1)
شیخ محمد : چون صابئین در حاشیه رودهای کارون و دجله و فرات هم اکنون نیز زندگی می کنند و احتمالا نسل در حال انقراض هستند چه خوب است حوزه های علمیه فرصت را غنیمت شمرده و تحقیقات جامعی از آنان به عمل آورد.
2)
: به نظر بنده چون در ادامه آیه، مشخصات گروه های متذکره که خداوند به آنها وعده پاداش عمل داده و فرموده که به ایشان خوفی نیست و محزون نمیشوند، داده شده است که عبارت اند از: 1. ایمان راستین به خداوند"یعنی به وجود خداوند همراه با صفات وی ایمان داشته باشند، "نه آن طور که بعضی از مسیحیان فعلی حضرت عیسی را پسر خدا میدانند") 2. ایمان به روز آخرت، یعنی ایمان داشتن به اینکه اعمال شان داری پاداش و جزا است 3. داشتن عمل نیکو و پسندیده که آن اعمال پسندیده نیز طی آیات و روایات زیاد مشخص شده اند. پس نتیجه میگیریم اینکه کسی که دارای سه مشخصه ذکر شده باشه به هیچ عنوان نمیتونیم شخص مذکور را مشرک بنامیم. حالا هر رویاتی هم که در مورد صابئین موجود باشه، در صورت تضاد با متن صریح قرآن، روایت مذکور مردود و یا اینکه جعلی است.
اگه بخوام نتیجه گیری خودم رو ازاین آیه بنویسم: با گذاشتن این آیه و آیه های دیگر که در آن قرآن یهودیان و نصرانیان را به اسلام دعوت نموده و یگانه دین کامل را اسلام نامیده است، به هیچ عنوان در مورد کسی که سه مشخصه فوق رو داره و همچنین یکی از گروه های ذکر شده است، قضاوت نکنیم، یعنی کار خداوند رو به خودش واگذار کنیم.
3)
شاه آبادی (داور) : آیت الله جوادی آملی: بحث قرآنى درباره صابئان دشوار است؛ زیرا هویّت ملّتهاى دیگر همچون یهود و نصارا از منظر قرآن کریم روشن است ؛ یعنى خطوط جامع و ضوابط کلى جهان بینى، حقوق، اخلاق و احکام راجع به تورات و انجیل در قرآن مطرح شدة، هرچند خصوصیت هاى مربوط به آنها بازگو نشده است. آنگاه آنچه از احبار و رهبانان اقلیّتهاى دینى شنیده یا دیده شده یا مى شود، با آن مطالب جامع ارزیابى و صحت و سقم آنها معلوم خواهد شد.
بحث تطبیقى و مقارنهاى در محور کیش صابئان به سبب فقدان طرفین طابقه اصلاً قابل طرح نیست؛ یعنى نه تنها خطوط اصیل جهان بینى، معرفت شناسى، انسان شناسى، حقوق و فقه و اخلاق صابئان در قرآن کریم نیامده، بلکه در کتاب دینى اصیل و مورد اعتماد آنان از باب سالبه به انتقاى موضوع مطرح نیست؛ زیرا این گروه چونان برخى از گروههاى منتسب به دین آسمانى یا مدّعى آن، کتاب معتمد و مورد قبول تاریخى قطعى ندارند، بلکه اولاً، رهبر دینى آنان مطالبى ارائه کرده است. ثانیاً، سالیان متمادى آن مطالب در اذهان و دلها محفوظ و مضبوط بوده است. ثالثاً، بعد از گذشت دورانى رفته رفته مطالب ذهنى، به صورت میراث مکتوب درآمده است. رابعاً، ضمن آن که در مرحله انتقال از ذهن و دل به صحنه کتاب و ساحت صحیفه تغییر و تبدیل و کاهش یا افزایش راه یافته، در مرحله بعدى که نوبت به شرح و تفسیر آن متون فرا رسیده، تفسیر به رأى نیز خود از قرنطینه و گمرگ قاچاق و تحمیلى وارد کرده است.
اما اجمالاً بر اساس همین آیه میتوان گفت که هر گروهی که ایمان به خدا و روز قیامت داشته باشد و عمل صالح انجام دهد، فارغ از اینکه چه نامی داشته باشد، هدایتیافته خواهد بود. علاوه بر این میتوان گفت که به احتمال قوی حداقل گروهی از صابئان هدایتیافته بودهاند و مشمول صفات طرح شده در این آیه بوده اند. قطعاً کسی که وثنی و بتپرست است وارد بهشت نخواهد شد و مصداق «لاخوف علیهم و لا هم یحزنون» نخواهد بود.
برای اطلاع نسبتاً جامع در این باره به جلد پنجم تفسیر تسنیم مراجعه نمایید.