لیست تفسیر های حسن حميدي سولا
از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
  سوره ناس آیه 6 - نسیم حیات - استاد ابوالفضل بهرام پور
مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ این آیه نشان می دهد که وسوسه تنها در انحصار شیطان نیست و در همه جا و هر مورد واز عوامل گوناگونی سر می زند و حادثه می آفریند . فاعل وسوسه می تواند انسان فاسد ، کتب ضاله ، فیلم های مبتذل ونیز جاه طلبی ، مال دوستی و حسد و غیره باشد و دفع شر آنها با یاری خدا برای هر انسانی ممکن و آسان است.
در مقابل این وسوسه گری شیطان ، القائات رحمانی هم توسط فرشتگان انجام می شود که نیکی ها را در دل انسان رونق می دهند و آیات متعددی بیانگر این موضوع می باشد.
حدیث:
از پیامبر اکرم (ص)روایت شده است : « قلب هر مومن دو گوش دارد، گوشی که فرشته در آن می دمد و گوشی که وسواس خناس در آن می خواند و خدا مومن را به وسیله فرشته رحمت ، تایید می کند».
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
  سوره زلزال آیه 1 - نسیم حیات - استاد ابوالفضل بهرام پور
إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها. لغت : زُلْزِلَت : لرزید ، زلزله کرد . (زِلْزالَها)از نظر ادبی مفعول مطلق نوعی است . ولی عده ای از جمله مجمع البیان خیال کرده اند که مفعول مطلق تاکیدی است . غافل از اینکه مفعول مطلق ، مضاف واقع نمی شود یعنی آن وقت که تمام کره ی زمین به لرزه در آید و این زلزله غیر از زلزله های مقطعی و منطقه ای است که به نام محل وقوع آن نامیده می شود . این زلزله به ارض نسبت داده شده (زُلْزِالَها یعنی زِلْزالَ الْأَرْضُ ) یعنی تمام نقطه نقطه زمین از کوه و دشت و بر و بحر به لرزه خواهد افتاد.
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
  سوره بینة آیه 1 - نسیم حیات - استاد ابوالفضل بهرام پور
لَمْ یَکُنِ الَّذینَ کَفَرُوا .... لغت بَیِّنَةُ (بین ) : دلیل روشن و منظور از آن پیامبر اسلام (ص) است . مُنْفَکِّ (فک ): جدا،منفصل .
اهل کتاب و مشرکین می گفتند اگر پیامبری با دلایل روشن برای هدایت ما بیاید ، دعوتش را خواهیم پذیرفت و در غیر این صورت از آیین خود دست بر نخواهیم داشت . اما این پیامبر آمد و قرآن را در صحیفه های پاک و طاهری با معارف عالیه ی آن برای آنها تلاوت نمود . ولی آنها قبول نکردند و تفرقه ایجاد نمودند.
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
  سوره بینة آیه 2 - نسیم حیات - استاد ابوالفضل بهرام پور
رَسُولٌ مِنَ الله ... کلمه رَسُولٌ بدل از بینه است و آن را تفسیر می کند . پس مراد از بینه پیامبر اکرم (ص) است و(صُحُف مُطَهَّرَةً) همان قرآن کریم است که از هر نوع باطل و شرکی پاک است .
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
  سوره توبة آیه 32 - تفسیر نمونه
در آیه مورد بحث تشبیه جالبى براى تلاشهاى مذبوحانه و بى سرانجام یهود و نصارى و یا همه مخالفان اسلام حتى مشرکان کرده است و مى گوید: اینها مى خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند ولى خداوند اراده کرده است که این نور الهى را همچنان گسترده تر و کاملتر سازد، تا همه جهان را فرا گیرد، و تمام جهانیان از پرتو آن بهره گیرند هر چند کافران را خوشایند نباشد (یریدون ان یطفئوا نور الله بافواههم و یابى الله الا ان یتم نوره و لو کره الکافرون).
در اینجا به چند نکته باید توجه کرد:
1- در این آیه آئین خدا و قرآن مجید و تعالیم اسلام به نور و روشنایى تشبیه شده و مى‏دانیم که نور سرچشمه حیات و جنبش و نمو و آبادى در روى زمین و منشا هر گونه زیبایى است.
اسلام نیز آئینى است تحرک آفرین که جامعه انسانى را در مسیر تکاملها به پیش مى‏برد و سرچشمه هر خیر و برکت است.
تلاشها و کوششهاى دشمنان را نیز به دمیدن و فوت کردن با دهان تشبیه کرده است و چه قدر مضحک است که انسان نور عظیمى همچون نور آفتاب را بخواهد با پف کردن خاموش کند؟ و براى مجسم کردن حقارت تلاشهاى آنها تعبیرى از این رساتر به نظر نمى‏رسد و در واقع کوششهاى یک مخلوق ناتوان در برابر اراده بى پایان و قدرت بى انتهاى حق غیر از این نخواهد بود.
2- مسئله خاموش کردن نور خدا در دو مورد از قرآن آمده یکى آیه فوق و دیگرى آیه 8 از سوره" صف" و در هر دو مورد به عنوان انتقاد از تلاشهاى دشمنان اسلام ذکر شده ولى در میان این دو آیه مختصر تفاوتى در تعبیر دیده مى‏شود، در آیه محل بحث" یُرِیدُونَ أَنْ یُطْفِؤُا" ذکر شده در حالى که در سوره" صف"" یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُا" آمده است و مسلما این تفاوت در تعبیر اشاره به نکته‏اى است.
" راغب" در مفردات در توضیح تفاوت این دو تعبیر مى‏گوید: آیه نخست اشاره به خاموش کردن بدون مقدمه است ولى در آیه دوم اشاره به خاموش کردن توام با توسل به مقدمات و اسباب است. یعنى خواه آنها بدون استفاده از مقدمات و خواه با توسل به اسباب مختلف براى خاموش کردن نور حق بپاخیزند، با شکست روبرو خواهند شد.
3- کلمه" یابى" از ماده" اباء" به معنى شدت امتناع و جلوگیرى کردن از چیزى است و این تعبیر اراده و مشیت حتمى پروردگار را براى تکمیل و پیشرفت آئین اسلام به ثبوت مى‏رساند و مایه دلگرمى و امیدوارى همه مسلمانان نسبت به آینده این آئین است، اگر مسلمانان، مسلمان واقعى باشند!.
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
  سوره توبة آیه 27 - تفسیر نمونه
ولى با این حال درهاى توبه و بازگشت را به روى اسیران و فرار کنندگان از کفار باز گذارد که اگر مایل باشند به سوى خدا باز گردند و آئین حق را بپذیرند، لذا در آخرین آیه مورد بحث مى گوید: «سپس خداوند بعد از این جریان توبه هر کس را بخواهد (و او را شایسته و آماده براى توبه واقعى بداند) مى پذیرد» (ثم یتوب الله من بعد ذلک على من یشاء).
جمله «یتوب» که با فعل مضارع ذکر شده و دلالت بر استمرار دارد مفهومش این است که درهاى توبه و بازگشت همچنان به روى آنها باز و گشوده است .
«چرا که خداوند آمرزنده و مهربان است هیچگاه درهاى توبه را به روى کسى نمى بندد، و از رحمت گسترده خود کسى را نومید نمى سازد (و الله غفور رحیم).
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
  سوره انفال آیه 53 - تفسیر نمونه
بنابر این تنها قریش و مشرکان و بت پرستان مکه نبودند که با انکار آیات الهى و لجاجت در برابر حق و در گیرى با رهبران راستین انسانیت گرفتار کیفر گناهانشان شدند ، این یک قانون جاودانى است که اقوام نیرومندتر و قوى‏تر همچون فرعونیان ، و اقوام ضعیف‏تر را نیز در بر می‏گیرد .
سپس این موضوع را با ذکر ریشه اساسى مساله ، روشن تر می‏ سازد و می ‏گوید : اینها همه به خاطر آن است که خداوند هر نعمت و موهبتى را به قوم و ملتى ببخشد هیچگاه آنرا دگرگون نمی ‏سازد مگر اینکه خود آن جمعیت دگرگون شوند و تغییر یابند ( ذلک بان الله لم یک مغیرا نعمة انعمها على قوم حتى یغیروا ما بانفسهم) .
به تعبیر دیگر فیض رحمت خدا بیکران و عمومى و همگانى است ولى به تناسب شایستگی‏ها و لیاقتها به مردم می ‏رسد در ابتدا خدا نعمتهاى مادى و معنوى خویش را شامل حال اقوام می‏کند ، چنانچه نعمتهاى الهى را وسیله‏اى براى تکامل خویش ساختند و از آن در مسیر حق مدد گرفتند ، و شکر آنرا که همان استفاده صحیح است بجا آوردند ، نعمتش را پایدار بلکه افزون می‏ سازد اما هنگامى که این مواهب وسیله‏ اى براى طغیان و سرکشى و ظلم و بیدادگرى و تبعیض و ناسپاسى و غرور و آلودگى گردد در این هنگام نعمتها را می ‏گیرد و یا آنرا تبدیل به بلا و مصیبت میکند ، بنابر این دگرگونیها همواره از ناحیه ما است و گرنه مواهب الهى زوال‏ ناپذیر است
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.