منحرفان یهودند. این برداشت به خاطر موضعگیریهاى خاص این دو گروه در برابر دعوت اسلام مى باشد، زیرا همانگونه که قرآن هم صریحا در آیات مختلف بازگو مى کند، منحرفان یهود، کینه و عداوت خاصى نسبت به دعوت اسلام نشان مى دادند
قالب : تاریخی گوینده : ستوده بیات
منبع : موضوع اصلی : تاریکی- ظلمت
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.

  • <<
  • <
  • تعداد صفحات : 2
  • >
  • >>