[ همه پیام ها ]
پیام های ليلا حسين زاده (66 مورد)
● سوره نازعات آیه 6 - معاد تنها با یک صیحه عظیم رخ مىدهد!
بعد از آن که با قسمهاى مؤکد وقوع قیامت به عنوان یک امر حتمى در آیات گذشته بیان شد ، در آیات مورد بحث به شرح بعضى از نشانهها و حوادث این روز بزرگ مىپردازد ، و مىفرماید : این بعث و رستاخیز در روزى واقع مىشود که زلزله وحشتناک همه چیز را به لرزه در مىآورد ( یوم ترجف الراجفة).
سپس دومین حادثه عظیم رخ مىدهد ( تتبعها الرادفة).
راجفه از ماده رجف ( بر وزن کشف ) به معنى اضطراب و لرزه شدید است ، و از آنجا که اخبار فتنهانگیز مایه اضطراب جامعه مىشود به آن اراجیف مىگویند.
رادفه از ماده ردف ( بر وزن حرف ) به معنى شخصى یا چیزى است که به دنبال دیگرى قرار مىگیرد ، و لذا به شخصى که دنبال سر دیگرى سوار بر مرکب مىشود ردیف مىگویند .
بسیارى از مفسران معتقدند که منظور از راجفه همان صیحه نخستین یا نفخ صور اول است که شیپور فناى جهان و زلزله نابودى دنیا است ، و رادفه اشاره به صیحه دوم یا نفخ صور ثانى است که نفخه حیات و رستاخیز و بازگشت به زندگى جدید است.
بنا بر این آیه شبیه چیزى است که در آیه 68 سوره زمر آمده است و نفخ فى الصور فصعق من فى السموات و من فى الارض الا من شاء الله ثم نفخ فیه اخرى فاذا هم قیام ینظرون : در صور دمیده مىشود و تمام کسانى که در آسمانها و زمین هستند مدهوش مىشوند و مىمیرند ، مگر آنها که خدا بخواهد ، سپس بار دیگر در صور دمیده مىشود ناگهان همه بپا مىخیزند و در انتظار حسابند .
بعضى نیز گفتهاند که راجفه اشاره به زلزلهاى است که زمین را متلاشى مىکند و رادفه زلزلهاى است که آسمانها را درهم مىریزد ، ولى تفسیر اول صحیحتر به نظر مىرسد.
● سوره نازعات آیه 2 - پاسخ به دو سؤال
در اینجا دو سؤال باقى مىماند نخست اینکه نازعات و ناشطات جمعهاى مؤنث است ، به چه مناسبت در اینجا به کار رفته ؟ دیگر اینکه سه سوگند اول با واو قسم شروع شده ، ولى در چهارمین و پنجمین سوگند ف جانشین آن گشته است که براى عطف یا تفریع است ؟ در پاسخ سؤال اول باید به این نکته توجه داشت که نازعات جمع نازعة به معنى طایفه و گروهى از فرشتگان است که این برنامه را انجام مىدهند همچنین ناشطات و بقیه این صیغههاى جمع و از آنجا که طایفه مؤنث لفظى است جمع آن به همین صورت بسته شده .
و در پاسخ سؤال دوم مىتوان گفت که سبقت جستن نتیجه حرکت سریع است که از سابحات استفاده مىشود ، و تدبیر امور نیز نتیجهاى است براى مجموع این حرکت.
در نتیجه همه این سوگندها براى بیان مطلبى است که صریحا در آیه ذکر نشده ، ولى از قرینه مقام ، و همچنین از آیات بعد به خوبى روشن مىشود ، هدف این است که بگوید : سوگند به این امور که همه شما سرانجام مبعوث و محشور مىشوید و قیامت و رستاخیز حق است .
● سوره نازعات آیه 1 - سوگند به این فرشتگان پر تلاش
در این آیات به پنج موضوع مهم قسم یاد شده ، و هدف از این سوگندها بیان حقانیت و تحقق مساله معاد و رستاخیز است ، مىفرماید : سوگند به آنها که به سختى مىکشند و بر مىکنند ( و النازعات غرقا ) و سوگند به آنها که به راحتى جدا مىسازند ( و الناشطات نشطا ) و سوگند به آنها که به سرعت حرکت مىکنند ( و السابحات سبحا ) و آنها که به خوبى سبقت مىگیرند ( فالسابقات سبقا ) و آنها که امور را تدبیر مىکنند ( فالمدبرات امرا ) پیش از آنکه به تفسیر این آیات بپردازیم باید لغاتى که در آن به کار رفته دقیقا روشن شود .
نازعات از ماده نزع به معنى چیزى را از جا بر کندن و یا کشیدن است ، مانند کشیدن کمان به هنگام پرتاب تیر ، و گاه این واژه در امور معنوى نیز به کار مىرود مانند نزع عداوت یا محبت از قلب به معنى برکندن آن غرق با فتح را ( بر وزن شفق ) به گفته بسیارى از ارباب لغت در اصل به
معنى فرو رفتن در آب است ، و گاه به معنى گرفتارى شدید در یک حادثه و بلا نیز آمده.
و غرق ( بر وزن فرق ) به گفته ابن منظور در لسان العرب اسمى است که جانشین مصدر شده و به معنى اغراق است ، و اغراق در اصل به معنى کشیدن کمان تا آخرین نقطه ممکن است ، سپس به معنى مبالغه در هر کار آمده.
و از اینجا به خوبى روشن مىشود که آنچه در آیه فوق آمده به معنى غرق شدن نیست بلکه به معنى انجام یک کار تا سر حد ممکن است.
ناشطات از ماده نشط ( بر وزن هشت ) در اصل به معنى گشودن گرههائى است که به آسانى باز مىشود ، و به چاههائى که عمق کمى دارد و دلو به آسانى و با یک حرکت از آن بیرون مىآید انشاط گفته مىشود ، و به شترهائى که با اندک اشارهاى به سرعت حرکت مىکنند نیز نشیطة مىگویند ، و لذا به طور کلى این واژه در هر گونه حرکتى که با سهولت انجام مىشود به کار مىرود .
سابحات از ماده سبح ( بر وزن سطح ) به معنى حرکت سریع در آب یا در هوا است ، لذا در مورد شنا کردن در آب و یا حرکت سریع اسب ، و با سرعت به دنبال کارى رفتن گفته مىشود ، تسبیح که به معنى پاک شمردن خداوند از هر عیب و نقص است نیز از همین معنى گرفته شده ، گوئى کسى که تسبیح مىگوید با سرعت در عبادت پروردگار به پیش مىرود .
سابقات از ماده سبقت به معنى پیشى گرفتن است ، و از آنجا که پیشى گرفتن معمولا بدون سرعت ممکن نیست گاه از این ماده مفهوم سرعت نیز استفاده مىشود.
مدبرات از ماده تدبیر به معنى عاقبت چیزى را اندیشیدن است ، و از آنجا که عاقبتاندیشى و آیندهنگرى سبب سامان یافتن کار به نحو احسن مىگردد واژه تدبیر در این معنى نیز به کار مىرود.
این سوگندهاى پنجگانه که در ابتدا در هالهاى از ابهام فرو رفته ، ابهامى که انگیزه اندیشه بیشتر و عمیقتر ، و سبب جولان ذهن و فکر و دقت و بررسى است اشاره به چه کسان ، یا چه چیزهائى است ؟ مفسران درباره آن بسیار سخن گفتهاند ، و تفسیرهاى فراوانى دارند که عمدتا بر سه محور دور مىزند:
1 -منظور از این سوگندها فرشتگانى است که مامور قبض ارواح کفار و مجرمانند که آنها را به شدت از بدنهایشان بر مىکشند ، ارواحى که هرگز حاضر به تسلیم در برابر حقنبودند.
2 -این سوگندها اشاره به ستارگان آسمان است که پیوسته از افقى کنده مىشوند و به افق دیگرى رهسپار مىگردند.
3 -منظور جنگجویان یا اسبهاى مجاهدان راه خدا است که از خانهها و وطنهاى خود به شدت بر کنده مىشوند.
منظور از این سوگندها در مجموع فرشتگان است در رابطه با اجراى کل فرمانهاى الهى که اجراى این فرمانها در پنج مرحله تحقق مىیابد ، اول حرکت شدید نخستین به دنبال تصمیمگیرى قاطع ، و بعد مرحله راه افتادن آرام ، و سپس سرعت گرفتن ، و پیشى جستن ، و در نهایت تدبیر امور و سامان دادن به کارها است ، ولى به هر حال برنامه فرشتگان در زمینه قبض ارواح کفار و مؤمنان یکى از مصادیق این مفهوم کلى است ، و زمینهساز بحثهاى آینده این سوره درباره معاد محسوب مىشود .