1)
طوفانی : سلام
اگر منظور شما از واژه ی صیغه، عقد موقّت یا متعه است؛ باید عرض شود که دختر را نمی توان به ازدواج موقّت یا متعه و یا همان صیغه تزویج نمود! لذا چه با اذن پدر دختر باشد و چه بدون اذن وی، این عقد نکاح باطل است!
اگر پیش از این که صیغه انجام شود، طرفین به حکم بطلان چنین نکاحی آگاه نبوده باشند؛ فرزند حاصل از صیغه ی آن ها حکم نزدیکی به شبهه را دارد و لذا فرزند حلال زاده می باشد! اما صیغه ی آن ها باطل است!
بنابراین اگر مصرّ به ادامه ی زندگی باشند، می توانند پس از نزدیکی به شبهه ی خود، مجدد عقد نکاح دائم و یا موقّت را بین خود جاری نمایند.
2)
: سپاسگزارم!
3)
علیخانی : اینا سوالای قانونیه! طوفانی درست تر گفت!
4)
علیخانی : نظر آقای طوفانی عاقلانه تر است!
5)
: پاسخ به جناب طوفانی
نه خیر دختر می تواند صیغه بشود چند تا مرجع اجازه صیغه دادن به دختره رشیده . پس الکی به خاطر صلاح و مصلحت هینجوری نگید نه نیست
با عقل خودتون بسنجید مگه میشه یه دختره رشیده و عاقل مثلا با سن 35 یا 40 نیاز داشته باشه به حکم پدر؟
حکم پدر یعنی چی که دختر درگیر احساسات نشه و یا عقلش کامل بوده باشه
این ادمایه افراطی مثلا چیز بلد حالمو بهم میزنن اینان که دین خدارو سخت م یکنن واسه همه
6)
طوفانی : چرا با وجود پاسخی که به نظر (5) داده ام آن را قید نمی فرمایید؟!!! آیا این حقّ است؟!!!
7)
طوفانی : خدمت این دوست عزیز که نام ایشان قید نشده است، باید عرض شود که:
1. باید توجه داشت که «اذن پدر» در نکاح دختر باکره شرط قانونی است! و در مواد 1041 الی 1044 قانون مدنی ایران که منبعث از قول مشهور فقهای امامیه بوده و به تأیید شورای نگهبان هم رسیده است، این امر به صراحت ذکر شده است که نکاح دختر باکره موقوف به اذن ولی وی یعنی پدر یا جدّ پدری است. اگر پدر یا جدّ پدری نبود و یا ناموجه با نکاح دختر مخالفت می کردند، دختر می تواند موضوع را ضمن معرفی مشخصات مرد مورد علاقه اش به دادگاه اعلام و از دادگاه مدنی خاص حکم مربوطه را در صورت اثبات ادّعایش دریافت کند.
2- در لزوم اخذ اذن پدر برای نکاح دخترش، آنچه در سقوط اذن پدر ملاک است، سن و سال و فهم و بلوغ و عقل دختر نیست؛ بلکه باکره یا باکره نبودن دختر موضوع است. اگر مونّثی زن باشد، یعنی باکره نباشد، بی نیاز از اخذ اذن پدر برای نکاح خود با مردی که دوست دارد، می باشد.
3- دوست عزیز باید توجّه داشته باشند که این مسایل بر اساس حکم قانون باید بررسی شود، نه فتاوی فقها. چرا که در زمان تدوین قانون، فقهای شورای نگهبان عدم مغایرت قوانین با موازین اسلامی را بررسی می کنند! لذا قانون محل اعراب عمل حقوقی در عصر حاضر است!
4- در ضمن این دوست عزیز لطف کند و مستندات حرف خودشان را به طور دقیق بیان بفرمایند تا بدانیم که کدام فقیه و در کدام کتاب چنان فتوایی داده اند؟ تا بحث جنبه ی علمی پیدا کند.
بنده که ایم موارد را عرض می کنم، دکترای حقوق دارم و 9 سال است که وکیل دادگستری هم هستم. لذا با تدقیق و مستند سخنانم را ابراز می کنم.
8)
طوفانی : به خاطر صلاح و مصلحت فقط نمی گویم! این حکم قانونی و نظر مشهور فقها است.