سوال- چرا ذره گفته؟ چون ما کوچکتر از ذره هم داریم و چرا آن را نگفته است؟
توضیح : نگاه شما به ذره و برداشتی که از آن دارید همان ذراتی هست که جلوی نور خورشید یا چراغ قابل رویت هستند ولی ما به آنها بیتوجهیم. و این سوال هم از همین بابت هست ولی منظور از ذره کوچکترین چیزی هست که کوچکتر از آن قابل تصور نیست و اگر این معنا را برای ذره در نظر گرفتیم، باید بگوییم که خدا میگوید آن کوچکترین اعمالی را که شما نادیده میگیرید ما به حساب میآوریم. یعنی این حساب و کتاب را دقیق بدان که روی کوچکترین اعمال هم حساس باش.
ولی ما نوعا گرفتار این خاصیت هستیم که به قول معروف خار را در چشم دیگران میبینیم ولی تیرآهن را در چشم خودمان را نمیبینیم
آن روز مردم از جایگاه خود پراکنده و به سوی بهشت یا دوزخ روانه میشوند تا اعمال آنها به آنها نشان داده شود.
نحوه نشان دادن اعمال
توضیح : این بحث از اینجا نشأت میگیرد «لیروا اعمالهم» یا دیدن اعمال یعنی نشان دادن یا مانند فیلم؟ که در قالب تصاویری اعمال شما را به شما نشان میدهند، آیا این مراد هست؟ یا مراد نشان دادن خود عمل به عنوان جزاست؟ یعنی «یروا اعمالهم» به معنی این است که خود عمل را به عنوان جزا به انسان نشان میدهند؟ که اگر دومی باشد به همان معنایی هست که در کتاب نوشتهایم، یعنی «اشتاتا لیروا اعمالهم» یعنی آدمها هر کدام سر جای خودشان میروند تا نتیجه اعمال خود را ببینند.
آنهایی که عمل خیر انجام دادهاند نتیجه اعمال خود را میبینند، طبیعتا در بهشت و آنهایی که اعمال شر انجام دادهاند نتیجه اعمال خودشان را میبینند، طبیعتا در جهنم.
با توجه به بحث تجسم اعمال هم بحث دومی قابل قبول هست که خود عمل را به عنوان جزا به انسان نشان میدهند نه اینکه مانند فیلم خود عمل را به او نشان داده میشود و بعد جزا داده میشود.
منظور از فیلم هم این نیست که ویدئو سی دی به او نشان داده میشود، منظور از فیلم این است که یکبار عملی که به او نشان میدهند، ماهیت عمل را او خودش وجدان میکند و عذاب او خود عمل اوست! یکبار هم هست که عمل را نشان میدهند و به او میگویند که این است عمل تو.
آن غیبتی که میکردی ببین این است، یا تهمتی که میزدی ببین این هست و مراد رویت بیرونی با چشم ظاهری است.
اگر مراد رویت با چشم ظاهر باشد پس نشان دادن عمل مساوی با جزا نیست و عمل را نشان میدهند و هر کسی را به سرجای خودش میبرند.
ولی یک بار هم هست که نشان دادن عمل، به معنای خود جزا است. یعنی اگر عمل را به تو نشان دادند در همان قیامت، شروع به خوردن گوشت برادر مردهات میکنی.
اگر در دنیا مال یتیم خوردهای، نشان دادن این عمل در قیامت همان هست که در روز قیامت شروع به خوردن آتش میکنی. اگر در دنیا شما امر به معروف کردهای نشان دادنش به این است که شما در قیامت شروع به خوردن سیب و گلابی بهشتی میکنی. اگر در دنیا غض بصر کردهای چی میشود و … پس میشود مراد از «یروا اعمالهم» وجدان کردن خود اعمال به عنوان جزا.
آیا مثقال به اثقال ربط دارد؟
توضیح : ربط ندارد، ربط به این معنا که بگوییم که میخواهیم از ارتباط این دو باهم چیزی استفاده بکنیم، ولی حداقل البته بیشتر از این شاید بتوان استفاده کرد که این یک صنعت زیبای بیانی است، البته نمیخواهیم بگوییم قافیه، مانند سوره شمس که در اول میگوید «و نفس و ما سواها» بعد هم میگوید «فدمدم علیهم ربهم بذنبهم فسواها» که هر دو «سواها» هست ولی این کجا و آن کجا؟ در اینجا هم زمین اثقالش را بیرون میریزد، هر کس مثقال ذرهای، در واقع حداقل یک لطافت معنایی دارد ولی بیشتر از آن در حد ربط نمیتوان استفاده کرد.