1)
ماجدی (داور) : تکمله بیان شما
کلمه" وسط" در لغت هم به معنى حد متوسط در میان دو چیز آمده، و هم به معنى جالب و زیبا و عالى و شریف، و این هر دو ظاهرا به یک حقیقت باز مىگردد زیرا معمولا شرافت و زیبایى در آن است که چیزى از افراط و تفریط دور باشد و در حد اعتدال قرار گیرد.
چه تعبیر جالبى در اینجا قرآن در باره امت اسلامى کرده است، آنها را یک امت میانه و معتدل نامیده.
معتدل از" نظر عقیده" که نه راه" غلو" را مىپیمایند و نه راه" تقصیر و شرک"، نه طرفدار" جبرند" و نه" تفویض"، نه در باره صفات خدا معتقد به" تشبیهند" و نه" تعطیل".
معتدل از نظر ارزشهاى معنوى و مادى، نه به کلى در جهان ماده فرو مىروند که معنویت به فراموشى سپرده شود، و نه آن چنان در عالم معنى فرو مىروند که از جهان ماده به کلى بى خبر گردند، نه همچون گروه عظیمى از یهود جز گرایش مادى چیزى را نشناسند و نه همچون راهبان مسیحى به کلى ترک دنیا گویند.
معتدل از نظر علم و دانش، نه آن چنان بر دانستههاى خود جمود دارند که علوم دیگران را پذیرا نشوند، و نه آن گونه خود باختهاند که به دنبال هر صدایى برخیزند.
معتدل از نظر روابط اجتماعى، نه اطراف خود حصارى مىکشند که از جهانیان به کلى جدا شوند، و نه اصالت و استقلال خود را از دست مىدهند که همچون غربزدگان و شرقزدگان در این ملت و آن امت ذوب شوند!.
معتدل از نظر شیوههاى اخلاقى، از نظر عبادت، از نظر تفکر و خلاصه معتدل در تمام جهات زندگى و حیات. یک مسلمان واقعى هرگز نمىتواند انسان یک بعدى باشد، بلکه انسانى است داراى ابعاد مختلف، متفکر، با ایمان، دادگر، مجاهد، مبارز، شجاع، مهربان فعال، آگاه و با گذشت.
تعبیر به حد وسط، تعبیرى است که از یک سو مساله شاهد و گواه بودن امت اسلامى را مشخص مىسازد، زیرا کسانى که در خط میانه قرار دارند مىتوانند تمام خطوط انحرافى را در چپ و راست ببینند! و از سوى دیگر تعبیرى است که دلیل مطلب نیز در آن نهفته است، و مىگوید: اگر شما گواهان خلق جهان هستید به دلیل همین اعتدال و امت وسط بودنتان است