از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید لغت ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
  حسن حميدي سولا - تفسیر مبین استاد ابوالفضل بهرام پور
8) «نَاعِمَةٌ» : متنعم ، برخوردار و شاداب [ نظرات / امتیازها ]
10) «عَالِیَةٍ» : عالی قدر ، برین [ نظرات / امتیازها ]
11) لا تَسْمَعُ : نمی شنود
 توضيح : « مفرد مونث غایب است یعنی آم وجوه ناعمه نمی شنود» [ نظرات / امتیازها ]
11) لاغِیَةً(لغو) : بیهوده ، یاوه [ نظرات / امتیازها ]
12) «عَیْنٌ جاریه» : چشمه ای روان [ نظرات / امتیازها ]
13) «سُرُرٌ» جمع سریر : تخت ها [ نظرات / امتیازها ]
13) «مرفوعه »(رفع) : بلند [ نظرات / امتیازها ]
14) «أَکْوَابٌ»جمع کوب : قدح ها [ نظرات / امتیازها ]
14) «مَوْضُوعَةٌ» : نهاده شده (قرار داده شده در کنار چشمه سار) [ نظرات / امتیازها ]
15) «نَمَارِقُ» جمع نمرقه : پشتی ها [ نظرات / امتیازها ]
15) «مَصْفُوفَةٌ»(صف) : به ردیف چیده شده [ نظرات / امتیازها ]
16) «زَرَابِیُّ» جمع زَرْبِیَّة : فرش های نفیس [ نظرات / امتیازها ]
16) مبثوثه (بث) : پهن شده [ نظرات / امتیازها ]
  نيره تقي زاده فايند - استادخرمدل
8) «نَاعِمَةٌ» : شادان و شاداب. در خوشی و رفاه. دارای نعمت و لذّت [ نظرات / امتیازها ]
9) لِسَعْیِها : به خاطر سعی خود، یا از سعی خود.
 توضيح : «لِسَعْیِهَا»: حرف لام به معنی (ب) و برای تعلیل است (نگا: المصحف المیسّر). یا این که برای تعلیل نمی‌باشد (نگا: روح‌المعانی). یعنی به خاطر سعی خود، یا از سعی خود. [ نظرات / امتیازها ]
10) «عَالِیَةٍ»: : عالیقدر و ارزشمند. برین. بالا و والا [ نظرات / امتیازها ]
11) «لا تَسْمَعُ» : نمی‌شنوند. نمی‌شنوی. [ نظرات / امتیازها ]
11) «لاغِیَةً» : یاوه. سخنان پوچ و بیهوده. [ نظرات / امتیازها ]
12) «سُرُرٌ» : جمع سَریر، تختهائی که بر آنها می‌نشینند یا می‌خوابند. [ نظرات / امتیازها ]
12) «عَیْنٌ» : چشمه. چشمه‌ها. [ نظرات / امتیازها ]
13) «مَرْفُوعَةٌ» : بلند و برکشیده. عالی و گرانبها. [ نظرات / امتیازها ]
13) «سُرُرٌ»: : جمع سَریر، تختهائی که بر آنها می‌نشینند یا می‌خوابند. [ نظرات / امتیازها ]
14) «مَوْضُوعَةٌ» : نهاده شده. گذارده شده. [ نظرات / امتیازها ]
14) «أَکْوَابٌ»: : جمع کُوب، قَدَحهاو ساغرها [ نظرات / امتیازها ]
15) «نَمَارِقُ» : جمع نَمْرُقَة، بالشها. پشتیها [ نظرات / امتیازها ]
15) «مَصْفُوفَةٌ» : ردیف شده. به رسته نهاده. به صف چیده شده. [ نظرات / امتیازها ]
16) «زَرَابِیُّ» : جمع زَرْبِیَّة، فرشهای عالی خوابدار که هم نرم و راحت، و هم گرانبها و قیمتی هستند. [ نظرات / امتیازها ]
16) «مَبْثُوثَةٌ» : گسترده و پهن شده. اینجا و آنجا باز و پراکنده شده که نشانه رفاهیّت و فراخی نعمت و ثروت است. [ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیرهدایت
14) وَ أَکواب‌ٌ مَوضُوعَةٌ‌ : ساغرهای‌ آماده‌،آکنده ‌از‌ شراب‌ طهور [ نظرات / امتیازها ]
 » مجمع البیان
13) سرور : این واژه جمع «سریر» به معنى تخت و جایگاه شادى مى باشد. [ نظرات / امتیازها ]
14) اکواب : جمع «کُوب» به معنى تُنگ یا ظرف دسته دار آمده است. [ نظرات / امتیازها ]
15) نمارق: : این واژه جمع «نمرقه» به معنى بالش آمده است. [ نظرات / امتیازها ]
16) زرابى : جمع «زربیه» به معنى فرش هاى ظریف و گسترده شده. [ نظرات / امتیازها ]
  سمانه عباس نژاد - قرآن در خانه
8) ناعمه : شاداب ، باطراوت ، متنعم [ نظرات / امتیازها ]
9) لسعیها : به خاطر تلاش و کوشش خودشان [ نظرات / امتیازها ]
9) راضیه : خشنود ، راضی [ نظرات / امتیازها ]
10) جنه عالیه : بهشتی بلند مرتبه [ نظرات / امتیازها ]
11) لا غیه : بیهوده گویی ، سخنان بیهوده [ نظرات / امتیازها ]
12) جاریه : جاری و روان [ نظرات / امتیازها ]
13) سرر : تخت ها [ نظرات / امتیازها ]
13) مرفوعه : بلند [ نظرات / امتیازها ]
14) اکواب : کوزه ها ، جامها [ نظرات / امتیازها ]
14) موضوعه : نهاده شده ، قرار داده شده [ نظرات / امتیازها ]
15) نمارق : بالشها ، پشتیها [ نظرات / امتیازها ]
15) مصفوفه : به صف چیده شده [ نظرات / امتیازها ]
16) زرابی : فرشهای فاخر [ نظرات / امتیازها ]
16) مبثوثه : گسترده شده [ نظرات / امتیازها ]
  مسعود ورزيده - تفسیر نور(10جلدى)، ج‏10، ص: 462
11) لاغِیَةً : گفتار بیهوده است. [ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیر نور
11) لاغِیَةً : گفتار بیهوده [ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیر نور(10جلدى)، ج‏10، ص: 462
8) وُجُوهٌ : صاحبان وجوه و چهره‏هاى برجسته باشد،
 توضيح : «وُجُوهٌ»، صاحبان وجوه و چهره‏هاى برجسته باشد، یعنى چهره‏هاى شاخص هر یک از دو گروه نیک و بد. [ نظرات / امتیازها ]
12) عَیْنٌ : معناى چشمه، بر یک یا چند چشمه قابل تطبیق است
 توضيح : «عَیْنٌ» به معناى چشمه، بر یک یا چند چشمه قابل تطبیق است و به دلیل آیه 15 سوره ذاریات، چشمه‏هاى بهشتى متعدد است. «إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَ عُیُونٍ» [ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیر نور(10جلدى)، ج‏10، ص: 467
8) ناعِمَةٌ : در ناز و نعمت به سر بردن [ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیر نور(10جلدى)، ج‏10، ص: 470
13) سرور : سریر به تختى گفته مى‏شود که براى سرور باشد
 توضيح : «سُرُرٌ» و «سرور» از یک ریشه است. سریر به تختى گفته مى‏شود که براى سرور باشد [ نظرات / امتیازها ]
13) مَرْفُوعَةٌ : نشانه جایگاه بلند تخت‏هاى بهشتى است
 توضيح : «مَرْفُوعَةٌ» نشانه جایگاه بلند تخت‏هاى بهشتى است که بر صحنه‏هاى دیدنى بهشت اشراف دارد. [ نظرات / امتیازها ]
14) أَکْوابٌ : قدحى است که دسته ندارد
 توضيح : «أَکْوابٌ» جمع «کوب» بر وزن خوب به معناى قدحى است که دسته ندارد. در سوره واقعه آیات 17 و 18 انواع ظرف‏ها آمده است. «بِأَکْوابٍ وَ أَبارِیقَ وَ کَأْسٍ مِنْ مَعِینٍ» [ نظرات / امتیازها ]
15) «نَمارِقُ : بالش و پشتى کوچک است
 توضيح : «نَمارِقُ» جمع «نمرقة» به معناى بالش و پشتى کوچک است [ نظرات / امتیازها ]
16) «زَرابِیُّ» : فرش فاخر و زربافت است. [ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیرالمیزان
13) سرر : تخت
 توضيح : کلمه سرر جمع سریر - تخت است ، و منظور از مرفوع بودن تخت ، مرفوع بودن مقام و منزلت کسی است که بر آن تکیه می‏زند [ نظرات / امتیازها ]
14) کوب : تنگ
 توضيح : کلمه اکواب جمع کوب است ، که به معنای آفتابه بدون خرطوم و دسته است ( که در فارسی آن را تنگ می‏گویند ) که در آن شراب می‏گیرند [ نظرات / امتیازها ]
15) نمارق : بالش و پشتی [ نظرات / امتیازها ]
16) زرابی : بساط فاخر
 توضيح : کلمه زرابی جمع زربیه است که هم با فتحه اول و هم با ضمه و هم با کسره آن خوانده می‏شود ، و زربیه به معنای بساط فاخر است [ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیرنمونه
8) ناعمة : چهره هایى است که غرق نعمت شده و تر و تازه و شاداب و مسرور و نورانى است [ نظرات / امتیازها ]
13) سرر : تختهایى است که در مجالس انس و سرور بر آن مى نشینند. [ نظرات / امتیازها ]
14) اکواب : ظرفى است که دسته دار باشد.
 توضيح : اکواب )) جمع ((کوب )) (بر وزن خوب ) به معنى ((قدح )) یا ظرفى است که دسته دار باشد. [ نظرات / امتیازها ]
15) نمارق : پشتى کوچک
 توضيح : نمارق )) جمع ((نمرقه )) (بر وزن غلغله ) به معنى پشتى کوچک است که بر آن تکیه مى کنند و معمولا به هنگام استراحت کامل از آنها استفاده مى شود، و تعبیر به ((مصفوفة )) اشاره به تعدد و نظم خاصى است که بر آنها حاکم است ، این تعبیر نشان مى دهد که آنها جلسات انس ‍ دستجمعى تشکیل مى دهند، و این اجتماع که خالى از هر گونه لغو و بیهوده گى است ، و تنها از الطاف الهى و نعمتهاى بى پایان او، و نجات از درد و رنجهاى دنیا و عذاب آخرت ، در آن سخن گفته مى شود چنان لطف و لذتى دارد که چیزى با آن برابرى نمى کند.
[ نظرات / امتیازها ]
16) زرابى : فرشهاى عالى خوابدار
 توضيح : زرابى )) جمع ((زریبة )) به معنى فرشهاى عالى خوابدار است که هم نرم و راحت است ، و هم گرانبها و پر قیمت [ نظرات / امتیازها ]
  حسين جمالي - تدبر شخصی
11) لاغِیَةً (لغو) : به معنای اینکه سخنان یا کار هایی که برای دنیا و آخرت انسان ها سودی ندارد. [ نظرات / امتیازها ]