● سوره بقرة آیه 143 - ترجمه جوامع الجامع، ج1
بقره-143: از حضرت على (ع) روایت شده که فرمود: مقصود از «شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ» ما هستیم، پس رسول خدا گواه بر ماست و ما گواه خدا بر مردم و حجّت او در روى زمین مىباشیم.
و برخى از مفسران گفتهاند: منظور از لِتَکُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ این است که شما امّت مسلمانان حجّت و دلیل مردم باشید تا حقایق و تعالیم دین اسلام را براى مردم بیان کنید.
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره بقرة آیه 143 - تفسیر صافى، ج 1، ص 147. بنابر حدیث لیلة القدر از امام باقر نقل شده است.
بقره-143:به امام باقر (ع) نسبت داده شده که فرمود: قسم به خدا که امر خدا حتمى شده که بین مؤمنان اختلافى نباشد و از این رو آنان را گواهان بر مردم قرار داد تا اینکه محمّد صلّى اللّه علیه و آله گواه بر ما و ما گواه بر شیعیان ما و شیعیان ما بر مردم گواه باشند.
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره بقرة آیه 129 - تفسیر نور
پیامها:
1 نیاز به رهبر آسمانى، از اساسىترین نیازهاى جامعه بشرى است. اگر قرنها قبل براى آن دعا مىشود، نشان دهندهى اهمیّت و ارزش و نقش آن است.
«یَرْفَعُ إِبْراهِیمُ») ( «وَ ابْعَثْ فِیهِمْ» آرى، بالا بردن دیوارهاى کعبه بدون حضور رهبر معصوم و الهى، بتخانهاى بیش از آب درنمىآید.
2 هدف از بعثت پیامبران، تعلیم و تزکیه مردم بر اساس کتاب آسمانى است.
«یَتْلُوا») ( «یُعَلِّمُهُمُ») ( «یُزَکِّیهِمْ»
3 علم و دانش زمانى نتیجه مىدهد که همراه با بینش و حکمت، و همراه با تزکیه و تقوى باشد. «یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ یُزَکِّیهِمْ»
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره بقرة آیه 127 - تفسیر نور
از آیات و روایات متعدّد استفاده مىشود که خانه کعبه، از زمان حضرت آدم بوده و حضرت ابراهیم علیه السلام آن را تجدید بنا نموده است. چنان که آن حضرت در موقع اسکان همسر و فرزندش در سرزمین مکّه مىگوید: «رَبَّنا إِنِّی أَسْکَنْتُ مِنْ ذُرِّیَّتِی بِوادٍ غَیْرِ ذِی زَرْعٍ عِنْدَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ» «1»
خداوندا بعضى از خاندانم را در این سرزمین خشک و
بدون زراعت، در کنار خانه تو سکونت دادم.
بنا بر این در زمان شیر خوارگى حضرت اسماعیل علیه السلام نیز اثرى از کعبه وجود داشته است. و در سورهى آل عمران «2» نیز از کعبه به عنوان اوّلین خانه مردم یاد شده است. در آیه مورد بحث نیز سخن از بالا بردن پایههاى خانه بدست ابراهیم علیه السلام است و این تعبیر مىرساند که اساس خانه کعبه، قبلًا وجود داشته و ابراهیم و اسماعیل علیهما السلام آن را بالا بردهاند. حضرت على علیه السلام نیز در خطبه قاصعه «3» مىفرماید:
خداوند تمام مردم را از زمان حضرت آدم
تا ابد، با همین کعبه و سنگهاى آن آزمایش مىنماید.
ابراهیم و اسماعیل علیهما السلام در کار مساوى نبودند. در حدیث مىخوانیم:
ابراهیم بنّایى مىکرد و اسماعیل سنگ به دست پدر مىداد.
و شاید به سبب همین تفاوت، میان نام آن دو بزرگوار فاصله گذاشته است. «یَرْفَعُ إِبْراهِیمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَ إِسْماعِیلُ»
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره بقرة آیه 120 - ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج2، ص: 19-20
بقره-120:یهود و نصارى از پیامبر اسلام درخواست متارکه جنگ و آتش بس نموده و چنین وانمود کردند که بعد از متارکه و مهلت دادن اسلام را پذیرفته و از او پیروى کنند از اینرو خداوند پیامبرش را از موافقت آنان ناامید ساخته و فرمود:
وَ لَنْ تَرْضى عَنْکَ الْیَهُودُ وَ لَا النَّصارى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ ...- هرگز یهود و نصارى از تو خشنود نمیگردند تا پیروى از طریقه ایشان نکنى.
و برخى گفتهاند: پیامبر اکرم سعى و کوشش فراوان مبذول میداشت تا آنان را راضى کرده و در دین اسلام وارد شوند از این نظر باو دستور داده شده که در این راه سعى و کوشش بکار مبر بلکه دستور الهى را که عبارت از مجاهده و جنگ با آنان است مورد عمل قرار ده.
و این جمله دلالت میکند بر اینکه در هیچ حال خشنود کردن آنان ممکن نیست زیرا خداوند خشنودى آنان را فقط در یک صورت عملى میداند و آن وقتى است که پیامبر اسلام یهودى و یا نصرانى شود و چون این معنى ممتنع است پس خشنود کردن آنان نیز همین نحو است.
و بالآخره معناى جمله این است که هیچ فرقهاى از یهود و نصارى از تو خشنودنمیگردند مگر اینکه دین آن گروه و یا قبله آنان را- همانطور که برخى گفتهاند- پیروى نمایى.
قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدى ...- بگو راهنمایى خدا تنها راهنمایى است.
ابن عباس در تفسیر این جمله میگوید: بگو اى محمّد: دین خدا که موجب خشنودى او است همان دینى که رخى گفتهاند: هدایت خدا یعنى قرآن تنها چیزى است که مردم را بسوى بهشت راهنمایى مىکند- نه روش یهود و نصارى- پارهاى گفتهاند. منظور از جمله این است: که راهنمایى خدا تنها راهنمایى است و هدایت او تنها حق است همانطور که گفته میشود: روش فلان کس تنها فلان روش است.
وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ ...- و اگر چنانچه پیروى کنى اهواء ایشان را.
یعنى خواهشهاى آنان را.
ابن عباس میگوید معناى آن این است: هر گاه بسوى قبله آنان نماز گزارى.
بَعْدَ الَّذِی جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ ...- بعد از علمى که براى تو آمده.
منظور از «علم» بیانى است که از ناحیه خداوند آمده و برخى گفتهاند:
مراد دین است.
ما لَکَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا نَصِیرٍ ...- نیست براى تو اى محمّد از جانب خدا ولىّ و نصیرى.
منظور از «ولىّ» کسى است که او را از کیفر مصون بدارد و مقصود از «نصیر» کسى است که با کمک خود کیفر را از او باز دارد.
آنچه از آیه استفاده میشود:
این است که کسى را که خداوند میداند نافرمانى نخواهد کرد و گرفتار مخالفت به هیچ وجه نخواهد شد با این حال میتواند او را بترساند و توعید نماید زیرا خداوند میداند که پیامبر او هیچگاه پیروى خواهشهاى یهود و نصارى را نخواهد کرد پس این جمله مانند آیه شریفه: «لَئِنْ أَشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ» «1» میباشد و منظور این است که حال پیروان پیامبر در این جهت از حال او مشکلتر و سختتر است زیرا که مقام آنان پائینتر از مقام پیامبر است.
و برخى گفتهاند: خطاب در «مالک من اللَّه» اگر چه پیامبر است لیکن منظور پیروان و امّت او میباشد.
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.