لیست سوال های رعنا سليمان عباسي
از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
  سوره تین آیه 5 - سنت الهی
چرا خداوند انسانها را به اسفل سافلین برمی گرداند ؟ سنت چیست؟ این سنت خداست.
سنت یک قاعده وحکم هست .خداوند می فرماید :ما انسان را در بهترین قوام آفریدیم و سپس اورا به اسفل السافلین بر می گردانیم . من انسان را ملکوت گرا آفریدم ودر وجودش این را قرار دادم. اما اگر اهمین انسان، یله ورها باشدسقوط می کند وبه اسفل السافلین می رسد
من راه بهشت را ترسیم کردم وراه جهنم را هم ترسیم کردم .اگر ایمان بیاورند راه بهشت می روند واگر یله ورها باشند به اسفل السافلین می رسند.
قالب : تفسیری گوینده : رعنا سلیمان عباسی
منبع : بحث استاد در کلاس موضوع اصلی : سوره تین
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
  سوره تین آیه 1 - قسمهای خداوند
چرا خداوند به این آیات قسم می خورد؟(1,2,3)
الف: درخت انجیر ودرخت زیتون
ب: سرزمین انجیر(دمشق) وسرزمین زیتون(فلسطین)
ج: اینها شهر هایی بوده که پیامبران خیر، در آنجا بودند ودر آنجا وحی نازل می شده است.
اگر بخواهیم این آیات را باهم تطبیق بدهیم، همگرایی و تطبیق دارند به این صورت که قسم به شهر یعنی شهر پیامبر و قسم به طور که سر زمین حضرت موسی علیه السلام بود ود آنجا عبادت ومناجات می کردند وقسم به هذاالبلد الامین ،که شهر پیامبر بود که وحی در آن نازل می شد.و......
قالب : تفسیری گوینده : رعنا سلیمان عباسی
منبع : بحث استاد در کلاس موضوع اصلی : سوره تین
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) عطار : انجیر بهترین غذا (سپس رطب یا خرما).
زیتون (تلخ یا کاله) بهترین دارو.
صرفنظر از خواص غذائی ودرمانی نهفته در انجیل وزیتون؛ بلحاظ سیاق آیات این سوره:
نجف (مرقد امام علی علیه السلام) سرزمین باغات انجیل بود: از "نی جف": بمعنی دریا خشک شد. واطراف این دریاچه بزرگ پر از درختهای انجیل بود.
امّا زیتون؛ اشاره به "قبّة الصخرة" در فلسطین. اولین قبلة برای مسلمانان بود.
که حاوی سنگ عظیم در هوا اویزان است).(مُعلّقة فی الهواء).
طور سینین: کوه در سیناء مصر که موسی علیه السلام با الله الخالق گفتگو شد.
وهذا البلد الامین: مکّة المکرمة. بیت الله الحرام که حاوی آب زمزم..
این چهار مکان مقدس از أزل أمکنه برای شفا دادن مردم(معلول، نابینا،...) بود وهست (شبیه انرژی درمانی).
امّا متأسفانه تسلط یهود (علماء بنی اسرائیل) بر این اماکن مقدسه؛ مانع معجزه درمانی ودسترس مردم به این اماکن شدند.
آب زمزم متاسفانه زهرآلو شد.(مسموم).
شرح مفصّل در جای مناسب ارائه خواهم کرد.
  سوره بقرة آیه 186 - دعا
کدام دعا به اجابت نمى رسد؟
توضیح : عثمان بن عیسى ،از محدثى که وى را حدیث کرده از ابى عبد الله ،امام صادق ، علیه السلام روایت کرد که خدمت امام عرضه داشتم که دو آیه در کتاب خداست که معناى آن دورا مى جویم ، ولى نمى یابم ؟ امام علیه السلام فرمود:آن دو آیه کدام است ؟ عرضه داشت آیه ادعونى استجب لکم زیرا دعا مى کنم ولى اجابت را نمى بینم امام فرمود :آیا نظر تو این است که خداى تعالى خلف وعده کرده است ؟ عرضه داشتم :خیر ،فرمود: پس براى چه اجابت نمى شود؟ عرض کردم : نمى دانم .فرمود: ولى من با تو مى گویم :هر کس ‍ اطاعت اوامر الهى کند سپس او را از راه دعا بخواند ،حق تعالى اجابت مى کند. پرسیدم :راه دعا کدام است ؟ فرمود:دعا را به ستایش و حمد خداى شروع مى کنى و نعمت هایى را که به تو داده یادآور مى شوى ، سپس شکرش ‍ مى نمایى ، آنگاه بر پیامبر و آلش درود مى فرستى (صلوات مى فرستى ) و سسپس یاد آور گناهانت مى شوى و بدان اقرار مى کنى ، سپس از آنها استغفار مى نمایى . این راه دعاست سپس آن حضرت پرسید :آیه دیگر کدام است ؟ عرضه داشتم گفتار حق سبحان :
وما انفقتم من شى فهو یخلفه و هو خیرالرازقین : آنچه خرج کنى خداى بجایش مى آورد و اوست بهترین روزى دهندگان . و من خرج مى کنم و درجاى آن چیزى نمى بینم حضرت پرسید :آیا مى پندارى که خدیا تعالى خلف وعده کرده است عرض کردم :خیر، فرمود:پس علت عدم جایگزینى چیست ؟ عرض کردم : نمى دانم . فرمود :اگر کسى از راه حلال کسب مال کند، و در راه حلال خرج کند ،درهمى خرج نمى کرد جز آنکه خداى به جایش درهمى دیگر مى داد. ویا اینکه چیزى را در خواست کرده است که صلاح او در آن نیست و آن چیز براى او یا دیگران مفسده دارد. زیرا هیچکس ‍ خداى تعالى را بر طبق حکمتش در مورد صلاح خود نخوانده جز آنکه حق سبحانه آنرا اجابت کرد،و وظیفه دعا کننده آن است که صلاحیت دعا را در زبان یا در نیت قلبى خویش در نظر بگیرد، پس اگر مصلحت در اجابت آن است ، خداى تعالى آنرا اجابت مى کند. با آنکه اگر مصلحت در تاخیر اجابت است آنرا به تاخیر مى اندازد و خداى تعالى فرمود:ولو یعجل الله للناس الشر استعجالهم بالخیر لقضى الیهم اجلهم (8)و اگر خدا به عقوبت عمل زشت مردم و دعاى شرى که در حق خود مى کنند بمانند خیرات تعجیل مى فرمود همه دستخوش مرگ و هلاکت مى شدند. و در دعاى ائمه علیه السلام آمده است :یا من لا یغیر حکمته الوسائل اى کسى که وسایل ،حکمت او را تغییر نمى دهند ،و چون علم غیب از بنده پوشیده است ، چه بسا قواى شهویه با عقل مشتبه شده آنگاه بنده امر موجب فساد خود را صلاح مى پندارد و از خدا مى خواهد و در سؤ ال اصرار مى ورزد. و اگر خداى تعالى در اجابت تعجیل کند و آنرا بر آورده نماید ،بنده به هلاکت مى رسد. و این بر همگان روشن است و بیان نمى خواهد. و زیاد هم واقع شده است .چه بسا خواسته هایى داریم ، سپس از آن به خدا پناه مى بریم . و از چه امورى دورى مى جوییم .سپس آنرا مى خواهیم . و بر همین معنى این سخن على (ع ) حمل شده است که فرمود:چه بسا کار که انسان حریص بر آن است اما وقتى به آن مى رسد دوست دارد که بدان نرسیده بود. و گفتار حق سبحانه تو را کفى است که عسى ان تکرهوا شیئا و هو خیر لکم و عسى ان تحبوا شیئا و هو شر لکم والله یعلم و انتم لا تعلمون (9)چه بسا از چیزى بدتان بیاید ولى خیر شما در آن است و چه بسا چیزى را دوست بدارید و بد شما در آن است و خداى مى داند و شما نمى دانید.
پس خداى تعالى ، از کرم فراوان و نعمت هاى بسیار خود ،آن را اجابت نمیکند. یا به خاطر اینکه رحمت او سبقت گرفته ، زیرا رحمت الهى قبل از غضب اوست و دعا را به این خاطر آورده است که به او رحمت کرده ، و او را در معرض ثواب و جزاء قرار داده باشد و او بى نیاز از خلق و عقاب ایشان است یا آنکه مى داند که مقصود بنده از دعا اصلاح حال خویش ‍ است گویا آنچه را که در ظاهر طلب کرده است به طور مطلق مقصودش نیست ،بلکه در صورتى که آن چیز براى او منفعت داشته باشد پس این شرط در قلب او مرکوز است ، گرچه در حال دعا آنرا به زبان نیاورده و یا حتى به قلبش خطور نکرده باشد. پس این چنین بنده اى مثل عجمى است که لفظ عربى به تلقین شده و او معناى آنرا نمى داند یا لفظى را شنیده و گمان کرده که نام چیزى است و آنرا از دانایى که مقصودش را مى داند خواسته آن دانا وقتى مقصودش را بداند همان مقصود را به اومى دهد نه آنچه ظاهر لفظش بر او دلالت دارد
قالب : روایی گوینده : رعنا سلیمان عباسی
منبع : آداب راز ونیاز به درگاه بى نیاز/ترجمه و تحشیه :محمد حسین نائیجى نورى موضوع اصلی : سوره بقره
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) شاه آبادی (داور) : از زوایـای مـخـتـلـفی می توان درباره دعا تحقیق کرد، اما عمده مـسـئـلـه در ایـن بـاب کـه غالب مردم به آن توجه زیادی دارند، مـسـتـجـاب نشدن دعا است. بسیاری از مردم شکایت می کنند که چرا ایـن همه دعا می کنیم، به اجابت نمی رسد. نظر به اهمیت این بحث عوامل عدم استجابت دعا را به اجمال بررسی می کنیم.

1. نشناختن جهت و راه دعا

نـیـل بـه هـر هدفی، راهی دارد، برای استجابت دعا نیز باید راه هـایـی را پـیمود. امام صادق(ع) می فرماید: باید که پیش از دعا حـمـد و سـتـایش خدا کنی، نعمت هایی را که به تو بخشیده به یاد آوری، سـپـس شـکـر و سپاس گویی، آن گاه درود بر پیغمبر و آل او فـرسـتی، سپس از گناهانت یاد کرده اقرار نمایی و از آسیب آن به خدا پناه بری; این است جهت و راه دعا.1

2. وقت نشناسی

مـثلی است که می گویند: فلانی خروس بی محل است; هرچند که خداوند از رگ گـردن بـه انسان نزدیک تر است اما باید وقت دعا را رعایت کرد. در حـالات معصومان(ع) می خوانیم که آن ها در اوقات و موقعیت های خـاصی به دعا مشغول می شدند. مواردی چون دعا بین اذان و اقامه، هـنـگـام وزیدن باد، وقت زوال سایه، هنگام بارش باران، و ریختن اولـیـن قـطـره خـون مـومـن و غیر آن در روایات آمده است که در استجابت دعا نقش موثری دارند.

3. وفا نکردن به عهد نسبت به خداوند

شـایـد انسان خود را بسان ماشینی فرض کند که سازنده یا مالک آن بـاید همواره نیازهای آن را برآورد; مثل آب، روغن، سوخت و... و تـصـور کـنـد چون آفریده خداوند است، خداوند باید همواره او را کـمـک کـند، بدون این که عهدی بر گردن او باشد. ولی چنین نیست، بـلـکه خداوند عهدهایی بر گردن بنده اش دارد که باید عملی شوند تا خداوند نیز پیمانش را وفا کند. امام صادق(ع) در پاسخ عده ای کـه از عـلت عدم استجابت دعا پرسیده بودند، فرمود: به دلیل این کـه شما به عهدهای خود در پیشگاه خداوند وفا نمی کنید، در حالی که خدای تعالی می فرماید: به عهد من وفا کنید تا من به عهد شما وفـا کنم. به خدا قسم اگر به عهد خدا وفا کنید، خدای متعال نیز به عهد شما وفا می کند.

از جـمـلـه عـهـدهـایی که انسان بر گردن دارد، عمل صالح است که مـصـادیـق فراوانی دارد; مانند: قرائت قرآن، انجام واجبات، صله رحم، کمک به نیازمندان و....

4. ایمان و یقین ناکافی

کسی که دست به دعا برمی دارد اگر ایمان قلبی به اجابت دعای خود نـداشـتـه بـاشد، نتیجه نمی گیرد و مانند آن است که تشنه ای در بـیـابـان بـی آب و عـلـف به دنبال دریا بگردد. نبی اکرم(ص) می فـرماید: (ادعوا الله وانتم موقنون بالاجابه3; خدا را بخوانید و یـقـیـن بـه اجـابت داشته باشید). امام صادق(ع) نیز می فرماید: (اذا دعـوت فـظن ان حاجتک بالباب4; در وقت دعا یقین کن که حاجت تو بر در خانه آمده است.)

5. شرک در دعا

شـرک بـسـیـار ظـریف است و در هر امری از امور دینی و عبادی می تـوانـد دخـیـل بـاشـد. در دعا نیز این موضوع یکی از عوامل عدم اسـتـجـابـت دعا است. هرگز نمی توان خارج از محدوده توحید قرار گـرفت و انتظار استجابت دعا را داشت. خدای متعال می فرماید: او خـدای زنـده ابـدی اسـت و جز او هیچ خدایی نیست. پس تنها او را بـخـوانـیـد و بـه اخلاص بندگی کنید که ستایش و سپاس مخصوص خدای یکتا و آفریدگار عالمیان است.5

6. همراه نبودن یاد خدا و صلوات در دعا

در دعـا تـوجه به خدا و رسولش اهمیت بسیار دارد. کسی که دعا می کـنـد نـبـاید از یاد خدا و رسولش غافل شود، که اگر غافل گردد، مـانـنـد آن است که غذای بی چاشنی بخورد. مزه و لطف دعا در این اسـت کـه بـا یـاد خـدا و رسـول هـمـراه گردد. امام کاظم(ع) می فـرمـایـد: هرکس پیش از ستایش خداوند و درود و صلوات بر پیامبر دعا کند مانند کسی است که بدون زه تیراندازی کند.6

7. نیت آلوده

در دعـا بـایـد نـیـت، پاک و اخلاص، کامل باشد. امام صادق(ع) می فـرماید: به راستی بنده وقتی که با نیت پاک و قلب با اخلاص خدای را بـخـوانـد اگـر به عهد خدای عزوجل وفا کرد، دعایش مستجاب می شـود و اگـر خدا را بدون نیت پاک و اخلاص بخواند، دعای او اجابت نمی شود.7

8. سنگ دلی

دلـی که سخت باشد، به اعمال زشت فرمان می دهد و ستم و جنایت را پیش نهاد می کند و هرگز نخواهد توانست رضایت خدا را جلب کند. امـام صادق(ع) می فرماید: همانا خدای تعالی دعایی که از دل سخت و سنگ دل برخاسته باشد، مستجاب نمی کند.8

9. ناممکن و نامشروع بودن

خـواسـتن چیزی که ممکن نیست و یا چیزی که خلاف شرع مقدس است، آن هـم از خدایی که ما را آفرید و بر همه امور مسلط است، کاری عبث و بـیـهوده است. کسی که به درگاه خدا دعا می کند باید بداند که چـه مـی خـواهـد، آیا چیزی که می خواهد ممکن است و آیا در حیطه کـارهـای مـشـروع قرار دارد یا خیر؟ امام علی(ع) می فرماید: ای کـسـی کـه دعـا می کنی آن چه را که حلال نیست و آن چه را که نمی شود، (مانند نبوت، امامت و چیزهای دیگر) از خدا مخواه.9

10. سرگرم محرمات و لهو و لعب بودن

انـسانی که مشغول انجام محرمات و غرق در لهو و لعب است، یا کسی کـه از راه حرام کسب و کار و درآمد دارد و خوراک خود و اهلش را تامین می کند، چه انتظاری دارد که خداوند دعای او را قبول کند. حـضرت علی(ع) می فرماید: خدای تعالی دعای قلبی را که سرگرم لهو و لعب باشد نمی پذیرد.10

11. خودخواهی

خـداونـد دوست دارد بنده او قبل از دعا و آرزو برای خود به فکر دیـگـران بـاشد. حضرت زهرا(س) برای مردان و زنان اهل ایمان دعا مـی کـرد و بـرای خـویشتن دعا نمی کرد، سبب را پرسیدند، فرمود: نخست هم سایه سپس خانه.11

12. ناامیدی

امـیـد در هـر کاری باعث ادامه کار و حرکت به سوی هدف است. دعا نـیـز ایـن چنین است. از این رو می خوانیم: خدایا آرزویم را در امیدواری به رحمتت برآور.12 نـاامیدی از درگاه خداوند باعث عدم استجابت دعا است، که خود می فـرمـایـد: از رحـمـت خدا ناامید نشوید، زیرا ناامیدی مخصوص گم راهان است.13

13. اعراض از امر به معروف و نهی از منکر

فـرامـوش کردن یا ترک امر به معروف و نهی از منکر، این مسئولیت مـهـم اجـتماعی، عامل عدم استجابت دعا است. رسول گرامی اسلام می فرماید: امـر بـه مـعـروف و نهی از منکر کنید وگرنه خدا بدان شما را بر نـیـکان شما مسلط می کند و دعای نیکان شما در آن موقع به اجابت نمی رسد.14

14. دعا نکردن در زمان راحتی

انـسـان بـه هـنگام راحتی و نداشتن مشکل نیز باید با دعا انس و الـفـت داشته باشد و آن را مانند واکسنی بداند که در زمان سختی و مـشـکـل به کمک او می آید و او را نجات دهد. امام صادق(ع) می فـرمـایـد: هرکس خوش دارد که در حال سختی دعایش به اجابت برسد، باید در حال راحتی دعا کند.15

15. ندانستن سود و زیان از جانب خداوند

انسان همواره در معرض سود و زیان است، گاهی غرق در نعمت و گاهی فـارغ از آن و ایـن هـمه از جانب خداوند است و بشر باید همواره شـکـرگـزار بـاشـد. آن گاه که به سختی و زیان افتد، قبل از دعا بـاید بداند که زیان و سختی وارده از جانب خداوند است و فقط از او بـخـواهـد کـه رفـع زیان کند و او را به سوی راحتی سوق دهد. رسول اکرم(ص) فرموده است: خدای عزوجل این چنین فرمود: هرکه از من چیزی بخواهد و بداند که زیان و سود از سوی من است، اجابتش می کنم.16

17. دعا نکردن به صورت جمعی

هـرچـنـد کـه از دعای انفرادی نیز می توان نتیجه گرفت، اما اگر تـعـدادی جـمـع شـونـد و مانند دعای کمیل، ندبه و توسل، یک صدا خـداوند را بخوانند، پروردگار نظر خاصی به آن محفل خواهد کرد و نـتـیـجـه بـهتری حاصل خواهد شد. امام صادق(ع) می فرماید: هرگز چـهـار نـفر در کاری گرد هم نیامدند و دعا نکردند مگر آن که با حاجت روا شده متفرق گشتند.17

18. تضرع و زاری و اصرار نکردن

مـداومـت در دعا و تضرع کردن به درگاه الهی، رمز موفقیت در دعا اسـت. کـسی که بدون تضرع و اصرار انتظار فرج و گشایش مشکلات خود را دارد، توفیق چندانی نخواهد یافت. خدای بزرگ می فرماید: خدای خـود را بـه تضرع و زاری و با صدای آهسته بخوانید.18 رسول اکرم مـی فـرماید: به راستی خداوند افرادی را که اصرار در دعا دارند دوست می دارد.19

19. قطع ارتباط با خدا

در روایـت اسـت که خداوند دوست دارد سخن و دعای بنده محبوبش را بـسـیـار بـشـنود و اگر در اجابت دعای بنده خویش عجله نمی کند، عـلـتـش آن اسـت که می خواهد همواره صوت بنده اش را بشنود، لذا کـسـی کـه دعـایـش مـستجاب نمی شود باید به خودش بیندیشد و اگر عـوامـل عـدم اسـتـجابت دعا را در وجودش نیافت امیدوار باشد که بـنـده خـاص خدا است و خداوند به او نظر خاص دارد. امام رضا(ع) مـی فـرماید: امام باقر(ع) فرمود: مومن حاجتی از خدای عزوجل می خـواهـد، امـا اجابتش به تاخیر می افتد، به خاطر دوستی صدایش و شنیدن ناله اش.20
  سوره بقرة آیه 186 - دعا
چرا دعاى ما به اجابت نمى رسد?
بسیارى از مردم خداى را مى خوانند ،ولى خداى اجابت نمى کند، پس معناى آیه چه مى شود که فرمود:اجیب دعوة الداع اذا دعان ؟پاسخ علت اینکه خداى تعالى دعاى ایشان را اجابت نمى کند ،این است که :ایشان شرایط دعا را مراعات نکردند ،و این عدم مراعات و اخلال به شرایط دعا یا به این دلیل است که سئوال ایشان همراه با آداب دعا وجامع شرایط آن نبوده است ،چون دعا آداب و شرایطى دارد که باید با آن شرایط انجام شود
قالب : تفسیری گوینده : رعنا سلیمان عباسی
منبع : آداب راز ونیاز به درگاه بى نیاز/ترجمه و تحشیه :محمد حسین نائیجى نورى موضوع اصلی : سوره بقره
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
  سوره حمد آیه 5 - استعانت
چرا نباید از غیر خدا استعانت و استمداد جست اینکه غیر خدا را نباید عبادت کرد منطقى است و اما اینکه از غیر خدا نباید استعانت و استمداد جست چه منطقى دارد؟
توضیح : خداوند، عالم را عالم اسباب قرار داده و ما انسانها را به انسانهاى دیگر و به اشیاء دیگر نیازمند ساخته است و ما ناچار براى رفع نیازهاى خود باید از اشیاء دیگر و از انسانهاى دیگر در زندگى کمک بگیریم و استمداد کنیم.
درپاسخ این سؤال باید بگوئیم که مطلب چیز دیگرى است. و اینطور نیست که هر گونه کمک گیرى از غیر خدا و اعتماد به غیر قبیح باشد; خیر، بلکه خداوند اصولا انسان را موجودى نیازمند به غیر خلق کرده یعنى جامعه انسانها اینطور است که هر کس به دیگرى محتاج است و اینکه مى‏بینم درسفارشات اسلامى دائما امر به تعاون مى‏کنند.
نمایانگر همین حقیقت است.
در قرآن مجید مى‏فرماید: چرا نباید از غیر خدا استعانت و استمداد جست اینکه غیر خدا را نباید عبادت کرد منطقى است و اما اینکه از غیر خدا نباید استعانت و استمداد جست چه منطقى دارد؟
تعاونوا على البر و التقوى (مائده 2)
در کارهاى نیک یکدیگر را مدد برسانید، کلمه تعاون از ماده عون است. اگر استعانت از غیر، در هیچ حدى جایز نبود پروردگار سفارش به تعاون نمى‏کرد، بلکه مى‏رساند: شما بیکدیگر محتاج هستید و لذا بایستى یکدیگر را مدد و یارى کنید.
شخصى در حضور حضرت امیر به این تعبیر دعا کرد; خدایا مرا محتاج خلق خودت نگردان!
حضرت فرمود:
دیگر اینطور نگو; عرض کرد پس چه بگویم; فرمود بگو خدایا مرا محتاج بدان خلق خودت قرار نده. و منظور این است که جمله اول نشدنى است زیرا نحوه خلقت انسان، این طور است که همواره در پیش برد زندگى دنیائى خودش بدیگران نیازمند است. پس در جمله ایاک نستعین نمى‏گوید که انسان نباید استمداد از دیگران بجوید. پس مطلب چیست؟
آنچه این آیه شریفه مى‏رساند این است که: آن اعتماد نهائى و آن تکیه‏گاه قلب انسان یعنى آنچه که در واقع و نفس الامر انسان به آن تکیه دارد بایستى خدا باشد و آنچه که از آنها در دنیا استمداد مى‏جوید آنها را به عنوان وسیله بداند. و بداند که حتى خود انسان قواى وجودى او، نیروى بازوى او نیروى مغزى او همه و همه وسائلى هستند که خداوند آفریده و در اختیار او نهاده است و سررشته در دست او است. و لذا چقدر انسان در دنیا به وسایلى اعتماد مى‏کند ولى بعد مى‏بیند که بر خلاف انتظارش آن وسیله کمکى که باید بکند انجام نداد.گاهى مى‏شود که بقواى خویش اعتماد مى‏کند و مى‏بیند که حتى آنها نیز تخلف مى‏ورزند. تنها قدرتى که اگر انسان به او تکیه کند و برنامه‏اش را با او تنظیم کند هیچ نگرانى نخواهد داشت‏خدا است.
قالب : تفسیری گوینده : رعنا سلیمان عباسی
منبع : آشنایى با قرآن جلد ۲/متفکر شهید استاد مرتضى مطهرى موضوع اصلی : استغنا - بی نیازی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) شاه آبادی (داور) : زیرا هیچ کسی هیچ نفعی را به انسان نمی رساند مگر به واسطه. تنها خداوند است که منبع همه کمالات است و اوست که می تواند مشکلات را حل کند. اگر کس دیگری را به عنوان موجودی مستقل برای کمک بخواهنیم، دچار شرک در مرتبه خاص خود می شویم. هیچ نیرو و حول و قوه ای نیست مگر آنکه به دست خدا است.
  سوره حمد آیه 4 - قیامت
آیا فقط خداوند مالک و ملک روز قیامت است و در دنیا نیست؟
توضیح : خیر، بلکه خداوند مالک و ملک حقیقى هم دنیا و هم آخرت است. فرقش این است که بشر چون در دنیا چشم حقیقت بین ندارد، مالکها و ملکهاى اعتبارى و مجازى را مى‏سازد. خود را و دیگرى را مالک بر اشیاء و ملک آنها مى‏داند و مى‏گوید من مالک این خانه‏ام ولى هنگامى که حقایق جهان برایش مکشوف شد و نگاهى واقع‏بینانه بر جهان افکند آنگاه خواهد دید که همه ملکها و مکلها ساختگى بوده و مالک و ملک حقیقى هستى اوست. و لقد کشفنا عنک غطاءک فبصرک الیوم حدید.
روایت ذیل نیز همین مطلب را بیان مى‏فرماید:
عن جابر عن ابى جعفر(ع) انه قال الامر یومئذ و الیوم کله لله یا جابر اذا کان یوم القیامه بادت الحکام، فلم یبق حاکم الا الله (3)
قالب : تفسیری گوینده : رعنا سلیمان عباسی
منبع : آشنایى با قرآن جلد ۲/متفکر شهید استاد مرتضى مطهرى موضوع اصلی : اثبات معاد
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) شاه آبادی (داور) : خداوند در دنیا و آخرت مالک و ملک است. اما در آخرت این مطلب برای همه آشکار می شود و کسی توانایی انکار آن را ندارد.
2) : احتمالا در این دنیا افراد مالکیت نسبی را دارند مثل.. مالکیت دارایی ها... قوه اراده... مالک نسبی یا تقریبی و تصرف جسم و جان و اشیا .....
ولی در آن دنیا مالکیت و اختیار نسبی و تقریبی هم کاملا حذف میشود
  سوره مومنون آیه 2 - صفات مومنان
خشوع در نماز چیست؟
توضیح : در برابر عظمت خالق یکتا تذلّل نماید.
ـ از سخط پروردگار، بیمناک باشد و بداند که او: «فى موضع النّکال والنّقمة»، «أشدّ‌المعاقبین»است
ـ مقابل پیشگاه با عظمت خداوند، فروتن باشد.
ـ هنگام نماز، چشم خود را فرو بندد و از این‌که شیطان توجّه او را از مبدأ هستى منصرف سازد، ترسان باشد.
ـ موقع نماز، چشم خود را از جاى سجده برندارد تا حضور قلبى که مستعدّ درک آن است به او دست دهد.
ـ در نماز، با اعضاى بدنش بازى نکند.
روزى نبىّ‌اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) مردى را دید که موقع خواندن نماز با ریش خود بازى‌مى‌کرد. آن‌حضرت فرمود:
«أما إنّه لو خشع قلبه لخشعت جوارحه همانا او اگر قلبش خاشع بود، اعضایش هم خاشع مى‌شد.»
در این بیان، دلالتى است بر این‌که فکر و اعضاى شخص نمازگزار باید متوجّه خدایش باشد.
ـ شخص نمازگزار، سعى کند که توجّه خود را از آغاز تا پایان نماز به چیزى دیگر معطوف نکند و حضور قلبش را با التفات به چیزى دیگر برطرف نکند و در نماز به‌فکر گمگشته‌هاى خود نیفتد.
ـ خشوع در نماز، مستلزم چهار چیز است:
الف) «الیقین التمام؛ اطمینان کامل به ذات بارى‌تعالى.»
ب) «إعظام المقام؛ بزرگ محسوب داشتن مقام.» بداند که امر بزرگى از امور دینى را که رکن و پایه و زیربناى امور دیگر است، به جاى آورد.
ج) «إِخلاص المَقال؛ در گفتار خود و انجام فریضه‌اش مخلص باشد» و جز خدا را در گفتار خویش منظور ندارد. به خلاف بعضى از صوفیان که در موقع خواندن نماز فکر خود را به تصویر مرشد و جز آن معطوف مى‌دارند.
د) «جَمع الهِمّة؛ تمام همّت خود را مصروف به اداى نماز بدارد.»
قالب : اخلاقی گوینده : رعنا سلیمان عباسی
منبع : جرعه ای از زلال قرآن ، جلد ۳ /آیت الله میرزا ابوالقاسم محمدی گلپایگانی ‌(ره موضوع اصلی : خشیت
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) شاه آبادی (داور) : خشوع حالت قلب است که به معنای احساس کوچکی، کرنش و فروتنی در برابر عظمت یک بزرگ است و آثرش در جوارح انسان ظاهر می شود که به این آثار خضوع گفته می شودو
2) : یک حالت درونی که انسان در برابر عظمت و جلال خداوند پیدا می کند شوق درونی در قلب او ایجاد می شود و این حالت درونی از روح به جسم انسان هم راه پیدا می کند و در هنگام نماز با توجه می ایستد در این باره پیامبر ص فردی را دیدند که در هنگام نماز با ریشش بازی می کند به اصحاب فرمودند اگر او در نماز خشوع داشت این عمل را انجام نمی داد
  سوره زلزال آیه 6 - یومئذ یعنى در این روز. چه روزى؟
یومئذ یعنى در این روز. چه روزى؟
توضیح : روزى که زمین به لرزه کذایى افتاد، آن لرزه و جنبشى که قرآن را عظیم شمرده است: ان زلزله الساعه شى‏ء عظیم. این زلزله فراگیر تمام کره زمین را بدون استثنا مى‏گیرد و شامل مى‏شود. در این روز زمین اخبار خود را بازگو مى‏کند. در این روز یصدر الناس مردم باز مى‏گردند. قبلا به خاک و به زمین وارد شده‏اند، در آن روز باز مى‏گردند و صادر مى‏شوند و بیرون مى‏آیند.

قالب : تفسیری گوینده : رعنا سلیمان عباسی
منبع : تفسیر سوره زلزال/مرحوم آیت الله حاج شیخ على آقا نجفى کاشانى موضوع اصلی : زلزله
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
  سوره زلزال آیه 7 - در سوره زلزال چه حقایقى نهفته است؟
در سوره زلزال چه حقایقى نهفته است؟
توضیح : فمن یعمل مثقال ذره خیرا، و من یعمل مثقال ذره شرا یره. یکى شخص با شعور، حساس و مطمئن وقتى این جمله را بشنود یا بخواند که اگر کسى به اندازه شرى انجام دهد آن را مى‏بیند، چنین مؤمنى زندگى را چگونه مى‏بیند و چگونه زندگى خواهد کرد؟ این مؤمن از نظر خدا دورنیست. در این جهان عظیم، در این غوغایى که در زمین است، این همه انسان مى‏میرد، آن همه حوادث اتفاق مى‏افتد، این مؤمن در گوشه‏اى، در کنارى است، شاید کسى هم او را نمى‏شناسد، نه مقام و نه موقعیتى داشته است، چه بسا گمنام بوده و کسى به او اهمیت نمى‏داده است، شاید وقتى از کوچه عبور مى‏کرد و به کسى سلام مى‏کرد او را عار داشت که جوابش را بدهد، اما چون به یاد خدا بوده خدا هم او را فراموش نکرده است. الان در این لحظه‏هاى حساس که وقت احتضار است پروردگار جهان او را فراموش نکرده و از قلم نینداخته است و لطف او شامل حال این مؤمن است. خداى خود فرموده که به یاد من باشید، من به یادتان هستم، اما اگر مرا فراموش کنید من هم فراموشتان مى‏کنم و شما را وا مى‏گذارم. این مؤمن بیاد خدا بوده و سوره زلزال را مى‏خوانده است، پروردگار جهان هم به یاد اوست و او را فراموش نکرده و ملکى از جانب خود فرستاده است،آنهم ملکى کریم و بزرگوار. خود سوره اذا زلزلت هم پیش شخص به صورتى زیبا مجسم شده است.
آنگاه ملک الموت به آن فرشته بزرگوار و به سوره زلزال مى‏گوید: قد امرنى ربى ان اسمع له واطیع و لا اخرج روحه حتى یأمرنى بذلک شما براى این بنده خدا توصیه و سفارش کردید، من هم به شما اطمینان مى‏دهم که پروردگارم فرمان داده که گوش به فرمان او، این بنده خدا، این مؤمنى که در حال احتضار است و سوره زلزال را مى‏خواند است، باشم و حرفش را اطاعت کنم.
من هرگز در کار پیشى نمى‏گیرم، من مطیع فرمان خود هستم. ولا اخرج روحه و پروردگار من به من امر کرده که روح او را خارج نکنم و جان او را نگیرم حتى یأمرنى بذلک تا خود این بنده خدا به من دستور دهد و بگوید جان مرا بگیر.

قالب : تفسیری گوینده : رعنا سلیمان عباسی
منبع : تفسیر سوره زلزال/مرحوم آیت الله حاج شیخ على آقا نجفى کاشانى (ره موضوع اصلی : معاد
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) شاه آبادی (داور) : حقایقی در مورد روز قیامت و چگونگی حشر انسان ها، دیدن نتایج اعمال و...
  سوره کافرون آیه 1 - سوال
آیا «فَذلِکَ الَّذى یَدُعُّ الْیَتیمَ»، این ارتباط و تفریع را مى‏رساند؟ و آیا «فویل للمصلین» در ارتباط با مکذب سابق است، یا این‏که این فراز، استیناف و شروع دیگرى است و ربطى با تکذیب سابق ندارد؟ بر فرض عدم اتحاد و ارتباط، به چه مناسبتى در یک سوره و در کنار هم آمده‏اند و چگونه قطعه‏هاى مکى و مدنى با هم این گونه پیوند خورده‏اند؟
آیا «یَدُعُّ الْیَتیمَ»، «و لایَحُضُّ عَلى طَعامِ الَمِسْکینِ»، علامت «الَّذى‏ یُکَذِّب بِالدِّینِ» است؟
قالب : قواعد عربی گوینده : رعنا سلیمان عباسی
منبع : موضوع اصلی : سوره کافرون
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) شاه آبادی (داور) : فاء در دو مورد فاء تفریع است. به معنای آن است که این نشانه ها ناشی از تکذیب روز جزا است. همان انسان منافقی که در باطن روز جزا را تکذیب کرده و در نتیجه یتیم را رد می کند، در نماز سهل انگاری می کند. این سوره یا کلاً مدنی است یا مکی.

  • <<
  • <
  • تعداد صفحات : 2
  • >
  • >>