لیست پیام های ليلا حسين زاده
از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
  سوره نازعات آیه 6 - معاد تنها با یک صیحه عظیم رخ مى‏دهد!
بعد از آن که با قسم‏هاى مؤکد وقوع قیامت به عنوان یک امر حتمى در آیات گذشته بیان شد ، در آیات مورد بحث به شرح بعضى از نشانه‏ها و حوادث این روز بزرگ مى‏پردازد ، و مى‏فرماید : این بعث و رستاخیز در روزى واقع مى‏شود که زلزله وحشتناک همه چیز را به لرزه در مى‏آورد ( یوم ترجف الراجفة).
سپس دومین حادثه عظیم رخ مى‏دهد ( تتبعها الرادفة).
راجفه از ماده رجف ( بر وزن کشف ) به معنى اضطراب و لرزه شدید است ، و از آنجا که اخبار فتنه‏انگیز مایه اضطراب جامعه مى‏شود به آن اراجیف مى‏گویند.
رادفه از ماده ردف ( بر وزن حرف ) به معنى شخصى یا چیزى است که به دنبال دیگرى قرار مى‏گیرد ، و لذا به شخصى که دنبال سر دیگرى سوار بر مرکب مى‏شود ردیف مى‏گویند .
بسیارى از مفسران معتقدند که منظور از راجفه همان صیحه نخستین یا نفخ صور اول است که شیپور فناى جهان و زلزله نابودى دنیا است ، و رادفه اشاره به صیحه دوم یا نفخ صور ثانى است که نفخه حیات و رستاخیز و بازگشت به زندگى جدید است.
بنا بر این آیه شبیه چیزى است که در آیه 68 سوره زمر آمده است و نفخ فى الصور فصعق من فى السموات و من فى الارض الا من شاء الله ثم نفخ فیه اخرى فاذا هم قیام ینظرون : در صور دمیده مى‏شود و تمام کسانى که در آسمانها و زمین هستند مدهوش مى‏شوند و مى‏میرند ، مگر آنها که خدا بخواهد ، سپس بار دیگر در صور دمیده مى‏شود ناگهان همه بپا مى‏خیزند و در انتظار حسابند .
بعضى نیز گفته‏اند که راجفه اشاره به زلزله‏اى است که زمین را متلاشى مى‏کند و رادفه زلزله‏اى است که آسمانها را درهم مى‏ریزد ، ولى تفسیر اول صحیحتر به نظر مى‏رسد.

قالب : تفسیری گوینده : لیلا حسین زاده
منبع : تفسیر نمونه موضوع اصلی : قیامت
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
  سوره نازعات آیه 2 - پاسخ به دو سؤال
در اینجا دو سؤال باقى مى‏ماند نخست اینکه نازعات و ناشطات جمعهاى مؤنث است ، به چه مناسبت در اینجا به کار رفته ؟ دیگر اینکه سه سوگند اول با واو قسم شروع شده ، ولى در چهارمین و پنجمین سوگند ف جانشین آن گشته است که براى عطف یا تفریع است ؟ در پاسخ سؤال اول باید به این نکته توجه داشت که نازعات جمع نازعة به معنى طایفه و گروهى از فرشتگان است که این برنامه را انجام مى‏دهند همچنین ناشطات و بقیه این صیغه‏هاى جمع و از آنجا که طایفه مؤنث لفظى است جمع آن به همین صورت بسته شده .
و در پاسخ سؤال دوم مى‏توان گفت که سبقت جستن نتیجه حرکت سریع است که از سابحات استفاده مى‏شود ، و تدبیر امور نیز نتیجه‏اى است براى مجموع این حرکت.
در نتیجه همه این سوگندها براى بیان مطلبى است که صریحا در آیه ذکر نشده ، ولى از قرینه مقام ، و همچنین از آیات بعد به خوبى روشن مى‏شود ، هدف این است که بگوید : سوگند به این امور که همه شما سرانجام مبعوث و محشور مى‏شوید و قیامت و رستاخیز حق است .




قالب : تفسیری گوینده : لیلا حسین زاده
منبع : تفسیر نمونه موضوع اصلی : ملائکه
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
  سوره نازعات آیه 1 - سوگند به این فرشتگان پر تلاش
در این آیات به پنج موضوع مهم قسم یاد شده ، و هدف از این سوگندها بیان حقانیت و تحقق مساله معاد و رستاخیز است ، مى‏فرماید : سوگند به آنها که به سختى مى‏کشند و بر مى‏کنند ( و النازعات غرقا ) و سوگند به آنها که به راحتى جدا مى‏سازند ( و الناشطات نشطا ) و سوگند به آنها که به سرعت حرکت مى‏کنند ( و السابحات سبحا ) و آنها که به خوبى سبقت مى‏گیرند ( فالسابقات سبقا ) و آنها که امور را تدبیر مى‏کنند ( فالمدبرات امرا ) پیش از آنکه به تفسیر این آیات بپردازیم باید لغاتى که در آن به کار رفته دقیقا روشن شود .
نازعات از ماده نزع به معنى چیزى را از جا بر کندن و یا کشیدن است ، مانند کشیدن کمان به هنگام پرتاب تیر ، و گاه این واژه در امور معنوى نیز به کار مى‏رود مانند نزع عداوت یا محبت از قلب به معنى برکندن آن غرق با فتح را ( بر وزن شفق ) به گفته بسیارى از ارباب لغت در اصل به
معنى فرو رفتن در آب است ، و گاه به معنى گرفتارى شدید در یک حادثه و بلا نیز آمده.
و غرق ( بر وزن فرق ) به گفته ابن منظور در لسان العرب اسمى است که جانشین مصدر شده و به معنى اغراق است ، و اغراق در اصل به معنى کشیدن کمان تا آخرین نقطه ممکن است ، سپس به معنى مبالغه در هر کار آمده.
و از اینجا به خوبى روشن مى‏شود که آنچه در آیه فوق آمده به معنى غرق شدن نیست بلکه به معنى انجام یک کار تا سر حد ممکن است.
ناشطات از ماده نشط ( بر وزن هشت ) در اصل به معنى گشودن گره‏هائى است که به آسانى باز مى‏شود ، و به چاههائى که عمق کمى دارد و دلو به آسانى و با یک حرکت از آن بیرون مى‏آید انشاط گفته مى‏شود ، و به شترهائى که با اندک اشاره‏اى به سرعت حرکت مى‏کنند نیز نشیطة مى‏گویند ، و لذا به طور کلى این واژه در هر گونه حرکتى که با سهولت انجام مى‏شود به کار مى‏رود .

سابحات از ماده سبح ( بر وزن سطح ) به معنى حرکت سریع در آب یا در هوا است ، لذا در مورد شنا کردن در آب و یا حرکت سریع اسب ، و با سرعت به دنبال کارى رفتن گفته مى‏شود ، تسبیح که به معنى پاک شمردن خداوند از هر عیب و نقص است نیز از همین معنى گرفته شده ، گوئى کسى که تسبیح مى‏گوید با سرعت در عبادت پروردگار به پیش مى‏رود .
سابقات از ماده سبقت به معنى پیشى گرفتن است ، و از آنجا که پیشى گرفتن معمولا بدون سرعت ممکن نیست گاه از این ماده مفهوم سرعت نیز استفاده مى‏شود.
مدبرات از ماده تدبیر به معنى عاقبت چیزى را اندیشیدن است ، و از آنجا که عاقبت‏اندیشى و آینده‏نگرى سبب سامان یافتن کار به نحو احسن مى‏گردد واژه تدبیر در این معنى نیز به کار مى‏رود.

این سوگندهاى پنجگانه که در ابتدا در هاله‏اى از ابهام فرو رفته ، ابهامى که انگیزه اندیشه بیشتر و عمیقتر ، و سبب جولان ذهن و فکر و دقت و بررسى است اشاره به چه کسان ، یا چه چیزهائى است ؟ مفسران درباره آن بسیار سخن گفته‏اند ، و تفسیرهاى فراوانى دارند که عمدتا بر سه محور دور مى‏زند:
1 -منظور از این سوگندها فرشتگانى است که مامور قبض ارواح کفار و مجرمانند که آنها را به شدت از بدنهایشان بر مى‏کشند ، ارواحى که هرگز حاضر به تسلیم در برابر حقنبودند.
2 -این سوگندها اشاره به ستارگان آسمان است که پیوسته از افقى کنده مى‏شوند و به افق دیگرى رهسپار مى‏گردند.
3 -منظور جنگجویان یا اسبهاى مجاهدان راه خدا است که از خانه‏ها و وطنهاى خود به شدت بر کنده مى‏شوند.
منظور از این سوگندها در مجموع فرشتگان است در رابطه با اجراى کل فرمانهاى الهى که اجراى این فرمانها در پنج مرحله تحقق مى‏یابد ، اول حرکت شدید نخستین به دنبال تصمیم‏گیرى قاطع ، و بعد مرحله راه افتادن آرام ، و سپس سرعت گرفتن ، و پیشى جستن ، و در نهایت تدبیر امور و سامان دادن به کارها است ، ولى به هر حال برنامه فرشتگان در زمینه قبض ارواح کفار و مؤمنان یکى از مصادیق این مفهوم کلى است ، و زمینه‏ساز بحثهاى آینده این سوره درباره معاد محسوب مى‏شود .
قالب : تفسیری گوینده : لیلا حسین زاده
منبع : تفسیر نمونه موضوع اصلی : ملائکه
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
  سوره نازعات آیه 1 - فضیلت تلاوت این سوره
در حدیثى از پیغمبر اکرم (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) آمده است : من قرأ سورة و النازعات لم یکن حبسه و حسابه یوم القیامة الا کقدر صلاة مکتوبة حتى یدخل الجنة : کسى که سوره نازعات را بخواند توقف و حساب او در روز قیامت تنها به اندازه خواندن یک نماز روزانه است ، و بعد از آن وارد بهشت مى‏شود .
امام صادق (علیه‏السلام‏) مى‏فرماید : من قرأها لم یمت الا ریان ، و لم یبعثه الله الا ریان ، و لم یدخله الجنة الا ریان : کسى که این سوره را بخواند سیراب از دنیا مى‏رود ، و خداوند او را سیراب محشور مى‏کند ، و سیراب وارد بهشت مى‏سازد ( سیراب از رحمت بى‏پایان حق).
مسلم است کسى که محتواى این سوره را که آیات تکان دهنده‏اش ارواح خفته را بیدار و متوجه وظائف خود مى‏سازد در جان خویش پیاده کند از چنان پاداشهائى برخوردار خواهد شد ، نه آنها که فقط به خواندن الفاظ قناعت مى‏کنند.
قالب : تفسیری گوینده : لیلا حسین زاده
منبع : تفسیر نمونه موضوع اصلی : سوره نازعات
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
  سوره مطففین آیه 1 - محتواى سوره مطففین
در اینکه این سوره در مکه نازل شده یا در مدینه ؟ در میان مفسران گفتگو است.
شان نزولى نشان مى‏دهد که آیات آغاز این سوره که درباره کم‏فروشان سخن مى‏گوید ناظر به افرادى است که در مدینه به این کار کثیف مشغول بودند.
ولى لحن دیگر آیات این سوره شباهت زیادى با سوره‏هاى مکى دارد که در آیاتى کوتاه و پر طنین از رستاخیز و حوادث قیامت خبر مى‏دهد ، مخصوصا آیات اواخر این سوره که بیانگر استهزاى کفار نسبت به مسلمانان است نیز تناسب زیادى با محیط مکه دارد که مؤمنان در اقلیت بودند و کفار در اکثریت قاطع .
و شاید به همین دلیل است که بعضى قسمتى از سوره را مکى و قسمتى را مدنى مى‏دانند ولى روى هم رفته این سوره به سوره‏هاى مکى شبیه‏تر است.
به هر حال بحثهاى این سوره بر پنج محور دور مى‏زند:
1 -هشدار و تهدید شدیدى نسبت به کم‏فروشان.
2 -اشاره به این مطلب که گناهان بزرگ از عدم ایمان راسخ به رستاخیز سر چشمه مى‏گیرد.
3 -بخشى از سر نوشت فجار در آن روز بزرگ.
4 -قسمتى از مواهب عظیم و نعمتهاى روح‏پرور نیکوکاران در بهشت.
5 -اشاره‏اى به استهزاى جاهلانهکافران نسبت به مؤمنان و معکوس شدن این کار در قیامت.
فضیلت تلاوت این سوره
در حدیثى از پیغمبر اکرم (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) مى‏خوانیم : من قرأ سورة المطففین سقاه الله من الرحیق المختوم یوم القیامة : هر کس سوره مطففین را بخواند خدا او را از شراب طهور زلال و خالص که دست احدى به آن نرسیده است در آن روز سیراب مى‏کند.
و در حدیثى از امام صادق (علیه‏السلام‏) آمده است : من قرأ فى فرائضه ویل للمطففین اعطاه الامن یوم القیامة من النار ، و لم تره ، و لم یرها ... : هر کس در نمازهاى فریضه خود سوره مطففین را بخواند خداوند امنیت از عذاب دوزخ را در قیامت به او عطا مى‏کند ، نه آتش دوزخ او را مى‏بیند و نه او آتش دوزخ را پیدا است ، اینهمه ثواب و فضیلت و برکت براى کسى است که خواندن آن را مقدمه‏اى براى عمل قرار دهد .


قالب : تفسیری گوینده : لیلا حسین زاده
منبع : تفسیر نمونه موضوع اصلی : سوره مطففین
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
  سوره بروج آیه 3 - منظور از شاهد و مشهود چیست ؟
در اینکه منظور از شاهد و مشهود چیست ؟ تفسیرهاى بسیار فراوانى ذکر کرده‏اند که بالغ بر سى تفسیر مى‏شود ، و مهمترین آنها تفسیرهاى زیر است:
1 -شاهد شخص پیغمبر اکرم (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) است چنانکه قرآن مى‏گوید : یا ایها النبى انا ارسلناک شاهدا و مبشرا و نذیرا : اى پیغمبر ما تو را شاهد و بشارت دهنده و بیم دهنده فرستادیم ( احزاب 45).
و مشهود همان روز قیامت است ، چنانکه قرآن مى‏گوید ذلک یوم مجموع له الناس و ذلک یوم مشهود : روز قیامت روزى است که همه مردم در آن جمع مى‏شوند ، و روزى است کاملا مشهود و آشکار ( هود 103 ) .
2 -شاهد گواهان عمل انسانند ، مانند اعضاى پیکر او چنانکه در آیه 24 سوره نور مى‏خوانیم : یوم تشهد علیهم السنتهم و ایدیهم و ارجلهم بما کانوا یعملون : روزى که زبانها و دستها و پاهایشان به اعمالى که انجام داده‏اند گواهى مى‏دهد.
و مشهود انسانها و اعمال آنها هستند.
3 -شاهد به معنى روز جمعه است که شاهد اجتماع مسلمین در مراسم بسیار مهم نماز آن روز است.
و مشهود روز عرفه است که زائران بیت الله الحرام شاهد و ناظر آن روزند ، در روایتى از پیغمبر اکرم (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) و امام باقر (علیه‏السلام‏) و امام صادق (علیه‏السلام‏) این تفسیر نقل شده است .
4 -شاهد روز عید قربان و مشهود روز عرفه ( روز ما قبل آن ) مى‏باشد.
در حدیثى آمده است که مردى وارد مسجد پیغمبر اکرم (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) شد کسى را دید که نشسته و از رسول الله (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) حدیث نقل مى‏کند ، مى‏گوید : تفسیر این آیه را از او خواستم گفت : آرى شاهد روز جمعه و مشهود روز عرفه است ، از او گذشتم به دیگرى رسیدم که از رسول الله (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) سخن مى‏گوید، تفسیر همین آیه را از او خواستم ، گفت : شاهد روز جمعه و مشهود روز عید قربان است ، از او نیز گذشتم به نوجوانى رسیدم خوشرو که او نیز از رسول خدا حدیث مى‏گفت گفتم : از تفسیر این آیه برایم سخن بگو ، گفت : شاهد محمد (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) است و مشهود روز قیامت آیا نشنیده‏اى که خداوند مى‏فرماید : یا ایها النبى انا ارسلناک شاهدا و مبشرا و نذیرا و نیز نشنیده‏اى که مى‏گوید : ذلک یوم مجموع له الناس و ذلک یوم مشهود.
من سؤال کردم نخستین نفر که بود گفتند : ابن عباس ، دومین نفر را پرسیدم ، گفتند : عبد الله بن عمر ، و از سومین نفر سؤال کردم گفتند : حسن بن على (علیهماالسلام‏) است!
5 -منظور از شاهد شبها و روزها است ، و مشهود بنى آدم است که به اعمال او گواهى مى‏دهد ، همان گونه که در دعاى امام زین العابدین (علیه‏السلام‏) در دعاى صباح و مساء مى‏خوانیم : هذا یوم حادث جدید و هو علینا شاهد عتید ، ان احسنا ودعنا بحمد ، و ان اسانا فارقنا بذنب : این روز تازه‏اى است که شاهد آماده بر اعمال ما است ، اگر نیکى کنیم با حمد و سپاس ما را وداع مى‏گوید ، و اگر بد کنیم با نکوهش و مذمت از ما جدا مى‏شود .
6 -منظور از شاهد ملائکه و مشهود قرآن است.
7 -منظور از شاهد حجر الاسود و مشهود حاجیانند که در کنار آن مى‏آیند و دست بر آن مى‏نهند.
8 -شاهد خلق است و مشهود حق است.
9 -منظور از شاهد امت اسلامى است و مشهود امتهاى دیگر همانگونه که در آیه 143 سوره بقره آمده است : لتکونوا شهداء على الناس هدف این است که شما گواه بر دیگر امتها باشید.
10 -شاهد پیامبر اسلام (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) و مشهود سایر انبیاء هستند ، به گواهى آیه 41 سوره نساء و جئنا بک على هؤلاء شهیدا : در آن روز ما تو را به عنوان گواه بر آنها ( بر پیامبران دیگر ) مى‏آوریم .
11 -یا اینکه شاهد پیامبر (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) و مشهود امیر مؤمنان على (علیه‏السلام‏) است.
البته تناسب این آیه با آیات قبل ایجاب مى‏کند که اشاره به شهود روز قیامت باشد ، اعم از پیامبر اسلام (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) یا سایر پیامبران نسبت به امتهاى خود ، و ملائکه و فرشتگان و اعضاء پیکر آدمى و شب و روز ، و مانند آنها ، و مشهود انسانها یا اعمال آنها است.
و به این ترتیب بسیارى از تفاسیر فوق درهم ادغام مى‏شود و در یک مجموعه با یک مفهوم وسیع خلاصه مى‏گردد .
ولى تفسیرهائى مانند روز جمعه و روز عرفه و روز عید از این معنى جدا است ، هر چند آنها نیز از شهود روز محشر و گواهان اعمال انسانها هستند ، بلکه هر یک از این ایام پر اجتماع خود صحنه‏اى از رستاخیز در این دنیا محسوب مى‏شود.
با توجه به این بیان روشن مى‏شود که میان تفاسیر فوق تضادى وجود ندارد ، و ممکن است در مفهوم گسترده شاهد و مشهود جمع باشد ، و این از نشانه‏هاى عظمت قرآن است که مفاهیمى چنان گسترده دارد که تفسیرهاى زیادى را در خود جاى مى‏دهد ، چرا که شاهد هرگونه گواه را شامل مى‏شود ، و مشهود هر چیزى را که بر آن گواهى مى‏دهند ، و اینکه هر دو به صورت نکره ذکر شده است اشاره به عظمت این شاهد و مشهود است که در تمام تفسیرهاى بالا به خوبى منعکس مى‏باشد .
نکته قابل توجه اینکه پیوند ظریفى در میان این قسمتهاى چهارگانه از یکسو ، و مطلبى که براى آن سوگند یاد شده از سوى دیگر وجود دارد ، آسمان و ستارگان درخشان و برجهاى موزونش همگى نشانه نظم و حساب است و یوم موعود صحنه روشنى از حساب و کتاب ، و شاهد و مشهود نیز وسیله‏اى است براى رسیدگى دقیق به این حساب ، وانگهى همه این سوگندها براى آن است که به شکنجه‏گران ظالم هشدار دهد اعمال آنها در برابر مؤمنان راستین
همگى ثبت و ضبط ، و براى روز موعود نگهدارى مى‏شود ، و شهودى که گرداگرد وجود شما را فرا گرفته‏اند ، اعم از فرشتگان ، و اعضاى پیکر و شبها و روزها ، و مانند آن همه این کارها را زیر نظر دارند و در آن روز گواهى مى‏دهند
قالب : تفسیری گوینده : لیلا حسین زاده
منبع : تفسیر نمونه موضوع اصلی : پیامبر اعظم (صل‍ی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
  سوره لیل آیه 5 - اینگونه کارها، سخت و آسان می شوند
فَأَمَّا مَنْ أَعْطَى‏ وَ اتَّقَى‏(5) وَ صَدَّقَ بِالحُْسْنَى‏(6) فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَى‏(7) وَ أَمَّا مَن بخَِلَ وَ اسْتَغْنَى‏(8) وَ کَذَّبَ بِالحُْسْنَی‏(9) فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْعُسْرَى‏(10- لیل)
اما کسى که [ثروتش را در راه خدا] انفاق کرد و پرهیزکارى پیشه ساخت و وعده نیکوتر را [که وعده خدا نسبت به پاداش انفاق و پرهیزکارى است‏] باور کرد؛ پس به زودى او را براى راه آسانى [که انجام همه اعمال نیک به توفیق خداست‏] آماده مى‏کنیم و اما کسى که [از انفاق ثروت‏] بخل ورزید و خود را بى‏نیاز نشان داد و وعده نیکوتر را تکذیب کرد؛ پس او را براى راه سخت و دشوارى [که سلب هرگونه توفیق از اوست‏] آماده مى‏کنیم.
در این آیات سختی و آسانی و یا اعطای توفیق و سلب توفیق نسبت به انجام کارهای خیر تحلیل شده است. ابتدا در مورد صاحبان توفیق سخن می گوید و بعد، علت بی توفیقی عده دیگر را بیان می کند.
آنان که توفیق دارند و کار خیر برایشان آسان است
مراد از «اعطاء»، انفاق مال در راه رضاى خداست و منظور از «وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنى» تصدیق وعده حُسنی است‏ که آن، وعده ثوابى است که خداوند متعال در مقابل انفاق به انگیزه رضاى او داده است. بی شک چنین انفاقی، تصدیق عملی مبدأ و معاد و رسالت است.
کلمه«تیسیر» به معناى تهیه کردن و آماده نمودن است و کلمه «یسرى» به معناى خصلتى است که در آن آسانى باشد و هیچ دشوارى در آن نباشد و منظور از آن این است که توفیق اعمال صالحه را به او می دهد و انجام اینگونه اعمال را برایش آسان می کند؛ به طورى که هیچ گونه دشوارى در آن نباشد و یا منظور این است که او را آماده حیاتى سعید کند؛ حیاتى نزد پروردگارش، حیاتى بهشتى، و برای نیل یه این هدف توفیق اعمال صالحى را به او می دهد.
آنان که توفیق ندارند و کار خیر برایشان دشوار است
کلمه«بخل» در مقابل کلمه «اعطاء» به معناى ندادن است و کلمه «استغناء» به معناى طلب ثروت از راه ندادن به دیگران و جمع کردن آن است و مراد از «تکذیب به حسنى»، انکار وعده حسنى و ثواب خدا است که انبیاء علیهم السلام آن را به بشر رسانده‏اند و معلوم است که کفر به آن وعده، کفر به مبدأ و معاد و رسالت است.
و مراد از «تیسیر للعسرى»، ندادن توفیق اعمال صالح است به این شکل که اعمال صالح را در نظرش سخت و دشوار جلوه می دهد و تحملش را براى ایمان به خدا زیاد نمی کند و یا او را برای عذاب شدن آماده می کند.(9)
نتیجه اینکه هر کس ایمان را چاشنی عمل خیر کند و بر آن مداومت داشته باشد؛ رفته رفته انجام عبادات و کار خیر، بر او آسان می شود و اگر عکس این عمل کرد؛ یعنی نه ایمان داشت و نه اهل کار خیر بود؛ رفته رفته عبادات و اعمال صالح در نظرش از کندن کوه هم سخت تر خواهد شد و هیچ رغبتی به آن در خود نمی بیند.
قالب : تفسیری گوینده : لیلا حسین زاده
منبع : سایت تبیان موضوع اصلی : عمل انسان
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
  سوره بلد آیه 8 - نعمت چشم و زبان ، و هدایت
در تعقیب آیات گذشته که سخن از غرور و غفلت انسانهاى طغیانگر مى‏گفت در آیات مورد بحث بخشى از مهمترین نعمت‏هاى مادى و معنوى الهى را بر این انسان مى‏شمرد ، تا از یکسو غرور و غفلت او را بشکند ، و از سوى دیگر وادار به تفکر در خالق این نعمتها کند ، و با تحریک حس شکرگزارى در درون جانش او را به سوى معرفت خالق سوق دهد.
نخست مى‏فرماید : آیا ما براى این انسان دو چشم قرار ندادیم ؟ ! ( ا لم نجعل له عینین).
و یک زبان و دو لب ؟ ! ( و لسانا و شفتین).
و او را به خیر و شرش آگاه کردیم ، و هدایت نمودیم ( و هدیناه النجدین ) .
به این ترتیب در این چند جمله کوتاه به سه نعمت مهم مادى و یک نعمت بزرگ معنوى که همه از عظیمترین نعمتهاى الهى است اشاره نموده است : نعمت چشمها ، و زبان ، و لبها ، از یکسو ، و نعمت هدایت و معرفت خیر و شر از سوى دیگر.
(توجه داشته باشید نجد در اصل به معنى مکان مرتفع است در مقابل تهامه که به سرزمینهاى پست گفته مى‏شود ، یا به تعبیر دیگر بلند بوم و پست بوم است ، و در اینجا کنایه از خیر و شر و مسیر سعادت و شقاوت است).
در اهمیت نعمتهاى فوقهمین بس که : چشم مهمترین وسیله ارتباط انسان با جهان خارج است ، شگفتیهاى چشم به اندازه‏اى است که به راستى انسان را به خضوع در مقابل خالق آن وا - مى‏دارد ، طبقات هفتگانه چشم که به نامهاى صلبیه ( قرنیه ) مشیمیه ، عنبیه ، جلدیه ، زلالیه ، زجاجیه ، و شبکیه نامیده شده ، هر کدام ساختمان عجیب و ظریف و شگفت‏انگیزى دارد که قوانین فیزیکى و شیمیائى مربوط به نور و آئنه‏ها به دقیقترین وجهى در آنها رعایت شده به طورى که پیشرفته‏ترین دوربینهاى دقیق عکاسى در برابر آن موجود بى ارزشى است ، و به راستى اگر در تمام دنیا جز انسان، و در تمام وجود انسان جز چشم ، چیز دیگرى نبود ، مطالعه شگفتى‏هایش براى شناخت علم و قدرت عظیم پروردگار کافى بود.
و اما زبان مهمترین وسیله ارتباط انسان با انسانهاى دیگر و نقل و مبادله اطلاعات و معلومات از قومى به قوم دیگر ، و از نسلى به نسل دیگر است ، و اگر این وسیله ارتباطى نبود هرگز انسان نمى‏توانست تا این حد در علم و دانش و تمدن مادى و مسائل معنوى ترقى کند.
و اما لبها اولا نقش مؤثرى در تکلم دارند ، چرا که بسیارى از مقاطع حروف به وسیله لبها ادا مى‏شود ، و از این گذشته لبها کمک زیادى به جویدن غذا ، و حفظ رطوبت دهان ، و نوشیدن آب مى‏کند و اگر نبودند مساله خوردن و آشامیدن انسان ، و حتى منظره چهره او بر اثر جریان آب دهان به بیرون ، و عدم قدرت بر اداء بسیارى از حروف وضع اسف‏انگیزى داشت .
و از آنجا که درک حقایق در درجه اول با چشم و زبان است.
و به دنبال اینها به مساله وجود عقل و هدایت عقلانى ، و فطرى اشاره مى‏کند ، و حتى تعبیر آیه ، هدایت تشریعى که به وسیله انبیاء و اولیاء انجام مى‏گیرد شامل مى‏شود.
آرى او هم دیده بینا و آفتاب را در اختیار انسان گذارده ، و هم راه و چاه را به او نشان داده ، تا آدمى نگاه کند پیش پاى خویش .
اما با اینهمه چراغ فروزان که فرا راه او قرار داده است اگر از بیراهه مى‏رود باید گفت بگذار تا بیفتد و بیند سزاى خویش ! جمله و هدیناه النجدین ما او را از راه خیر و شر آگاه کردیم علاوه بر اینکه مساله اختیار و آزادى اراده انسان را بیان مى‏کند ، با توجه به اینکه نجد مکان مرتفع است اشاره به این است که پیمودن راه خیر خالى از مشکلات و زحمت و رنج نیست ، همانگونه که بالا رفتن از زمینهاى مرتفع مشکلاتى دارد ، حتى پیمودن راه شر نیز مشکلاتى دارد ، چه بهتر که انسان با سعى و تلاشش راه خیر را برگزیند .
اما در عین حال انتخاب راه با خود انسان است ، او است که مى‏تواند چشم و زبان را در مسیر حلال یا حرام به گردش درآورد ، و از دو جاده خیر و شر هر کدام را بخواهد برگزیند.
و لذا در حدیثى از پیغمبر اکرم (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) مى‏خوانیم : خداوند متعال به فرزندان آدم مى‏گوید : یا بن آدم ! ان نازعک لسانک فیما حرمت علیک فقد اعنتک علیه بطبقتین فاطبق ، و ان نازعک بصرک الى بعض ما حرمت علیک فقد اعنتک علیه بطبقتین فاطبق ... : اى فرزند آدم ! اگر زبانت خواست تو را وادار به حرام کند من دو لب را براى جلوگیرى از آن در اختیار تو قرار داده‏ام ، لب را فروبند ، و اگر چشمت بخواهد تو را به سوى حرام ببرد من پلکها را در اختیار تو قرار داده‏ام ، آنها را فرو بند ! ... .
و به این ترتیب خداوند وسائل کنترل این نعمتهاى بزرگ نیز در اختیار بشر قرار داده و این یکى دیگر از الطاف بزرگ او است.
جالب اینکه آیات فوق در مورد زبان اشاره به لبها شده ، اما در مورد چشمها اشاره به پلکها نشده است ، و این ظاهرا به دو علت است یکى اینکه نقش لبها براى سخن گفتن و غذا خوردن و سایر جهات به مراتب بیش از پلکها در مورد چشم است ، و دیگر اینکه کنترل زبان از کنترل چشم به مراتب مهم‏تر و سرنوشت‏سازتر است .

قالب : تفسیری گوینده : لیلا حسین زاده
منبع : تفسیر نمونه موضوع اصلی : هدایت
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
  سوره بلد آیه 1 - سوگند به این شهر مقدس
سنت قرآن در بسیارى از موارد بر این است که بیان حقایق بسیار مهم را با سوگند شروع مى‏کند ، سوگندهائى که خود نیز سبب حرکت اندیشه و فکر و عقل انسان است ، سوگندهائى که ارتباط خاصى با همان مطلب مورد نظر دارد .
در اینجا نیز براى بیان این واقعیت که زندگى انسان در دنیا توأم با درد و رنج است از سوگند تازه‏اى شروع مى‏کند و مى‏فرماید : قسم به این شهر مقدس شهر مکه ( لا اقسم بهذا البلد).
شهرى که تو ساکن آن هستى ( و انت حل بهذا البلد).
گرچه در این آیات نام مکه صریحا نیامده است ، ولى با توجه به مکى بودن سوره از یکسو ، و اهمیت فوق العاده این شهر مقدس از سوى دیگر ، پیدا است که منظور همان مکه است ، و اجماع مفسران نیز بر همین است.
البته شرافت و عظمت سرزمین مکه ایجاب مى‏کند خداوند به آن سوگند یاد نماید ، چرا که نخستین مرکز توحید و عبادت پروردگار در اینجا ساخته شده ، و انبیاى بزرگ گرد این خانه طواف کرده‏اند ، ولى جمله و انت حل بهذا البلد مطلب تازه‏اى در بر دارد ، مى‏گوید این شهر به خاطر وجود پر فیض و پر برکت تو چنان عظمتى به خود گرفته که شایسته این سوگند شده است.
و حقیقت همین است که ارزش سرزمینها به ارزش انسانهاى مقیم در آن است ، مبادا کفار مکه تصور کنند اگر قرآن به این سرزمین قسم یاد مى‏کند براى وطن آنها و یا کانون بتهایشان اهمیت قائل شده است ، نه چنین نیست ، تنها ارزش این شهر ( گذشته از سوابق تاریخى خاص آن ) به خاطر وجود ذیجود بنده خاص خدا محمد (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) است .
اى کعبه را ز یمن قدوم تو صد شرف وى مرده را از مقدم پاک تو صد صفا بطحا ز نور طلعت تو یافته فروغ یثرب ز خاک تو با رونق و نوا در اینجا تفسیر دیگرى نیز وجود دارد و آن اینکه من به این شهر مقدس سوگند یاد نمى‏کنم در حالى که احترام تو را هتک کرده‏اند ، و جان و مال و عرضت را حلال و مباح شمرده‏اند.
و این توبیخ و سرزنش شدیدى است نسبت به کفار قریش که آنها خود را خادمان ، و حافظان حرم مکه مى‏پنداشتند ، و براىاین سرزمین آنچنان احترامى قائل بودند که حتى اگر قاتل پدرشان در آنجا دیده مى‏شد در امان بود ، حتى مى‏گویند کسانى که از پوست درختان مکه بر مى‏گرفتند و به خود مى‏بستند به خاطر آن در امان بودند.
ولى با این حال چرا تمام این آداب و سنن در مورد پیغمبر اکرم (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) زیر پا گذارده شد ؟ ! چرا هر گونه اذیت و آزار نسبت به او و یارانش روا مى‏داشتند ، و حتى خونشان را مباح مى‏شمردند ؟!
این تفسیر در حدیثى از امام صادق (علیه‏السلام‏) نیز نقل شده است.
قالب : تفسیری گوینده : لیلا حسین زاده
منبع : تفسیر نمونه موضوع اصلی : مکه
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
  سوره بلد آیه 1 - محتوى و فضیلت سوره بلد
این سوره در عین کوتاهى حقایق بزرگى را در بردارد.
1 -در قسمت اول این سوره بعد از ذکر سوگندهاى پرمعنائى اشاره به این حقیقت شده که زندگى انسان در عالم دنیا همواره توأم با مشکلات و رنج است ، تا از یکسو خود را براى رفتن به جنگ مشکلات آماده سازد ، و از سوى دیگر انتظار آرامش و آسودگى مطلق را در این جهان از سر بیرون کند ، آرامش مطلق تنها در زندگى آخرت امکان‏پذیر است و بس.
2 -در بخش دیگرى از این سوره قسمتى از مهمترین نعمتهاى الهى را بر انسان مى‏شمرد ، و سپس به ناسپاسى او در مقابل این نعمتها اشاره مى‏کند .
3 -در آخرین بخش این سوره مردم را به دو گروه : اصحاب المیمنة و اصحاب المشئمة تقسیم کرده ، و گوشه‏اى از صفات اعمال گروه اول ( مؤمنان صالح ) و سپس سرنوشت آنها را بیان مى‏کند ، و بعد به نقطه مقابل آنها یعنى کافران و مجرمان و سرنوشت آنها مى‏پردازد.
تعبیر آیات سوره بسیار قاطع و کوبنده ، جمله‏بندیها کوتاه و پرطنین ، و الفاظ بسیار مؤثر و گویا است ، و شکل آیات و محتوا نشان مى‏دهد که این سوره از سوره‏هاى مکى است .
در فضیلت تلاوت این سوره از پیغمبر اکرم (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) نقل شده که فرمود : من قرأها اعطاه الله الامن من غضبه یوم القیامة : کسى که سوره بلد را بخواند خداوند او را از خشم خود در قیامت در امان مى‏دارد.
و در حدیثى از امام صادق (علیه‏السلام‏) مى‏خوانیم : کسى که در نماز واجب سوره لا اقسم بهذا البلد را بخواند ، در دنیا از صالحان شناخته خواهد شد ، و در آخرت از کسانى شناخته مى‏شود که در درگاه خداوند مقام و منزلتى دارد ، و از دوستان پیامبران و شهدا و صالحین خواهد بود .
قالب : تفسیری گوینده : لیلا حسین زاده
منبع : تفسیر نمونه موضوع اصلی : سوره بلد
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.

  • <<
  • <
  • تعداد صفحات : 7
  • >
  • >>