لیلی اربابی
[ همه پیام ها ] پیام های ليلي اربابي (3 مورد)
  سوره روم آیه 41 - سیل و زلزله ای که ما می سازیم
به سبب اعمال زشتى که مردم به دست خود مرتکب شدند، فساد و تباهى در خشکى و دریا نمودار شد تا خداوند کیفر برخى از آنچه را که انجام داده‏اند به آنان بچشاند؛ شاید از گناه و طغیان‏ برگردند.
مراد از فساد در زمین، مصایب و بلاهایى عمومى است که منطقه ای را فرا گرفته و مردم را نابود مى‏کند؛ مانند زلزله، قحطى، بیماریهای واگیردار، جنگها و غارتها؛ خلاصه هر بلایى که نظام آراسته و صالح جارى در عالم را بر هم ‏زند و زندگی خوش انسانها را از بین ببرد. آیه شریفه می فرماید: این فساد ظاهر در زمین، بر اثر اعمال مردم است؛ یعنى به خاطر شرکى است که مى‏ورزند، و گناهانى است که مى‏کنند.
چند نکته:
1. این آیه مخصوص به یک زمان و یا به یک مکان و یا به یک واقعه خاص نیست در نتیجه مراد از « الْبرَِّ وَ الْبَحْرِ » همان معناى معروف است که همه روى زمین را در بر می گیرد.
2. این آیه ناظر به پیامد دنیوى گناهان و چشاندن اثر بعضى از آنها (نه همه آنها) در دنیاست و نسبت به عذاب و پیامدهای اخروى گناهان ساکت است.
3. اینکه فرمود: « بَعْضَ الَّذِى عَمِلُواْ؛ بعض اعمالشان را» به این جهت است که خداوند متعال از بیشتر گناهان آنها صرف نظر کرد و فرمود: «وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثِیرٍ».
4. هر کار نادرست چه در مقیاس محدود و چه گسترده، عکس العمل نامطلوبى دارد مانند اینکه دروغ، سلب اعتماد مى‏کند و خیانت در امانت، روابط اجتماعى را بر هم مى‏زند و این همان رابطه گناه و فساد است که این آیه به آن اشاره دارد.
5. از روایات اسلامى استفاده مى‏شود که آثار شوم بسیارى از گناهان، حداقل از نظر طبیعى شناخته شده نیست؛ مثلا در روایات آمده است: قطع رحم، عمر را کوتاه و خوردن مال حرام، قلب را تاریک و زنا سبب کوتاهی عمر و کمی روزى می شود.
  سوره اسراء آیه 62 - چرا برخی نمی توانند گناه را ترک کنند؟
شیطان گفت: اگر تا روز قیامت به من مهلت دهی تمام فرزندان این کسی که بر من مقدم داشتی را افسار می زنم؛ مگر عده کمی.
اصل کلمه «احتناک» از «حنک» است. وقتى گفته مى‏شود:«حنک الدابة بحبلها» معنایش این است که ریسمانى به گردن حیوان بست و او را کشید. خود «احتناک» هم به معناى افسار کردن است.
شیطان ابتدا وسوسه کرده و به گناه دعوت می کند. پس از آنکه فرد اولین قدم را برداشت و خود را به آن آلود، وسوسه های بعدی سریعتر و راحتتر در او اثر می کند. هر چه انجام گناه ساده تر و سریعتر شود نشان از آن دارد که شیطان بهتر و بیشتر بر او تسلط یافته و به تعبیری بهتر سوار شده و افسار نفس را به دست گرفته است. از این به بعد او می برد هر جا که خاطرخواه اوست و این افسار به دهان یا گردن هم می رود هر جا که او می کشد. چنین کسی به عیان مشاهده می کند که تلاشهای سطحی او برای ترک گناه سودی ندارد و با کوچکترین حرکتی که شیطان به افسار می دهد او با سرعت به سمت گناه رفته و آن را مرتکب می شود.
چاره رهایی از این اسارت، توبه ای حقیقی و تلاش جدی در سایه توکل به خدا و توسل به اولیای اوست.

  سوره اسراء آیه 27 - چه کسانی برادران شیطانند؟
هیچ‏گونه اسراف و ریخت و پاشی مکن. بى‏تردید اسراف کنندگان و ولخرجان، برادران شیاطین‏اند، و شیطان همواره نسبت به پروردگارش بسیار ناسپاس است.
شیطان ابتدا وسوسه کرده و به گناه دعوت می کند. پس از آنکه فرد اولین قدم را برداشت و خود را به آن آلود، وسوسه های بعدی سریعتر و راحتتر در او اثر می کند. هر چه انجام گناه ساده تر و سریعتر شود نشان از آن دارد که شیطان بهتر و بیشتر بر او تسلط یافته و به تعبیری بهتر سوار شده و افسار نفس را به دست گرفته است .
«تبذیر» در اصل از ریشه «بذر» و به معنى پاشیدن دانه مى‏آید، منتهی این کلمه مخصوص مواردى است که انسان اموال خود را به صورت غیر منطقى، مصرف مى‏کند که معادل آن در فارسى «ریخت‏وپاش» است. به تعبیر دیگر تبذیر آن است که مال در غیر موردش مصرف شود هر چند کم باشد، و اگر در موردش صرف شود تبذیر نیست هر چند زیاد باشد.

در آیه بعد مبذرین را برادران شیاطین خواند که این برای آن است که آنها نیز نعمتهایی را که خدا داد، کفران مى‏کنند و در غیر محلش، صرف مى‏نمایند.

تعبیر به «اخوان؛ برادران» یا برای آن است که اعمالشان همردیف و هماهنگ اعمال شیاطین است؛ همچون برادرانى که یکسان عمل مى‏کنند و یا به دلیل آن است که در دوزخ همنشین شیطان اند


[ همه نکته ها ] نکته های ليلي اربابي (3 مورد)
  سوره شوری آیه 40 - تلافی کار بد؛ کار بدی مثل آن است
پاداش بدى کار بدی است مانند همان؛ ولى هر که بگذرد و [میان خود و طرف مقابلش را] اصلاح نماید؛ پاداشش بر عهده خداست؛ یقیناً خدا ستمکاران را دوست ندارد.
این آیه حکم کسی را بیان می کند که ظلمی در حق او شده است بر اساس این آیه چنین کسى مى‏تواند در مقابل ستمگر رفتارى چون رفتار او داشته باشد و چنین تلافى و انتقامى دیگر ظلم نخواهد بود.
نکته مهم و قابل توجه در آیه
همانگونه که در متن آیه ملاحظه می شود خداوند متعال آن کاری که برای تلافی صورت می گیرد با اینکه مجوز آن را هم صادر کرده است اما آن را «سیئة؛ کاری بد و ناپسند» می نامد که سوال برانگیز است.
در پاسخ به این سوال گفته اند: از این رو هر دو عمل را سیئه و بد خوانده چون با هر کس چنین رفتار شود ناراحتش مى‏کند، ظالم با آن کار مظلوم را ناراحت کرد و مظلوم هم با انتقام و تکرار آن کار ظالم را رنجاند، پس در آیه شریفه حقیقت معناى کلمه رعایت شده است.
همانطور که این بزرگان فرموده اند مجوز انجام عملی آن از بد و آزار دهنده بودن به خوب و گوارا بودن تبدیل نمی کند. کار بد، بد است. چیزی که در این آیه بین آن دو فرق گذاشته این است که اگر ابتدایی و بدون مجوز باشد حرام است و عذاب و عقاب دارد و اگر با مجوز شرعی باشد حلال است و چون حرام نیست عقابی هم ندارد.
باید توجه داشت که این تلافی با مجوز، «واجب نیست»؛ بلکه فقط «حلال است» و شاید برای همین نکته بود که بلافاصله فرمود: «فَمَنْ عَفَا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلىَ اللهِ؛ هر کس عفو و اصلاح کند اجر و پاداش او بر خداست‏»


  سوره شوری آیه 49 - تعداد و جنسیت فرزندان، تنها به موهبت الهی است
لِلَّهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ یخَْلُقُ مَا یَشَاءُ یهََبُ لِمَن یَشَاءُ إِنَاثًا وَ یَهَبُ لِمَن یَشَاءُ الذُّکُورَ(49) أَوْ یُزَوِّجُهُمْ ذُکْرَانًا وَ إِنَاثًا وَ یجَْعَلُ مَن یَشَاءُ عَقِیمًا إِنَّهُ عَلِیمٌ قَدِیرٌ(50- شوری)
مالکیّت و فرمانروایى آسمان‏ها و زمین فقط در سیطره خداست، هر چه را بخواهد مى‏آفریند، به هر کس بخواهد دختر عطا مى‏کند و به هر کس بخواهد پسر مى‏بخشد؛ یا پسر و دختر را با هم مى‏دهد و هر که را بخواهد عقیم مى‏کند و فرزند نمى‏دهد که او دانا و تواناست.
قرآن کریم براى نشان دادن این واقعیت که هر گونه نعمت و رحمت در این عالم از سوى خدا است و کسى از خود چیزى ندارد به یک قانون کلى و یک مصداق روشن آن اشاره کرده و مى‏فرماید: «مالکیت و حاکمیت آسمانها و زمین براى خدا است و هر چه بخواهد مى‏آفریند» و به همین دلیل همه ریزخوار خوان نعمت او هستند و نیازمند به لطف و رحمت او؛ از این رو نه غرور به هنگام نعمت منطقى است و نه یاس به هنگام مصیبت.

آنگاه به نمونه روشنى از این واقعیت که هیچ کس از خود چیزى ندارد و هر چه هست از ناحیه او است اشاره کرده می فرماید: به هر کس اراده کند دختر مى‏بخشد و به هر کس بخواهد پسر. یا اگر بخواهد هر دو آنها را مى‏دهد و هر کس را هم که مصلحت بداند عقیم و بى فرزند مى‏گذارد.

به این ترتیب مردم را به چهار گروه تقسیم کرد: آنهایى که تنها پسر دارند و در آرزوى دخترى هستند و آنها که دختر دارند و در آرزوى پسرى و آنها که هر دو را دارند و گروهى که فاقد هر گونه فرزندند و قلبشان در آرزوى آن پر مى‏کشد
و این یک نمونه بارز از عدم توانایى انسان از یک سو، و نشانه روشن از مالکیت و حاکمیت و خالقیت خداوند از سوى دیگر است. گر چه نقش بعضى از غذاها و داروها را در افزایش احتمال تولد پسر یا دختر نمى‏توان انکار کرد، ولى باید دانست که آن اثر را هم خدا در آن دارو و روشها قرار داده است و هیچ کدام خارج از علم و قدرت خدا نیستند.

نکته دیگری که در آیه به چشم می خورد اینکه برای هر دو جنس از تعبیر «یهب؛ مى‏بخشد» استفاده کرد و این دلیل روشنى است که هم دختران هدیه الهى هستند و هم پسران و فرق گذاشتن میان این دو از دیدگاه یک مسلمان راستین صحیح نیست.

  سوره فلق آیه 4 - نفاثات
نفاثات ( نفث ) جمع نفاثه بسیار دمنده و منظور از آن زنان ساحره است و بعضی آن را اشاره به نفوذ و القائات زنان نادرست در مردان دانسته اند که بر تصمیم آنان تاثیر می گذارند و آن ها را طبق هوس های خود به انحراف می کشانند بعضی نیز نفاثات را بر جمعیت وسوسه گری که با القای فرهنگ باطل و تبلیغات سوء خود و یا با هر وسیله ای در عقاید مردم انحراف ایجاد می کنند ، تطبیق کرده اند البته باید دانست براساس توحید افعالی جادو بدون اذن خدا اثری ندارد لذا با خواندن همین سوره و پناه بردن به خدا جادو ها و وسوسه ها از کار می افتد.