[ همه تفسیر ها ]
تفسیر های مهديه عليزاده اسلامي (1 مورد)
● سوره بقرة آیه 246 - المیزان
ا لم تر الی الملا من بنی اسرائیل ... کلمه ملا بطوری که گفتهاند به معنای جماعتی از مردم است که بر یک نظریه اتفاق کردهاند و اگر چنین جمعیتی را ملا نامیدند برای این است که عظمت و ابهتشان چشم بیننده را پر میکند . و چنین جمعیتی از بنی اسرائیل به پیامبر خود گفتند : پادشاهی برای ما معین کن تا در تحت فرمانش در راه خدا بجنگیم ، و از سیاق بر میآید که پادشاهی که تا آنروز بر آنان تسلط داشته همان جالوت بوده ، که در آنان به روشی رفتار کرده بود که همه شؤون حیاتی و استقلال و خانه و فرزند را از دست داده بودند و این گرفتاری بعد از نجاتشان از شر آل فرعون بود ، که شکنجهشان میکردند و خدا موسی (علیهالسلام) را بر آنان مبعوث کرد ، و بر آنان ولایت و
سرپرستی داد ، بعد از موسی ولایت ایشان را به اوصیای موسی وا گذاشت ، بعد از این دورهها بود که گرفتار دیو جالوت شدند ، و وقتی ظلم جالوت به ایشان شدت یافتو فشار از طرف دستگاه جالوت بر ایشان زیاد شد ، قوای باطنشان که رو به خمود گذاشته بود ، بیدار شد ، و تعصب تو سری خورده و ضعیفشان زنده گشت ، در اینجا بود که بزرگان قوم از پیامبرشان درخواست میکنند پادشاهی برایشان برگزیند تا به وسیله او اختلافات داخلی خود را برطرف نموده و قوایشان را تمرکز دهند ، و در تحت فرمان آن پادشاه ، در راه خدا کارزار کنند .
قال هل عسیتم ان کتب علیکم القتال الا تقاتلوا بنی اسرائیل از پیامبر خود درخواست میکردند که پادشاهی برایشان معین کند ، تا در تحت لوای او در راه خدا کارزار کنند ، و چون پیغمبرشان چنین اختیاری نداشت ، لذا کارزار کردن و تعیین فرمانده را به خدای تعالی ارجاع میداد ، و در این آیه از در تعظیم ، نام خدا را نبرده ، و تنها در پاسخشان از ایشان پرسید ، آیا اگر چنین فرماندهی معین شود احتمال آن را می دهید که نافرمانیش کنید ؟ از این پاسخ پیدا است که آن جناب به وحی خدا ، این نافرمانی را از ظاهر حال آن خبردار شده ، و به همین جهت خدای تعالی را منزهتر از آن دانسته که نامش را ببرد ، تنها اشاره کرده که امر این درخواست مربوط به خدا و راجع به اوست ، چون کتابتی که در این پاسخ آمده به معنای واجب شدن است و تنها کار خدای تعالی است . گفتیم مخالفت و پشت کردن به جنگ از ظاهر حال آنان محتمل بود ، ولی همین امر ظاهر را به صورت استفهام بیان کرد ، تا مردم این ظاهر حال را انکار نموده ، در نتیجه تا حجت بر آنان تمام شود ، و همین پاسخ را داده گفتند : و ما لنا الا نقاتل فی سبیل الله ؟ ( چه جهت دارد که ما در راه خدا قتال نکنیم ؟) .قالوا : و ما لنا الا نقاتل فی سبیل الله و قد اخرجنا ... در این پاسخ مساله بیرون شدن جبری از خانه و شهر را علت جنگیدن و کنایه از آن کردند و چون بیرون شدن از وطن مالوف مستلزم دورشدن از زن و فرزند و سبب محرومیت از همه این نعمتها میشود ، لذا بیرون شدن را هم به وطن نسبت دادند ، و هم به فرزندان و گفتند : با اینکه از وطن و فرزند خود بیرون شدهایم فلما کتب علیهم القتال تولوا الا قلیلا منهم ، و الله علیم بالظالمین این آیه به شهادت اینکه حرف فاء در اول آن است ، فرع و نتیجه گفتار پیامبر آن قوم ، که پرسید : هل عسیتم ... و جواب قوم که گفتند : و ما لنا الا نقاتل ، واقع شده ، و جمله : و الله علیم بالظالمین ، دلالت دارد بر اینکه پرسش پیامبرشان که پرسید : هل عسیتمان کتب علیکم القتال الا تقاتلوا ... ناشی از وحی خدای سبحان بوده و معلوم میشود خدای تعالی به او خبر داده که اینها فردا که صاحب فرمانده شدند از او اطاعت نخواهند کرد ، و قرار خواهند نمود و گرنه معنا ندارد ابتدا چنین سؤالی را پیش بکشد .