زهراالسادات نام خواه

سلام آقای ابراهیمی
خسته نباشید
من هم یک دوستی دارم که از دوران دبیرستان باهم هستیم وتقریبا 6ساله که دوستی ما ادامه داره.... اما کم کم بعد ازدوسه سالی اون خیلی ازلحاظ حجاب وتیپ زدن عوض شود ومن واقعا مدت زیادی است که خیلی باخودم درگیرم ازطرفی اگر دوستیم را بااو قطع کنم عذاب وجدان می گیرم که چرا کمکش نکردم تا راهشو پیدا کنه واقعا مسئولیتی بر دوش من هست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

محمد سجاد ابراهیمی (داور) : سلام علیکم
شما باید سعی کنید تا دوستتان را امر به معروف و نهی از منکر کنید (به روش های مختلف و در حدّ توانتان- یکی از این روش ها، امر به معروف و نهی ازمنکر از طریق عمل خود فرد به آنها می باشد) تا زمانیکه حجت بر ایشان تمام شود و دلیلی جز لجاجت و یا عناد برای مخالفتش با دین نماند؛ در این زمان دیگر شما مسئولیتی بر دوشتان نخواهد بود.
اگر می خواهید ارتباطتان را با ایشان حفظ نمایید سعی کنید تا از ایشان متاثر نشوید.
درباره اهمیت دوست یابی و نوع دوست، میتوانید به پاسخی که به یکی از کاربران که سوالش مانند شما بود، داده شده است مراجعه نمایید.
من الله توفیق

افسانه جعفری

کلمه تفسیر با کلمات تعبیر و تاویل چه تفاوت هایی دارد؟متشکرم

محمد مهدی شاه آبادی (داور) : تفسیر در لغت به معنی روشن نمودن و تبیین است و در تعریف اصطلاحی تفسیر، تعریفهای متعددی را دانشمندان گفته‌اند از جمله بدرالدین زرکشی گفته تفسیر علمی است که با آن، کتاب خدا که به پیامبرش نازل شده شناخته می‌شود و بیان معانی و بدست آوردن احکامش و حکمتهای قرآن، از تفسیر استفاده می‌شود. تفسیر، روشن ساختن مفهوم آیات قرآن و روشن کردن منظور پروردگار می‌باشد.
اویل در لغت به معنی رجوع و برگشت می‌باشد و حتی در تمامی مواردی که در قرآن به کار رفته ناشی و برگرفته از معنی لغویش می‌باشد، راغب اصفهانی می‌گوید که تاویل برگرداندن چیزی است به پایان و نتیجه‌ای که از آن منظور گوینده است خواه این نتیجه گفتاری باشد یا کرداری. و در اصطلاحی گروهی که نظر اکثرا کارشناسان قرآنی نیز همین معنی دوم می باشد.
علامه طباطبایی می‌فرماید: قرآن از یک سری حقایق و معنویات سرچشمه می‌گیرد که این حقایق ماده و جسمانی نمی‌باشند ولی به خاطر اینکه این حقایق غیر مادی به عالم بشریت باید ارائه گردد، هر چند در قالب الفاظ نمی‌گنجند، در قالب الفاظ قرآنی به بشریت هشیاری داده شده که با ظواهر اعتقادات حقه و اعمال صالح خودشان را آماده سعادتی بکنند که آن سعادت را فقط با مشاهده درک خواهند کرد که این درک حقایق نیز در روز قیامت اتفاق خواهد افتاد. پس تاویل قرآن حقیقت و حقایقی است که در ام الکتاب پیش خداست.
تفسیر قرآن با تأویل آن فرقها دارد . از جمله این که تفسیر قرآن تبیین مفاد استعمالی آیات کریمه وآشکار نمودن مراد خدای متعال از آن ، بر مبنای ادبیات عرب واصول عقلایی محاوره است .ولی فهمیدن تأویل قرآن ، که جز خداوند متعال وراسخان در علم (نبی اکرم(ص) وائمه اطهار(ع)) کسی آن را نمی داند ، با فهمیدن ظاهر آیات و بر مبنای ادبیات عرب واصول محاوره میسر نیست .
تعبیر به معنای عبور کردن است. در اصطلاح یعن عبور کردن از ظاهر به باطن. اما در علوم قرآنی تعبیر به خود جملات و آیات گفته می شود. مثلا: تعبیر قرآن در این مورد، چنین است. یعنی در این مورد خدا این مطلب را بیان کرده است.

مهمان

با سلام
یک نکته ای که باب شده اینه که در مراسم خواستگاری میگن ادمنباید از گذشته طرف تحقیق و سوال کنه در شرایطی که احتمال دارد این فرد گذشته خوبی نداشته باشد چه پسر چه دختر فرقی نداره.حوب این سوال مطرح میشود که ایا این طرز فکر از نظر قران چیست؟ و مگر این نیست که میگویند فرزندانتان 20 سال قبل از بدنیا امدن ساخته میشوند به این معنی که پدر و مادر هر طوری باشند فرزند هم به ان سمت ذاتش خو میگیرد ایا قران برای اینهم راه حل دارد؟

محمد مهدی شاه آبادی (داور) : با سلام
در اموری که مربوط به زندگی آینده فرد می شود و در آن اثر می گذارد باید تحقیق کرد. چه در گذشته فرد باشد چه در حال.
البته تجسس جایز نیست.
اما خلقیات و رفتارهای یک فرد در گذشته او نشان داه می شود. باید آن مقدار که در زندگی مشتر از رفتارهای و اعتقادات و خلقیات موثر است از اطرافیان سوال کرد.
سوال از امور پنهانی که کسی نمی داند یا اموری که توبه کرده و توبه او در عمل محرز شده (که آن عمل یا رفتار کاملاً ترک شده) هر چند به زندگی زناشویی مربوط باشد، جایز نیست.
به هر حال ازدواج تصمیم مهمی است و نباید با گمان و توهم به سراغش رفت

مهمان

با سلام
ایا در این شرایط بد اقتصادی و در این زمونه که اعتمادها به هم کم شده و وضعیت حجاب و اعتقادی به سمتی حرکت میکند که مقارن با شرایط دین نیست باز ازدواج یک امر واجب محسوب میشود؟ ازدواجی که با عقل بخواهد انجام گیرد که در اینده مشکل بوجود نیاید شرایطی دارد که فراهم نیسیت شاید هم تا سنین بالای 30 هم فراهم نشود نظر شما و اسلاموقران راجع به این موضوع چیست؟

محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سلام علیکم
ازدواج ابتداء امر مستحب بسیار موکدی است که در شرایطی بر انسان واجب می شود. اگر انسان احتمال بدهد که با ازدواج نکردن به گناه می افتد باید ازدواج کند.
در هر صورت دشواری شرایط زمانه دلیل بر ترک عمل نیست.
در این وضعیت باید تحقیقات جدی تری جرد و دانش و مهارت خود را در مورد قبل و حین و پس از ازدواج بالا ببرید و با توکل و توسل اقدام نمایید.
تأخیر انداختن ازدواج برای فرد سالم غالباً به صلاح نیست و مشکلات فروانی را به وجود می آورد. خداوند روزی انسان ها را به عهده گرفت و با تلاش به دنیال انجام تکلیف بود.

مهدیه روشنی

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
منظور از بلاء حسنا،در آیه 17 سوره انفال چیست ؟مگر بلا هم خوب میشود ؟اگر منظور از بلا امتحان است چرا از کلمه دیگری که صریحا معنی امتحان وآزمایش بدهد را استفاده نکرده؟

محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سلام علیکم
بلاء به معنی آزمایش است و اگر با نعمت و پیروزی باشد ، بلاء حَسَن است و اگر به وسیله ی مصیبت و مجازات باشد بلاء سیَیء ، چنانکه قرآن درباره ی بنی اسرائیل می فرماید << و بلوناهم بالحسنات و السیّئات >>

مهمان

با سلام
ایا اگر دوستان من ان شرایط دینداری را نداشته باشند ولی افراد خوبی باشند و فقط از نظر اعتقادی با هم فرق داریم میتوانم با ان ها دوستی کنم یا خیر ؟ و کلا اگه دوستیموبهمبزنم باید تنها باشم در اینمورد دستور اسلام چیه‌؟ تنهایی مشکل نداره؟ در ضمندوستانی که دارم چندین سال با هم هستیم.

محمد سجاد ابراهیمی (داور) : سلام علیکم
منظورتان از اینکه افراد خوبی هستند اما از نظر اعتقادی فرق دارند چیست؟
در سوره فرقان آیه 27 و 28 آمده است: «روزى که ستمگر دستهاى خویش را بگزد و گوید: اى کاش طریقه پیغمبر را پیش گرفته بودم، واى بر من، کاش فلانى را به دوستى نگرفته بودم».
در سوره مدثر آیات 40 تا 47 سوالی را بهشتیان در قیامت از جهنمیان می پرسند که چه چیز شما را در جهنم انداخت. جهنمیان سومین دلیلشان را دوستی با خائضین می دانند. منظور از" خوض" سرگرمى عملى و زبانى در باطل، و فرو رفتن در آن است، به طورى که به کلى از توجه به غیر باطل غفلت شود.
در ادبیات فارسی مثلی داریم که می گوید:
کمال هم نشین در من اثر کرد وگرنه من همان خاکم که هستم
آیا اگر لباس تمیزی را در کنار سیاهی قرار دهید سیاه نمی شود؟ یا اگر لباس خوشبویی را در کنار ماده ی بدبویی قرار دهید بدبو نمی شود؟
با توجه به مطالب بیان شده متوجه می شوید که دوستی با اهل باطل و گناهکار تا چه حد در سرنوشت انسان اثر دارد. حال بنده از شما سوال می پرسم که تنهایی بخاطر اطاعت از خداوند در این دنیا بهتر است یا تنهایی در جهنم بخاطر نافرمانی از خداوند؟
در ضمن اگر شما بخاطر خداوند دوستی با افراد ناصالح را ترک کنید، خداوند دوستان صالحی را برای شما قرار خواهد داد. خداوند در سوره طلاق می فرماید: اگر تقوا پیشه کنید خداوند برای شما راه خروج قرار می دهد و شما را از جایی روزی می دهد که گمان نمی کنید.
در ضمن شما می توانید رابطه خود را قطع ننمایید و فقط کم نمایید طوری که با آنها هم نشین نباشید زیرا هم نشینی اثر خود را دارد و نیز سعی کنید تا در حد توانتان آنها را امر به معروف و نهی از منکر کنید و این را نیز بدانید که هدایت به دست خداوند است و شما نمی توانید فردی را به زور هدایت نمایید.

مهمان

با سلام
کسی که خدا را منکر میشود ایا میتوان او را ارشاد و راهنمایی کرد یا خیر؟ایا افرادی که عناد پیدا کردند قابل بازگشت هستند وحتی تا انجاکه ما به اوگفتیم که از طریق فلسفه به سوالاتت برس که در جواب میگوید شاید جواب هایی که میخواهم در ان نباشد و وقت و حوصله این کار را هم ندارم شاید چندین سال طول بکشد.تکلیف چیست؟ممنون میشم اگه راهنمایی کنید.راستی یک بار هم رفتیم نمایشگاه قران و گفتماز افرادی که پاسخ به شبهات دینی میدهند بپرس گفت که نه.هر چی هم میشه به منمیگهتو چرا فلسفه نخوندی و اعتقاد قلبی و عالم همهمحضر اوست را قبول نمیکنه وایا من همباید به عنوان یک فرد که میگوید خدا پرست هست همه چیز از فلسفه ومنطق و ... باید بلد باشم؟

محمد سجاد ابراهیمی (داور) : سلام علیکم
اگر کسی از روی سوال و تحقیق به دنبال اثبات وجود خداوند است، با برهان و استدلال می توان جواب او را داد و به دین راهنمایی اش کرد اما اگر فردی از روی عناد و لجبازی با دین مخالفت کند و منکر همه چیز شود، نمی شود او را هدایت کرد؛ زیرا هدایت فقط به دست خداوند است و حتی پیامبر (ص) هم نمی تواند کسی را به زور مسلمان و مومن کند «سوره غاشیه آیه 22» و آیات بسیاری که دلالت بر این مطلب دارند.
توجه کنید که انکار خداوند و ضروریات دین منجر به ارتداد می شود و مرتد نیز کافر شمرده شده و نجس می باشد (البته درباره جزئیات احکام ارتداد به مرجع خود مراجعه نمایید).
اگر این فرد باتوجه به امر به معروف و نهی از منکر، باز هم لجاجت می کند و حاضر به بحث درباره دین و خداوند نیست سعی کنید تا رابطه تان را با ایشان کم نمایید تا عناد و کفر ایشان در شما اثر نگذارد.
درباره سوال آخرتان: لازم نیست که همه مسلمانان منطق و فلسفه بیاموزند بلکه باید به عقاید دینی با دلیل و سند اعتقاد داشته باشند تا به راحتی و با کوچکترین شبهه ای دچار تزلزل در دین نشوند. در این زمینه هم می توانند مطالب ضروری را از علمای دین و روحانیان و ائمه جماعت در مساجد بپرسند.

ناهیده تقی زاد فانید

باسلام ایا تمامی تفسیرهای قرانی یک معنادارند مامیتوانیم وقتی جواب سوالی را میخواهیم بدانیم به هرکدام رجوع کنیم صحیح است

محمد سجاد ابراهیمی (داور) : سلام علیکم
هر مفسر در تفسیر خود رویکردی دارد و با توجه به رویکردهای مختلف ممکن است که به مطالب متناقضی در آرای مفسرین برخورد کنید (این اختلاف لزوما دلیل بر اشتباه بودن مطلب نیست بلکه ممکن است هر مفسری از زاویه ای به مطلب نگاه کند) به همین دلیل توصیه می شود یا از فرد خبره ای در مطالعه تفسیر کمک بگیرید تا این اختلاف ها را برای شما حل نماید و یا با تحقیق یک تفسیر معتبر را انتخاب کنید و به آن رجوع نمایید.
تفسیر نمونه برای شروع بسیار مناسب است و در ادامه مراجعه به تفسیر المیزان و تسنیم نیز مفید می باشد.
من الله توفیق

مریم ایمانی

با توجه به قاعده فاقد شی معطی شی نمیشود من این قاعده را برای صفات خدا پزیرفته ام اما سوالی که دارم این است که با توجه به این که خداوند فاقد جسم است پس چگونه جهان و ماده را خلق کرده است؟

محمد مهدی شاه آبادی (داور) : این قاعده در مورد علیت حقیقی است. جسم و ماده مرتبه نازله وجود هستند. حقیقت عالی تری از وجود هست که وقتی محدود و مقید می شود و بسیاری از خصائص مراتب عالی خود را از دست می دهد، به صورت ماده ظهور می کند. به بیان قرآنی هر چیزی اصلی دارد که در خزائن الهی قرار دارد ( و إن من شیـیء الاّ عندنا خزائنـه و ما ننـزّله الاّ بقـدر معلوم »)اما تنها به اندازه معلوم و مقدری از آن در عوالم ظاهر می شود. مانند نوری که از خورشید ساطع می شود با گذر از جو و مواد مختلف و مثلاً شیشه رنگی و کثیف، به ما می رسد. آنچه در نزد ماست همان نور خورشید است اما تفوات هایی دارد و این تفاوت ها ناشی از تنزل کیفیت و مرتبه آن است. گاه نوری که نزد ماست مثلاً رنگی است در حالی که نور اصلی این گونه نیست.
کل عالم ماده نیز اصل قوی تری دارد که در نزد خدا است و در هر عالمی به تناسب آن نازل می شود. جسم انسان در عالم برزخ مراتب بالاتر و کیفیت بالاتری دارد نسبت به عالم ماده.
هر جسمی نیز اصلی دارد که در نزد خداست اما آنچه در نزد ما است صورت نازله و دارای محدودیت های آن است. اما هیچ محدودیتی در نزد خدا وجود ندارد.
برای اطلاع بیشتر باید به کتای بدایه الحکمه و نهایه الحکمه علامه طباطبایی رجوع کنید.

سمیه حدادی

سلام
فرق بین کافر و مشرک چیست؟

محمد سجاد ابراهیمی (داور) : سلام علیکم
کافر منکر وجود خداوند است.
مشرک وجود خداوند را انکار نمی کند اما در مقام ربوبیت، برای خداوند شریک قائل می شود.