1)
شاه آبادی (داور) : 1. خداوند هر موجودی که را خیرش بیش از شرش باشد خلق می کند. خیر شیطان در محمئع برای آفرینش بیشتر از شر نیافریدنش است. خدا امکان انتخاب مسیر کمال را برای همه موجودات مختار فراهم می کند.
2. چون بسیار عبادت کرده بود جایگاه قرب بسیار بالایی پیدا کرده بود.
3. او می توانست اطاعت کند لذا خداوند به او امر کرد. معلمی که می داند شاگردش مردود می شود نباید از او امتحان بگیرد؟!
3. موفق کردن یک موجود مختار به معنای آن است که امکان انتخاب به او داده شود.
4. هر نافرمانی جزایش نابودی نیست. مگر هر انسانی که گناه می کند از بین می رود.
6. یکی از دلایل آن این است که شیطان به پاداش 6000 سال عبادتش درخواست مهلت تا روز قیامت را نمود. خداوند نیز تا روز معلوم به او اجازه داد. (ممکن است آن روز روز ظهور باشد)
7. او ابداً بر وجود آدمی مسلط نیست و تنها می تواند او را دعوت به شر کند.
7. برای به جریان افتادن نظام امتحان از انسان ها خداوند از مخلوقی به نام شیطان استفاده کرد.
8. شیطان از جن است و همه طائفه جن از دید انسان ها پنهان اند چه خوب چه بد.
9. این همه انبیا و اوصیا و این همه زجرها و شهادت های آنها و این همه آیات و نشانه ها و این همه ندای عقل و فطرت در وجود انسان ها و این همه راه های توبه و بازگشت و... کمک به انسان ها نیست؟!
11. شیطان غالب اسرار وجودی بشر را نمی داند
2)
علمدار .ب : 1- خداوند خود از اسرار خلقت آگاه است . اما آنچه که مسلم است این موضوع است که هر موجودی در نظام افرینش جایگاه و نقش خاص خود را دارد و در سیستم آفرینش نقش خود را ایفا می کند . بارها از نقش خلقت بعضی موجودات سوال کردهایم .موجوداتی که به نظر مضر برای طبیعت هستند ولی علم نقش های مثبتی برای همان موجودات کشف کرده . استدلال خلقت ابلیس فراتر از این دلیل است اما برای روشن شدن اهمیت وجود ابلیس این مثال ساده را ذکر کردم.
2- خداوند آگاه است که چه کسی هدایت می یابد و چه کسی در ضلالت می ماند پس چرا برای انسانها راهنما و پیامبر فرستاد؟ امر به هدایت و بیان باید ها ونباید ها از سوی خداوند بیانگر حق انتخاب آن موجود است . در میان مخلوقات پروردگار انسان و جن حق انتخاب رادارند و ابلیس از جن بود.