لیست تفسیر های حسين جمالي
از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
  سوره زمر آیه 41 - مجمع البیان
در آیات قبل سخن از، هشدار از عذاب پایدار و مرگبار براى بیدادگران و شرک‏پیشگان بود؛ اینک در ادامه سخن مى‏فرماید:
إِنَّا أَنْزَلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ لِلنَّاسِ بِالْحَقِ‏
به یقین ما این کتاب پرشکوه را به حق و بى‏آنکه باطل و بیهوده‏اى در آن باشد، براى هدایت مردم بر تو فرو فرستادیم.
در مورد واژه «حق» در آیه دو نظر است:
1- به باور گروهى منظور این است که: ما قرآن را به حق و بى‏آنکه در آن باطل و بیهوده‏اى باشد بر تو فرو فرستادیم، که در این صورت حال از «کتاب» مى‏باشد.
2- امّا به باور برخى منظور این است که: ما قرآن را در حالى که حق و یا براساس حق است براى هدایت مردم بر تو فرو فرستادیم؛ بنابراین باید به کران تا کران آن نگریست و آن گاه آنچه را آیات آن درست مى‏شمارد، درست شمرد و آنچه را باطل و بیهوده مى‏شمارد، دور ریخت و از آنها دورى جست؛ به سوى آنچه تشویق و ترغیب مى‏کند، باید شتافت و آن را به کار بست و از آنچه هشدار مى‏دهد، باید هشدار پذیرفت و دورى کرد. به هرچه قرآن فرا مى‏خواند، آن را رشد و هدایت به حساب آورد و از آنچه روى مى‏گرداند، آن را باطل و ناروا شمرد و روى برتافت.
در ادامه آیه شریفه مى‏افزاید:
فَمَنْ اهْتَدَى فَلِنَفْسِهِ
پس هرکس راه هدایت را پذیرا گردد و با دلیل و برهان به سوى حق راه یابد به سود خود اوست؛ چرا که نتیجه حق پذیرش به خود او باز مى‏گردد.
وَمَنْ ضَلَّ فَإِنَّمَا یَضِلُّ عَلَیْهَا
و هرکس گمراه گردد و از حق انحراف جوید، به زیان خود گمراه مى‏گردد؛ چرا که کیفر انحرافش به خود او دامانگیر مى‏شود.
وَمَا أَنْتَ عَلَیْهِمْ بِوَکِیلٍ
و تو اى پیامبر! بر آنان به عنوان وکیل و مراقب گماشته نشده‏اى، و موظّف نیستى که حق را به قلب و جان آنان رسانده و مراقب باشى که از آن انحراف نجویند؛ چرا که تو نمى‏توانى آنان را به اسلام و ایمان اجبار سازى. تنها وظیفه تو رساندن پیام خداست، نه نگهبانى از دلهاى آنان و یا اجبارشان به پذیرش حق.
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
  سوره طه آیه 50 - تفسیر نمونه
(فرعون گفت: پروردگار شما کیست؟(آیه قبل))
موسى بلافاصله معرفى بسیار جامع و در عین حال کوتاهى از پروردگار کرد: ((گفت : پروردگار ما همان کس است که به هر موجودى آنچه لازمه آفرینش او بوده است داده ، و سپس او را در مراحل هستى رهبرى و هدایت فرموده است )) (قال ربنا الذى اعطى کل شى ء خلقه ثم هدى ).
در این سخن کوتاه ، موسى اشاره به دو اصل اساسى از آفرینش و هستى مى کند که هر یک دلیل مستقل و روشنى براى شناسائى پروردگار است :
نخست اینکه خداوند به هر موجودى آنچه نیاز داشته بخشیده است ، این همان مطلبى است که در باره آن مى توان کتابها نوشت ، بلکه کتابها نوشته اند.
اگر ما اندکى در باره گیاهان و جاندارانى که در هر منطقه اى زندگى
مى کنند، اعم از پرندگان ، حیوانات دریائى ، حشرات ، خزندگان دقت کنیم خواهیم دید که هر کدام هماهنگى کامل با محیط خود دارند و آنچه مورد نیازشان است در اختیارشان مى باشد.
ساختمان پرندگان آنچنان است که از نظر شکل و وزن و حواس مختلف آنها را براى پرواز آماده مى کند، و ساختمان جانوران اعماق دریاها نیز همین گونه است .
و مسلما بحث از آنها در این مختصر نمى گنجد.
مساله دوم : مساله هدایت و رهبرى موجودات است که قرآن آن را با کلمه ثم در درجه بعد از تامین نیازمندیها قرار داده است .
ممکن است کسى یا چیزى وسائل حیاتى را در اختیار داشته باشد اما طرز استفاده از آن را نداند، مهم آنست که به طرز کاربرد آنها آشنا باشد، و این همان چیزى است که ما در موجودات مختلف به خوبى مى بینیم که چگونه هر کدام از آنها نیروهایشان را دقیقا در مسیر ادامه حیاتشان به کار مى گیرند، چگونه لانه مى سازند، تولید مثل مى کنند، فرزندان خود را پرورش مى دهند، و از دسترس دشمنان مخفى مى شوند، و یا به مبارزه با دشمن برمى خیزند.
انسانها نیز داراى این هدایت تکوینى هستند، ولى از آنجا که انسان موجودى است داراى عقل و شعور، خداوند هدایت تکوینیش را با هدایت تشریعى او به وسیله پیامبران همراه و همگام کرده است که اگر از آن مسیر منحرف نشود مسلما به مقصد خواهد رسید.
به تعبیر دیگر انسان به خاطر داشتن عقل و اختیار، وظائف و مسئولیتها و به دنبال آن برنامه هاى تکاملى دارد که حیوانات ندارند و به همین دلیل علاوه بر هدایتهاى تکوینى نیاز به هدایت تشریعى نیز دارد.
خلاصه اینکه : موسى ( علیه السلام ) میخواهد به فرعون بفهماند که این عالم هستى نه منحصر به تو است و نه منحصر به سرزمین مصر است ، نه مخصوص امروز است
و نه گذشته ، این عالم پهناور گذشته و آینده اى دارد که نه من در آن بوده ام و نه تو و دو مساله اساسى در این عالم چشمگیر است ، تامین نیازمندیها و سپس به کار گرفتن نیروها و امکانات در مسیر پیشرفت موجودات ، اینها به خوبى مى تواند تو را به پروردگار ما آشنا سازد و هر چه بیشتر در این زمینه بیندیشى دلائل بیشترى از عظمت و قدرت او خواهى یافت.
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) : متن خیلی برا من مفید ممنونم ازتون
2) : از این آیه استنباط میشود که خداوند امور اشیاء را قبل از خلقت تعیین نموده است. خلقت، ابتدای امر پروردگار بر وجود شیئ نیست. این یک مرحله میانی است و قبل از آن که شیء موجود باشد مقدرات آن موجود بوده است.
رمضانی (داور) : برای این مطلب، هیچ استنادی از آیه وجود ندارد.