لیست سوال های سيد علي بهبهاني
از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
  سوره آل عمران آیه 50 - اطاعت از پیامبر
چرا بجای اطاعت از خداوند، اطاعت از پیامبر مطرح شده است؟!
قالب : تفسیری گوینده : سید علی بهبهانی
منبع : موضوع اصلی : اطاعت صحیح- پیروی صحیح
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) عالمی (داور) : با سلام
ابتدا از تقوا سخن آمده پس اطاعت خدا هم هست اما اطاعت خداوند به صورت خاص در اطاعت پیامبر هر دوران است
چه بسا تقوای الهی هم همان اطاعت از نبی باشد و بالعکس
  سوره بقرة آیه 186 - دعا وسنن الهی
با اینکه کارهاى خداوند قانون‏مند و براساس عوامل و سنّت‏هاى ثابت است، پس دعا چه نقشى دارد؟
توضیح : همانگونه که انسان در سفر، حکم نماز و روزه‏اش غیر از انسان در وطن است، انسان دعا کننده با انسان غافل از خدا متفاوت هستند و سنّت خداوند لطف به اوّلى است، نه دوّمى. آرى، دعا و گفتگو با خداوند، ظرفیّت انسان را براى دریافت الطاف الهى بیشتر مى‏کند. همانگونه که توسل و زیارت اولیاى خدا، شرایط انسان را عوض مى‏کند. چنانکه اگر کودکى همراه پدر به مهمانى رود، دریافت محبّتش بیش از آن خواهد بود که تنها برود. بنابراین دعا، زیارت و توسل، سبب تغییر شرایط است، نه برهم‏زدن سنّت‏هاى قطعى الهى.
قالب : تفسیری گوینده : حجت الاسلام قرائتی
منبع : تفسیر نور موضوع اصلی : دعا
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) عالمی (داور) : با سلام
دعا کلید است برای مخزن رحمت
رحمتی که بر اساس عوامل و سنن ثابت الهی از مبداش نازل و به بندگان میرسد
دعا همه دارایی انسان است که اگر دعایمان نبود نظر رحمت به احدی نمیشد
ایه اخر سوره فرقان را همین الان بخوانید
بسیار زیبا و تکان دهنده است
  سوره بقرة آیه 154 - شهید
آیا شهادت در راه خدا، شامل کشته شدن در میدان نبرد، ترور و سوءقصد دشمنان، کشته شدن مؤمنان در دفاع از جان و ناموس و مال، در هر مکان و زمان مى‏شود؟
مثلاً خبرنگارانی که چند سال پیش در سانحه سقوط هواپیما کشته شدند نیز شهید هستند؟! و غسل و کفن نمیخواهند؟!
قالب : احکام گوینده : سید علی بهبهانی
منبع : موضوع اصلی : احکام
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) عالمی (داور) : با سلام
سوالات فقهی خود را از مرجع تقلیدتان استفتا بنمایید
جهت تحقیق در زمینه موت و شهادت و رجعت به کتاب معاد در قرآن اثر علامه جوادی آملی مراجعه بفرمایید
  سوره بقرة آیه 49 - معنای استحیا
استحیاى نساء چگونه از مصادیق تعذیب شمرده میشود؟!
قالب : لغوی گوینده : سید علی بهبهانی
منبع : موضوع اصلی : داستان قوم بنی اسرائیل
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) عالمی (داور) : با سلام
بر هم زدن تعادل جنسیتی یک جامعه و کشتن هر آنچه پسر که در جامعه وجود دارد جنایتی بس عظیم است
حضرت سجاد بعد از حادثه کربلا با تلاوت این آیات به یاد اباعبد الله گریستند
  سوره بقرة آیه 48 - شفاعت و اراده‏ى خدا
آیا شفاعت، اراده‏ى خدا را تغییر مى‏دهد؟
قالب : اعتقادی گوینده : سید علی بهبهانی
منبع : موضوع اصلی : شفاعت
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) شاه آبادی (داور) : شفیع شدن و مشفوع شدن همه به اراده خداست و با تغییر قابلیت فرد، او امکان و شرایط پذیرش رحمت و لطف و مغفرت خدا را پیدا می‌کند و یا تغییر شرایط اراده عذاب به اراده رحمت تغییر می‌یابد.
  سوره بقرة آیه 48 - شبهه1
شفاعت سبب رفع عقاب مى شود و مرتفع شدن عقاب یا عدل است یا ظلم ؛
اگر عدل باشد پس اصل جعل عقاب از جانب خداى سبحان - معاذاللّه - ظلم است، در حالى که خدا هرگز به هیچ کس ظلم نمى کند (ولایظلم ربّک احدا)
و اگر ظلم است و وجود عقاب عدل است، پس شفاعت شافعان و اقدام آنان براى رفع عقاب، ظلم است!
قالب : تفسیری گوینده : سید علی بهبهانی
منبع : موضوع اصلی : شفاعت
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) شاه آبادی (داور) : آیت الله جوادی آملی: شفاعت ازشفع به معناى جفت است و شفیع کسى است که جفت شفاعت شونده واقع مى شود. توضیح این که، اگر بنا شود کارى براى شفاعت شونده انجام گیرد ولى مشکلى در بین باشد که یا قابلیلت او کمبود دارد و به حدّ نصاب لازم نرسیده یا فاعلیّت فاعل، گسترش لازم را ندارد و لازم است بعضى از اوصاف دیگر فاعل وارد عمل شود و فاعلیّتش گسترش یابد، در چنین مواردى نقش شفیع این است که یا قابلیت قابل را تکمیل مى کند و مثلا عجز و مسکنت او را به میان مى کشد و به این صورت سبب انعطاف فاعل مى شود، یا فاعلیت فاعل را وسیع تر مى کند و مثلا احسان و کرم او را ضمیمه عدلش مى سازد تا به عنوان محسن و به شیوه فضل، با متهم و مجرم رفتار کند، نه به عنوان عادل و در کسوت عدل، و ممکن است شفیع هر دو کار را با هم انجام دهد.

یکى از شفیعان توبه است:لاشفیع أ نجح من التوبة (524) و این که در هنگام توبه گفته مى شود: خدایا تو عفوّ و غفور و رؤ وفى، اهل فضل و احسان و جودى، اهل گذشت و صفحى، از بنده ات در گذر، از قبیل قسم دوم است و این که گاهى اوصاف بنده ذکر مى شود و مثلا گفته مى شود:عبیدک بفنائک، مسکینک بفنائک، فقیرک بفنائک (525)، از قبیل قسم اوّل است و جمع بین هر دو نظیر آن است که عرض مى شود: أ نت المالک و أ نا المملوک و أ نت الرب و أ نا العبد و أ نت الرازق و أ نا المرزوق و أ نت المعطى و أ نا السائل و أ نت الجواد و أ نا البخیل و... (526).

اگر عبد به تنهایى به محکمه خدا دعوت شود محکوم است ؛ چنان که اگر خداى عادل با صفت عدل تنها، بخواهد حکومت کند باز هم عبد محکوم است. اما اگر عبد به ضمیمه صفت ذلّت و مسکنت در محکمه حضور یابد، یا حاکم عادل به ضمیمه فضل و احسان خود داورى کند هم راه فیض رسانى فاعل تکمیل مى شود و هم راه فیض یابى قابل.

از این بیان روشن مى شود که شفیع جز تکمیل قابلیت قابل یا به میان آوردن وصفى از اوصاف فاعل، نقش ‍ دیگرى ندارد؛ یعنى چنین نیست که خود شفیع فاعلیّتى داشته باشد تا راه سومى در عرض دو راه قبلى مطرح گردد و اگر بعضا شفیع حق خود را مطرح مى کند و حیثیّت خود را به رخ مى کشد صرفا از باب زمینه سازى براى یکى از دو راه مزبور است، نه عمال راهى سوم در عرض آن دو راه. به بیان دیگر، شفیع نمى گوید: چون پیش تو آبرو دارم فلان مشکل را حل کن، بلکه مقرّب بودن او نزد مولا و وجیه عنداللّه بودن او سبب مى شود که از یکى از آن دو راه (به نحو منع خلوّ) استفاده ببرد. آنچه گفته شد مربوط به شفاعت تشریعى است. امّا شفاعت تکوینى گذشته از معناى قبلى ممکن است ویژگى خود را داشته باشد. در عالم تکوین همه کارها بر عهده خداى سبحان و ملک اوست: تبارک الذى بیده الملک (527). در عین حال عالمى که ما در آن به سرمى بریم عالم حرکت، برخورد، تغییرو تبدیل است.از این رو ممکن است فیض ‍ خاصّى واسطه شود و جفت قابل گردیده قابلیتش را تکمیل کند و در نتیجه سبب بالا آمدن و آمادگى او براى فیض یابى شود یا وصفى از اوصاف فاعل، ضمیمه و جفت وصف دیگر او شده، باعث افاضه فیض جدیدى از جانب او گردد. یا اگر وساطت فیض را شفیع بدانیم همه علل و اسباب تکوینى شفیع معلول است و معناى شفع و جفت شدن نیز به همان تقریبى که گفته شد محفوظ است.
به بیان دیگر، شفیع شدن برای کسی که استحقاق عذاب دارد ب شرایطی این استحقاق را به قابلیتی برای کرم و لطف خدا تبدیل می‌کند.
2) هادیزاده : به نظر این حقیر می توان به علت حادث شدن شفاعت هم فکر کرد اگر فرض کنیم در روز قیامت یکی از صالحین و یا بزرگان بخواهد شفاعت کسی را به اذن پروردگان که اولین شرط شفاعت است انجام دهد آیا این کار بدون دلیل صورت می گیرد ؟ حتما شخصی که قصد شفاعت را دارد و آبرویی برای شفیع شدن نزد پروردگار دارد برای عمل خود دلیلی دارد و حتما این دلیل ، فعلی است که فرد شفاعت شونده در حق وی انجام داده است که این فعل می تواند مستقیما در حق وی باشد و یا در راستای خشنودی فرد شفاعت کننده ، که در هر دو صورت اگر شفاعت کننده آبرویی برای شفاعت داشته باشد پس فردی صالح و موجه نزد خداوند می باشد پس فعلی که موجب خشنودی چنین شخصی باشد حتما موجب خشنودی خداوند نیز می باشد و در حقیقت این عمل صالح فرد است که موجبات شفاعت او رابه همراه داشته و این امر به هیچ وجه از عدالت خداوند به دور نیست .
یاری رساندن به انبیا و اولیا همواره جز اعمال نیک و پسندیده در قرآن ذکر شده و می توان اینگونه نیز برداشت کرد که خداوند با ذکر وجود شفاعت در روز قیامت برای بندگان ایجاد انگیزه بیشتر برای یاری رساندن به اولیا خدا را موجب شده است یعنی عملی که فرد در این راستا انجام می دهد بجز پاداش مستقیم خود عمل موجب پاداش دیگری به نام شفاعت نیز خواهد شد .
  سوره بقرة آیه 40 - مقصود از بنى اسرائیل
آیا مقصود از بنى اسرائیل خصوص یهود است، یا اعم از آنان و نصارا؟
قالب : تفسیری گوینده : سید علی بهبهانی
منبع : تفسیر تسنیم موضوع اصلی : داستان قوم بنی اسرائیل
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) عالمی (داور) : باسلام
بنی اسراییل فرزندان یعقوب پیامبراند
اما نصارا به پیروان حضرت مسیح اطلاق میشوند که اعم از آن خواهد بود
2) بهبهانی : باسلام
اولاً حضرت عیسی نیز جزو فرزندان حضرت یعقوب (اسرائیل) میباشند
ثانیاً گاهى عنوان (بنى اسرائیل ) مخاطب حضرت مسیح قرار مى گرفت ؛ مانند: و اذ قال عیسى بن مریم یا بنى اسرائیل انّى رسول اللّه الیکم...
چنان که خداوند درباره مخاطبان مسیح علیه السلام نیز همین عنوان را به کار گرفته است: فامنت طائفة من بنى اسرائیل
3) عالمی (داور) :
  سوره بقرة آیه 10 - فزادها
چرا بجای "فزادها" گفته "فزادهم" ؟
قالب : لغوی گوینده : سید علی بهبهانی
منبع : موضوع اصلی : افعال خداوند
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) شاه آبادی (داور) : زادهم مرضاً از لحاظ ترکیب زبان عربی به معنای آن است که آنها را از جهت مرض افزایش داد یعنی گویا مرض جزئی از وجودشان شده که این بخش از وجودشان را خدا به کیفر اعمالشان زیاد کرده است. این دقت زبانی در زاده یا زاد مرضهم وجود ندارد