لیست تفسیر های محمدرضا زارع
از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
  سوره فجر آیه 25 -
پس در آن روز هیچکس عامل و متصدی عذاب او نیست، و عذاب او اثر و نتیجه و تجلّی اعمال و رفتار گذشته ی اوست که طبق سنتهای تبدیل ناپذیر و تغییرناپذیر الهی سرانجام گریبانش را گرفته است. پس در واقع عذاب کننده ی او در درجه اول خود اوست بعنوان عامل به اعمال مستحق عذابی که در دنیا مرتکب شده و در درجه دوم عامل عذاب او همان اعمالی است که او در دنیا عاملشان بوده. مثل کسی که دست به سیم برق می زند و دچار برق گرفتگی می شود و از حیث این عمل دچار رنج و درد و عوارضی می شود که نتیجه ی طبیعی عمل اوست و کسی متصدی و عامل اجرای درد و رنج حاصل از عمل ناصواب او به او نیست. این آیه اوج عدالت الهی را می رساند و نشان می دهد که عذابهای اخروی به اندازه سر سوزنی خارج از عدالت نیست.
در این آیه ضمیر(ه) در (عذابه) و همچنین در آیه ی بعد در (وثاقه) به انسان برمیگردد که در دو آیه ی قبل از آن در موردش سخن گفته شده است. ظاهر و اسلوب این آیات ارجاع ضمیر (ه) به خدا را نشان نمی دهد، همانطور که اضافه کردن کلماتی مانند (مانند) و (مثل) در ترجمه و تفسیر این آیه از نص کلام برداشت نمی شود.
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) رمضانی (داور) : لطفا منبع را ذکر کنید.
  سوره حمد آیه 6 -
ترجمه: ما را به راه راست هدایت بفرما.
مفهوم: ما را به صراط مخصوص و مستقیمی که مورد تایید توست هدایت بفرما- به کوتاهترین راهی که ما را به تو برساند- به مطمئن ترین راه- به راهی که در آن فرصتها را از دست ندهیم و از همه ی لحظه ها برای نزدیک شدن به تو استفاده کنیم- به راهی که در آن دچار سیر قهقرایی نشویم و متوقف نگردیم و با تردید قدم بر نداریم- به راهی که خود در طی کردنش یاریمان کند، راهی همچون سرازیری اما رو به تعالی و تکامل.
همانگونه که می بینیم هدایتی که انسان در این مقام طلب می کند هدایت کافر به اسلام نیست، هدایت مشرک به ایمان هم نیست زیرا انسانی که به این مقام رسیده است مسلمان تر از آن است که کافر محسوب شود و مومن تر از آن است که مشرک قلمداد گردد، بنابراین در اینجا سخن از نوع خاصی از هدایت است، هدایت "بعد اذ هدیتنا"، هدایت بعد از "والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا"، هدایت از سبل فرعی به راه اصلی، هدایتی که زائیده ی عشق است و اشتیاق، هدایتی که راهرو از سر بیقراری طلب می کند نه هدایتی که گمراه از سر بی نشانی، هدایتی مثل جذب سریع یک براده ی آهنی ناچیز و سبک وزن در نزدیکی مرکز یک میدان مغناطیسی قوی، هدایتی مثل جذب آنی قطره آبی که بسیار به دریا نزدیک شده باشد.
"الصراط المستقیم" با واژه ی تقوا که یکی از کلیدی ترین واژه های قرآنی است انطباق معنایی کامل دارد، به عبارت دیگر: "الصراط المستقیم" همان تقوای کامل است.
مقام "الصراط المستقیم" مقام معصومیت اکتسابی انسان است، همان مقامی که در آن انسان از ملائکه بسی برتر و والاتر است. این مقام، مقام پیامبران الهی و اولیاء خاص خداست و هیچ پیامبری نیست مگر آنکه پیش از مبعوث شدن بدین مقام رسیده باشد.
"الصراط المستقیم" راهی است هموار و بی پایان که به فضای رستگاری می رسد و در آن فضا به سوی بی نهایت می رود.
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) رمضانی (داور) : لطفا منبع را ذکر کنید.
  سوره حمد آیه 5 -
ترجمه: فقط تو را می پرستیم و فقط از تو یاری می جوئیم.
مفهوم: خلوص- آزادگی- یقین- توکل- حضور معبود و حضور در برابر معبود- رسیدن به بُعد تازه ای از معرفت در اثر رویارویی با انبوهی از صفات الهی- جهشی در روند تکامل و استحکام ایمان بهددلیل رسیدن به بُعد تازه ای از معرفت- خلیفه الهی.
وقتی آدمی با به بند کشندگان روح و جسم خود به مبارزه برخاست و مجاهده کردو پیروز شد و از بندهای غیر خدایی رهایی یافت(والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا)، عاشقانه طوق بندگی خدا را به گردن می اندازد و به مقام آزادگی می رسد:
خلیل عشق دوش آمد به بتخانه/تبر در دست و دل در نور و دیوانه
چنان بشکستوبتهای درونم را/که دل آزاد گشت از بند بیگانه
در این هنگام او خود را همراه بادتمامی اعضاء و جوارح و ذرات وجودش در پیشگاه یگانه معبود خویش و غرق رحمت او می بیند، بنابراین همه با هم یکصدا فریاد می زنند:
ایاک نعبد، یعنی تنها بندی را که بر خود احساس می کنیم و می پسندیم بند تو است، پس ما فقط بنده ی تو هستیم و فقط تو را می پرستیم و فقط از تو اطاعت می کنیم.
اما مبادا این توانائیها، توانایی انتخاب معبود و حضور در برابر او، توانایی نفی خدایان دروغین، و توانائیهای بسیار دیگری که به دست آمده است او را از منشاء آن توانائیها غافل کند! مبادا او را به احساس بی نیازی از خدا بلغزاند! مبادا او را از حرکت و سعی و پویایی بازدارد! مبادا او را به این وهم افکند که به پایان راه رسیده است! اینجاست که آن بیم و امیدی که همواره همراه رهروان راه خداست نهیبی می زند و ضعف و ناچیزی انسان گسیخته از خدا را به یادش می آورد، به یادش می آورد که همه ی اعتبار انسان و توانائیها و فتح ها و پیروزی هایش به وجود یاریگر خدا در کنار او وابسته است، و این یادآوری برای رهروی راه خدا ارزش فراوانی دارد زیرا او را از لغزش باز می دارد و موجب می شود تا به سرنوشت ابلیس و یا به هبوطی دیگر دچار نشود. بنابراین بلافاصله پس از "ایاک نعبد"، همگی یکصدا ادامه می دهند: و ایاک نستعین،
و بدین ترتیب دست یاریخواهشان را به سوی خدا دراز می کنند و از خدا می خواهند تا غرق رحمتش باقی بمانند و تحت یاری او به سیر تکاملی خویش به سوی او ادامه دهند.
تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافریست/راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش(حافظ)
مقام "ایاک نعبد و ایاک نستعین" در واقع همان مقام یقین است که درجات مختلفی دارد اما ویژگی مشترک همه ی آنها این است که انسان در این مقام، تنها تکیه گاهش خداست(مقام توکل) و امر و نهی ها و دوستی ها و دشمنی هایش جلوه ای از امر و نهی ها و دوستی ها و دشمنی های خداست(مقام خلیفه الهی). مقام "ایاک نعبد و ایاک نستعین" مقام حضور معبود و مقام حضور در برابر معبود است. راهرو چون بدین مقام می رسد از خواب غفلت بیدار می شود و چشم دل می گشاید و ناگهان خود را در حضور معبود خویش می بیند و در می یابد که معبودش-آن که عمری غایبش می پنداشته است- از رگ گردن به او نزدیکتر است(و لقد خلقنا الانسان و نعلم ما توسوس به نفسه و نحن اقرب الیه من حبل الورید)، و همواره صدای بنده اش را می شنود و اعمالش را می بیند(اسمع و اری)، و نیاتش را می داند(انّه علیم بذات الصدور)، بنابراین از این پس او می تواند به جای اینکه پیکی موهوم را مخاطب سازد و توسط او برای معبود خویش پیغام بفرستد، مستقیماً او را مخاطب ساخته و بدون هیچ واسطه ای با او سخن بگوید.
قوم موسی(ع) به این درجه از ایمان نرسیده بودند و به موسی می گفتند پروردگارت را بخوان برای ما و بپرس یا بگو که چنین کند و چنان کند(قالوا دع لنا ربک... فادع لنا ربک)، و خود به دلیل ضعف ایمان و معرفت از فهم دعا و نیایش با معبود عاجز بودند تا جایی که خدا به موسی(ع) فرمود به آنها بگوید: ادعونی استجب لکم.
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) رمضانی (داور) : لطفا منبع را ذکر کنید.
  سوره حمد آیه 4 -
ترجمه: صاحب اختیار روز دین- فرمانده روز جزا_ تعیین کننده ی نهایی راه و بیراهه.
مفهوم: اظهار انسان به ترس و بیم از پروردگار به دلیل لغزشها و خطاهایی که ممکن است در مسیر حرکت به سوی او مرتکب شود- پی بردن به وجود صفات دیگری چون قضاوت و عدالت در مسیر معرفت الله(افزایش استحکام ایمان)- سعی در کاهش انحرافات در مسیر حرکت به سوی خدا و افزایش استقامت آن(تقویت تقوا).
انسان در سیر به سوی معبود بی همتا چون با فرازها و نشیبها و شدتها و ضعفها دست به گریبان شد، صفات دیگری از معبود بر او پرتو می افکند و معرفتش را نسبت به معبود افزون می کند و موجب می شود که ایمانش استحکام بیشتری یابد. ایمان عبد به قضاوت و عدالت معبود، به او بیمی می بخشد که همواره همراه امید او باشد و این بیم و امید که پیوندی ایمانی دارند، بهترین توشه ی رهروی راه خدا به شمار می رود و فضای راه خدا را همواره نیرو بخش و محرک نگاه می دارد. انسان از این پس می داند که نه تنها باید به سوی معبودش گام بر دارد بلکه باید خود را چنان بسازد که هیچ یک از گامهایش به سوی دیگری برداشته نشود. او باید از هم اکنون در برابر هر گامی که بر می دارد و هر سمت و سویی که بر می گزیند احساس مسئولیت کند، زیرا روزی خواهد رسید، روزی چنان روشن و نورانی که همه ی جهت گیریها و گامهایش به وضوح دیده می شوند و در پیشگاه معبود یکتا محک خورده و تعیین ارزش می شوند، در آن روز هر غفلت و خطایی نه تنها عقوبتی دارد که خود عقوبتی دردناک است.
انسانی که قدم در راه خدا می گذارد و بدین مقام(مقام مالک یوم الدین) می رسد از یک سو می داند که نباید ظلم کند زیرا یک بار تجربه کرده و به هبوط او انجامیده است، و از سوی دیگر می داند که در این راه، در معرکه ها و مصافها و میادین گوناگون مبارزه، ممکن است مظلوم واقع شود، پس برای رسیدن به مقصد باید هم درستکار باشد و هم صبور. بنابراین چشم بیم و امید به یک قاضی قدرتمند و عادل می دوزد و خدا را بدین عنوان فرا می خواند و بدین ترتیب بیم و امیدی که شکل مخرب آن در فضاهای طاغوتی و غیر خدایی به چشم می خورد، در انسانی که به مقام "مالک یوم الدین" می رسد، به بیم و امیدی الهی و سازنده تبدیل می شود، بیم و امیدی که لازمه ی حرکت کم خطای او به سوی خداست.
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) رمضانی (داور) : لطفا منبع را ذکر کنید.
  سوره حمد آیه 3 -
ترجمه: گسترده مهرِ بنده نواز
مفهوم: چشم امید دوختن به پروردگار یکتا- اظهار امیدواری به او- امیدوارانه قدم در راه او نهادن- به راه افتادن عبد امیدوار به شوق یافتن معبود گسترده مهر بنده نواز- آغاز جستجوی "الله" ِ رب العالمین به عنوان تنها پناهگاه پرمهر و مطمئن.
هنگامی که انسان از میان هزاران معبود دروغین و نالایق گذر کرد و نشانی از یک معبود راستین و شایسته یافت و قصد او کرد و به سویش متمایل گشت و به شایستگی و بی همتایی آن معبود تازه یافته اقرار کرد، چشمه ی امیدی در او می جوشد که او را به حرکت وا می دارد. حرکتی به سوی آن معبود بی همتای تازه یافته. در این حرکت امیدوارانه، انسان امید خود را با ستودن پروردگار به صفت "رحمن" بروز می دهد ولی بلافاصله قدم نزدیکتر می نهد و صفت "رحیم" را نیز به آن می افزاید. بدین ترتیب رهروی مبتدی همچون کودکی شرمسار، قدم به قدم خود را به پروردگار خویش نزدیکتر می سازد.
انسان در مقام "الرحمن الرحیم" مانند غریبی است که به خوان کریمی بزرگوار و مهربان می رسد. او ابتدا با کمرویی و احساس حقارت، تنها به نشستن در گوشه ی دوردستی از خوان او دل خوش می کند، اما بلافاصله طمع دوستی و صمیمیت با آن کریم مهربان او را بر آن می دارد که نزدیکتر آید و در صف دوستان او بنشیند و خود را یکی از آنان به حساب آورد.
از ویژگیهای انسان در این مقام، معرفت کم و شوق بسیار است که از او رهروی عجول و پرخطا می سازد و موجب می شود که افتان و خیزان قدم برداشته و در روند او در سیر به سوی خدا شدت و ضعف به وجود آید. به عبارت دیگر، انسان در این مرحله گاه در مدتی کوتاه، راهی دراز به سوی خدا می پیماید و گاه در مدتی دراز گامی کوچک بر می دارد، اما تجربه ی تلخ و شیرین همین شدتها و ضعفها، و همین فرازها و نشیبهاست که رهرو را به معرفتی گرانقدر رهنمون می شود، و آن معرفت این است که رهروی راه خدا باید امید را با بیم و اشتیاق را با صبر بیامیزد تا عشقش به فرجامی نیک بیانجامد.
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) رمضانی (داور) : لطفا منبع را ذکر کنید.
  سوره حمد آیه 2 -
ترجمه: هرگونه ستایش مخصوص خدای یکتایی است که پروردگار جهانیان است.
مفهوم: اقرار به اختصاص هرگونه ستایش به خدای یکتایی که پروردگار جهانیان است- سلب ستایش از غیر الله- جدا کردن خدای یگانه از ناخدایان فراوان- ستایش آن خدای یگانه ی برحق و تحقیر ناخدایان متعدد ناحق- ابتدای ایمان- ایمان ابتدایی.
ایمان با اقرار زبانی آغاز می شود و ستایش تجلّی این آغاز است. انسانی که لب به "الحمدلله رب العالمین" می گشاید در واقع اعلام می دارد که پذیرفته است و تصدیق می کند که خدای یکتایی هست که پرورنده ی جهانیان است و چون شریکی در این کار ندارد پس تمام ستایشها از آن اوست. انسان به وسیله ی این عبارت آسمانی چنین می گوید که من یکتایی خدا را باور کرده ام و ربانیت بی شریکش را پذیرفته ام و چنین می پندارم که تنها در کنار او آرامش و امنیت می یابم پس بر آنم که از این پس دانسته شریکی برای او قرار ندهم.
مقام "الحمدلله رب العالمین" یا مقام ایمان به یکتایی خدا، ابتدا یا آغاز ایمان است. ایمانی ابتدایی که چون رایحه اش به روح آدمی رسید فضای هستی اش را آرام آرام از امید و بیم پر می کند و موجب می شود تا قدم در راه الله بگذارد. این مقام همان مقامی است که خدا پیش از آنکه با "یا ایهاالذین آمنوا" خطابش کند خطابش می کند و می فرماید: یا ایها الناس اعبدوا ربکم الذی خلقکم والذین من قبلکم لعلکم تتقون*الذی جعل لکم الارض فراشاً والسمآء بنآءً و انزل من السمآء مآءً فاخرج به من الثمرات رزقاً لکم فلاتجعلوا لله انداداً و انتم تعلمون*
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) رمضانی (داور) : لطفا منبع را دکر کنید.
  سوره حمد آیه 1 -
مقدمه برای سوره ی مبارکه ی حمد و تفسیر آیه ی یک:
با تفکر و تعمق در سوره ی مبارکه ی حمد که نخستین سوره ی قرآن کریم است و با دقت و توجه به پیوستگی و همبستگی شگفت انگیز آیه ها، عبارتها، کلمات و مفاهیم به کار رفته در آن در می یابیم که این سوره ی مبارکه در واقع طرح و نقشه ی کلی هدایت انسان است. طرح و نقشه ای که از جانب پروردگار رحمن و رحیم و مخصوص هدایت انسان هبوط کرده طراحی و ترسیم شده است. جایگاه ویژه ی این سوره در ابتدای قرآن و اطلاق القابی چون فاتحه الکتاب نیز موید همین موضوع است و نشان می دهد که این سوره نه تنها طرح و نقشه ی کلی و رئوس برنامه های هدایتی انسان است بلکه فهرست عناوین و سرفصلهای آخرین کتاب آسمانی نیز هست، و یکصد و سیزده سوره ای که پس از سوره ی مبارکه ی حمد آمده، درواقع شرح و بسط این سوره است.
اما پیش از آن که غواص دریای شگفت انگیز این سوره شویم ذکر مقدمه ای ضروری به نظر می رسد:
فتلقی آدم من ربه کلمات فتاب علیه انه هو التواب الرحیم
(پس پروردگار آدم به او کلماتی القا کرد و سپس توبه اش را پذیرفت همانا او توبه پذیر مهربان است)
هنگامی که آدم از مقام خود هبوط کرد و بیمناک و محزون و سرگردان به جابگاه سفلای خویش فرود آمد، رحمت واسعه ی الهی به صورت برنامه ای هدایتی و در قالب کلماتی که به او القا شد تجلی کرد. بدین ترتیب آدم که میان خود و خالق خود حجابی از ظلم افکنده و موجبات هبوط و ویرانی خود را فراهم کرده بود، طبق وعده ی پروردگار(قلنااهبطوا منها جمیعاً فاما یاتینکم منی هدیً فمن تبع هدای فلاخوف علیهم و لاهم یحزنون) و به لطف و رحمت او به طرح و نقشه ای دست یافت که بر اساس آن می توانست خود را از نو بسازد و با پیروی از آن نه تنها به مقام و جایگاه نخستین خویش، که به مقامات والاتری دست یابد.
اما این برنامه ی هدایتی و این کلمات معجزه گر و سازنده چه بود که آدم را از سیر قهقرایی و توقف و سرگشتگی در جریان هستی نجات داد؟ آیا این کلمات که از یکسو نیایش و خطاب آدم(ع) به خالق و معبود خویش است و از سوی دیگر نقشه ی الهی و آسمانی رستگاری اوست همان سوره ی مبارکه ی حمد نیست؟ آیا "مثانی" بودن سوره ی حمد بدین معنا نیست که این سوره مبارکه دو بار یا بر دو پیامبر، یکبار بر آدم(ع) و یک بار بر خاتم(ص) نازل شده است؟
(بسم الله الرحمن الرحیم)
ترجمه: به نام یکتاخدای گسترده مهرِ بنده نواز
مفهوم: روی آوردن به خدای یکتا- متوجه خدا شدن- عزم خدا کردن- به یاد خدا افتادن- مایوس شدن از غیر خدا- تغییر جهت دادن به یمت خدای بی شریک- آهنگ پاک کردن خانه ی دل از غیر خدا- التماس و تضرعی ضمنی که حکایت از پشیمانی دارد- ابراز آمادگی برای رها کردن همه ی دستاویزهای غیر خدایی- داوطلب شدن برای آمدن به قربانگاه خدایی که رحمن و رحیم است- اظهار و ابراز انسان به گرایش درونی اش به سوی خدای بی همتا- قصد و تصمیم و نیت بازگشت به سوی الله.
وقتی انسان می گوید "بسم الله الرحمن الرحیم"، معنایش این است که در مملکت وجود خویش پادشاهی همه ی پادشاهان پیشین را نفی می کند و سکه ی دلش را به نام "الله" می زند و بدین وسیله اظهار آمادگی می کند تا تغییر روش داده و در برابر حکومت حاکمی رحمن و رحیم سر تسلیم فرود آورد. بنابراین این آیه را می توان آیه ی توبه دانست زیرا تصمیم انسان را برای روی آوردن به خدا و پشت کردن به هرچه غیر اوست می رساند. "بسم الله الرحمن الرحیم" سخنی است از زبان بنده ای که قصد توبه دارد، بنده ای که نیت کرده است به سوی خالق بی شریکش بازگردد.
همانگونه که می دانیم این آیه آغازگر یکصد و سیزده سوره از سوره های قرآن است و تنها سوره ای که این آیه در ابتدای آن نیامده است سوره ی مبارکه ی توبه است. شاید دلیل این امر این باشد که مخاطبین اصلی سوره ی توبه کسانی هستند که به قصد و نیت توبه نرسیده اند و در واقع فضای اصلی سوره ی توبه تبشیر و تنذیر چنین کسانی است، بنابر این آیه ی "بسم الله الرحمن الرحیم" در ابتدای این سوره نیامده است. ممکن است این حذف آسمانی اشاره ای به این موضوع باشد که مخاطبین روی گردانده از حق سوره ی توبه، از ابتدایی ترین چیزی که برای اصلاحشان لازم است یعنی از قصد و تصمیم توبه خالی مانده اند.
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) رمضانی (داور) : لطفا منبع را دکر کنید.