[ همه تفسیر ها ]
تفسیر های صفدر فولادي (105 مورد)
● سوره نازعات آیه 46 - تفسیر راهنما
1 - فاصله ولادت تا قیامت ـ در دیدگاه اهل محشر ـ فاصله اى ناچیز و همسان با عصر یک روز و یا وقت چاشت آن
کأنّهم ... لم یلبثوا إلاّ عشیّة أو ضحـها
مراد از «لَبْث» در «لم یلبثوا»، درنگى است که در دنیا و برزخ رخ مى دهد. این زمان گرچه زیاد باشد، در مقایسه با آنچه انسان پس از حشر با آن مواجه خواهد شد، اندک است. براى «عشیّة» معانى متفاوتى ذکر شده است; از قبیل: «ظهر تا غروب»، «آخر روز» و «ظهر تا صبح فردا» (مصباح). «ضحى»; یعنى، گسترش نور خورشید و پهناور شدن روز (مفردات راغب). اضافه «ضحى» به «عشیّة»، براى بیان این نکته است که مقدار صبح یا عصر از یک روز مراد است.
2 - فاصله قیامت و دنیا ـ هرچند طولانى باشد ـ در برابر عظمت حوادث قیامت ناچیز و بسان گذشت نیمروز از عمر دنیا است.
کأنّهم ... لم یلبثوا إلاّ عشیّة أو ضحیها
مفاد «یرونها» ممکن است در ناچیز دیدن دوران گذشته، دخیل باشد; یعنى، دیدن قیامت و رخدادهاى آن، این ذهنیت را در انسان ایجاد مى کند که فاصله طولانى دنیا و برزخ، در نظر او اندک آید.
3 - صحنه قیامت، آشکار و مکشوف در برابر دیدگان تمام انسان ها
کأنّهم یوم یرونها
4 - توجه به نزدیک بودن قیامت و اندک بودن فاصله آن با زندگانى دنیا، افزایش دهنده ترس و نگرانى درباره گرفتارى هاى آن
● سوره نازعات آیه 45 - سایت آموزشی پژوهشی واعظون
تو منذری تو هشدارمی دهی تو مردم را می ترسانی این ترساندن ها نشانه شدت محبت است. خیلی فکر نکنید کسی که از شما تعریف می کندحتما خیر خواه شماست. ما روایت داریم گاهی آنهائی که مخالف انسانند عیب های انسان را می گویند آن ها بهتر از دوستان نادانی اند که بی خودی انسان را بالا می برند بعدا می فهمی که خیلی پائین هستی.
موقعی بچه شما مریض می شود اگر شما خیلی علاقه نداشته باشی می بریدش دکتر، می گوئید این دوا واین آمپول، می گوید نمی زنم من این دواء را نمی خورم. اگرخیلی علاقه نداشته باشی می گوئی خوب نخور، آمپول نزن. ولش می کنی، اما گر این بچه را خیلی دوستش داشته باشی دستش رامی گیری وبه زورآمپول میزنی.این تهدیداست ترساندن است زوری است اما چون شدت محبت داری انذارش می کنی به زور دوا در حلقش می ریزی، به زور حمامش می بری.
سابق مادرها وقتی می دیدند بچه ها حمام نمی روند می گفتند که برو لباس هایت را در بیاور و الا می گویم لولو بخوردت. نمی دانم این دواء را بخور والا می گویم لو لو بخوردت این آمپول را بزن والا می گویم لولو تو را بخورد. مادرها لولو درست کردند. انبیاء هم آمدند جهنم درست کردند. که پدرت را در می آورند و چنین و چنان می کنند. عرضم به حضور شما اگر شدت محبت باشد انسان بیشتر هشدار می دهد ده تا صدتا ماشین از این دره رفتند پایین، این دره خطرناک است. سی تا هشداروعلامت خطر می زنند. پلیس راه تابلو می زند خطرناک، خطر مرگ،علامت واژگون شدن می گذارند. این شدت خیر خواهی است اگر من بابعضی از دوستان تند صحبت می کنم ببخشند نیت دل سوزی است هنوز شما گرفتار پول، مال، عنوان، اسم و رسم و شهرت هستید. می خواهم از این جهنم ها بریده بشوید جدا بشوید.
نقش پیامبر تنها هشدار لازم برای بندگی است « إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرُ »
اما تنها کسانی که خشیت دارند انذار پیامبر را جدی میگیرند « مَنْ یَخْشاها »
● سوره نازعات آیه 44 - تفسیر راهنما
1 - تنها خداوند، خصوصیات قیامت و زمان وقوع آن را مى داند.
إلى ربّک منتهیها
«منتهاها» ـ به قرینه سیاق آیات پیشین ـ به معناى منتهاى علم به قیامت و شناخت خصوصیات و زمان آن است. تقدیم «إلى ربّک» بیانگر حصر است.
2 - هرگونه تصمیم گیرى درباره زمان و دیگر خصوصیات قیامت، با خداوند است.
إلى ربّک منتهیها
«منتهى»; یعنى، زمان انتها. مراد از «منتهاى قیامت» ممکن است منتهاى امور آن و تعیین نهایى ویژگى هاى آن باشد، بنابراین مراد این است که تنها خداوند، وضعیت نهایى امور قیامت را مشخص مى سازد.
3 - تصمیم گیرى درباره امور قیامت و تعیین زمان آن، از شؤون ربوبیت خداوند است.
إلى ربّک منتهیها
4 - آگاه نساختن مردم ـ حتى پیامبر(ص) ـ از زمان وقوع قیامت، مؤثر در رشد و تربیت آنان
إلى ربّک منتهیها
واژه «ربّ»، گواه این است که هدف از مسکوت گذاشتن زمان قیامت، تربیت و رشد دادن است و چون پوشیده ماندن آن، تنها ویژه پیامبر(ص) نبوده است; مى توان سودمندى آن را به همگان تعمیم داد.
5 - انحصار تصمیم گیرى درباره قیامت به خداوند، دلیل ناآگاهى پیامبر(ص) از زمان وقوع آن است.
فیم أنت من ذکریها . إلى ربّک منتهیها
جمله «إلى ربّک...»، به منزله تعلیل براى جمله قبل است