----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- -----
انتخاب آيه : انتخاب سوره :
تقسیم بندی موضوعی انتخاب متن فارسی :
یوسف
جزء : دوازدهم
وَ اتَّبَعْتُ مِلَّةَ آبائي‏ إِبْراهيمَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ ما کانَ لَنا أَنْ نُشْرِکَ بِاللَّهِ مِنْ شَيْ‏ءٍ ذلِکَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ عَلَيْنا وَ عَلَي النَّاسِ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا يَشْکُرُونَ38يا صاحِبَيِ السِّجْنِ أَ أَرْبابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّارُ39ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِهِ إِلاَّ أَسْماءً سَمَّيْتُمُوها أَنْتُمْ وَ آباؤُکُمْ ما أَنْزَلَ اللَّهُ بِها مِنْ سُلْطانٍ إِنِ الْحُکْمُ إِلاَّ لِلَّهِ أَمَرَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِيَّاهُ ذلِکَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ40يا صاحِبَيِ السِّجْنِ أَمَّا أَحَدُکُما فَيَسْقي‏ رَبَّهُ خَمْراً وَ أَمَّا الْآخَرُ فَيُصْلَبُ فَتَأْکُلُ الطَّيْرُ مِنْ رَأْسِهِ قُضِيَ الْأَمْرُ الَّذي فيهِ تَسْتَفْتِيانِ41وَ قالَ لِلَّذي ظَنَّ أَنَّهُ ناجٍ مِنْهُمَا اذْکُرْني‏ عِنْدَ رَبِّکَ فَأَنْساهُ الشَّيْطانُ ذِکْرَ رَبِّهِ فَلَبِثَ فِي السِّجْنِ بِضْعَ سِنينَ42وَ قالَ الْمَلِکُ إِنِّي أَري‏ سَبْعَ بَقَراتٍ سِمانٍ يَأْکُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجافٌ وَ سَبْعَ سُنْبُلاتٍ خُضْرٍ وَ أُخَرَ يابِساتٍ يا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَفْتُوني‏ في‏ رُءْيايَ إِنْ کُنْتُمْ لِلرُّءْيا تَعْبُرُونَ43
ترجمه جناب آقاي صفوي
38) و آیین پدرانم ابراهیم و اسحاق و یعقوب را پیروى کرده ام. ما را نرسد که چیزى را شریک خدا سازیم. این از فضل خدا بر ما خاندان نبوّت است، و پایدارى ما بر توحید از فضل خدا بر مردم است، زیرا به وسیله ما هدایت مى شوند، ولى بیشتر مردم نعمت وجود پیامبران را سپاسگزارى نمى کنند.

39) اى دو همدم زندان، آیا خدایان پراکنده شایسته پرستش اند یا خداوند یکتا که بر همه موجودات چیره است ؟

40) شما به جاى خدا جز نام هایى را که خود و پدرانتان آنها را نامگذارى کرده اید و حقیقتى ندارند نمى پرستید. خداوند بر این که آنها از جایگاه شفاعت برخوردارند یا از خود در هستى تأثیرى دارند، هیچ برهانى فرو نفرستاده است. حکومت در جهان هستى جز از آنِ خدا نیست. او فرمان داده است که جز وى را نپرستید. این است آن آیینى که مى تواند جوامع بشرى را بر پاى دارد و از نیکبختى برخوردار سازد، ولى بیشتر مردم این حقیقت را درک نمى کنند.

41) اى دو همدم زندان، امّا یکى از شما دو تن از زندان آزاد مى شود و ساقىِ دربار مى گردد و به سرورش شراب مى دهد، و امّا آن دیگرى به دار کشیده مى شود و پرندگان از سرش مى خورند. امرى که درباره آن از من نظر مى خواستید حتمى شده است.

42) یوسف به آن کس از آن دو تن که دریافت نجات مى یابد، گفت: مرا نزد سرورت یاد کن، باشد که وسیله آزادى مرا از زندان فراهم کند، ولى شیطان از خاطر او برد که یوسف را نزد سرور خود یاد کند، از این رو یوسف چند سالى در زندان ماند.

43) و پادشاه به مهتران دربارش گفت: من در خواب هفت گاو فربه را دیدم که هفت گاو لاغر آنها را مى خورند، و هفت خوشه سبز و خوشه هاى دیگرى که خشک بودند نیز در خواب دیدم. اى مهتران، اگر تعبیر خواب مى کنید، درباره خوابم به من نظر دهید.

240
240