1)
: باران که در مناعت طبعش خلاف نیست
در باغ لاله روید و درشورزار خس...
به نظر میرسه تذکر دادن مشروط به پذیرش یا عدم پذیرش مخاطب نیست..
امر به تذکر و مفهوم آیه شریفه هم به نظر مشروط نباشه..
از ایات بعد هم فهمیده میشه که تذکر در هر حال اثر دارد یعنی «من یخشی» متذکر میشوند و انهایی هم که نمیپذیرند حجت برایشان کامل میشود..
اصلا تا تذکر داده نشود، از کجا معلوم میشود که طرف متذکر میشود یا روی بر می تابد؟!!!
پس تذکر نمیتواند منوط و مشروط به پذیرش باشد..
باران رحمت الهی در بارش خود بین زمین حاصل خیزو غیر ان تفاوتی قائل نمیشود..
پس چگونه امر مهم تذکر و هدایت مردم مشروط به پذیرش شود؟!
تشکر