سید فرهاد جمالی
1-جهت هدایتی سوره مبارکه مطففین چیست؟ یعنی 36 ایه این سوره مبارکه روی هم چه میخواهد بگوید؟
2-بعد از چند نمونه از گرفتاری جامعه اسلامی مایه تطفیف به نظر شما ایا سوره مبارکه مطففین قادر به حل این معظل و بلای بزرگ اجتماعی است؟
3-چرا قران در زندگی ما رنگی ندارد؟
متین رمضانی (داور) : سلام علیکم
1-جهت هدایتی این سوره چنین خواهد بود: «مقابله با رذیله تطفیف: وای بر آنان که بعث و جزا را دروغ می شمارند و از فرمان خدا خارج می گردند و در تعامل با دیگران، حق خود را به طور کامل استیفا می کنند و از حق آنان کم می گذارند. آن گاه برای بقای سیره تطفیفی خویش، مؤمنان را به سخره می گیرند و گمراه می خوانند».
2-قرآن حیّ است و سورههایش حیّ هستند یعنی دارای علم و قدرت هستند، یعنی هم علم کافی و هم قدرت کافی برای حل مشکلات را دارند.
3-با تدبر در آیات قرآن میتوان به روشنی ریشه کم رنگ بودن قرآن در زندگیمان را دریافت، مثلا در همین سوره بعد از معرفی بیماری تطفیف به بیان علت وقوع آن پرداخته و ریشه را در توجه نداشتن به روز قیامت، و حساب و کتاب، و داشتن یک زندگی ابدی میداند و در ادامه بیان میکند که در صورت درمان نکردن این بیماری چه عوارض و تبعاتی هم در دنیا و در زندگی اجتماعی و هم در آخرت دامنگیرتان میشود.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
حسین جهانگیری
با سلام
خیر دنیا و اخرت برای شما و همه
بنده مدت طولانی است که به دنبال یک تفسیر لغوی قرآن هستم ک با تمرکز روی لغت و ریشه و کاربرد لغت در آیات دیگر باشد،
بسیار ممنون
بانهایت احترام، حسین
متین رمضانی (داور) : سلام علیکم
تفسیر المیزان بسیار دقیق و موشکافانه به تفسیر آیات پرداخته است و در هر آیهای ابتدا معنای لغت و ریشه آن را بررسی کرده و در موارد مقتضی به ارتباط آیات از ناحیه همان لغت و در نهایت مفهوم وسیع آن لغت میپردازند.
یکی از لغت نامه های خوب که در زمینه لغت به اصل الواحد آن اشاره کرده و روح معنای لغت را بیان میکند، لغتنامه «التحقیق فى کلمات القرآن الکریم» است که بسیار میتواند در فهم ریشه لغت که متناسب با آیات قرآن است مفید باشد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
راد
چه چیزهائی مجرمان را در آتش سقر خواهد انداخت ؟
سلام خسته نباشید
متین رمضانی (داور) : سلام علیکم
آیات 42 تا 47 سوره مبارکه مدثر به صورت موردی عوامل معذب شدن و به سقر افتادن جهنمیان را بیان میکند و البته تا آخر سوره بیان حالت آنها در مواجهه با ذکر و حقیقت بیان شده و ریشه این حالتشان را بیان میکند و در آخر راه نجات را یادآوری میکند.
اما عوامل جهمنی شدن: 1-از نمازگزاران نیستند 2-و به فقیر و تهیدست انفاق نمیکنند 3-و با اهل باطل (در کارها و گفتارهاى بیهوده) غور میکنند(سرگرم هستند، پیوسته با اهل باطل همنشین و همصدا هستند) 4-و روز جزا را تکذیب و انکار مىکنند.
در نتیجه چهار خصلتى که در این آیات بر شمرد از خصائص مجرمین است، که مجرم یا هر چهار خصلت را دارد، و یا بعضى از آنها را.
و در ادامه مجرمین مىگویند: ما در دنیا روز جزا را هم چنان تکذیب کردیم تا مرگ فرا رسید، و با آمدنش زندگى دنیایى ما تمام شد. و خلاصه ما در تمام دوران زندگى دنیا روز جزا را تکذیب مىکردیم.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
راد
پاک رفتارترین مردم که در قیامت از آتش دوزخ دور نگاه داشته خواهند شد از نظر قرآن چه کسانی هستند؟درکدام ایه است(جزء 30)
متین رمضانی (داور) : سلام علیکم
در جزء 30 آیات بسیاری وجود دارد که به معرفی اصحاب دوزخ و بهشت میپردازد. آنچه به پاسخ سؤال شما نزدیک است آیات 20 تا 25 سوره مبارکه انشقاق و آیات 5-6 سوره مبارکه تین است که میفرماید کسانی که ایمان دارند و عمل صالح انجام میدهند (به علاوه از عقاید و اعمال جهنمیان که ذکر کرده نیز به دورند) از عذاب دور نگه داشته میشوند به علاوه پاداش بی منّت و بی پایان نیز دریافت میکنند.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
سید محمد موسوی
باسلام آیا درآیه 43سوره بقره می توان برداشت نمود که خداوند دستور می دهد ازکثرت بوسیله نماز به وحدت برسید وهرچیزی ذکات دارد ذکات بدن نماز می باشد یاعلی مدد.
متین رمضانی (داور) : سلام علیکم
در این آیه امر به برپا داشتن نماز شده است یعنى تنها خودتان نمازخوان نباشید بلکه چنان کنید که آئین نماز در جامعه انسانى بر پا شود، و مردم با عشق و علاقه به سوى آن بیایند. سپس دستور به زکات داده شده که سمبل توجه و کمک به مخلوق است.
رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: «برای هر چیزی زکاتی هست، و زکات بدنها روزه است».
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نسیم یاورزاده
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
چند سوال ترجمه ای و نحوی داشتم،
ـ برای ترجمه دقیق عبارت مقامٍ کریمٍ کدام صحیح است؟
جایگاهی نیکو یا جایگاه بزرگان
و برای قد خلت النذر: قطعا هشداردهندگان آمدند یا قطعا هشداردهندگان گذشتند
ـ عبارت "و ما ادراک" را چگونه ترجمه کنیم؟
"ما" را نفی بگیریم یا موصول؟
آیا اگر ضمیر "ک" را آوردند، "ما" را موصولی بگیریم و بگوییم تو را چه آگاه کرد و اگر نیاوردند نفی بگیریم (در عبارت" ما تدری" نمی دانی)
ـ در آیه ی هَلْ یَنْظُرُونَ إِلاَّ السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِیَهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لا یَشْعُرُونَ (66/ زخرف) نقش بغتة چیست؟ آیا حال بودن اولویت دارد تا مفعول مطلق بودن؟
با تشکر
متین رمضانی (داور) : سلام علیکم
1- جایگاه گرامى و پرارج
2- وَ قَدْ خَلَتِ النُّذُرُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ ...: و البته بیمدهندگانى پیش از او و پس از او نیز (در آن محیط) گذشته بودند.
3- «ما» در «و ما ادراک» اسم استفهام در محل رفع و مبتدا است. و «ما» در عبارت «ما تدری» نافیه است.
4- نقش حال برای کلمه «بغتة» اولویت دارد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
مهمان
در هر جای قران که مطالعه کنبد .نماز و زکات به شدت تکرار شده.ایا اگر بیشتر تمرکز خود را در زندگی بر روی این دو بگذاریم .کافیست؟
زکات چیست؟ لازمه اش چیست؟در زمان حال چه طور باید زکات بدیم؟
متین رمضانی (داور) : سلام علیکم
توجه به خلق و توجه به مخلوق محور توجهات انسان است که نماز بالاترین و اصلیترین نوع ارتباط با خداست به طوری که تارک الصلاۀ را کافر نیز نامیدهاند و زکات نیز سمبل توجه به مخلوق است. خداوند برای هر چیزی که به انسان داده، زکات متناسب با آن در نظر گرفته است که این مطلب در روایات بیان شده است. به طور مثال؛ زکات تندرستی، روزه است؛ زکات علم، آموزش دادن و نشر آن است و ...
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
داود
با توجه به ایه 55 سوره ی نور ( دینهم الذی ارتضی) کدام دین برجهان غالب خواهد شد؟
1. دینی که رسول خدا بران راضی باشد
2.خدا از ان راضی باشد
3.دینی که مردم ان را قبول کنند
متین رمضانی (داور) : سلام علیکم
فاعل در این آیه خداوند است و معنی جمله" وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضى لَهُمْ" این است: حتما آن دینى را که (خداوند) براى آنها پسندیده است (دین اسلام) براى آنها مستقر و استوار سازد.
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرمایند: تمکین هر چیزى بر قرار کردن آن است در مکان و این کنایه است از ثبات آن چیز، و زوال و اضطراب و تزلزلناپذیرى آن، به طورى که اگر اثرى داشته باشد هیچ مانعى جلوى تاثیر آن را نگیرد و در آیه مورد بحث تمکین دین عبارت است از اینکه: آن را در جامعه مورد عمل قرار دهد، یعنى هیچ کفرى جلوگیرش نشود، و امرش را سبک نشمارند، اصول معارفش مورد اعتقاد همه باشد، درباره آن اختلاف و تخاصمى نباشد، و این حکم را خداى سبحان در چند جاى از کلامش کرده که اختلاف مختلفین در امر دین علت و منشاى جز طغیان ندارد، مانند این آیه" وَ مَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلَّا الَّذِینَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَیِّناتُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ" (بقره/213).
و مراد از دین ایشان، آن دینى که برایشان پسندیده، دین اسلام است. و اگر دین را به ایشان اضافه کرد، از باب احترام بود و نیز از این جهت بود که دین مقتضاى فطرت خود آنان بود.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
مهمان
در سوره کهف آیه 17 و سوره اعراف آیه 186 ذکر شده که خداوند نیز برخی از بندگانش را منحرف میکند . اگر چنین است این بندگان چگونه میبایست به راه راست هدایت شوند و اگر خود ذات باریتعالی آنها را منحرف کرده را باید در جهنم عذاب بکشند؟
متین رمضانی (داور) : سلام علیکم
خدای متعال در چند مورد از قرآن مجید امر هدایت و ضلالت را با بیانات مختلف بیان فرموده است، ازجمله سوره مبارکه نحل آیه93، سوره مبارکه زمر آیات 36-37، سوره مبارکه کهف آیه 17، سوره مبارکه اعراف آیه 186 و ...
علامه طباطبایی در ذیل آیه 93 سوره مبارکه نحل میفرمایند: مقصود از اضلال (گمراه کردن) بعضى و هدایت بعضى اضلال و هدایت ابتدایى نیست، بلکه مجازاتى است، زیرا همه آنان چه گمراهشان و چه در راهشان همه هدایت ابتدایى دارند، و آن کسى که خدا مىخواهد گمراهش کند کسى است که خودش راه ضلالت یعنى معصیت را پیموده و پشیمان هم نمىشود و آن کس که خدا هدایتش کرده کسى است که هدایت فطرى خود را از دست نداده و بر آن اساس مشى مىکند یا همواره در طاعت است و یا اگر گناهى سر مىزند توبه مىکند و از راه گناه به صراط مستقیم و سنت الهىاش که تبدیل پذیر نیست بر مىگردد، آرى:" وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِیلًا" (احزاب/62)،" وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِیلًا" (فاطر/43).
خداوند در آیات دیگر فرموده : "و یضل الله الظالمین"؛ خدا ظالمین را گمراه می کند.(ابراهیم/27) یا "کذلک یضل الله من هو مسرف مرتاب"؛ خدا گمراه می کند کسی را که اسراف می کند.(غافر/34) و یا "کذلک یضل الله الکافرین"؛ خدا گمراه می کند کافرین را.(غافر/74) پس درست است که به اصطلاح هر کس را خدا بخواهد گمراه می کند، ولی باید دانست چه سنخ از بندگان در معرض گمراهی قرار می گیرند، خدا ظالمین و دروغ گویان، فاسقان، مسرفان و کافران و آنهایی که در حالت اختیار نافرمانی می کنند را گمراه می نماید. پس مقدمه اضلال حق به دست بنده جاری می گردد.
نتیجه این که خدای تعالی ظالمان، کاذبان ، مجرمان را هدایت نمی کند و اصلا این گروه خود در یک گمراهی آشکار هستند. که می فرماید: "من یعص الله و رسوله فقد ضل ضلالاً مبیناً"؛(احزاب/36) یعنی کسی که نافرمانی کند خدا و رسولش را پس به تحقیق که گمراه شده گمراه شدنی آشکار. پس هر کس مستحق هدایت باشد خدای تعالی او را به بهشت هدایت می کند و کسی نیست که بتواند او را برگرداند و آن که را که مستوجب عذاب باشد و به سوی دوزخ کشاند کسی او را از شر عذاب نگاه ندارد. اما اهل و مستحق عذاب شدن و یا مستحق ثواب شدن مقدمتاً به دست انسان سپرده شده است.
بنابراین انتخاب راه خوب یا بد از اوّل در اختیار خود ماست و این حقیقت را وجدان هر انسانی قبول دارد.
برگرفته از سایت اسلام کوئست.نت
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
کامران
حضرت علی ع در حکمت39بر نامه زندگی مومن را به چند بخش تقسیممی کند
متین رمضانی (داور) : سلام علیکم
حکمت 39 نهج البلاغه: لاَ قُرْبَةَ بِالنَّوَافِلِ إِذَا أَضَرَّتْ بِالْفَرَائِضِ؛ هرگاه کارهاى مستحب به واجبات زیان برساند موجب قرب به خدا نمى شود.
این حکمت به جایگاه واجبات و مستحبات اشاره دارد. یعنی هرگاه کارهاى مستحب ضررى به واجبات بزند ارزش آن کاسته مى شود و ثواب آن کم مى گردد، مثل این که کسى از سر شب تا بعد از نیمه شب مشغول عزادارى باشد ولى خواب بماند و نماز صبح او قضا شود.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.