● سوره بروج آیه 10 - برگزیده تفسیر نمونه، ج5، ص: 459
(آیه 10)- شکنجه گران در برابر مجازات الهى! بعد از بیان جنایت عظیم
__________________________________________________
(1) این کورههاى آدم سوزى که به دست یهود به وجود آمد احتمالا نخستین کورههاى آدم سوزى در طول تاریخ بود، ولى عجب این که این بدعت قساوت بار ضد انسانى سر انجام دامان خود یهود را گرفت، و چنانکه مىدانیم گروه زیادى از آنها در ماجراى آلمان هیتلرى در کورههاى آدمسوزى به آتش کشیده شدند، و مصداق «عذاب الحریق» این جهان نیز در باره آنها تحقق یافت.
شکنجهگران اقوام پیشین در اینجا به کیفر سخت الهى نسبت به آنان، و پاداشهاى عظیم مؤمنان اشاره کرده، مىفرماید: «کسانى که مردان و زنان با ایمان را شکنجه دادند، سپس توبه نکردند، براى آنها عذاب دوزخ و عذاب آتش سوزان است» (ان الذین فتنوا المؤمنین و المؤمنات ثم لم یتوبوا فلهم عذاب جهنم و لهم عذاب الحریق).
جمله «ثمّ لم یتوبوا» نشان مىدهد که راه توبه حتى براى چنین شکنجهگران ستمگرى باز است، و این نهایت لطف پروردگار را نسبت به گنهکاران نشان مىدهد، و ضمنا هشدارى است به مردم مکه که تا دیر نشده دست از آزار و شکنجه مؤمنان بردارند، و به سوى خدا بازگردند.
قابل توجه این که در این آیه دو گونه عذاب براى آنها ذکر کرده: یکى عذاب جهنم و دیگرى «عذاب حریق» (عذاب آتش سوزان) ذکر این دو ممکن است به خاطر این باشد که در جهنم انواعى از مجازاتها وجود دارد که یکى از آنها آتش سوزان است، و ذکر آن بالخصوص به خاطر این است که شکنجهگران مزبور مؤمنان را با آتش مىسوزاندند و باید در آنجا با آتش مجازات شوند اما این آتش کجا و آن آتش کجا.
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره بروج آیه 9 - برگزیده تفسیر نمونه، ج5، ص: 458
(آیه 9)- سپس به بیان دو وصف دیگر از اوصاف این معبود بزرگ پرداخته، مىافزاید: «همان کسى که حکومت آسمانها و زمین از آن اوست و خداوند بر همه چیز گواه است» (الذى له ملک السماوات و الارض و الله على کل شىء شهید).
در حقیقت این چهار وصف از اوصافى است که شایستگى براى عبودیت را مسلّم مىکند، قدرت و توانائى، واجد هرگونه کمال بودن، مالکیت آسمانها و زمین، و آگاهى از همه چیز.
در ضمن بشارتى است به مؤمنان که خدا حاضر و ناظر است و صبر و شکیبایى و استقامتشان را در راه حفظ ایمان مىبیند.
و البته توجه به این حقیقت به آنها نیرو و نشاط مىدهد.
از سوى دیگر تهدیدى است براى دشمنان آنها و هشدارى است که اگر خدا مانع کار آنها نمىشود نه به خاطر ناتوانى است، بلکه به خاطر آزمون و امتحان است، و سر انجام طعم تلخ عذاب دردناک خدا را خواهند چشید.
اصحاب اخدود چه کسانى بودند؟
«اخدود» به معنى گودال بزرگ یا خندق است، منظور در اینجا خندقهاى عظیمى است که مملوّ از آتش بود تا شکنجهگران، مؤمنان را در آنها بیفکنند و بسوزانند.
معروف و مشهور آن است که این ماجرا مربوط به «ذو نواس» آخرین پادشاه «حمیر» «1» در سرزمین «یمن» است.
توضیح این که: «ذو نواس» که آخرین نفر از سلسله گروه «حمیر» بود به آیین یهود درآمد، و گروه «حمیر» نیز از او پیروى کردند، او نام خود را «یوسف» نهاد،
__________________________________________________
(1) «حمیر» قبیلهاى بود از قبایل معروف «یمن».
و مدتى بر این منوال گذشت، سپس به او خبر دادند که در سرزمین «نجران» (در شمال یمن) هنوز گروهى بر آیین نصرانیتند، هم مسلکان «ذو نواس» او را وادار کردند که اهل «نجران» را مجبور به پذیرش آیین یهود کند، او به سوى نجران حرکت کرد، و ساکنان آنجا را جمع نمود، و آیین یهود را بر آنها عرضه داشت و اصرار کرد آن را پذیرا شوند، ولى آنها ابا کردند حاضر به قبول شهادت شدند. اما حاضر به صرف نظر کردن از آیین خود نبودند.
«ذو نواس» دستور داد خندق عظیمى کندند و هیزم در آن ریختند و آتش زدند، گروهى را زنده زنده به آتش سوزاند، و گروهى را با شمشیر کشت و قطعه قطعه کرد، بطورى که عدد مقتولین و سوختگان به آتش به بیست هزار نفر رسید! «1» بعضى افزودهاند که در این گیر و دار یک تن از نصاراى نجران فرار کرد و به سوى روم و دربار قیصر شتافت، و از ذو نواس شکایت کرد و یارى طلبید.
قیصر گفت: سرزمین شما از من دور است، اما نامهاى به پادشاه حبشه مىنویسم که او مسیحى است و همسایه شماست، از او مىخواهم شما را یارى دهد، مرد نجرانى نزد سلطان حبشه «نجاشى» آمد، و نجاشى از شنیدن این داستان سخت متأثر گشت، و از خاموشى شعله آیین مسیح (ع) در سرزمین نجران افسوس خورد، و تصمیم بر انتقام شهیدان را از او گرفت.
لشکریان حبشه به جانب یمن تاختند و در یک پیکار سخت سپاه ذو نواس را شکست دادند، و گروه زیادى از آنان کشته شد، و طولى نکشید که مملکت یمن به دست نجاشى افتاد و به صورت ایالتى از ایالات حبشه درآمد.
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره بروج آیه 8 - برگزیده تفسیر نمونه، ج5، ص: 457
(آیه 8)- سپس مىافزاید: «آنها (شکنجهگران) هیچ ایرادى بر مؤمنان نداشتند جز این که به خداوند عزیز و حمید ایمان آورده بودند»؟! (و ما نقموا منهم الا ان یؤمنوا بالله العزیز الحمید).
تعبیر به «عزیز» (قدرتمند شکست ناپذیر) و «حمید» (شایسته هرگونه ستایش و داراى هرگونه کمال) در حقیقت پاسخى است به جنایتهاى آنها، و دلیلى است بر ضد آنان، یعنى مگر ایمان به چنین خدائى جرم و گناه است؟! در ضمن تهدید و هشدارى نیز به این شکنجهگران در طول تاریخ محسوب مىشود که خداوند عزیز و حمید در کمین آنهاست.
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره بروج آیه 7 - تفسیر نمونه
(آیه 7)- «و آنچه را با مؤمنان انجام مىدادند (با خونسردى و قساوت) تماشا مىکردند»! (و هم على ما یفعلون بالمؤمنین شهود).
این گروه شکنجهگر خندقهاى بزرگى از آتش فراهم ساخته بودند، و مؤمنان را وادار مىکردند که دست از ایمان خود بردارند، هنگامى که با مقاومت آنان رو به رو مىشدند آنها را در این کورههاى آدم سوزى انداخته، به آتش مىکشیدند!
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره بروج آیه 6 - تفسیر نمونه
(آیه 6)- «هنگامى که در کنار آن نشسته بودند» (اذ هم علیها قعود).
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره بروج آیه 5 - تفسیر نمونه
(آیه 5)- «آتشى عظیم و شعلهور» (النار ذات الوقود).
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره بروج آیه 4 - تفسیر نمونه
(آیه 4)- مؤمنان در برابر کورههاى آدم سوزى! قرآن بعد از این سوگندها مىفرماید: «مرگ بر شکنجهگران صاحب گودال» آتش (قتل اصحاب الاخدود).
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره بروج آیه 3 - برگزیده تفسیر نمونه، ج5، ص: 456
(آیه 3)- و در سومین و چهارمین سوگند، مىفرماید: «و قسم به شاهد و مشهود» (و شاهد و مشهود).
در این که منظور از «شاهد» و «مشهود» چیست؟ مفسران حدود سى تفسیر ذکر کردهاند که مهمترین آنها تفسیرهاى زیر است:
1- «شاهد» شخص پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله و «مشهود» روز قیامت است.
2- «شاهد» گواهان عمل انسانند، مانند اعضاى پیکر او و «مشهود» انسانها و اعمال آنها هستند.
3- «شاهد» به معنى روز جمعه است که شاهد اجتماع مسلمین در مراسم بسیار مهم نماز آن روز است. و «مشهود» روز عرفه است که زائران بیت اللّه الحرام شاهد و ناظر آن روزند.
4- «شاهد» روز عید قربان و «مشهود» روز عرفه مىباشد.
5- منظور از «شاهد» شبها و روزها، و «مشهود» بنى آدم است که به اعمال او گواهى مىدهد.
6- منظور از «شاهد» ملائکه و «مشهود» قرآن است.
7- منظور از «شاهد» حجر الاسود و «مشهود» حاجیانند که در کنار آن مىآیند و دست بر آن مىنهند.
8- «شاهد» خلق است، و «مشهود» حق است.
9- منظور از «شاهد» امت اسلامى است و «مشهود» امتهاى دیگر.
10- «شاهد» پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله و «مشهود» سایر انبیاء هستند.
11- «شاهد» پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و «مشهود» امیر مؤمنان على علیه السّلام است.
البته تناسب این آیه با آیات قبل ایجاب مىکند که «شاهد» اشاره به شهود روز قیامت باشد، اعم از پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله یا سایر پیامبران نسبت به امتهاى خود، و ملائکه و فرشتگان و اعضاى پیکر آدمى و شب و روز، و مانند آنها، و «مشهود» انسانها یا اعمال آنهاست.
و به این ترتیب بسیارى از تفاسیر فوق درهم ادغام مىشود و در یک مجموعه با یک مفهوم وسیع خلاصه مىگردد و تضادى میان آنها وجود ندارد.
چرا که «شاهد» هرگونه گواه را شامل مىشود، و «مشهود» هر چیزى را که بر آن گواهى مىدهند.
آرى! آسمان و ستارگان درخشان و برجهاى موزونش همگى نشانه نظم و حساب است و «یوم موعود» صحنه روشنى از حساب و کتاب، و شاهد و مشهود نیز وسیلهاى است براى رسیدگى دقیق به این حساب، وانگهى همه این سوگندها براى آن است که به شکنجه گران ظالم هشدار دهد اعمال آنها در مورد مؤمنان راستین همگى ثبت و ضبط، و براى روز موعود نگهدارى مىشود.
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره بروج آیه 2 - برگزیده تفسیر نمونه، ج5، ص: 455
آیه 2)- سپس مىافزاید: «و سوگند به آن روز موعود» روز رستاخیز (و الیوم الموعود).
همان روزى که تمام انبیا و پیامبران الهى آن را وعده دادهاند و صدها آیه قرآن مجید از آن خبر مىدهد.
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره بروج آیه 1 - تفسیر نمونه
(آیه 1)- در آغاز سوره، مىفرماید: «سوگند به آسمان که داراى برجهاى بسیار است» (و السماء ذات البروج).
برجهاى آسمانى یا به معنى ستارگان درخشان و روشن آسمان است یا به معنى «صورتهاى فلکى» یعنى مجموعهاى از ستارگان که در نظر ما شباهت به یکى از موجودات زمینى دارد، و برجهاى دوازدهگانه دوازده صورت فلکى است که خورشید در مسیر سالانه خود در هر ماه محاذى یکى از آنها قرار مىگیرد- البته خورشید حرکت نمىکند بلکه زمین به دور آن مىگردد ولى به نظر مىرسد که خورشید جا به جا مىشود و محاذى یکى از این صورتهاى فلکى مىگردد.
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.