----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- -----
انتخاب آيه : انتخاب سوره :
تقسیم بندی موضوعی انتخاب متن فارسی :
یس
جزء : بیست و دوم
وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلاً أَصْحابَ الْقَرْيَةِ إِذْ جاءَهَا الْمُرْسَلُونَ13إِذْ أَرْسَلْنا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَکَذَّبُوهُما فَعَزَّزْنا بِثالِثٍ فَقالُوا إِنَّا إِلَيْکُمْ مُرْسَلُونَ14قالُوا ما أَنْتُمْ إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُنا وَ ما أَنْزَلَ الرَّحْمنُ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلاَّ تَکْذِبُونَ15قالُوا رَبُّنا يَعْلَمُ إِنَّا إِلَيْکُمْ لَمُرْسَلُونَ16وَ ما عَلَيْنا إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبينُ17قالُوا إِنَّا تَطَيَّرْنا بِکُمْ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهُوا لَنَرْجُمَنَّکُمْ وَ لَيَمَسَّنَّکُمْ مِنَّا عَذابٌ أَليمٌ18قالُوا طائِرُکُمْ مَعَکُمْ أَ إِنْ ذُکِّرْتُمْ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ19وَ جاءَ مِنْ أَقْصَا الْمَدينَةِ رَجُلٌ يَسْعي‏ قالَ يا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلينَ20اتَّبِعُوا مَنْ لا يَسْئَلُکُمْ أَجْراً وَ هُمْ مُهْتَدُونَ21وَ ما لِيَ لا أَعْبُدُ الَّذي فَطَرَني‏ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ22أَ أَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ يُرِدْنِ الرَّحْمنُ بِضُرٍّ لا تُغْنِ عَنِّي شَفاعَتُهُمْ شَيْئاً وَ لا يُنْقِذُونِ23إِنِّي إِذاً لَفي‏ ضَلالٍ مُبينٍ24إِنِّي آمَنْتُ بِرَبِّکُمْ فَاسْمَعُونِ25قيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قالَ يا لَيْتَ قَوْمي‏ يَعْلَمُونَ26بِما غَفَرَ لي‏ رَبِّي وَ جَعَلَني‏ مِنَ الْمُکْرَمينَ27
ترجمه جناب آقاي صفوي
13) داستان مردم انطاکیه روشنگر بشارت ها و هشدارهاى ماست. اى پیامبر، اهالى آن آبادى را آن گاه که فرستادگان ما بدان جا آمدند، براى مردم مَثَل بزن;

14) آن گاه که دو تن از رسولان خود را به سوى آنان فرستادیم ] و آنان مردم را به پرستش خداى یکتا و باور داشتن روز جزا فراخواندند [، ولى بى درنگ آن دو را تکذیب کردند; ما نیز با گسیل داشتن سوّمین فرستاده خود، آن دو تن را نیرومند ساختیم، پس هر سه نفر به مردم آن دیار گفتند: به یقین ما از جانب خدا به سوى شما به رسالت فرستاده شده ایم.

15) مردم در پاسخ گفتند: شما جز بشرى مانند ما نیستید و خداوند رحمان هیچ وحیى بر انسان فرو نفرستاده است، چرا که بشر شایسته نبوت و دریافت وحى نیست; ما نیز بشریم و هرگز از جانب خدا وحیى به ما نرسیده است، پس شما جز دروغ نمى گویید.

16) رسولان گفتند: بى تردید ما به سوى شما به رسالت فرستاده شده ایم و همین بس که پروردگارمان این را مى داند; لذا نه از تکذیب شما باکى داریم و نه نیازمند تصدیقتان هستیم.

17) و بر ما جز ابلاغ آشکار پیام الهى، تکلیف دیگرى نیست.

18) مردم آن دیار گفتند: ما ] امر [ شما را به فال بد گرفته ایم; به یقین اگر از این کار دست برندارید سنگسارتان مى کنیم و عذابى دردناک از ما به شما خواهد رسید.

19) فرستادگان ما گفتند: شومى شما با خود شماست. آن حق گریزى و باطل گرایى که در درونتان ریشه دارد، مایه شومى شماست. آیا اگر حق را براى شما یادآورى کنند آن را انکار مى کنید و آن را به فال بد مى گیرید و تهدید مى کنید ؟! شما مردمى هستید که بى اندازه مرتکب گناه شده اید، و همین موجب حق ناپذیرى شما شده است.

20) در این میان مردى از دورترین نقطه شهر شتابان آمد و گفت: اى قومِ من، از این رسولان پیروى کنید.

21) از کسانى که براى رسالت خود، مزدى از شما نمى طلبند و خود هدایت یافته اند پیروى کنید و دعوتشان را بپذیرید.

22) و بدانید که آفریننده آدمیان، تنها معبودى است که شایسته پرستش است; پس چیست مرا که نپرستم آن کسى را که مرا پدید آورده و شما همه به سوى او بازگردانده مى شوید و به سزاى کارهایتان مى رسید ؟!

23) آیا جز خدا معبودانى برگزینم که اگر خداى رحمان زیانى براى من بخواهد، شفاعت آنها چیزى از آن زیان را از من دور نمى سازد و ] خود نیز [ نمى توانند مرا نجات بخشند ؟!

24) اگر جز خدا معبودانى را پرستش کنم، در آن صورت قطعاً در گمراهى آشکارى خواهم بود.

25) اى فرستادگان خدا، همانا من به پروردگارتان ایمان آورده ام; پس گواهى مرا بر یگانگى خدا بشنوید و گواه باشید.

26) ولى مردم انطاکیه آن مرد مؤمن با اخلاص را به قتل رساندند، و بى درنگ از جانب خدا به او ندا رسید که: به بهشت در آى. آن مرد در آن سراى گفت: اى کاش، قوم من مى دانستند،

27) که پروردگارم گناهانم را بخشید و مرا از بزرگواران درگاهش قرار داد.

441
441