● سوره انفطار آیه 2 - تفسیر المیزان
دستاوردهاى دانش بشرى از تعیین زمان تاریکشدن ستارگان ناتوان است; اما تأیید مىکند که باگذشت زمان و در هر لحظه، از انرژى آنها کاسته شده و سرانجام به خاموشى خواهد گرایید.[46] پس از آنکه خورشید و ماه و ستارگان تاریک گشتند، زمین با نور پروردگار روشنمىشود: «واَشرَقَتِ الاَرضُ بِنورِ رَبِّها». (زمر/39، 69) برخى گفتهاند: بعید نیست مراد از روشن شدن زمین به نور پروردگار، کنار رفتن پرده و حجاب و ظهور حقیقت اشیا و آشکار شدن کارهاى خیر و شرّ براى ناظران باشد.[47]
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
1)
رمضانی (داور) : منبع تفسیر المیزان نمیباشد لطفا اصلاح فرمایید.
2)
: بنام خدا
بنده اهل علم نیستم لذا با استفاده از نکات ادبیاتی اظهار دارم بر این که
اگر انتثرت را از ماده نثر بدانیم که قطعا همین است؛ و چنانچه ملاحظه می کنیم نثر در مقابل نظم استعمال می شود.
و لذا به نظر می رسد تثرت یعنی بر هم خوردن نظم میان کواکب هست نه نظم درونی هر کوکب. زیرا میان این دو برداشت تفاوت هست . بر هم خوردن نظم کوکب ملازمه خواهد داشت با متلاشی شدن آن یا مثلا شکسته شدن آن و امثالهم. اما بر هم خوردن نظم میان کواکب احتمالا چیزیست مثال بر هم خوردن نظم حاکم بر کواکب .
زیرا خود کلمه فطرت نسبت به آسمان یعنی شکسته شدن نظم خاصی از انواع نظامات آسمان.
فطر می تواند بر هم خوردن یا شکسته شدن نظم چیزی باشد که یکپارچه بوده و از ذرات به هم پیوسته برخوردار باشد اما نثر غالبا بر هم خوردن نظم چیزهایی هست که هر کدام از استقلال خاصی برخوردار باشند.
برای فطر می توانیم به شکسته شدن یک تکه سنگ بزرگ متصور شویم و برای نثر می توانیم کلمات یک بیت شعر را تصور کنیم که جابجا شده باشند.
الله اعلم.
این برداشت بنده یک برداشت لغوی است که با لحاظ معانی ادبیاتی اظهار کرده ام.
جاوید یوسف پور امیدیه زمستان1400
● سوره انفطار آیه 1 - تفسیر المیزان
این رخداد با واژههایى همچون «انشقاق»: «اِذَا السَّماءُ انشَقَّت» (انشقاق/84،1)، «تشقّق»: «ویَومَ تَشَقَّقُ السَّماءُ بِالغَمـمِ» ، (فرقان/25،25) «انفطار»: «اِذَا السَّماءُ انفَطَرَت» (انفطار/82،1)، «فرج»: «اِذا السَّماءُ فُرِجَت» (مرسلات/77،9)، «فتح»: «وفُتِحَتِ السَّماءُ فَکانَت اَبوبـا» (نبأ/78،19)[53] و «کشط»: «واِذَا السَّماءُ کُشِطَت» (تکویر/81،11)[54] آمدهاست. برخى گفتهاند: بعید نیست اینگونه آیات کنایه از آن باشد که ابر جهل کنار مىرود و عالم آسمان که عالمى غیبى است آشکار مىشود و ساکنان آن (فرشتگان) ظاهر گشته، به زمین که جایگاه انسان است نازل مىشوند
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
● سوره انفطار آیه 14 - سایت تبیان- بخش شیعه آنلاین
8 گروهی که در جهنم ماندگارند
--------------------------------------------------------------------------------
انسان هر چقدر گناه کند روزی بالاخره عذابش تمام می شود و می رود بهشت به جز گناهانی که اگر کسی آنها را مرتکب شود همانگونه که بهشتیان در بهشت جاودانند همیشه در آتش خواهد ماند که به بررسی این گناهان در قران میپردازیم:
--------------------------------------------------------------------------------
1 - کافران: خداوند در آیهی 39 سورهی بقره میفرماید: "و کسانی که کافر شدند و آیات ما را تکذیب کردند اهل جهنمند و در آن جاودان خواهند بود".
اما چه کسانی کافرند؟ در رساله آیت الله مکارم شیرازی آمده: کافر یعنی کسی که خدا یا پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) را قبول ندارد یا برای خدا شریکی قرار میدهد هر چند به یکی از ادیان مانند یهود و نصاری ایمان داشته باشد. (البته خدا در آیهی 62 سورهی بقره میفرماید: "هر یک از مسلمانان و مسیحیان و صابئین (و یهودیان) که از روی حقیقت به خدا و روز قیامت ایمان آورد و نیکوکاری پیشه کند پس پاداش انها نزد پروردگارشان محفوظ است. نه ترسی بر ایشان است و نه اندوهگین شوند" اما اگر اهل کتاب اسم اسلام را بشنوند که پیامبرانشان را تصدیق کرده و ادعا کرده که آخرین و کاملترین دین است و درباره اسلام تحقیق نکنند آن وقت آنها کافرند) در ادامه رساله آیت الله مکارم شیرازی آمده: کسی که ضروری دین اسلام یعنی چیزی را که همه مسلمانان میدانند مثل معاد و واجب بودن نماز و روزه و... را منکر شود چنانچه ضروری بودنان را بداند کافر است.
هر کس مومنی را به عمد بکشد مجازات او جهنم است که در آن جاودان خواهد بود و خشم و لعنت خدا بر اوست و عذاب شدیدی برای او مهیاست
هرگاه کسی به خدا یا پیامبر(صلی الله علیه و آله) یا یکی از معصومین(علیهالسلام) ناسزا بگوید یا این که دشمنی داشته باشد کافر است.
کسانی که در حق حضرت علی(علیهالسلام) و یا سایر امامان(علیهالسلام) غلو کند یعنیان بزرگواران را خدا بداند یا صفات خدایی برای آنها قائل شود کافر است.
کسانی که عقیده به وحدت وجود دارند یعنی میگویند در عالم هستی یک وجود بیشتر نیست و آن خداست و همهی موجودات عین خدا هستند و کسانی که معتقدند خدا در انسان یا موجود دیگری حلول کرده و بایان یکی شده یا خدا را جسم بدانند بنا بر احتیاط واجب کافرند.
2-منافقان: خدا به مردان و زنان منافق و کافران وعده آتش جهنمی داده که در آن جاودان خواهند بود (سورهی توبه آیه 68) جالب است که خدا در این آیه منافقان و کافران را در کنار هم آورده! و به آنها وعده جاودانگی در جهنم داده! و خدا هرگز خلف وعده نمیکند! حال سوالی که مطرح میشود این است که منافقان چه کسانی هستند؟ خداوند در برخی آیات دیگر منافقان را اینگونه معرفی میکند که: با زبان میگویند ایمان آوردیم اما قلبا با شیطان هستند و مؤمنان را مسخره میکنند و مردم را به بدی امر میکنند و از خوبی باز میدارند.
3- قاتلان: هر کس مو منی را به عمد بکشد مجازات او جهنم است که در آن جاودان خواهد بود و خشم و لعنت خدا بر اوست و عذاب شدیدی برای او مهیاست (سورهی نساء آیه ی 93) و خدا در آیهی 92 همین سوره میفرماید: "هیچ مؤمنی مؤمن دیگر را به عمد نمیکشد و اگر کسی، کسی را به خطا کشت (مثلاً حوادث رانندگی) باید برای جبران بندهی مؤمنی را آزاد کند و دیه را هم بپردازد مگر این که آن را ببخشند".
4- زنا کاران: گناهی که متأسفانه در زمان ما رایج شده و زشتی این گناه از بین رفته. خداوند در آیه 68 و 69 سوره فرقان در ادامه بیان ویژگیهای مؤمنان میفرماید: "و هرگز زنا نمیکنند که هر کس چنین کند کیفر گناهش را خواهد دید عذابش در روز قیامت مضاعف میشود و با ذلت و خاری در جهنم جاودان خواهد ماند". و همچنین خدا در مجازات قاتلان به اولیای دم گفته اگر قاتل را ببخشید برای شما بهتر است اما در مجازات زناکاران در سورهی نور آیه 2 میفرماید: "اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارید به آنها رحم نکنید"!
5- مرتد شدن: و هر کس از شما که از دین خود برگردد و کافر از دنیا برود تمام اعمالش در دنیا و آخرت از بین رفته است. چنین افرادی اهل جهنمند و در آن جاودان خواهند بود (سوره بقره آیه 217).
گناهان کوچک و بزرگ در آغاز یک عمل است سپس تبدیل به حالت میشود و با ادامه و اصرار شکل ملکه به خود میگیرد و هنگامی که به اوج شدت خود برسد تمام وجود انسان را به رنگ گناه در میآورد و عین وجود انسان میشود در این هنگام هیچ پند موعظه و راهنمایی راهنمایان در وجود او اثر نخواهد کرد و در حقیقت با دست خود (گناه را) قلب ماهیت خویش کرده است
6 - ربا خواران: و اگر کسی اندرزی از جانب پروردگارش به او رسد و از رباخواری دست بردارد خدا از گذشته او درگذرد و کار او به (عفو) خدا واگذار میشود و کسانی که دست نکشند اهل جهنمند و در آن جاودان خواهند بود (آیه 275 سوره بقره).
خداوند در جایی دیگر از قرآن فرموده ربا به منزله جنگ با خدا و رسولش است و در حدیثی از یکی از معصومین آمده که گناه ربا از گناه زنای انسان با مادرش در مسجدالحرام بیشتر است.
7- همدستان و همکاران دشمنان اسلام: خداوند در آیه 80 سوره مائده میفرماید: "بسیاری از آنها را خواهی دید که کافران را دوست و تکیه گاه خود قرار میدهند. ذخیرهای که برای خود پیش میفرستند غضب خداست و آن بسیار بد ذخیره ایست و آنها در عذاب جاودان خواهند بود".
8- کسی که گناهش به او احاطه پیدا کند: آری هر کس کار زشتی انجام دهد و کردار بدش به او احاطه پیدا کند، چنین افرادی اهل جهنمند و در آن جاودان خواهند شد (سوره بقره آیه 81)
اما این که گناه کسی بر او احاطه پیدا کند یعنی چه؟ در تفسیر این آیه (در کتاب تفسیر نمونه) آمده که: گناهان کوچک و بزرگ در آغاز یک عمل است سپس تبدیل به حالت میشود و با ادامه و اصرار شکل ملکه به خود میگیرد و هنگامی که به اوج شدت خود برسد تمام وجود انسان را به رنگ گناه در میآورد و عین وجود انسان میشود در این هنگام هیچ پند موعظه و راهنمایی راهنمایان در وجود او اثر نخواهد کرد و در حقیقت با دست خود (گناه را) قلب ماهیت خویش کرده است.
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره انفطار آیه 11 - نهج البلاغه 1- بخشی از خطبه 183 2- حکمت 201
1-پس بترسید از خدایی که در پیشگاه او حاضرید واختیار شما در دست اوستو همه ی حالات و حرکات شما را زیر نظر دارد.اگر چیزی را پنهان کنید میداند و اگر آشکار کردید ثبت می کند . برای ثبت اعمال ، فرشتگان بزرگواری را گمارده که نه حقی را فراموش و نه باطلی را ثبت می کنند.
2-با هر انسانی دو فرشته است که او را حفظ می کنند و چون تقدیر الهی فرا رسد تنهایش می گذارند .
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره تکویر آیه 10 - نهج البلاغه - خطبه 109
تاآن زمان که پرونده این جهان بسته شود و خواست الهی فرا رسد و آخر آفریدگان به آغاز آن بپیوندد و فرمان خدا در آفرینش دوباره در رسد،آنگاه آسمان را به حرکت آورد و از هم بشکافد و زمین را به شدت بلرزاند و تکان سخت دهد که کوهها از جا کنده شده و در برابر هیبت و جلال پروردگاری بر یکدیگر کوبیده و متلاشی شده با خاک یکسان گردد. سپس هر کس را که در زمین به خاک سپرده شده در آورد و پس از فرسودگی تازه شان گرداند و پس از پراکنده شدن همه را گرد آورد سپس حسابرسی و روشن شدن اعمال از هم جدا سازد. آنها را به دو دسته تقسیم فرماید: به گروهی نعمت دهد و از گروه دیگر انتقام گیرد.
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره نازعات آیه 11 - نهج البلاغه بخشی از خطبه 109
سپس هر کس را که در زمین به خاک سپرده شده ، در آورد و پس از فرسو دگی تازه شان گرداند و پس از پراکنده شدن همه را گرد آورد سپس برای حسابرسی و روشن شدن اعمال از هم جدا سازد.
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره نازعات آیه 3 - نهج البلاغه خطبه 91
خدا فرشتگان را در صورتهای مختلف و اندازه های گوناگون آفرید و بال وپرهایی برای آنها قرار داد آنها که همواره در تسبیح جلال و عزت پروردگار به سر می برند و چیزی از شگفتی های آفرینش را به خود نسبت نمی دهند و در آنچه از آفرینش پدیده ها که خاص خداست ادعایی ندارند.خدا فرشتگان را امین وحی خو قرار دا و برای رساندن پیمان امر و نهی خود به پیامبران ار آنها استفاده کرد و روانه زمین کرده آنها را از ترید شبهات مصونیت بخشید که هیچ کدام از فرشتگان از راه رضای حق منحرف نمی گردند.آنها را از یاری خویش بهره مند ساخت و دلهایشان را در پوششی از تواضع و فروتنی وخشوع و آرامش در آورد درهای آسمان را بر رویشان گشود تا خدا را به بزرگی بستایند و برای آنها نشانه های روشن قرار داد تا به توحید او بال گشایند
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره نبا آیه 20 -
آرامش وآسایشی که در زمین وجود دارد و به تعبیر آیات قرآن این آرامش همچون آرامش گهواره تعبیر شده معلول نظمی است که پروردگار عالم در جهان هستی نهاده و مجموع آن قوانین ،نظام هستی را نظامی رام و با آرامش برای سکونت تمامی جانداران قرار داده اما در قیامت که تمامی این قوانین به پایان ماموریتشان می رسند ، نظام هستی شکل کاملا متفاوتی به خود می گیرد . کنده شدن کوهها و به حرکت در آمدن آنها و همانند سراب شدنشان برای ما تا حد زیادی غیر قابل درک است اما با از بین رفتن جاذیه اجسام بر یکدیگر وقوع این امر اجتناب ناپذیر است.
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
1)
: متاسفانه در ترجمه قرآن حتی به عربی تأویل و تفسیر و نظر شخصی نقش اصلی را دارد. اینجا به وضوح می گوید آسمان در بود و کوه ها سراب بود و اما ترجمه ها!؟ آسمان در بود که کلا فراموش شد و کوه سراب بود هم شد سراب می شود!؟ با کدام توجیه حتی به فعل ماضی هم رحم نمی کنند و استمراری یکبار مصرفش می کنند!!؟
رمضانی (داور) : به کار رفتن فعل ماضی در آیات مربوط به قیامت به معنای «محقق الوقوع» بودن است.
● سوره انشقاق آیه 1 - تفسیر نمونه
اهم مطالب ذکر شده در این سوره :در آغاز اشاره به حوادث هولناک .تکان دهنده ی پایان جهان وشروع قیامت دارو و سپس موضوع رستاخیز و رسیدگی به حساب و اعمال نیکوکاران و بدکاران مورد توجه قرار گرفته سپس به بخشی از اعمال و اعتقاداتی که موجب عذاب و کیفر الهی میشود اشاره شده و بعد از ذکر سوگندهایی مراحل سیر انسان در مسیر زندگی دنیا و آخرت را بیان کرده و از اعمال نیک و بد و کیفر و پاداش آنها سخن گفته است .
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.