● سوره ناس آیه 4 - مـــــولــای یـــا مـــــولـــای...
در این سوره از شر وسوسه کننده ی پنهانی به سه صفت خدا رهنمون می شویم: رَبّ ، مَلِک ، و إله.
و این ترتیب هم مفهومی دارد. رب آغازکننده و پرورش دهنده ی انسان است؛ ملِک ، پادشاه و رهبر اوست و در ادامه راه ناظر بر اوست؛ و إله که از واله و شیدا گرفته شده است به معنای کسی ست که انسان شدیدا مشتاق اوست، زیرا او جمال و علم و نور و رحمت مطلق است و انسان مشتاق این هاست. پس إله به معنای مطلوب و مقصود نهایی انسان است.
این سه صفت ما را با ازلی و ابدی بودن خداوند پیوند داد.
از طرفی می دانیم که وسوسه به چیزی صورت می گیرد که لذتی در آن باشد و البته وسوسه ای که باید از آن پناه برد مربوط به لذات زودگذر و دروغین است
بنابراین، یکی از اهداف سوره اینست که "از وسوسه ی لذات زود گذر، به خدای ازلی و ابدی پناه ببر"
چرا که از هر چیزبدی باید به ضد آن گریخت؛ از ظلمت به نور، از ترس به امنیت و از لذات فانی به خدای جاویدی که منتهای لذات را دراختیار دارد...
قالب : تفسیری |
گوینده : زهرا محمودی |
منبع : |
موضوع اصلی : صفات خداوند |
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره سبا آیه 47 - ''خودمانی''
خداوند در جای دیگری فرموده است: رسولی از خودتان برایتان فرستادم...رسولا من أنفسکم!
و این رسول به قول عوام '' اینقدر خودیه(!) '' که اجر رسالتش هم برای خودماست... ما سئلتکم من اجر فهو لکم
هر مزدی که به ایشان بخواهیم بدهیم، درواقع به نفع خود ماست.
پیامبر از ''خودتونه''...
قالب : تفسیری |
گوینده : زهرا محمودی |
منبع : |
موضوع اصلی : آیین- دین- شریعت- مذهب |
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره آل عمران آیه 92 - بــرای خـــودت همـــ انــفـــاق کـــن!
از آنجا که آیات قرآن چندین بطن دارند، (در روایات از هفت تا هفتصد بطن برای مفاهیم قرآن ذکر شده است) غیر از مفهوم ظاهری انفاق از مال برای نیازمندان، می توان به مفهوم دیگری نیز توجه کرد و آن
"انـفــاق بــرای خـــود" است!
از مصادیق این انفاق میتوان به گذر از لذات زودگذر اشاره کرد، هرچند لذات مباح، که انسان با گذر از آنها راه را برای رشد و تکامل خود هموار تر کند.
مثلا "مِمَّا تُحِبّون" ممکن است برای من خواب زیاد باشد، که یک لذت مباح هم هست، اما اگر با سحرخیزی از این لذت خویش بگذرم و آن را برای خود انفاق کنم، میتوانم با استفاده بیشتر از وقتم، در جهت بهبود کیفیت زندگی مادی و معنوی خودم تلاش کنم..."تَنالو البِرّ"
یا اینکه لذت من پرخوری باشد، آن را کم کنم تا روحم برای نیایش با معبود آزاد تر و آماده تر باشد...
و ما به این "بِرّ" و نیک بختی نیاز داریم تا بنا به فرموده ی معصوم "مایه زینت امامان باشیم"
و از ظلم هایی که به خود کرده ایم با این انفاق ها بکاهیم.
" و من الله التوفیق" ان شاءلله با یاری خدا بتوانیم از لذات و لذایذ خود، برای خود و نیازمندان انفاق کنیم.
قالب : تفسیری |
گوینده : زهرا محمودی |
منبع : |
موضوع اصلی : اِنفاق |
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره بقرة آیه 138 - رنگ معبود
فردی که سعی دارد چهره ظاهری اش را در مقابل نامحرم، با ابزار دنیایی سرخ و سفیدتر و زیباتر و جذاب تر جلوه دهد، این فرد رنگ های دنیایی را برای چهره خود پسندیده است ، اما رنگ چهره ی کسی بهتر است که رنگ خدایی داشته باشد....صِبغَةَ اللّه''
رنگ خدایی را همه بر چهره دارند چرا که همه مخلوق خدایند؛ و خدای متعال خود می فرماید: ''و مَن أحسنُ مِنَ الله صِبغَةً ''؟
آیا رنگی بهتر از رنگ خدایی وجود دارد؟
درحالیکه این رنگ خداست برچهره ی هر فردی که سعی در جلب نامحرم ندارد؛ رنگ خدا البته بهتر از رنگ های ساخته ی انسان هاست...
افراد محجوب و عفیف،شایسته است در برابر تمسخر دیگران در باب سادگی ظاهرشان بگویند:
این رنگ خداست، صِبغَة الله... و چه رنگی بهتر از رنگ خدا؟؟ ، و مَن أحسنُ مِن الله صِبغَةً؟؟.... و ما او را می پرستیم، و نحن لهُ عابِدون*
اثبات ادعای عاشقی و پرستش، شدن به شکل معشوق و محبوب است، ما در ادعای عشق خود صادقیم و به رنگ زیبایی که خدا به ما داده است، سپاس گزاریم،، و رنگی غیر از رنگ خدا را نمی خواهیم...
قالب : اخلاقی |
گوینده : زهرا محمودی |
منبع : |
موضوع اصلی : خداوند |
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
1)
صاحبی : زیبا بود ، جای بسی تأمل دارد .
ممنونم
2)
محمودی : از توجه و تامل شما ممنونم
3)
: بسم الله النور
سلام و تشکر می کنم از پدیدآورندگان اینجا
بیان جالب و شایسته ی تحسینی داشتند خواهر گرامی
با آرزوی توفیقات معنوی
4)
محمودی : تشکر از تامل شما.
من این رو اشاره و آموزشی از خود قرآن میدونم
از خود چیزی برای ارائه ندارم
● سوره مریم آیه 95 - فقط خودت و خدایت...
همه ی ما در قیامت، به تنهایی و با تمام روسیاهی، در برابر خدای بزرگ و مقتدر، قرار می گیریم و مورد بازخواست او قرار می گیریم، و فکر کن که چه دشوار است وقتی که تمام حسرتمان برای'' ما فرَّطتُ فی جَنبِ الله'' باشد، آن گاه هر یک ''تنهای تنها'' در برابر پروردگارمان حاضر شویم، تا سراغ عمر و مال و جوانی مان را از ما بگیرد... و چه شرم و اندوه بزرگی دارد وقتی جواب خوبی در برابر چنین پروردگار بزرگ و با ابهتی نداشته باشیم...
تنها می شوی... با خدایی که تو را تنها آفرید....پس به فکر آن تنهایی و خلوت باش...
قالب : تفسیری |
گوینده : زهرا محمودی |
منبع : |
موضوع اصلی : لقاءالله |
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره نوح آیه 13 - هوالله المُــتـَـکَــبِّـــر
شاید بتوان ارتباطی دید بین پرسشی که در این آیه آمده است با دلیل فرار کردن مردم در آیات قبل.
به نظر میرسد کسی که خود را بزرگ بپندارد و تکبر و تفرعن داشته باشد، نمی تواند کسی را که از او بزرگتر است، باور کند و بپذیرد و چه برسد به اینکه برای او احترام قایل شود.. شاید بین انسان ها هم دیده باشیم که فرد مغرور که میخواهد همواره برتر از دیگران جلوه دهد، نمی تواند در برابر یک انسان فرهیخته و بزرگ، سر فرود آورد؛ و نیز فکر میکنم نمی تواند با یک فرد مغرور دیگری مثل خودش دوست شود.
و مـی دانـیـم که بــزرگـــی و کـــبـــریــایـــی(یا تــکبــر) تـــنـــها از آن خـــداســت. :
هو الله ...العزیز الجبار المـــتــکــبــر (حشر / 23)
و انسانی که متکبر و مغرور باشد نمی تواند برای خداوند بزرگی قایل شود و بزرگی او را نادیده میگیرد.
مالکم لا تـــرجـــون لله وقـــارا؟؟ چرا برای خداوند عظمتی قایل نیستید؟
(در آیات قبل، یک ویژگی ذکر شده:)
استکبروا استکبارا.... البته آن مردم به شدت متکبر بودند
پس با این تکبر دیگر جایی برای کبریایی خداوند باقی نمی ماند!
(ان شاءلله که ارتباط ایات من درآوردی نبوده باشد بلکه از نوع "و ما رمیت اذ رمیت و لکن الله رمی" باشد)
قالب : اخلاقی |
گوینده : زهرا محمودی |
منبع : |
موضوع اصلی : تکبّر |
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره بلد آیه 7 - ابصــرالنــاظـریـــن
انسان، این موجودی که همواره او را متذکر می کنیم ولی روی بر می گرداند، خیال میکند که در تنهایی هایش کسی او را نمی بیند. وقتی "تنها" ست و یک دنیای غیرواقعی روبروی خود دارد، و می تواند با نام غیر واقعی اش خود واقعی اش را نمودار سازد.... چرا نظارت پروردگارش را فــرامـــوش می کند؟؟
وقتی "تنهــایی" وارد فضاهای مجازی و اینترنت می شویم، شاید با نام غیرحقیقی خود جملات و عکس ها و فیلم هایی منتشر کنیم که در ملأ عام از ابراز چنین چیزهایی شرم داشته باشیم...
اما، این خـــداست که همه جا با توست، خیال میکنی که از دست همسر و خانواده ات گریخته ای و هیچ کس این کارهای باطل تو را نمی بیند، اما آن کسی که تو را بینا آفرید، خود ابصــرالنــاظـریـــن است.
ایحسب ان لم یره احد؟ اشتباه نکن! کسی که به تو قدرت دیدن داد(الم نجعل له عینین) خود بینا ترین است.
«مواظب باشیم: حرمت خدا را حتی در تنهایی هامان، حفظ کنیم»
قالب : اخلاقی |
گوینده : زهرا محمودی |
منبع : |
موضوع اصلی : غفلت |
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره بقرة آیه 206 - فــســاد کـــرده ام اگـــــر....
با توجه به آیات204 تا 206 پیامی که به نظر میرسد چنین است:
بعضی از مردم جوری حرف میزنند و نظر میدهند( مثلا راجع به سبک زندگی مناسب) که هرکس بشنود از فرط سخنان عالی شان فکر میکند که آنها نیز انسان های متعالی ای هستند! « وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یُعْجِبُکَ قَوْلُهُ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا » اما رفتار خودشان در این دنیا و سبک زندگی شان کاملا خلاف "اظهارات" ( و نه عقاید!) خودشان است. « وَ هُوَ أَلَدُّ الْخِصامِ» و طوری رفتار میکنند که گویی با دنیا و مافیها و خالق آن، دشمنی خاصی دارند!!
رفتارشان نشان از اتلاف و تخریب دارد.. " و هر اتلافی ، فساد است " و در نتیجه "فرد اتلاف کننده و اسراف کننده، مفسد است"
خداوند اضافه می کند و می فرماید گردش این افراد در زمین چیزی جز تباهی " محصولات" و "افراد نسل آدمی" ندارد.
ببینیم چقدر با این ویژگی ها تشابه داریم...؟؟
من اگر:
1. از عمرم استفاده نبرم و استفاده ی "درست" نبرم، در حال اتلاف نسل ِ بعد از والدینم هستم....... یُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ
2. از علمی که استادم به من می آموزد، استفاده(ی درست) نبرم، یا به آن اهمیت ندهم، در حال ضایع ساختن تلاش های او (برای آموزش به دیگران) هستم....... یُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ
3. آدم مفیدی نباشم، و برای جامعه انسانی سودی نداشته باشم، در حال ضایع کردن تلاش های والدینم (در جهت پرورش من) ، هستم....... یُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ
4.از آبی که به راحتی در دستم قرار می گیرد استفاده ی بی رویه کنم، در حال نابودی و تباهی آن هستم........ یُهْلِکَ الْحَرْثَ
5. از خوراکی هایی که در اطرافم دیده می شود، صرفا بر اساس علاقه، و نه نیاز، مصرف کنم، در حال تباه کردن آن هستم....... یُهْلِکَ الْحَرْثَ
6. با پولی که در دست دارم، چیزی بخرم که نیاز نداشته باشم، آن مال را تلف کرده ام........ یُهْلِکَ الْحَرْثَ
( حرث ، تمام حاصل زحمت ها، نه صرفا محصولات کشاورزی)
* و اگر از تمام امکاناتم آن طور که شایسته بود، استفاده نکردم... خــودم را و تــمـــام آن عطــایای پــروردگــارم را نابود و تبــاه کرده ام..... این جاست که سرانجام میگویم : یــا حــسـرتــا عـلــی مـا فــرَّطــتُ فــی جَـنــبِ اللّــه....( دریغا.. که درمورد حقوق خدا، کوتاهی کردم....)
و دیدیم که چگونه تمام این سهل انگاری ها در استفاده از عمر و امکانات ، به فــســـاد منجر می شود.... والله لا یحب الفساد... اما خدا این کارهای فاسد مرا نمی خواهد...
***
چنین فردی، غافل است و اگر به او بگویی دست بردار از این کارهایت و کمی برای خدا زندگی کن، غرورش جریحه دار می شود و می گوید من که گناهی نکرده ام... پس بازهم به این تباه کاری ادامه می دهد...
***
خدایا به فساد و خرابی کارهای خویش اقرار می کنم... مرا از خویش مران و به " بــئس المــهــاد" مفرست... استغفرالله ربّـــی.
قالب : اخلاقی |
گوینده : زهرا محمودی |
منبع : |
موضوع اصلی : کفران نعمت |
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
1)
شریف : زیبابود
الهی که بیناشویم
● سوره نساء آیه 86 - زنده ام چون با تو ام، یا رسول.
از ترکیب این آیات با آیه "یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اسْتَجیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاکُمْ لِما یُحْییکُمْ (24انفال)" میتوان گفت که به نوعی دستور داده شده است که از پیامبر اطاعت کنیم ( وَ إِذا حُیِّیتُمْ بِتَحِیَّةٍ...رُدُّوها)
و البته به ایشان احترام و محبت هم داشته باشیم؛ یعنی اطاعت همراه با محبت و انکسار(وَ إِذا حُیِّیتُمْ بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها...)
چراکه پیامبر در پی زنده کردن ماست(حییتم می تواند از ریشه حَیّ هم باشد) و به چنین کسی که عمرش را در راه زنده نمودن ما صرف میکند، باید محبت و احترام کرد (فحیّوا)
پس غیر از آنکه اطاعت از پیامبر یک دستور الهی است و هرکس از او تبعیت نکند از دین خارج میشود، اگر انسان صرفا با نگاه "انسان دوستانه" به دنیا نگاه کند [اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید...] بازهم باید از پیامبری که باتمام وجود برای رشد تک تک ما تلاش میکند، تبعیت کند. ( پرواضح است که منظور نگارنده، عدم وحدت نگاه الهی و انسانی نیست؛ بلکه منظور غیرالهی بودن بعضی مدعیان "انسانیت" است.)
و نیز از ترکیب آیه مورد نظر(وَ إِذا حُیِّیتُمْ بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها أَوْ رُدُّوها ) با آیات قبل(فَقاتِلْ فی سَبیلِ اللَّهِ لا تُکَلَّفُ إِلاَّ نَفْسَکَ وَ "حَرِّضِ الْمُؤْمِنینَ" ...) بدست می آید که قتال و کشته شدن در راه خدا همان "زنده شدن" است که باید "خالصانه" به استقبال آن رفت تا حداقل پاسخی برای این تحیت باشد( اذا حییتم... فحیوا...)
قالب : تفسیری |
گوینده : زهرا محمودی |
منبع : |
موضوع اصلی : اطاعت صحیح- پیروی صحیح |
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره بقرة آیه 150 - به ســـوی خــــدا بـــرویـــم...
به نظر می رسد از پیام هایی که این آیات در بر دارند این است که :
هر کس به جهتی می رود و در انجام کارهایش جهت گیری خاصی دارد "لکلٍ وجهة هو موَلّیها" ( مثلا یکی برای خودنمایی نماز میخواند و دیگری برای تقرب به خدا و شاید کسی به منظور انجام نوعی ورزش و فایده رسانی جسمی و...) ؛ پس کارهایتان را به سمت آن چیزی جهت دهی کنید که بهتر است و برای شأن انسانی شما شایسته تر است "فاستبقوا الخیرات" ، و هدف اصلی و جهت گیری شما مقدس و خدایی باشد "فولِّ وجهک شطر المسجد الحرام "
و دوباره تاکید میکند که در مقام انجام دادن هرکاری بودید ، از جمله عبادت و کسب معاش و علم و انجام مباحات،("و حیث ما کنتم.." /و من حیث خرجت) نیت تقرب به خدا داشته باشید "فولّوا وجوهکم شطره"
والبته این جهت گیری مثبت و شایسته مایه رشد و هدایت شما خواهد بود. "لعلکم تهتدون"
قالب : تفسیری |
گوینده : زهرا محمودی |
منبع : |
موضوع اصلی : اخلاص |
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.