رسول فرید

وقتی خداوند واحده چراماجفتیم مگرواحدواحدنمی افرینه پس اونیکی ازکجاامده

محمد مهدی شاه آبادی (داور) : با سلام
بنا به قاعده فلسفی الواحد لایصدر عنه الا الواحد، از واحد جز واحد صادر نمی شود. به همین دلیل تنها یک مخلوق بی واسطه از خداوند خلق شده است که فلاسفه از آن به صادر اول یا عقل اول تعبیر می کنند و در روایات ما به نور پیامبر اکرم (صلی الله عله و آله) تفسیر شده است.
در زنجیره علت و معلول، موجود بالاتر، علت وجود موجود پایین تر است. صادر اول، وحدت صرف ندارد و به دلیل آنکه موجودی «ممکن الوجود» است، محدودیت وجودی دارد و همین محدودیت وجودی، وحدت صرف او را از بین می برد. به همین خاطر حیثیت کثرت در صادر اول وجود دارد (به خلاف خداوند متعال که وحدت صرف دارد و هیچ گونه دوئیتی را نمی پذیرد). همین حیثیت کثرت در صادر اول، این امکان را فراهم می کند که بیش از یک معلول از او صادر شود. لذا از صادر اول، مخلوقات بیشتری ایجاد می شوند که حیثیت کثرت بیشتری دارند. آن مخلوقات بعدی که از آنها به عقل دوم و سوم و... تعبیر می شود طبیعتاً مرتبه وجودی پایین تری دارند و حیثیت کثرت در آنها بیشتر است و لذا هر چه در سلسله موجودات پایین تر می آییم تکثر موجودات بیشتر می شود و از هر علتی معلول های بیشتری صادر می شود تا تمامی موجودات را در برگیرد.
البته روشن است که قدرت و علم و به طور کلی همه وجود علت ها در زنجیره آفرینش، از خداوند متعال است و اگر فیض الهی و اراده ربوبی لحظه قطع شود نه تنها هیچ علتی نمی تواند معلولی را ایجاد کند بلکه هیچ علتی نمی تواند باقی بماند و همه هستی از بین می رود و معدوم می گردد.

مهمان

تعلق مااکفره نسبت به قتل در ایه قتل الانسان مااکفره

محمد مهدی شاه آبادی (داور) : ما افعله: از صیغه های ابراز تعجب است.
مثلاً ما احسن زیداً: چه قدر زید زیبا است.
قتل (به صورت فعل مجهول) در اینجا، نفرین است: مرگ باد
یعنی: مرگ بر انسان، چه قدر ناسپاس است!
در ترکیب نحوی «ما افعله» اختلاف است. یکی از این ترکیب ها آن است که:
ما: چه چیزی افعله: او را اینگونه کرده است؟ چه چیز انسان را ناسپاس کرده است که البته معنای دقیق آن همان معنای تعجب است که بالا گفته شد.
ما اکفره: جمله است که صفت انسان قرار گرفته است

سیاوشی

تشنکی الی الله یعنی چه ؟یعنی می شود به خدا شکایت کرد؟
آیه 1 مجادله به من در امروز چه ربطی داره اگه قرآن برای همه زمان هاست؟

محمد مهدی شاه آبادی (داور) : قضایای تاریخی مربوط به زمان پیامبران و ائمه (علیهم السلام) حاوی درس های بسیاری برای چگونگی زندگی کردن انسان ها در هر دوره ای از زمان هستند. درس هایی که نشان می دهد انسان چگونه می تواند به کمال و سعادت دست یابد.
یکی از نتایج همین آیه این است که نحوه تعامل با خداوند متعال را روشن می کند و به ما می گوید که انسان گلایه ها و شکایات خود را از دشواری های زندگی مادی و همچنین از دشواری های نفس خود که پیوسته به سوی مادیات و شهوات و گناهان گرایش دارد، باید به خداوند عرضه کند و با حال انابه و زاری و التجاء از خداوند متعال درخواست کند که در میانه سختی ها و امحانات دنیا، انسان گیر نکند و از راه حق منحرف نشود و همچنین از نفس خود شکایت کند که همواره اماره بالسوء است و با این شکایت و عرض حال به محضر ربوبی، کمک و استعانت او را بطلبد تا در مسیر حق و رسیدن به مراتب کمال، از دشواری ها نهراسد و در رام های شیطانی و نفسانی اسیر نشود.
در ادعیه ما نیز مکرر شکایت بردن به نزد خداوند متعال صورت گرفته است. البته شکایت، از تقدیر الهی و اعتراض به خداوند نیست بلکه شکایت از نفسی است که در برابر سختی ها بردبار نیست یا شکایت از ظلمی است که شصی به انسان انجام داده .
اللهم انا نشکو الیک فقد نبینا و غیبه ولینا و کثره عدونا و شده الفتن بنا و تظاهر الزمان علینا (دعای افتتاح، مفاتیح)
الهی الیک اشکو نفساً بالسوء اماره و الی الخطیئه مبادره (مناجات شکایت کنندگان (شاکین) از مناجات های خمسه عشره امام زین العابدین علیه السلام، مفاتیح الجنان)

مهمان

باسلام -چرا در اکثر جای قران مردان مورد خطاب قرار گرفته اند و به زنان نسبت به مردان کمتر توجه شده است و حتی در سوره اعراف ، منظور از اعراف مردانی هستند که مابین دوزخ وبهشت قرار گرفته اند وامید نجات دارند. واز زنان اسمی نبرده شده است؟

محمد مهدی شاه آبادی (داور) : با سلام
در آیات گوناگون تصریح شده که هر انسان مومنی چه زن و چه مرد عمل صالح انجام دهد به حیات طیبه و بهشت می رسد.
مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ (نحل97)

هر کس -از مرد یا زن- کار شایسته کند و مؤمن باشد، قطعاً او را با زندگى پاکیزه‏اى، حیاتِ [حقیقى‏] بخشیم، و مسلماً به آنان بهتر از آنچه انجام مى‏دادند پاداش خواهیم داد.
إِنَّ الْمُسْلِمینَ وَ الْمُسْلِماتِ وَ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْقانِتینَ وَ الْقانِتاتِ وَ الصَّادِقینَ وَ الصَّادِقاتِ وَ الصَّابِرینَ وَ الصَّابِراتِ وَ الْخاشِعینَ وَ الْخاشِعاتِ وَ الْمُتَصَدِّقینَ وَ الْمُتَصَدِّقاتِ وَ الصَّائِمینَ وَ الصَّائِماتِ وَ الْحافِظینَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحافِظاتِ وَ الذَّاکِرینَ اللَّهَ کَثیراً وَ الذَّاکِراتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظیماً (احزاب35)
مردان و زنان مسلمان، و مردان و زنان با ایمان، و مردان و زنان عبادت‏پیشه، و مردان و زنان راستگو، و مردان و زنان شکیبا، و مردان و زنان فروتن، و مردان و زنان صدقه‏دهنده، و مردان و زنان روزه‏دار، و مردان و زنان پاکدامن، و مردان و زنانى که خدا را فراوان یاد مى‏کنند، خدا براى [همه‏] آنان آمرزشى و پاداشى بزرگ فراهم ساخته است.
إِنَّ الْمُصَّدِّقینَ وَ الْمُصَّدِّقاتِ وَ أَقْرَضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً یُضاعَفُ لَهُمْ وَ لَهُمْ أَجْرٌ کَریمٌ (حدید18)
در حقیقت، مردان و زنان صدقه‏دهنده و [آنان که‏] به خدا وامى نیکو داده‏اند، ایشان را [پاداش‏] دوچندان گردد، و اجرى نیکو خواهند داشت.
در بقیه آیات نیز با توجه به همین آیات و مباحث کلی و عمومی درباره اینکه کمالات انسانی زن و مرد ندارد و ایمان و عمل صالح به جنسیت ربطی ندارد، ضمایر مذکر از باب زبان عربی است. در عربی وقتی گفته می شود یا ایها الذین آمنوا منظور همه کسانی است که ایمان آورده اند نه فقط مردان.
در مورد اعراف:
مقام حضرت صدّیقه کبرى فاطمه زهرا سلام الـله علیها کجاست؟ آیا آنهم بر اعراف است، و یا در مراتب و درجات پائین تر؟
هیچ شکّى نیست که آن مقام مقدّس نیز در طراز مقام فرزندانش از پیشوایان و ائمّه اهل بیت است، و علّت آنکه در این روایات تصریح به وقوف آنحضرت بر اعراف نشده است، به جهت آنستکه ضعفاء عقول حقیقتاً اعراف را کوهى مثلًا به مثابه جبال دنیا تخیّل مى‏کنند، و بنابراین صعود آن مخدّره بر فراز کوه و تلّ، منافى مقام حیا و عصمت است. با آنکه حال آن بى بى در محشر و سائر مشاهد با ائمّه یکسان است، و با آنکه آن مخدّره نیز بر بالین هر شخص محتضر هنگام مرگ حاضر مى‏شود، ولى در روایات احتِراماً لِجَلالها نامشان را نبرده‏اند، و مخصوصاً در روایات ذکر شده که برده نشدن نام به علّت قصور ادراک و فهم عامّه است.
زیرا آنان نمیدانند که در مقام عالى اعراف که از بهشت عالى تر است و حجاب اقرب است، عنوان انوثیّت در مقابل ذکوریّت نیست؛ همه این عناوین برداشته مى‏شود، این عناوین متعلّق به پایین اعراف و متعلّق به بهشت و دوزخ است، و لذا نام مقدّس آن بى بى منطوى در عنوان رجال آمده است در این آیه مبارکه: وَ عَلَى الاعْرَافِ رِجَالٌ.
همچنانکه بدون شبهه نام آن بى بى منطوى در عنوان رجال است در آیه مبارکه نور:
فِى بُیُوتٍ أَذِنَ الـله أَن تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ و یُسَبِّحُ لَهُ و فِیهَا بِالْغُدُوِّ وَ الاصَالِ* رِجَالٌ لَا تُلْهِیهِمْ تِجَرَةٌ وَ لَا بَیْعٌ عَن ذِکْرِ الـله وَ إِقَامِ الصَّلَوةِ وَ إِیتَآءِ الزَّکَوةِ یَخَافُونَ یَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِیهِ الْقُلُوبُ وَ الأبْصرُ.[1]
«در خانه‏هائى که خدا رخصت داده است که رفعت یابد و نام او در آنجاها برده شود، تسبیح خدا را مى‏نمایند در صبحگاه و شبانگاه‏ مردانى که هیچ کسب و تجارتى آنان را غافل نمیدارد از یاد خدا، و نه از إقامه نماز و نه از دادن زکوة. و از روزى که دل‏ها و چشم‏ها از آن روز در وحشت و اضطراب است در واهمه و دهشت هستند.»
بارى، مجال ضیق است که در این باره قدرى بیان و قلم را گسترده داریم، تا اخلّاء روحانى و برادران ایمانى بدانند که مقام و درجه این زن که افتخار هزاران پیغمبر و امام، و شفیعه صدّیقان و شهیدان و پیامبران أُولوا العزم است، تا چه حدّ و چه غایت است! او سرّ رسول الـله است، او جوهره و سلاله نبوّت است، که رسول خدا دست او را مى‏بوسید، و بر جاى خودش مى‏نشاند، و پیوسته در بیتش میرفت، و هر وقت از سفر و غزوه مراجعت میکرد، اوّل به دیدن او در خانه او میرفت‏.[2]
__________________________________________________
[1]ـ سوره النّور (24) آیه 36 و 37.
[2]ـ معاد شناسى، ج‏10، ص 64.

اصغر بجانى

با عرض سلام
می خواستم کلمه حق رو به من توضیح دهید یعنی چه
خداوند این دنیا رو به حق افریده یعنی چی؟

محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سلام علیکم
حق در لغت به معنی امر ثابت و مستقر و پایدار است.
حق از اسماء ذات خداوند متعال است. هر آنچه در عالم وجود دارد مخلوق خداوند است و همه مخلوقات خداوند از اسماء الهی نشأت گرفته اند و لذا همه عالم دارای صفت «حقانیت» است. یعنی باطل در آن نیست.
حق در هر چیزی معنای متناسب با آن را دارد. حق بودن آفرینش یعنی آنکه آفرینش لغو عبث و بازیچه و بیهوده نیست. غایتی دارد و هر چیزی دقیقاً با نظمی دقیق و بلکه احسن، در جای خود قرار گرفته است. نه تنها کل افرنیش با حق خلق شده و باطل و لغو در آن راه ندارد بلکه هر جزء آن نیست در جای حق و بجا و درست قرار گرفته به گونه ای که هیچ جزئی از عالم را نمی توان در جای دیگری گذاشت. نظم احسن یا بهترین نظم یا محکم ترین صنع، به معنای این است که جا به جایی هر جزئی از آفرینش به جای دیگری، نظامی بدتر از نظام فعلی ایجاد می کند و به همان میزان، باطل در آن راه می یابد.
دنیا نیز به حق آفریده شده اما دار دنیا جایگاه امتحان است و تنها جایی است در نظام آفرینش که در آن به طور محدود و با اذن پروردگار، ظلم و باطل به طور محدود فرصت جولان پیدا می کند تا امکان امتحان بندگان فراهم شود. البته این ظلم نیز به اذن الهی است و پایدار نیست و همین میزان باطل نیز همواره با حق سرکوب و مغزکوب می شود. باطل مانند کف آبی است که روی موج ایجاد می شود و تنها به اندازه فرصت امتحان، مجال بروز دارد و بعد نابود می شود ولی حق همیشه باقی است.
فاما الزبد فیذهب جفاء: کف (باطل) به کناری می رود و آنچه برای مردم سود دارد (حق) باقی می ماند.
جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقاً: باطل رفتنی است.
کل دنیا نیز در مجموعه نظام آفرینش در جایگاه حق قرار دارد و در جهت غایت نهایی آفرینش که غایتی لغو بازیچه نیست قرار گرفته است.
بل نقذف بالحق علی الباطل فیدمعغه فاذا هو زاهق: با حق بر سر باطل می کوبیم و آن را مغزکوب می کنیم پس باطل به این ترتیب از بین می رود.

ملیحه باتمیز

با سلام. می خواستم تعداد دفعات تکرار کلمه انذار و منذِر در قران را بدانم. با تشکر

محمد مهدی شاه آبادی (داور) : با سلام
کلمه منذر 5 بار و مشتقات ریشه نذر در مجموع حدود 120 بار در قرآن به کار رفته اند

مهمان

سلام
آیا دختر امانت الهی محسوب می شود که پدر می بایست به صاحبش که خواستگارش با تائید خود پدر باشد تحویل دهد و اگر خانواده پسر کار اشتباهی صورت دهند بدون دخالت پسر ،پدر د ختر حق طلاق دختر را دارد؟و اینکه دختر حق دارد با مسائل جنسی بر پسر فشار وارد کند؟
الله به شما امر می فرماید که امانت ها را به صاحبانشان باز دهید.سوره نساء/آیه58

محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سلام علیکم
دختر امانت خداست و باید او را در راه خدا ترتیب کرد تا انشالله به صاحب اصلی اش یعنی خداوند متعال برگردانده شود درحالی که سعادتمند شده باشد.
ازدواج دختر باکره بنا به فتوای بسیاری مراجع باید به اذن پدر باشد.
حق طلاق مختص مرد (همسر) است و پدر حقی برای طلاق ندارد.
زن باید در مورد نیازهای جنسی همسرش تمکین کند و هیچ گاه در مورد نیازهای جنسی حق سرپیچی ندارد.

مهمان

سلام لطفاً تلفظ "حمعسق" و "کهیعص" را بنویسید

محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سلام
حام میم عین سین قاف
کاف ها یا عین صاد

حسین حسین آبادی

آیا "آیه 1 سوره ی انسان" تأییدی بر نظریه ی داروین نیست؟

محمد مهدی شاه آبادی (داور) : نظریه داروین بیان ی کند که اصل انسان از موجودات ساده تری بوده که با تغییر و تکامل به حیوانات هوشمند تبدل شده و از آن جا به انسان. لذا از از نظر این تئوری نسل انسان به میمون ها و در آخر به وجودات تک سلولی می رسد
در آیه اول سوره انسان اشاره به این نکته است که خلقت اولیه انسان از نطفه بوده که مایعی بی ارزش و ناچیز بوده و حمل کردن آیه بر این ه آن چیز بی ارزش همان موجودات تک سلولی اولیه بوده نادرست است چرا که در ادامه می فرماید که منظور همان نطفه است:
هل اتی علی الانسان حین من الدهر لم یکن شیئآ مذکورا انا خلقناه من نطفه امشاج نبتلیه فجعلناه سمیعا بصیرا

هستی

رئیس جن ها کیست ؟
آیا جن ها خدا پرستند یا شیطان پرست ؟

محمد مهدی شاه آبادی (داور) : از رئیس آنها اطلاعی ندارم
در میان جن ها نیز کافر و مومن وجود دارد
شیطان نیز یکی از جنیان است