و بازگشتْگاهى است براى سرکشان،
1 - جهنم، فرجام طغیان گران فرو رفته در گناه است.
إنّ جهنّم کانت ... للطّـغین مـابًا
«طغیان»; یعنى، بى اندازه در معصیت پیش رفتن (مفردات راغب). «مآب» اسم مکان و از «أوْب» به معناى رجوع گرفته شده است و فرجام هر کس را از آن جهت مآب و مرجع گویند که خود، از پیش آن را فراهم ساخته است.
2 - گریز از جهنم، براى طغیان گران امکان پذیر نیست.
إنّ جهنّم کانت مرصادًا . للطّـغین
«للطاغین» ممکن است به «مآب» تعلق داشته باشد و نیز مى تواند متعلق به «مرصاداً» باشد. در صورت دوم مفاد آیه شریفه چنین مى شود: جهنم براى طغیان گران مثل کمین است که رهایى از آن ممکن نیست. در این صورت «مآباً» نیز متعلقى نظیر «للطاغین» داشته که به دلیل وجود قرینه، ذکر آن ضرورت نداشت.
3 - پرهیزکنندگان از طغیان، گرچه بر جهنم و کمین کنندگان در آن عبور خواهند کرد; ولى گرفتار آن نخواهند شد. *
إنّ جهنّم کانت مرصادًا . للطّـغین مـابًا
چنانچه «للطاغین» متعلق به «مآباً» باشد، «مرصاداً» مطلق خواهد بود; در این صورت مفاد دو آیه این است که جهنم براى همگان «مرصاد» است; ولى «مآب» و بازگشتگاه همه نبوده و تنها طغیان گران گرفتار آن خواهند شد.
[ نظرات / امتیازها ]
[22] و طاغیانى که از حد خود تجاوز مىکنند، و از آنچه سبب نزدیک شدن ایشان به آتش است پرهیز نمىکنند، زود باشد که به آتشى باز گردند که خود آن را با افعال خود فراهم آوردهاند.
لِلطَّاغِینَ مَآباً- جاى بازگشت طغیانگران است.»
شاید کلمه مآب اشاره به آن باشد که خود سبب روشن شدن آتشى باشند که به آن بازگشتهاند، چه این همان منزلى است که خود بنا کردهاند و میهنى است که براى خود برگزیدهاند.
[ نظرات / امتیازها ]
لِلطَّاغِینَ مَآباً
و بازگشتگاهى است براى سرکشان و خودکامگان؛ همان کسانى که از مرزهاى مقررات خدا پا را فراتر نهاده و در نافرمانى و گناه راه سرکشى و طغیان را پیش گرفتند.
آرى، آنان روزگارى طولانى در آنجا خواهند ماند تا طعم تلخ تاریک اندیشى و بیدادگرى خود و تحقیر انسان ها و پایمال ساختن حقوق و کرامت بشر را بچشند.
[ نظرات / امتیازها ]