دراین آیه به یکى از علل حقیقى انکار معاد اشاره کرده مى فرماید: چنین نیست که انسان در قدرت خداوند بر جمع استخوانها و زنده کردن مردگان تردید داشته باشد، بلکه هدفش از انکار این است که مادام العمر گناه کند (بل یرید الانسان لیفجر امامه ).
او مى خواهد از طریق انکار معاد، کسب آزادى براى هر گونه هوسرانى و ظلم و بیدارگرى و گناه بنماید، هم وجدان خود را از این طریق اشباع کاذب کند، و هم در برابر خلق خدا مسؤ ولیتى براى خود قائل نباشد چرا که ایمان به معاد و رستاخیز و دادگاه عدل خدا سد عظیمى است در مقابل هر گونه عصیان و گناه ، او مى خواهد این لجام را بر گیرد و این سد را در هم بشکند و آزادانه هر عملى را خواست انجام دهد.
این منحصر به زمانهاى گذشته نبوده است ، امروز هم یکى از علل گرایش به مادیگرى و انکار مبدء و معاد، کسب آزادى براى فجور و گریز از مسؤ ولیتها، و شکستن هر گونه قانون الهى است ، و گرنه دلائل مبدء و معاد آشکار است .
در تفسیر على بن ابراهیم آمده است که در توضیح معنى این آیه فرمود: یقدم الذنب و یؤ خر التوبة و یقول سوف اتوب : آیه اشاره به کسى است که گناه را مقدم مى دارد و توبه را به تاخیر مى اندازد و مى گوید بعدا توبه خواهم کرد.
بعضى نیز گفته اند منظور از ((فجور)) در آیه ((تکذیب )) است ، بنابراین معنى آیه چنین مى شود: انسان مى خواهد قیامت و رستاخیز را که در پیش روى او قرار دارد تکذیب کند، ولى تفسیر اول مناسبتر است .
[ نظرات / امتیازها ]