● سوره حمد آیه 6 - سایت تبیان
صراط مستقیم
الف) کلمه «صراط» در لغت، به معناى «طریق و سبیل» آمده است، امّا از نظر عرف و اصطلاح قرآن کریم، به معناى «خداپرستى و دین حق و پاى بند بودن به دستورهاى خداوند متعال» است. در آیه صدوشصتویک سوره انعام، به این معنا اشاره شده است. چون راه مستقیم همیشه یک راه بیشتر نیست.
بنابراین، «صراط مستقیم»، همان دین و آیین الهى در جنبه هاى عقیدتى و عملى است و به همین دلیل، نزدیک ترین راه ارتباط با خدا است. در این که بعضى مفسران «صراط مستقیم» را به اسلام، یا قرآن، یا پیامبر و امامان(علیهم السلام) معنا کرده اند، باید گفت: بازگشت همه این معانى به همان دین و آیین الهى در جنبه هاى اعتقادى و عملى است.
پیامبراکرم(صلى الله علیه وآله) فرموده است: صراط مستقیم، راه پیامبران است; همانان اند که مشمول نعمت هاى الهى شده اند.در روایات دیگر، صراط مستقیم، امیرالمؤمنین على(علیه السلام) یا شناخت امام(علیه السلام)شمرد شده است.
بازگشت همه اینها، دعوت به همان دین و آیین الهى است. اگر در این عالم، به راه راست نبوّت و طریق مستقیم ولایت، قدم زده باشیم و از جاده ولایت على بن ابى طالب(علیه السلام) انحراف و لغزش پیدا نکرده باشیم، در گذشتن از پل صراط در آخرت مشکلى نخواهیم داشت. در زیارت جامعه آمده است: (أنتم السبیل الأعظم و الصراط الأقوم); شمایید راه بزرگ و استوار خدا.
بنابراین، هر کس در این دنیا، در صراط ایشان قرار بگیرد و استقامت داشته باشد و پایش نلرزد، در آخرت نیز نخواهد لغزید و مانند برق جهنده، از آن مى گذرد. اگر در این عالم، مستقیم حرکت کنیم، از پل صراط آخرت هم، مستقیم عبور مى کنیم و به چپ یا راست ـ که افتادن به هلاکت و جهنّم است ـ متمایل نمى شویم.
ب) تقاضا و طلب کردن هدایت و بر «صراط مستقیم» بودن، از طرف مؤمنان و حتّى پیامبران و امامان(علیهم السلام)تحصیل حاصل نیست، زیرا:
اولا: «صراط مستقیم» و آیین حق الهى، مراتب و درجاتى دارد که همه افراد، در پیمودن این درجات، یک سان نیستند; به عبارتى دیگر، «صراط مستقیم»، امرى نسبى است.
بنابراین، انسان، هر مقدار از این درجات را طى کند، باز هم، درجات بالاتر و والاترى وجود دارد که انسان با ایمان، از خدا مى خواهد تا او را به آن درجات هدایت کند.
ثانیاً: براى انسان ها ]غیر از معصومان(علیهم السلام)[ هر لحظه، بیم لغزش و انحراف در این مسیر هدایت، وجود دارد; به همین سبب انسان ها، باید خود را در اختیار پروردگار بگذارند و تقاضا کنند، که آنان را در راه راست ثابت قدم نگه دارد.
انسان، لحظه به لحظه، نیازمندِ دریافت هدایت است، زیرا در مسیر معنوى ارتباط با خداوند متعال، حتماً در طول زمان، موانعى مانند: کژى ها، ظلم ها، ناپاکى ها و ...، ایجاد خواهد شد و پیوندش را از آن منبع هدایت، قطع خواهد کرد و همانْ لحظه انحراف از صراط مستقیم خواهد بود. پس ما با گفتن: (اهدنا الصراط المستقیم) از خدا طلب مى کنیم که این موانع پیش نیاید و ما بر صراط مستقیم ثابت بمانیم.
ثالثاً: چون هدایت، همان پیمودن طریق نامحدود تکامل است و انسان، به تدریج مراحل نقصان را در آن، پشت سر مى گذارد، بنابراین جاى تعجّب نیست که حتّى پیامبران و امامان معصوم (علیهم السلام) نیز از خدا، تقاضاى هدایت در «صراط مستقیم» را بکنند، چون تنها خداوند متعال، کمال مطلق است و غیر او، همه، در مسیر تکامل هستند، پس چه مانع دارد که آنان نیز درجات بالاترى را از خداوند متعال تقاضا بکنند؟
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
1)
: سلام
معنی صراط مستقیم درواقع متضاد راهی است که در آیه بعد نتیجه آن مغضوب شدن و جزو ضالین قرار گرفتن است. پس اگر می گوییم ما را به صراط مستقیم هدایت نما منظور آن نیست ما را به درجات بالاتر از هدایت برسان منظور یا هدایت ما را مستمر کن بلکه منظور آن است که ما فقط با عبادت تو و استعانت از خدا از جمله کسانی نمی شویم که خداوند به ما نعمت بدهد بلکه به این نیاز داریم که در صراط مستقیمی قرار گیریم که آن صراط ، اعتقاد به توحید یا معاد به تنهایی نیست و نبوت و پس از نبوت ، امامت است
● سوره حمد آیه 7 -
« الذین انعمت علیهم » کیانند؟
سـوره نـسـا آیه ۶۹ این گروه را تفسیر کرده است : کسانى که دستورات خدا وپیامبر را اطاعت کنند, خدا آنها را با کسانى قرار مى دهد که مشمول نعمت خودساخته , از پیامبران و رهبران صادق و راستین و جانبازان و شهیدان راه خدا و افرادصالح , واینان رفیقان خوبى هستند.
بنابراین ما در سوره حمد از خدا مى خواهیم که در خط این چهار گروه قرار گیریم که در هر مقطع زمانى باید در یکى از این خطوط,انجام وظیفه کنیم و رسالت خویش را ادا نمائیم .
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره بقرة آیه 37 - کمال الدین صدوق ، جلد 2، ص 358 - معانی الاخبار صدوق ص126
آیه 37 « َفَتلَقََّی َءادَمُ مِن رّبِهِّ ی کَلِمَتٍ فَتَابَ عَلَیْهِ إنَّهُ هُوَ الّتّوابُ الّرحِیمُ »
حضرت آدم (علیه السلام ) کلماتی را از خداوند متعال دریافت نمود و به سوی خدا بازگشت یا خداوند توبه اش را پذیرفت که خداوند توبه پذیر و مهربان است .
مفضل ( از شاگردان خاص امام) خدمت امام صادق (علیه السلام ) عرضه می دارد که آقا ، «و اذا ابتلی ابراهیم ربه بکلمات »بقره124 یعنی چه ؟
حضرت می فرمایند : این همان کلماتی است که حضرت آدم آنها را از خداوند دریافت نمود ، پس خداوند حضرت ابراهیم را با کلماتی آزمود ، این کلمات ، همان است که در آیه 37 خدا می فرماید : که حضرت آدم، این کلمات را از خداوند دریافت نمود .
بعد حضرت می فرمایند : وقتی که این کلمات را فرا گرفت ، اینگونه گفت : اسئلک بحق محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین إلا تبت علی؛
خدایا از تو می خواهم به حق پیامبر اکرم ، امیر المومنین ، فاطمه زهرا ، امام حسن و امام حسین که توبه ی مرا بپذیری .فتاب علیه ؛ خداوند توبه اش را پذیرفت .
سپس مفضل پرسید : فاتمهنّ یعنی چه ؟ ( در آیه 124 بقره )
خداوند حضرت ابراهیم را با کلماتی آزمود ، و حضرت ابراهیم آن کلمات را به پایان رسانید ،امام فرمودند:
یعنی اینها را تا امام دوازدهم ، حضرت قائم (علیه السلام ) معتقد شد ، تمام کرد ، به اتمام رسانید که جمعا 12 امام که نه تن از آن ها از فرزندان امام حسین (علیه السلام ) هستند .
خداوند امامت را در صلب امام حسین قرار داد و نه تن از آنان از نسل امام حسین اند که مهدی این امت نیز از آنهاست .
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
1)
شاه آبادی (داور) : تاب علیه یعنی خدا توبهاش را پذیرفت.
2)
: جالب بود
3)
: جالب بود
4)
: بد نبود؛ چون کاملا مرتبط به موضوع مورد بحث ما نبود