1)
شاه آبادی (داور) : برای روشن شدن جواب به نکاتی اشاره میشود:
1ـ معنای عرش و کرسی: کرسی از نظر ریشه لغت از کِرس (بر وزن ارث) گرفته شده است که به معنای اصل و اساس میباشد و گاهی نیز به هر چیزی که به هم پیوسته و ترکیب شده است گفته میشود. و به همین جهت به تختهای کوتاه «کرسی» میگویند، ولی در عرف اسم است برای چیزی که بر آن مینشینند (صندلی)[1] و نقطة مقابل آن (عرش) است که به معنای «چیز مسقف» و یا خود «سقف» و یا تخت پایه بلند میآید» و به صندلی سلطان اعتباراً عرش میگویند.[2]
2ـ کرسی و عرش در قرآن: کلمة کرسی نسبت به خداوند یکبار و کلمة عرش نسبت به خداوند در حدود 23 بار در قرآن به کار رفته است در آیهای کنار هم جمع نشدهاند، کرسی در سورة بقره داریم «وسع کرسیه السموات والارض» کرسی (حکومت) او آسمانها و زمین را در برگرفته.[3] و آیة الکرسی از همین کلمه گرفته شده است و عرش در آیات متعددی آمده است از جمله «الرحمان علی العرش الستوی»[4] بخشندهای که بر عرش مسلّط است. بنابراین میتوان گفت:
1ـ کرسی یعنی منطقة قلمرو حکومت: خداوند بر همة آسمانها و زمین حکومت میکند و منطقة نفوذ او همه جا را در برگرفته و به این ترتیب کرسی خداوند مجموعة عالم ماده اعم از زمین و ستارگان و کهکشانها است، در این صورت عرش به معنای عالم اروح و فرشتگان و جهان ماوراء طبیعت خواهد بود.
2ـ علم خداوند به جمیع آسمانها و زمین احاطه دارد، چنانکه امام صادق (ع) فرمود: «منظور از وسع کرسیه السموات و الارض» علم خداوند است.[5] و مراد از عرش علما است که احدی از انبیاء و امامان از آن اطلاع ندارند ولی علم آن است که انبیاء و رسولان الهی و امامان از آن اطلاع دارند.
3ـ موجودی وسیعتر از تمام آسمانها و زمین: که از هر سو آنها را احاطه کرده است و به این ترتیب معنای آیه چنین میشود، کرسی خداوند همة آسمانها و زمین را در برگرفته است چنانکه امام صادق (ع) فرمود: «الکرسی محیط بالسموات و الارض» کرسی احاطه بر زمین و آسمان و آنچه مابین آنها و آنچه در زیر اعماق زمین قرار گرفته است دارد.[6] و در روایت دیگر فرمود: «آسمانها و زمین در برابر کرسی همچون حلقة انگشتری است در وسط یک بیابان و کرسی در برابر عرش همچون حلقهای است در وسط یک بیابان»[7] در روایت دیگر فرمود: «همه چیز در کرسی است»[8] و فرمود همة آسمانها و زمین و مخلوقات در داخل کرسی است که چهار ملک با اجازة خداوند آن را حمل میکند»[9]
معنای اوّل و دوّم روشن است ولی معنای سوّم چیزی است که بشر هنوز بر آن دسترسی پیدا نکرده است و دلیلی بر نفی آن هم نداریم، و تفسیرهای سهگانه با هم تنافی ندارد چون اشکالی ندارد کرسی اشاره به نفوذ مطلقه و قدرت پروردگار در آسمانها و زمین باشد و هم نفوذ علمی او و هم جهانی وسیعتر از این جهان که آسمان و زمین را در برگرفته است.[10]
4ـ در توحید صدوق میخوانیم که عرش هر دو، دو باب، و دو در از درهای غیب الهی میباشند منتهی کرسی باب ظاهر آن و عرش درب داخلی آن است که در آن علم کیف و کون و ؟؟؟؟؟؟ وجود دارد. لذا علم عرش پنهانیتر از کرسی است.[11]
از آنچه گفتیم در فرق عرش و کرسی گفتیم روشن شد:
1ـ کرسی اگر مرکز قدرت باشد در درون عرش قرار دارد، پس عرش وسیعتر است.
2ـ کرسی خداوند مجموعة عالم ماده اعم از زمین و ستارگان و کهکشانها است ولی عرش عالم ارواح و فرشتگان و جهان موراء طبیعت میباشد.
3ـ کرسی آن علمی است که انبیاء و رسولان و حجج الهی از آن اطلاع دارند، ولی عرش آن علمی است که انبیاء و رسولان و امامان از آن خبر ندارند.
4ـ کرسی باب و درب ظاهری عالم غیب، و عرش درب داخلی آن میباشد،