● سوره توبة آیه 67 - معنی معروف ومنکر چیست
منکر یعنی چه ؟
معروف یعنی چه ؟
جواب :
دوعبارت : امر به معروفو نهی از منکر یعنی دستور به "شناخته شده"و بازداری از "ناشناخته".
"انکره". یعنی نمیشناسمش، نه این که با او مخالفم.
منکر یعنی ناشناخته.
در نزد شرع و عقل یعنی چیزی را که عقل یا شرع میشناسد، تأییدش میکند، معروف است و چیزی را که عقل و شرع قبولش ندارد و نمیشناسد میشود منکر.
توضیح : منکر یعنی آن چیزی که مخالف شرع است و مخالف عقل است. این که شنیدید امر به معروف، نهی از منکر، معروف یعنی "شناخته شده". منکر یعنی "ناشناخته". عرب وقتی میخواهد بگوید من فلانی را نمیشناسم میگوید "انکره". یعنی نمیشناسمش، نه این که با او مخالفم. منکر یعنی ناشناخته. معروف، اسمش در فارسی هم معروف است میگوییم این معروف است، یعنی شناخته شده است، منتها در کجا شناخته شده و ناشناخته؟ در نزد شرع و عقل یعنی چیزی را که عقل یا شرع میشناسد، تأییدش میکند، این میشود معروف. چیزی را که عقل و شرع قبولش ندارد و نمیشناسد میشود منکر.
میگوید اینها به منکر فقط فرمان میدهند، یعنی آن چیزی که شرع نمیپذیرد، عقل نمیپذیرد. یعنی برخلاف مسیر پیامبر اسلام و رهبری اسلام است، برخلاف آن امر میکنند. به همین جهت است که اینها منافق هستند. «و ینهون عن المعروف» از آن چه که خدا و پیامبر و عقل به عنوان معروف این را میشناسند یعنی درست است و تأیید میکنند از آن، نهی میکنند. «و یقبضون ایدیهم» دستشان را میبندند. «نسوالله فنسیهم» اینها خدا را فراموش کردند خدا هم فراموششان میکند. «ان المنافقین هم الفاسقون» فاسق یعنی کسی که از راه حق خارج شده است. میخواهید بدانید چه کسی است؟ منافقین همان کسانی هستند که از مسیر حق خارج شدهاند.
قالب : لغوی |
گوینده : غلامرضا تاجری |
منبع : |
موضوع اصلی : اخلاق |
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره توبة آیه 101 - چه کسی منافق است ؟ وچگونه در اجتماع شناسائی می شوند :
منافق کسی است که در ظاهر مسلمان ولی در با طن کافر باشد .البته به افراد دورو که دل وزبانشان هم یکی نباشد منافق می گویند ولی بهترین راه شناسائی منا فق در جامعه این است که ببینیم :چه کسانی هستند که بین زن وشوهر ، بین افرادخانواده ، بین ملت ودولت ، بین خود ومردم ، بین مردم وخدا ،بین خود وخدا ورسول نفاق می اندازند ؛ آنها منافق اند .
رسول گرامی اسلام فرموند : سه خصلت از علامتهای منافق است:
اول: هنگامی که خبری را می گوید دروغ می گوید.
دوم: آنگاه که به او اطمینان شود خیانت می کند.:
سوم: وقتی وعده ای می دهد تخلف می کند در آیات قران وروایات اهلبیت نشانه هایی برای این دشمن خطر ناک بیان شده که دریک جمع بندی به دونوع نفاق می رسیم
قالب : اخلاقی |
گوینده : غلامرضا تاجری |
منبع : شهید مطهری ،راغب اصفهانی ، |
موضوع اصلی : نفاق |
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره توبة آیه 62 - چگونه می توان رضایت خداوند را کسب نمود
روایات مرتبط با خشنودی ورضای خداوند
سؤال : چگونه می توان رضایت خداوند ورسول او را کسب نمود
جواب :
اعم اعمالی که بواسطه آنها می توان رضای خداوند را جلب کرد عبارتند از:
1 – اینکه انسان قبل از انجام هر کاری نیّت خودرابرای رضای پروردگار خویش قرار می دهد.
2 - در هر کاری ابتدا می اندیشد؛ آیا خالق یکتا راضی به انجام آن کار هست یا نه ؟ سپس انجام می دهد.
3 - اگر احساس کند که معبودش راضی نمی باشد, آن کار را انجام ندهد.
4 - درانجام واجبات و ترک محرمات کوتاهی نکند و مداومت ومراقبت واستقامت کامل در انجام آنها داشته باشد.
حضرت سجاد (ع)میفرمایند :هر کس به آنچه که خدا بر او واجب کرده عمل نماید, او از بهترین مردم می باشد. بنابراین با انجام هر چه دقیق تر واجبات و ترک محرمات باید رضایت بیشتر را تحصیل کرد.
5 - انجام مستحبات و ترک مکروهات باعث رضایت خدا ورسول می شود .
روایت شده که موسی(ع) بخداوندگفت: پروردگارا مرا از نشانه خشنودی خود از بنده ات خبر ده خدای تعالی به او وحی فرمود: هر گاه دیدی که من بنده ام را برای طاعت خود آماده و از معصیتم روی گردان کرده ام بدان که این نشانه خشنودی من از اوست .
هشت روایت از حضرت علی(ع) در مورد راهکار رضای خدا، ایشان فرموده اند:
1 - خداوند متعال خشنودی خود را در طاعتش نهفته است، پس هیچ طاعتی را کوچک نشمارید زیرا بسا که آن طاعت با خشنودی خدا همراه باشد و تو بی خبر باشی
2 - برای کسب رضایت الهی هر کار خیر و پسندیده را انجام دهید و لو کوچک باشد زیرا احتمال دارد رضایت الهی با او کسب شود.
3 - استغفار زیاد موجب رضایت خداوند می شود
4 - فروتنی سبب رضایت خداوند می شود
5- صدقه دادن زیاد باعث رضایت خداوند می شود
6 - انجام هر عمل خیر سبب رضایت خداوند می شود
7 - انجام هر عمل مخالفت با هوا و هوسها سبب رضایت خداوند می شود
8 – راضی بودن به قضای الهی سبب رضایت خداوند می شود
خداوند به حضرت موسی(ع) فرمود: خشنودی من در خرسندی تو به قضای من است.
با توجه به فرمایش حضرت علی (ع) وخداوند به حضرت موسی(ع) راضی و تسلیم بودن در برابر قضای الهی ولو بر خلاف میل انسان باشد یکی از مهم ترین خشنودی خدا را در پی دارد.
قالب : روایی |
گوینده : غلامرضا تاجری |
منبع : روایات مرتبط با خشنودی ورضای خداوند |
موضوع اصلی : اَبرار |
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره توبة آیه 48 - فاسق کیست
فاسق کیست :
قُلْ أَنْفِقُوا طَوْعاً أَوْ کَرْهاً لَنْ یُتَقَبَّلَ مِنْکُمْ إِنَّکُمْ کُنْتُمْ قَوْماً فاسِقینَ
سؤال بسیار مهم در این آیه این است که شناسائی کنیم فاسقین چه کسانی هستند ، که خداوند می فرماید: بگو چه بامیل و یا با کراهت انفاق کنید، هرگز از شما پذیرفته نمی شود ، زیرا شما قوم فاسقی بوده اید.
جواب : به کسی که از راه حق خارج شده باشد، فاسق گویند
الفاسقین. الَّذِینَ یَنقُضُونَ عَهْدَ اللهِ مِن بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَ یَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللهُ بِهِ أَن یُوصَلَ وَ یُفْسِدُونَ فِی الأَرْضِ أُولَئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ)بقره/27) ؛ کسانی که پیمان خدا را پس از بستن آن می شکنند و آنچه را که خدا به پیوستن آن فرمان داده، می گسلند و در زمین فساد می کنند، زیانکارانند. در این آیه خداوند با ذکر سه صفت، فاسقان را کاملا معرفی می کند:
الذین ینقضون عهدالله من بعد میثاقه؛ فاسقان کسانی هستند که پیمان خدا را پس از آن که محکم ساختند می شکنند
کسانی که به مقتضای مفهوم فسق از حوزه اطاعت خداوند بیرون رفته اند چه سرنوشتی غیر از خسران، می توانند داشته باشند.
انسان پیمان های مختلفی با خدا بسته است؛ از جمله پیمان توحید و خداشناسی، پیمان عدم تبعیت از شیطان و هوای نفس، ... ولی فاسقان همه این پیمان ها را شکسته و سر از فرمان حق برتافته، و از خواسته های دل و شیطان پیروی می کنند .
این پیمان کجا و چگونه بسته شد؟
در اینجا این سؤال پیش می آید که ما هرگز به خاطر نداریم که پیمانی با پروردگارمان در گذشته در این زمینه ها بسته باشیم؟ ولی با توجه به یک نکته، پاسخ این سؤال روشن می شود و آن این که خداوند در عمق روح و باطن سرشت انسان، شعور مخصوص و نیروهای ویژه ای قرار داده که از طریق هدایت آن می تواند، راه راست را پیدا کند و از شیطان و هوای نفس تبعیت ننماید، و به دعوت رهبران الهی پاسخ مثبت داده و خود را با آن هماهنگ سازند.
شاهد دیگر برای این سخن، جمله ای است که در نخستین خطبه نهج البلاغه از امیر مؤمنان علی علیه السلام می خوانیم: خداوند، پیامبران خویش را یکی پس از دیگری به سوی مردم فرستاد تا از آنها بخواهند که به پیمان فطری خویش عمل کنند .
راستی چه زیانی از این برتر که انسان همه سرمایه های مادی و معنوی خود را که می تواند بزرگترین افتخارها و سعادت ها را برای او بیافریند در طریق فنا و نیستی و بدبختی و سیه روزی خود به کار برد؟!
به تعبیر روشن تر خدا هر موهبتی که به انسان ارزانی می دارد، همراه آن عملا پیمانی با زبان آفرینش از او می گیرد. به او چشم می دهد یعنی با این چشم حقایق را ببین، گوش می دهد یعنی صدای حق را بشنو ... و به این ترتیب هر گاه انسان از آنچه در درون فطرت او است بهره نگیرد و یا از نیروهای خداداد در مسیر خطا استفاده کند، پیمان خدا را شکسته است .
و فاسقان کسانی هستند که، همه یا قسمتی از این پیمان های فطری الهی را زیر پا می گذارند.
دومین نشانه فاسقان اینست که؛ آنها پیوندهائی را که خدا دستور داده برقرار سازند قطع می کنند."و یقطعون ما امر الله به ان یوصل. "
گر چه بسیاری از مفسران این آیه را ناظر به خصوص قطع رحم و بریدن رابطه خویشاوندی دانسته اند، ولی دقت در مفهوم آیه نشان می دهد که معنی وسیع تر و عمومی تری دارد که مساله قطع رحم یکی از مصداق های آن است .زیرا آیه می فرماید: فاسقان پیوندهائی را که خدا دستور داده برقرار بماند قطع می کنند، این پیوندها شامل پیوند خویشاوندی پیوند دوستی، پیوندهای اجتماعی، پیوند و ارتباط با رهبران الهی و پیوند و رابطه با خدا است، و به این ترتیب نباید معنی آیه را منحصر به قطع رحم و زیر پا گذاشتن رابطه های خویشاوندی دانست .
لذا بعضی از مفسران آن را به قطع رابطه با پیامبران و مؤمنان، یا قطع رابطه با پیامبران دیگر و کتب آسمانی آنها که خدا دستور پیوند با همه آنها را داده است تفسیر کرده اند که پیدا است این تفسیرها نیز بیان کننده بخشی از مفهوم کلی آیه است. در بعضی از روایات جمله "ما امر الله به ان یوصل" به رابطه با امیر مؤمنان و ائمه اهل بیت علیهم السلام تفسیر شده است .
هر گاه انسان از آنچه در درون فطرت او است بهره نگیرد و یا از نیروهای خداداد در مسیر خطا استفاده کند، پیمان خدا را شکسته است .
نشانه دیگر فاسقان، فساد در روی زمین است که در آخرین مرحله به آن اشاره شده است.
البته این خود مطلبی روشن است، آنها که خدا را فراموش کرده و سر از اطاعت او بر تافته اند، و حتی نسبت به خویشاوندان خود، رحم و شفقت ندارند پیدا است با دیگران چگونه معامله خواهند کرد؟ آنها در پی کامجوئی و لذت های خویش و منافع شخصی خود هستند، جامعه به هر جا کشیده شود برای آنها فرق نمی کند، هدفشان بهره بیشتر و کامجوئی افزون تر است، و برای رسیدن به این هدف از هیچ خلافی پروا ندارند، پیداست که این طرز تفکر و عمل چه فسادهائی در جامعه به وجود می آورد.
خداوند در پایان آیه عاقبت فاسقان را بیان می نماید که: آنها همان زیانکارانند .
راستی چه زیانی از این برتر که انسان همه سرمایه های مادی و معنوی خود را که می تواند بزرگترین افتخارها و سعادت ها را برای او بیافریند در طریق فنا و نیستی و بدبختی و سیه روزی خود به کار برد؟!
کسانی که به مقتضای مفهوم فسق از حوزه اطاعت خداوند بیرون رفته اند چه سرنوشتی غیر از خسران، می توانند داشته باشند.
قالب : لغوی |
گوینده : غلامرضا تاجری |
منبع : قاموس قران و آیات 26،27بقره و48توبه |
موضوع اصلی : فسق |
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره توبة آیه 11 - معنی یعلمون چیست ؟
در آیه 11 خداوند میفرماید : نُفَصِّلُ الْآیاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ.
سؤال این است که : یعلمون این همه معنی وبرداشت مختلف ومتفاوت ازهم ندارد لذا معنی " یعلمون" در آیه 11 چیست ؟ بنظر شما کدام ترجمه زیر یعلمون را بهتر وصحیح تر معنی نموده اند ؟
آیا دانا باشند یا بقول برخی ازتفاسیر دانشمند باشند!؟ یا بدانند که باید توبه کنند ونماز بخوانند وزکات بدهد ؟
جواب فقط با تدبر وتفکر ومقایسه تمام ترجمه ها و تفاسیر با هم بدست می آید :برای روشن شدن علت سؤال به این سادگی درذیل فقط به 5 ترجمه از 14 ترجمه اشاره می کنیم :
1 - صفارزاده: براى مردم اهلِ علم
2 - نور : براى گروهى که مىدانند (و مىاندیشند) = در آیه پرنتز و کلمه یتفکرون نیامده !
3 - یاسری: براى قومى که دانشمندند = اگر دانشمند نبودند چی ؟
4 - نوبری : براى جماعت عالم = عالم کلمه عربی است و معنی یعلمون نمی دهد
5 - کاویانپور :براى کسانى که میخواهند بدانند،
6 - طاهری : براى اهل دانش
7 - سراج : براى گروهى که (آنها را) مىدانن
8 - خواجوی :براى گروهى که دانا هستند
9 - بیان السعاده : براى اهل دانش و معرفت = در این آیه کلمه یُعرِفون نیامده
10 - المیزان : براى قومى که بدانند
11 پورجوادی : براى دانندگان بیان مىکنی
12 - پاینده : برای گروهى اندیشه ور
13 احسن الحدیث : براى قومى که مىفهمند = در این آیه کلمه یفهمون بیان نشده !
14 - آیتی : براى مردمى که از دانایى برخوردارند
توضیح : این سؤال از این جهت مطرح شده که جواب صحیح یک لغت ساده (مثل : یعلمون) چند معنی متفاوت باپرنتز وبی پرنتز ندارد ، لذا با تفکر و تدبر در تنوعات ترجمه و تفاسیر می توان بهترین آنهارا در آن آیه بخصوص انتخاب نمود و برای همیشه بیاد داشت که تمام برداشت های چند نفر از یک لغت در یک آیه ممکن است درست نباشد ، وهیچ مفسری هم در تمام آیات در کل قران به عمق تفکر وتدبر مفسر دیگری نرفته است هرچند که در برخی از آیات حرف اول را زده وبه عمق معنی پی برده باشد .
قالب : تفسیری |
گوینده : غلامرضا تاجری |
منبع : مقایسه 63 تفسیرفارسی شیعه و14 تفسیر به زبانهای دیگر |
موضوع اصلی : تفسیر به رأی |
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
1)
شاه آبادی (داور) : در آیه لفظ سوره به کار رفته نه آیه که توهم معنای دیگری را ایجاد کند.
2)
احمدی فقیه : سلام و درود
برای روشن شدن، تفاوت موارد ذیل را در زبان پارسی چگونه بیان می کنیم؟
1-فرق اندیشیدن و فکر کردن؛
2-فرق دانستن و فهمیدن؛
3-فرق تعقل با تفکر؛
4-فرق تأمّل با تدبّر؛
5-فرق علم با دانش؛
6-یادگرفتن با آموختن
...
...
● سوره انفال آیه 43 - صدر چیست و کجا قرار دارد وکاربرد آن چیست
سوال :صدر چیست و کجا قرار دارد وکاربرد آن چیست
توضیح : پاسخ : با استناد به مکتوبات ملاصدرا و ابن سینا و افلاطون وابوریحان بیرونی و ارسطو وآخرین تحقیقات منتشرشده دانشمندان عصر حاضر ازسوی مرکز بهداشت جهانی 360 مرکز متا فیزیکی درون کالبد فیزیکی انسان تأبیه شده که هفت مرکز آن اصلی وبقیه مراکز فرعی هستند .
یکی از این هفت مرکز اصلی صدرنام دارد که وسط جناق سینه قرار دارد و از تلاقی 14 کانال نوری درون کالبد فیزیکی تشکیل می شود که عمده ترین وظیفه وکاربرد صدر بشرح خلاصه ذیل باستحضار علاقمندان به تدبر در قران میرسانم :
1 - صدر که جمع آن صدوراست عضوی است متافییزیکی که در وسط جناق سینه قرار دارد وکار آن دریافت وارسال وپردازش : القاء و الهام وشعور وآگاهی ودرکِ کشف نشده ها است همان طور که مغز عضوی است فیزیکی ودر وسط جمجمعه سرقراردارد وکارآن دریافت وارسال وپردازش : پیام و فهم و عقل و اطلااعاتِ کشف شده هاست .
قالب : لغوی |
گوینده : غلامرضا تاجری |
منبع : مکتوبات ملاصدرا و ابن سینا و افلاطون وابوریحان بیرونی و ارسطو وآخرین تحقیقات دانشمندان عصر حاضر و مرکز بهداشت جهانی |
موضوع اصلی : خلقت |
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
1)
شاه آبادی (داور) : در فرهنگ ابجدی واژۀ "صدر" ازجمله به دو معنای زیر آمده است:
صَدَّرَ-
تَصْدِیراً [صدر] هُ: آن مرد را مقدّم داشت و در صدر مجلس نشانید،
-الصَّدْر- ج صُدُور (ع ا): سینه «رَحَابةُ الصَّدْر»: صبر و حلم، سینه فراخ،
صدر محل اختفای رازهای درونی انسان است. قُلْ إِن تُخْفُواْ مَا فِی صُدُورِکُمْ أَوْ تُبْدُوهُ یَعْلَمْهُ اللّهُ وَیَعْلَمُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأرْضِ وَاللّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ(آل عمران 29). " بگو: اگر آنچه را در صدرهاى شماست، پنهان دارید یا آشکار کنید، خداوند آن را مىداند؛ و [نیز] از آنچه در آسمانها و زمین است، آگاه مىباشد؛ و خداوند بر هر چیزى تواناست.".
طبق تفسیر علامه طباطبائی واژۀ "صدر" ساختاردستگاه روانی پیامبر (و هر انسانی) بوده است زیرا تحمل ناملایمات و مهیاشدن جهت دریافت وحی و تبلیغ مربوط میشوند به قوت وضع روانی. حضرت موسی هم زمانی که از سوی خداوند مأمور میشود به نزد فرعون برود، از خدای خود می خواهد تا "صدر" اورا گشاده کند تا دربرابر فرعون بتواند رسالت خویش را به جای آورد. بنابرآن چه گذشت، غرض از به کارگیری واژۀ صدر درقرآن، باید همان معنای بالا، والا، برتر باشد. زیرا روان انسان هم در مقام مخلوق ازجسم والاتر است و هم از نظر اینکه جایش درمغز است که آن هم درسر قراردارد که صدر جسم است، واژه به سر نزدیک تر است تا به سینه. أَلا إِنَّهُمْ یَثْنُونَ صُدُورَهُمْ لِیَسْتَخْفُوا مِنْهُ أَلا حِینَ یَسْتَغْشُونَ ثِیابَهُمْ یَعْلَمُ ما یُسِرُّونَ وَ ما یُعْلِنُونَ إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ ( هود 5 ). آگاه باشید که مشرکین صدرهاى(سرها- دستگاه روانی) خود را عقب مىکشند تا خود را از خدا (و شنیدن کلام او) پنهان کنند. آگاه باشید که در همان لحظه که جامه خود را به سر مىکشند خدا از آنچه که پنهان مىکنند و از آنچه که اظهار مىدارند اطلاع دارد، چون که او داناى به اسرار صدرها است. خلاصه اینکه منظور از واژۀ "صدر" در قرآن، مربوط به فضای روانی انسان است. آیه هائی که در پی می آیند، علاوه برشرح خاصه های صدر، تأکیدی هستند بر اینکه معنی صدر درقرآن همان اصطلاح سمبلیک بالا(ترین واحد بالا تصال انسان) است که مقامی والا در تعریف انسان دارد و مربوط می شود به فضای روانی او.
قرآن درآیات متعددی(2) از گشادگی و تنگی صدر سخن به میان آورده است. درآنجا که دریافت و پذیرش از خارج به درون انسان، یا زدودن و فائق آمدن بر عقده های روانی است از گشادگی صدر میگوید و جائیکه ترد و نپذیرفتن و خود سانسوری انسان از سخن حق ویا هراندیشه ای که با موجودی ذهن"من" سازگاری نداشته باشد، ازتنگی "صدر" سخن می گوید.
أَفَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَتَکُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ یَعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ یَسْمَعُونَ بِهَا فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَکِن تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُورِ(حج- 46). آیا آنان در زمین سیر نکردند، تا قلبهائی داشته باشند که با آن تعقل کنند؛ یا گوشهاى شنوایى که با آن [نداى حق را] بشنوند؟! چرا که چشمهاى ظاهر نابینا نمىشود، بلکه وجدان هائی که در صدرها هستند کور میشوند. بنا بر این آیه، مکان قلب(وجدان) درون "صدر" است. به عبارت دیگر، صدر فضائی است که قلب(وجدان) در آن فضا جای دارد. بنابراین، همانطور که دیدیم صدر فضای دستگاه روانی انسان است که یکی از بازیگران آن فضا یعنی قلب(وجدان) درون آن جای دارد
● سوره اعراف آیه 196 - در قران خداوندخود را ولی چه کسانی میداند
در قران خداوندخود را ولی چه کسانی میداند ؟
توضیح : در قران خداوندخود را ولی افراد ذیل میداند :
1- صالحین
2 - مومنین
3 - کسانی که ذکاة میدهند
4 - کسانی که مقیم در نماز اند
5 - کسانی رکوع می کنند
6- کسانی که از هوای نفس پیروی نمی کنند
7 - خود امیر المومنین علی (ع) که درحین نماز در رکوع ذکات دادند
قالب : تفسیری |
گوینده : غلامرضا تاجری |
منبع : جستجوی آیات ولی در قران |
موضوع اصلی : دوستی- حب- محبت- تولی- دوست- محب |
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |