● مراد از باغهای معشوره و غیر معشوره در آیه
«شجره معروشه» آن درختى را گویند که شاخههایش به وسیله داربست بالا رفته و یکى بر بالاى دیگرى قرار گرفته باشد، مانند درخت انگور. و «عرش» در اصل لغت به معناى رفع و بلندى است. بنا بر این، «جَنَّاتٍ مَعْرُوشاتٍ» عبارت خواهد بود از تاکستانها و باغهاى انگور و مانند آنها، و "جنات غیر معروشات" باغهایى که درختهاى آن بر تنه خود استوار باشد نه بر داربست.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج7، ص: 499 |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : بدون موضوع |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● مراد از جمله «وَ الزَّرْعَ مُخْتَلِفاً أُکُلُهُ»
اینکه فرمود: «وَ الزَّرْعَ مُخْتَلِفاً أُکُلُهُ» معنایش این است که خوردنىها و دانههاى آن زرع مختلف است، یکى گندم است و یکى جو، یکى عدس است و آن دیگرى نخود.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج7، ص: 499 و 500 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : گیاه |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● مقصود از «متشابه» و «غیر متشابه» در آیه
مقصود از «متشابه» و «غیر متشابه» در جمله «وَ الزَّیْتُونَ وَ الرُّمَّانَ مُتَشابِهاً وَ غَیْرَ مُتَشابِهٍ» بطورى که از سیاق برمىآید این است که هر یک از آن میوهها از نظر طعم و شکل و رنگ و امثال آن هم متشابه دارد و هم غیر متشابه.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج7، ص: 500 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : گیاه |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● امری که در جمله «کُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذا أَثْمَرَ ...» وجود دارد اباحه را می رساند نه وجوب را
«کُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذا أَثْمَرَ ...» امرى که در اینجا است امر وجوبى نیست، بلکه تنها اباحه را مىرساند، چون از اینکه قبلا مساله خلقت جنات معروشات و نخل و زرع و غیر آن را خاطر نشان ساخته بود به دست مىآید که امر به خوردن از میوههاى آنها امر در مورد توهم منع است و معلوم است در چنین موردى صیغه امر تنها اباحه را مىرساند نه وجوب را. در حقیقت تقدیر کلام این است که: «خداوند آن کسى است که جنات و نخل و زرع را آفرید و به شما دستور داد تا از میوههاى آنها بخورید و امر فرمود که در موقع چیدن آن حق واجبش را بپردازید، و شما را از اسراف در آن منع و نهى کرد» و این سیاق بهترین دلیل است بر اینکه معناى «دستور داد» این است که به شما اجازه داد.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج7، ص: 500 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : خوردن و آشامیدن |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● آیه شریفه به طور اجمال از میوهها و حبوبات براى فقرا حقی را قائل شده است
مقصود از «حق» در جمله «وَ آتُوا حَقَّهُ یَوْمَ حَصادِهِ» آن حق ثابتى است که متعلق به میوههاى مذکور مىشود. حال آیه شریفه به طور اجمال و سربسته از میوهها و حبوبات حقى براى فقرا قائل شده، و فرموده که در روز درو غلات و چیدن میوهها حق فقرا باید داده شود. و این اشاره به حکم عقل است، و در حقیقت حکمى را که عقل در این باره دارد امضاء کرده نه اینکه بخواهد مساله زکات را خاطرنشان سازد، چون این آیه شریفه در مکه نازل شده و تشریع زکات و وجوب آن در مدینه اتفاق افتاده. علاوه بر این، اگر آیه شریفه راجع به زکات واجب مىبود مىبایست زکات در همه انواع نامبرده در آیه واجب بوده باشد، و حال آنکه در میان آنها چیزهایى هست که زکات ندارد.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : 1-بله، بعید نیست بگوییم این آیه اجمال همان تفصیلى است که بعدا در مدینه نازل شده، چون بطور کلى اصول شرایعى که در مدینه بطور تفصیل نازل شده در مکه بطور اجمال نازل گردیده است، مثلا در آیات مکى به طور اجمال فرموده: «قُلْ تَعالَوْا أَتْلُ ما حَرَّمَ رَبُّکُمْ عَلَیْکُمْ»(الأنعام/151)- تا آنجا که مىفرماید- «وَ لا تَقْرَبُوا الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ» (الأنعام/151).
2-و مقصود از «حق» در جمله «وَ آتُوا حَقَّهُ یَوْمَ حَصادِهِ» آن حق ثابتى است که متعلق به میوههاى مذکور مىشود. و بنا بر این، ضمیرى که در «حقه» است به کلمه «ثمر» برمىگردد و اگر فرمود: «حق میوه را بپردازید» به این جهت است که حق مزبور به آن میوهها تعلق مىگیرد، هم چنان که گفته مىشود: «حق فقراء» چون حق به فقرا ارتباط خاصى دارد، بعضى ها احتمال دادهاند که ضمیر مزبور مانند ضمیرى که در: «إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ» است به خداى تعالى برگردد و معناى آیه این باشد که: حق خدا را بپردازید، چون میوههاى مذکور انتسابى هم با خداى تعالى دارند، خداى تعالى است که آن میوهها را ایجاد فرموده است.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج7، ص: 500 و 501 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : حق |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● در استفاده و حتى انفاق از نعمتهاى الهى اگر اذن خدا نباشد، اسراف کردهایم
اینکه فرمود: «و لا تسرفوا» معنایش این است که در استفاده از این میوهها و غلات از آن حدى که براى معاش شما صالح و مفید است تجاوز مکنید، درست است که شما صاحب آن هستید و لیکن نمىتوانید در خوردن آن و بذل و بخشش از آن زیاده روى کنید، و یا در غیر آن مصرفى که خدا معین نموده به کار بزنید مثلا در راه معصیت خدا صرف نمایید. و همچنین فقیرى که از شما مىگیرد نمىتواند در آن اسراف نموده مثلا آن را تضییع کند. پس آیه مطلق و خطاب آن شامل جمیع مردم است چه مالک و چه فقیر.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : و اینکه بعضى گفتهاند: خطاب آیه مختص به مالک آن اموال است. و همچنین اینکه بعضى دیگر گفتهاند: خطاب تنها متوجه زمامدارى است که صدقات را از صاحبان این اموال مىگیرد. و همچنین اینکه بعضى گفتهاند: معنایش این است که میوهها را قبل از چیدن مخورید تا در نتیجه حق فقرا را کم کنید.
و نیز اینکه عدهاى دیگر گفتهاند: معناى آیه این است که از دادن مقدار واجب کوتاهى مکنید.
و یا گفتهاند معنایش این است که: این اموال را در راه معصیت صرف مکنید، صحیح نیست، و با اطلاق آیه و سیاق آن نمىسازد.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج7، ص: 501 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : اسراف |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● روایتی در معنای کلمه «جنات»
منبع : ترجمه المیزان: ج7، ص: 506 |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : گیاه |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● حقى که در روز درو باید پرداخت غیر از خمس و زکات است
امام صادق(علیهالسلام) در معناى جمله «وَ آتُوا حَقَّهُ یَوْمَ حَصادِهِ» فرمود: حق از خوشه (گندم و جو ...) یک دسته و از خرما هنگامى که چیده شود یک مشت است. سپس اضافه کرد که از ایشان پرسیدم آیا ممکن است انسان این حق را بعد از بردن خرمن به خانه بپردازد؟ فرمود: نه اگر قبل از بردنش بپردازد به سخاوت وى نزدیکتر است.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : 1-این روایت را تفسیر قمى(ج 1 ص 218) به نقل از احمد بن ادریس از احمد بن محمد از على بن حکم از ابان بن عثمان از شعیب عقرقوفى روایت کرده است.
2-و نیز در تفسیر قمى(ج 1 ص 218) از احمد بن ادریس از برقى از سعد بن سعد از حضرت رضا(علیهالسلام) نقل کرده که شخصى از آن جناب پرسید: اگر در موقع درو و برداشت حاصل مساکین حاضر نباشند چه باید کرد؟ حضرت فرمود: در این صورت تکلیفى بر او نیست.
3-و در کافى(ج 3 ص 564 خ 1) از على بن ابراهیم از ابن ابى عمیر از معاویة بن حجاج روایت کرده که گفت: من از امام صادق(علیهالسلام) شنیدم که مىفرمود: در زراعت دو حق هست: حقى است گرفتنى و حقى است دادنى. عرض کردم گرفتنى آن کدام است و دادنیش کدام؟
فرمود: حقى که از زراعت به حکم اجبار مىگیرند همان عشر و نصف عشر (صدى ده و صدى پنج) است و اما آن حقى که انسان خودش به طیب خاطر خود مىدهد همان حقى است که آیه: «وَ آتُوا حَقَّهُ یَوْمَ حَصادِهِ» متعرض آن است. و مقصود از روز حصاد همان روزى است که شروع به چیدن مىشود و به تدریج روى هم انباشته مىگردد، همه این مدت روز حصاد است.
آن گاه معاویة بن حجاج اضافه کرد (که مطلب دیگرى را نیز امام فرمود) و به خاطرم جز این نیست که فرمود: حقى که در روز حصاد باید داد عبارت از این است که در طول مدت حصاد هر دفعه که مسکینى مراجعه مىکند یک دسته به او بدهد تا از حصاد فارغ شود.
4-و نیز در کافى(ج 3 ص 566 ح 5) به سند خود از مصادف روایت کرده که گفت: وقتى در خدمت امام صادق(علیهالسلام) در یکى از زمینهاى زراعیش بودم، موقعى بود که داشتند درو مىکردند، اتفاقا سائلى نزدیک آمد و سؤال کرد من در جوابش گفتم خدا روزیت دهد، حضرت فرمود: ساکت، شما نمىتوانید چنین جوابى بدهید مگر بعد از آنکه به سه نفر داده باشید پس از آن در دادن و ندادن مختارید.
5-در تفسیر عیاشى(ج 1 ص 377 ح 100) از امام صادق(علیهالسلام) نقل شده که در ذیل آیه مذکور فرموده: (از محصول جمعآورى شده خود) به هر مسلمانى که نزدت آمد، بده و اگر هیچ مسلمانى نزدت نیامد به مشرک بده.
علامه طباطبایی: در این معانى روایات وارده از امام باقر و امام صادق و امام رضا(علیهالسلام) بسیار است.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج7، ص: 506 تا 510 |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : حق |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● مراد از اسراف در یَوْمَ حَصاد
حضرت ابى الحسن رضا(علیهالسلام) در معناى جمله «وَ آتُوا حَقَّهُ یَوْمَ حَصادِهِ وَ لا تُسْرِفُوا» فرمود: پدرم بارها مىفرمود: اسراف در روز درو و روز چیدن خرما به این است که انسان با دو مشت خود بدهد. آن گاه فرمود پدرم وقتى در چنین مواقعى به غلامى برمىخورد که با دو مشت خود صدقه مىداد، صدایش مىزد و مىفرمود: خرما را مشت مشت و سنبل (خوشه) را دسته دسته بده.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : این روایت راکافى(ج 3 ص 566 ح 1) به سند خود از ابن ابى نصر از حضرت ابى الحسن رضا(علیهالسلام) روایت کرده است.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج7، ص: 507 |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : اسراف |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● رسم اهل مدینه در موسم چیدن خرما و دادن حق فقرا
اهل مدینه رسمشان این بود که وقتى موسم چیدن خرما مىرسید خوشه خرما را از درخت پایین آورده آن را مىگذاشتند در مسجد تا فقرا از آن استفاده کنند، هر سائلى مىآمد که با چوب به آن خوشه مىزد و آنچه مىریخت مىخورد و آیه شریفه «وَ آتُوا حَقَّهُ یَوْمَ حَصادِهِ» به همین مناسبت نازل گردید.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : 1-این روایت را الدر المنثور(ج 3 ص 49) به نقل از ابن ابى شیبه، عبد بن حمید، ابن منذر و ابو الشیخ از میمون بن مهران و یزید بن اصم روایت کردهاست.
2-در کافى(ج 4 ص 55 ح 5) نقل شده است که مردى از امام صادق(علیهالسلام) معناى جمله «وَ آتُوا حَقَّهُ یَوْمَ حَصادِهِ وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ» را پرسید. حضرت فرمود: فلان بن فلان انصارى (و اسمش را برد) زراعتى داشت وقتى حاصلش دست مىآمد همه را صدقه مىداد و براى خود و عیالش چیزى باقى نمىگذاشت خداى تعالى این عمل را اسراف خواند.
علامه طباطبایی: مراد امام(علیهالسلام) این است که آیه شریفه بر عمل آن شخص منطبق است، نه اینکه آیه در شان او نازل شده، زیرا آیه شریفه مکى است و در آن روز انصارى در میان نبود، بعید نیست که آن انصارى که امام(علیهالسلام) اسم برده ثابت بن قیس بن شماس باشد چون طبرى و دیگران نیز از ابن جریح نقل کردهاند که گفته است: آیه مورد بحث در باره ثابت بن قیس بن شماس نازل شده، چون وى درخت خرمایى داشت، وقتى آن را چید گفت: امروز هیچ کس نزد من نمىآید مگر اینکه از این خرما به خوردش مىدهم، و به مردم همى داد تا شب شد در حالى که خرمایى براى خودش نمانده بود. خداوند جمله «وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ» را نازل فرمود. و لیکن همانطورى که گفتیم داستان ثابت بن قیس نمىتواند شان نزول آیه باشد چون او مردى است مدنى و آیه شریفه نزولش در مکه بوده. آرى، آیه با عمل وى منطبق است.( تفسیر طبرى ج 7- 8 ص 45 جزء 8 ط مصر)
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج7، ص: 508 و 509 |
قالب : شأن نزول |
موضوع اصلی : حق |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● معنای حق در جمله «وَ آتُوا حَقَّهُ یَوْمَ حَصادِهِ»
منبع : ترجمه المیزان: ج7، ص: 509 |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : حق |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● آیه «وَ آتُوا حَقَّهُ یَوْمَ حَصادِهِ» ناسخ آیه زکات نیست
1- از ابن عباس روایت کردهاند که در تفسیر «وَ آتُوا حَقَّهُ یَوْمَ حَصادِهِ» گفته است: این آیه را آیه مربوط به صدى ده و صدى پنج نسخ کرده است.
علامه طباطبایی: نسبتى که میان این آیه و آیه زکات است نسبت نسخ نیست، چون تنافى و تضادى در میان آن دو دیده نمىشود چه اینکه قائل به وجوب صدقه باشیم و چه به استحباب آن.
2-و نیز از ضحاک روایت کردهاند که گفته است: آیه زکات تمامى آیات راجع به صدقه را نسخ کرده است.
علامه طباطبایی: اشکال بالا بر این قول نیز وارد است.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : 1-این روایت را الدر المنثور(ج 3 ص 49) به نقل از سعید بن منصور، ابن ابى شیبه، ابن منذر، ابن ابى حاتم، نحاس و بیهقى در سنن خود از ابن عباس روایت کردهاست.
2-این روایت در الدر المنثور(ج 3 ص 49) به نقل از ابو عبید، ابن ابى شیبه، عبد بن حمید و ابن منذر از ضحاک روایت کردهاست.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج7، ص: 509 |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : نسخ |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● نکته -
عطيه صفاري
در اینجا به چند نکته باید توجه کرد:
1 -در آیات گذشته از این سوره ، سخن از احکام خرافى بت پرستان در میان بود، که از زراعت و چهارپایان نصیبى براى خدا قرار مى دادند، و عقیده داشتند که این سهام باید به شکل مخصوصى مصرف گردد، و سوار شدن بر پشت بعضى از چهارپایان را تحریم مى کردند و بچه هاى خود را براى بعضى از بتها قربانى مى نمودند.
آیه فوق و آیه اى که بعد از این مى آید در حقیقت پاسخى به تمام این احکام خرافى است ، زیرا صریحا مى گوید
خالق تمام این نعمتها خدا است ، او است که همه این درختان و چهارپایان و زراعتها را آفریده است و هم او است که دستور داده از آنها بهره گیرید و اسراف نکنید، بنابراین غیر او نه حق تحریم دارد و نه حق تحلیل .
2 - در اینکه جمله اذا اثمر (هنگامى که میوه دهد) با ذکر کلمه ثمره قبل از آن چه منظورى را تعقیب مى کند، در میان مفسران گفتگو است ، ولى ظاهرا هدف از این جمله این است که به مجرد اینکه میوه بر درختان ، و خوشه و دانه در زراعت آشکار شود، بهره گرفتن از آنها مباح و جائز است ، اگر چه حق مستمندان هنوز پرداخته نشده است و این حق را تنها در موقع چیدن میوه و در درو کردن (یوم الحصاد) باید پرداخت (دقت کنید).
3 - منظور از این حق که بهنگام درو باید پرداخت چیست ؟ بعضى معتقدند همان زکات واجب ، یعنى یکدهم و یک بیستم است ، ولى با توجه به اینکه این سوره در مکه نازل شده و حکم زکات در سال دوم هجرت و یا بعد از آن در مدینه نازل گردیده است ، چنین احتمالى بسیار بعید به نظر مى رسد.
در روایات فراوانى که از اهلبیت (علیهم الاسلام ) به ما رسیده و همچنین در بسیارى از روایات اهل تسنن این حق ، غیر از زکات معرفى شده و منظور از آن چیزى است که بهنگام حضور مستمند در موقع چیدن میوه و یا درو کردن زراعت به او داده مى شود، و حد معین و ثابتى ندارد.
و در این صورت آیا این حکم واجب است یا مستحب ، بعضى معتقدند که یک حکم وجوبى است که قبل از تشریع حکم زکات بر مسلمانان لازم بوده ولى بعد از نزول آیه زکات ، این حکم منسوخ شد، و حکم زکات با حد و حدود معینش به جاى آن نشست .
ولى از روایات اهلبیت (علیهم السلام ) استفاده مى شود که این حکم نسخ نشده و به عنوان یک حکم استحبابى هم اکنون به قوت خود باقى است .
4 - تعبیر به کلمه یوم ممکن است اشاره به این باشد که چیدن میوه ها و درو کردن زراعتها بهتر است در روز انجام گیرد، اگر چه مستمندان حاضر شوند و قسمتى به آنها داده شود، نه اینکه بعضى از افراد بخیل ، شبانه این کار را بکنند، تا کسى با خبر نشود، در روایاتى که از طرق اهلبیت (علیهم السلام ) به ما رسیده نیز روى این موضوع تاکید شده است .
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : وبلاگ راسخون |
قالب : احکام |
موضوع اصلی : احکام |
گوینده : عطیه صفاری |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● امام باقرعلیه السلام پس از تلاوت این آیه فرمود: -
ابراهيم چراغي
«جَنّات»، باغهاى پر درخت و زمینهاى پوشیده از زراعت است. «معروش»، درختى است که نیاز به داربست دارد. «اُکُل» به معناى مأکول و خوراکى است.
در آیه 99 همین سوره خواندیم: «اُنظروا الى ثمره اذا أثمر» هنگامى که درخت بار آورد، با دقّت به آن نگاه کنید. در این آیه مىخوانیم که «کلوا من ثمره اذا اثمر»، هنگامى که بار داد، بخورید. نتیجه اینکه: خوردن باید با تأمّل و دقّت باشد، نه غافلانه.
امام باقرعلیه السلام پس از تلاوت این آیه فرمود: شخصى زراعتى داشت که تمام محصولاتش را صدقه مىداد و خود و عیالش بىچیز مىماندند. خداوند این عمل را اسراف خواند. [490]
این آیه، درس خداشناسى را همراه با اجازه مصرف خوارکىها و رسیدگى به طبقات محروم و انفاق به آنان و اعتدال داشتن و زیادهروى نکردن در مصرف و انفاق را بیان مىکند. «انشأ، کلوا، آتو، لا تسرفوا» چنانکه در جاى دیگر نیز مىخوانیم: «و الّذین اذا انفقوا لمیسرفوا و لمیقتروا و کان بین ذلک قواماً» [491]
امام صادقعلیه السلام ذیل این آیه فرمودند: حتّى اگر مسلمان یافت نشد، حقِّ برداشت را به مشرک فقیر بپردازید [492] در روایتى دیگر فرمود: این حقِّ برداشت، غیر از زکات است. [493]
امام صادق علیه السلام فرمود: میوه را در شب برداشت نکنید و شبانه درو نکنید تا فقیران نیز بتوانند حاضر شوند و چیزى بگیرند. [494]
در سوره «ن والقلم» نیز مىخوانیم که خداوند باغ کسانى را که تصمیم گرفتند شبانه و به دور از چشم فقرا میوهها را بچینند و به آنها ندهند، سوزاند.
--------------------------------------------------------------------------------
490) تفسیر نورالثقلین.
491) فرقان، 67.
492) بحار، ج93، ص96.
493) برهان، ج1، ص557.
494) کافى، ج3، ص565.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : اسراف |
گوینده : ابراهیم چراغی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.