نويسنده : نیره تقی زاده فایند
کلید واژه : مراتب انس با قرآن در روایات
هـ) تدبّر در قرآن
یکى از عالى ترین مراحل ارتباط با قرآن, اندیشیدن در آیات الهى است:
أفلا یتدبّرون القرآن ولو کان من عند غیر اللّه لوجدوا فیه اختلافاً کثیراً. 1
با تدبّر در قرآن, مى توان به این نتیجه رسید که قانون کلّى در مورد انسان و بقیه کائنات, تحوّل و دگرگونى است,
هم در قول و هم در عمل; امّا قرآن این گونه نیست. به قول علامه طباطبایى, قرآنْ کتابى است در برگیرنده قوانین
فردى و اجتماعى, مسائل مربوط به مبدأ و معاد, قصص, عبرتها و پندها و… که به تدریج نازل گردیده و با گذشت ایّام,
دستخوش تغییر و تحوّل نمى گردد. 2
تدبّر در قرآن, علاوه بر فوائد علمى, نتایج شخصى هم دارد. طبق آیه اى که گذشت, با تفکّر و تدبّرِ در آیات قرآن,
مشخص مى شود که آیات آن, هیچ گونه اختلافى با یکدیگر ندارند. لذا آیات مى توانند یکدیگر را تفسیر کنند و این فایده
بسیار مهمّى بود که علاّمه طباطبایى در پرتو آن به تفسیر قرآن با قرآن رسید. ایشان ذیل همین آیه, امکان تفسیر قرآن
با خود قرآن را نتیجه گرفته است. صاحب «مجمع البیان» نیز از آیه «أفلا یتدبّرون القرآن…» به همین نتیجه رسیده است. 3
نتیجه مهم دیگر, این است که چون احکام قرآنى در معرض تغییر و تحوّل قرار نمى گیرند, لذا این شریعت تا قیامت استمرار
دارد. 4 از لحاظ شخصى نیز انسان با تدبّر در آیات قرآن و مجسّم کردن مبدأ و معاد, هم داستان خلقت انسان برایش یاد آورى
مى شود و هم آینده را پیش روى خود مى بیند. روایاتى وجود دارند که در آنها توصیه شده از قرائت آیات رحمت, مسرور و از
قرائت آیات مشتمل بر وعده عذاب, محزون شوید. غزالى در کتاب «کیمیاى سعادت» از ابوذر نقل مى کند که پیامبر(ص) یک
ثلث شب, این آیه را تکرار مى کرد که:
ان تعذّبهم فانّهم عبادک وان تغفر لهم فانّک أنت العزیز الحکیم. 5
از امام على(ع) نقل شده است که:
قرآن را به سرعت قرائت نکنید و در پى آن نباشید که سوره را به آخر برسانید; قلوبتان باید به خشوع درآید. 6
آن حضرت در بیان دیگرى فرمود:
قرآن را یاد بگیرید که بهترین سخن است و در آن اندیشه کنید که چون بهار است. 7
نکته مهم این فرمایش حضرت, آن است که در مرحله یادگیرى فرموده «بهترین سخن» است;
ولى در مرحله تفکّر و اندیشه, آن را به «بهار» تشبیه کرده است; بهارى که فصل رویش و زندگى است.
و) عمل به قرآن و تمسّک به آن
آنچه ادیان الهى را از یکدیگر جدا کرده, احکام و دستوراتى است که هر دین براى خود داشته است; وگرنه از نظر اعتقادى و
نظرى , تمام ادیان, دعوت به توحید کرده اند و در این مسئله, همه با هم مشترک بوده اند. قبل از ظهور اسلام نیز در دوران
جاهلیت, فرهنگ و عادات خاصّى در مورد ازدواج, اقتصاد و روابط اجتماعى وجود داشته است. با نزول قرآن, دوران تبیین
فرهنگ اسلامى به آرامى شروع شد و بسیارى از احکام, خصوصاً احکام معاملات, به شیوه سابق ادامه یافت و تعداد
زیادى احکام جدید هم از طرف خداوند و به واسطه پیامبر(ص) به مردم ابلاغ شد. محور همه این دستورات, قرآن بود.
به شهادت روایات, هر آنچه مردم براى زندگى دینى به آن نیاز داشتند, در قرآن آمده بود. اصول سنّت پیامبر(ص) نیز در
قرآن وجود داشت و حداقل, مخالفتى با اصول موجود در قرآن نداشت و پیامبر(ص), تبیین و تفسیر همان اصول را در قالب
سنّت به مردم عرضه مى کرد :
و أنزلنا الیک الذکر لتبیّن للناس ما نزّل الیهم. 8
اجراى قوانین موجود در قرآن در زمینه هاى مختلف و خصوصاً اقتصاد, جامعه آن روز را به گونه اى در آورده بود که حتّى
با شاخصهاى تعریف شده امروزى, جامعه اى موفّق بود. 9 آسیبهاى فرهنگى یى که امروزه از ناحیه مسائل اقتصادى
متوجّه جوامع است, در آن ایّامْ مشاهده نشده است. مفاهیم زیبایى چون انفاق, صدقات, مواسات و… به بهترین نحو
در آن زمان تحقّق پیدا کرده بود. حتّى جلوه هاى معنوى آن زمان که در تاریخ ضبط شده است, انسان را به شگفتى وا
مى دارد که با وجود مشکلات و درگیرى ها و غزوات پیامبر(ص), باز هم مجالس و محافل قرآنى برپا بوده است و همان طور
که گفته شد, حضرت, خانه افراد را از صوت قرآن صاحبان آنها مى شناخته است. در یک کلام: قرآن در متن زندگى مردم,
حضور داشته است. تعبیرات مختلفى از پیامبر(ص) و ائمه(ع) در مورد عمل به قرآن رسیده است و تعبیراتى دیگر,
مثل «اتّباع», «تمسّک» و «حق التلاوة» نیز بیان شده که ناظر بر عمل به قرآن است. به تعدادى از این روایات, اشاره مى کنیم:
پیامبر اسلام فرمود:
اعملوا بالقرآن أحلّوا حلاله وحرّموا حرامه واقتدوا به ولا تکفروا بشىء منه. 10
به قرآن عمل کنید و حلالش را حلال شمارید و از حرامش اجتناب کنید و به آن اقتدا نموده, به هیچ چیز آن کفر نورزید.
در روایت دیگرى امام على(ع) فرمود:
ییا حملة القرآن! اِعملوا فان العالم من عمل بما علم و وافق عمله علمه و سیکون أقوام یحملون العلم لایجاوز
تراقیهم, یخالف سریرتهم علانیتهم. 11
اى کسانى که عالِم به قرآن هستید, به آن عمل کنید; چون عالم کسى است که به آنچه مى داند, عمل مى کند و عمل او
مطابق علمش است. به زودى مردمى خواهند آمد که علمشان از گلوهاى آنها تجاوز نمى کند و باطنشان با رفتار ظاهر آنها
مخالف است.
تا زمانى که پیامبر(ص) در میان امّت بود, مردم مکلّف بودند به آنچه که ایشان امر مى کند, عمل کنند و از آنچه نهى مى کند,
دورى گزینند; چون او همان احکام الهى را مى گفت و کلامش, کلام وحى بود و بعد از خود نیز امّت را به قرآن و عترت ارجاع
داد. 12 علّتش هم این بود که عترت او چیزى غیر از قرآن نمى گفتند و آنها هم در مقام تبیین و تفسیر کلام خدا بودند.
امام على(ع) در تعبیر زیبایى فرموده است که :
«قرآن باید چون لباس زیرین, همیشه با انسان باشد»,
که البته افرادى با این خصوصیّات, تعدادشان کم است:
طوبى للزاهدین فى الدنیا الراغبین فى الآخرة, اولئک قوم اتخذوا القرآن شعاراً. 13
خوشا به حال زاهدان در دنیا, کسانى که به آخرت میل دارند و قرآن را چون لباس زیرین خویش قرار دادند!
یکى از واژه هایى که در قرآن براى عمل به آن آمده است, «حق تلاوت» است:
الذین آتیناهم الکتاب یتلونه حقَّ تلاوته أولئک یؤمنون به ومن یکفر به فأولئک هم الخاسرون. 14
کسانى که کتاب آسمانى را به آنان داده ایم و آن را چنانکه باید مى خوانند, ایشان اند که بدان ایمان دارند;
ولى کسانى که کفر ورزیدند, همانان اند که زیانکاران اند.
مراد از کتاب آسمانى, هم مى تواند تورات و انجیل باشد و هم قرآن.
در هر حال, مراد از «حق التلاوة», عمل به قرآن است. 15