● سوره اعراف آیه 65 - تفسیر نور
داستان حضرت هود علیه السلام و قوم عاد که در این سوره آمده، تفصیل آن در دو سورهى شعرا و هود آمده است.
قوم عاد در سرزمین یمن و منطقهى احقاف در جنوب عربستان زندگى مىکردند و از نظر قدرت جسمى و امکانات دامدارى و کشاورزى، بسیار نیرومند بودند، امّا به بتپرستى و مفاسد اخلاقى گرفتار شدند. حضرت هود از خویشان آنان بود که به نبوّت مبعوث شد و همچون حضرت نوح، آنان را به توحید دعوت کرد.
پیام ها
1- سرلوحهى برنامهى انبیا، دعوت به توحید و پرهیز از انواع شرک و بتپرستى است. «اُعبدوا اللّه ما لکم من اله غیره»
2- پیامبران، مردمىترین و دلسوزترین رهبران بشر بودهاند. «أخاهم» آرى، مربّى و مبلّغ باید نسبت به مردم، همچون برادر باشد و به آنان عشق بورزد.
3- ایمان به خداوند یکتا باید عامل هشیارى، اطاعت، تقوا و پرهیز از تکذیب دین باشد. «أفلا تتّقون»
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره اعراف آیه 64 - تفسیر نور
«عَمین» جمع «عَمى»، به کسى گفته مىشود که چشم بصیرت و دید باطنى او از کار افتاده باشد، ولى «أعمى»، هم به کسى که باطن او کور باشد گفته مىشود و هم به کسى که چشم ظاهرش نابینا باشد. [154]
امام رضا علیه السلام در پاسخ این سؤال که چرا خداوند تمام جهانیان را در زمان حضرت نوح غرق کرد و حال آنکه در میان آنان اطفال و افراد بىگناه نیز بودند، فرمودند: طفلى در میان آنان نبود، زیرا مدّت چهل سال آنان عقیم ونازا شده بودند و بىگناهان نیز چون به کار دیگران راضى بودند و رضایت به کار دیگران مانند انجام همان کار است. [155]
--------------------------------------------------------------------------------
154) تفاسیر المیزان و نمونه
155) تفسیر اثنى عشرى
پیام ها
1- ایمان، سبب نجات وتکذیب، وسیله و زمینهى هلاکت است.«أنجینا... أغرقنا»
2- حوادث و عوامل طبیعى و تحوّلات تاریخى، به دست خداوند است و بر اساس افکار و اعمال و اخلاق مردم صورت مىگیرد. «أنجینا... أغرقنا الّذین کذّبوا بآیاتنا»
3- کوردلى، عامل اصلى تکذیب دعوت انبیاست. «عمین» بنابراین ایمان و پیروى از انبیا، نشانهى بصیرت است.
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره اعراف آیه 63 - تفسیر نور
1- گاهى حجاب معاصرت و همدوره بودن، مانع پذیرش حقّ و منطق صحیح اوست. «أو عجبتم» قوم نوح مىگفتند: چرا او پیامبر باشد و به او وحى برسد و به ما نرسد؟ او که همانند ماست و با ما تفاوتى ندارد!
2- هدف از وحى، تربیت بشر است. «جائکم ذکر من ربّکم»
3- معارف الهى را باید همواره به خاطر داشت. «ذکر من ربّکم»
4- پیامبران، برخاسته از مردم و در مردمند. «رجل منکم»
5 - فلسفهى بعثت ونبوّت و مراحل آن را مىتوان چنین بیان کرد:
الف: هشدار و توجّه دادن. «لینذرکم»
ب: ایجاد مصونیّت و تقوا. «لتتّقوا»
ج: دریافت الطاف و رحمت الهى. «لعلّکم ترحمون»
6- تقوا، زمینهساز نزول رحمت الهى است. «لتتّقوا و لعلّکم ترحمون»
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره اعراف آیه 62 - تفسیر نور
کلمهى «نُصح»، به معناى خالص و بىغلّ و غش بودن است. به سخنانى که از روى خلوص نیّت و خیرخواهى گفته شود، «نُصح» گویند و به عسل خالص هم «ناصح العسل» گفته مىشود. 5 - مربّى و مبلغ، هم باید خیرخواه و دلسوز باشد و هم برخوردار از علم و آگاهى کافى. «انصح، أعلم»
6- دلسوزى و خیرخواهى پیامبر، در جهت منافع مردم بود، نه منافع شخصى. «انصح لکم»
7- انبیا، سرچشمهى تمام علوم و آگاهىهاى خود را خداوند مىدانند. «و اعلم مناللّه»
8 - انبیا از جانب خدا، از علوم و آگاهىهایى برخوردارند که دست بشر به آنها نمىرسد. «اعلم من اللّه ما لا تعلمون»
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره اعراف آیه 61 - تفسیر نور
1- در مقابل توهینهاى جاهلان، صبور باشیم. «لیس بى ضلالة» اوّلین پیامبر اولواالعزم، در برابر اتهام گمراهى، با نرمترین شیوه سخن گفت.
2- رسالت پیامبران، در راستاى تربیت جهانیان و از شئون ربوبیّت خداوند است. «لکنّى رسول من ربّ العالمین»
3- بر خلاف عقاید انحرافى که براى هرچیز یک ربّى مىپنداشتند، قرآن مىفرماید: همهى هستى، یک ربّ و پروردگار دارد. «ربّ العالمین»
4- پیامبران الهى، معصوماند. «لیس بى ضلالة و لکنّى رسول»
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره اعراف آیه 60 - تفسیر نور
1- همیشه مخالف انبیا، گروهى از اشراف و سردمداران بودهاند که زرق و برق ثروت و قدرت آنان، چشم مردم را پر مىکرده است. «الملأ من قومه»
2- بدتر از ایمان نیاوردن، گمراه دانستن انبیاست. «انّا لنراک فى ضلال مبین» آرى، وقتى فطرت مسخ شود، راهنماى واقعى را گمراه مىپندارد. امروز نیز گروهى که خود را روشنفکر مىدانند، رهروان پیامبر را مرتجع و سادهلوح مىپندارند.
3- کسى که در پى پدید آوردن نظام توحیدى و براندازى نظام شرک است، باید انتظار هرگونه تهمت و توهین را داشته باشد. «لنراک فى ضلال مبین»
4- مخالفان، در تهمتزدن سخت و جدّى هستند. «انّا لنراک فى ضلال مبین»
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره اعراف آیه 59 - تفسیر نور
نمونهى «بلد خبیث» که در آیهى قبل مطرح بود، قوم نوح بودند که هر چه حضرت نوح فریاد زد، به جایى نرسید. داستان حضرت نوح علیه السلام در سورههاى نوح، صافّات، اسراء، احزاب، یونس، مؤمنون و قمر آمده است.
«خوف»، جنبه مثبت نیز دارد، ولى «جُبن»، فقط ترسِ منفى و ناپسند است. «جبن»، ناشى از خودکمبینى است و «خوف»، گاهى مولود واقعبینى و هوشیارى نسبت به خطرهاست.
پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله فرمود: نوح علیه السلام اوّلین پیامبر اولوا العزمى است که از طرف خداوند به رسالت عامّه مبعوث شد. [150] دعوت حضرت نوح جهانى بود، چون قوم او همهى مردم آن روز زمین بودند و حضرت در نفرین خود همهى کافران روى زمین را نفرین کرد، «و قال نوح ربّ لا تذر على الارض من الکافرین دیّاراً» [151] و همهى جهانیان غرق شدند.
حضرت نوح علیه السلام 950 سال مردم را دعوت به توحید نمود،«مائة الف الاّ خمسین عاما» [152] آنها نه تنها ایمان نیاوردند، بلکه از آن حضرت دورى کرده، «فلم یزدهم دعائى الاّ فرارا» [153] و او را مورد آزار و شکنجه قرار مىدادند. به قدرى مىزدند که بیهوش بر زمین مىافتاد، امّا هنگامى که به هوش مىآمد مىگفت: «الّلهم اِهدِ قومى فانّهم لایعلمون» خدایا! قوم مرا هدایت کن که آنان ناآگاهند.
--------------------------------------------------------------------------------
150) تفسیر درّالمنثور
151) نوح، 26
152) عنکبوت، 14
153) نوح، 6
پیام ها
1- با اینکه رسالت نوح علیه السلام جهانى بود، ابتدا از قوم خود شروع کرد. «یا قوم»
2- دعوت به توحید و خداپرستى، سرآغاز دعوت انبیا و از مشترکات همهى ادیان الهى است. «اُعبدوا اللّه»
3- دلیل یکتاپرستى، یکتایى وبىشریک بودن خداوند است. «اعبدوا اللّه... ما لکم من اله غیره»
4- خداشناسى و ایمان به خدا، از همان ابتدا و در طول تاریخ بوده است. (حضرت نوح که قبل از حضرت ابراهیم، موسى وعیسى علیهم السلام بود، به مردم گفت: خدا را عبادت کنید، که این بیانگر شناخت آنان نسبت به خداوند است) «یا قوم اعبدوا اللّه»
5 - انبیا، دلسوزان واقعى بشرند. «یا قوم... انّى أخاف علیکم»
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره اعراف آیه 58 - تفسیر نور
کلمهى «نَکد»، به معناى چیزى است که در آن خیرى نباشد، «نبات نَکد»، به معناى گیاه کم و بىفایده مىباشد.
زمین شوره سنبل بر نیارد در او تخم و عمل ضایع مگردان
اگر با دید وسیع به این آیه بنگریم، شاید بتوان یکى از مصادیق سرزمین پاک را که محصول پاک مىدهد، خانوادهى پاک بدانیم.
گوهر پاک بباید که شود قابل فیض ورنه هر سنگ و گلى لؤلؤ و مرجان نشود
آیات قرآن، مثل بارانِ رحمت است، هنگامى که بر افراد آماده تلاوت شود، شناخت و عشق و ایمان و تلاش در پى دارد، ولى نااهلان را جز لجاجت و دشمنى نمىافزاید: «و ننزّل من القرآن ما هو شفاء و رحمة للمؤمنین و لایزید الظالمین الاّ خساراً» [148]
باران که در لطافت طبعش خلاف نیست در باغ لاله روید و در شوره زار، خس
پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله فرمودند: «مثل ما بعثنى اللّه من الهدى و العلم کمثل الغیث الکثیر اصاب ارضاً...» مبعوث شدن من با علم و هدایت بر مردم، همانند باریدن باران بسیار زیادى است که بعضى زمینها آن را مىگیرند و بعضى نمىگیرند. چنانکه بعضى دستورات مرا مىگیرند و عالم و فقیه مىشوند و بعضى سربلند نکرده و هدایت را قبول نمىکنند. [149] پس قلب طیّب همانند سرزمین طیّب و قلب خبیث مانند سرزمین خبیث و غیر بارور است.
--------------------------------------------------------------------------------
148) اسراء، 82
149) تفسیر منهجالصادقین
پیام ها
1- تنها نزول رحمت براى سعادت کافى نیست، قابلیّت و ظرفیّت محل هم لازم است. «والبلد الطیّب»
2- گرچه نظام طبیعت، بر قوانین خاص خود استوار است، اما همه چیز زیر نظر و با اراده و اذن پروردگار صورت مىپذیرد. «باذن ربّه»
3- اصل بر پاکى و پاک بودن است و ناپاکى، یک مسئلهى عارضى است. «البلد الطیّب... و الّذى خَبُثَ»
4- نه یک تذکّر کافى است و نه تذکّرات یکنواخت کارساز است، بلکه ارشاد و تبلیغ باید متعدّد و متنوّع باشد تا به نتیجه نزدیک شویم. «نصرّف الآیات»
5 - گرچه قرآن براى همه مایهى هدایت است، امّا تنها شاکرین بهره مىگیرند. «نصرّف الآیات لقوم یشکرون»
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره اعراف آیه 57 - تفسیر نور
در آیات قبل، خداشناسى و خداپرستى مطرح بود، اینجا معاد، و براى هر یک از مبدأ و معاد، به مسائل طبیعى و نظام آفرینش استدلال شده است.
کلمهى «اَقلَّت» یعنى به آسانى حمل کردن، و این نشاندهندهى آن است که بادها به قدرى قوى هستند که ابرهاى پر آب و سنگین را به آسانى جا به جا مىکنند.
پیام ها
1- قوانین طبیعى با همه پیچیدگى و نظمى که دارند، تحت اراده پروردگار است و نباید انسان را از مبدأ هستى غافل کند. «هو الّذى یرسل الریاح» (در فرمولهاى علمى و قوانین مادّى غرق نشوید، هدایت و حرکت بادها و نزول باران و رویش گیاهان، با تدبیر خداوند است)
2- منکران معاد، برهانى ندارند و تنها استبعاد مىکنند. بیان نمونههاى حیات در طبیعت و جمع شدن مواد تشکیل دهندهى گلابى، سیب و انار که در خاک پخش هستند، نظیر جمع شدن ذرّات مردگان است و این نمونهها براى رفع آن استبعاد کافى است. «کذلک نخرج الموتى»
3- مرگ، به معناى فنا و نیستى نیست، بلکه تغییر حالت است، همان گونه که زمین مرده، به معناى زمین معدوم و نابود نیست. «سقناه لبلد میّت... فاخرجنا... کذلک نخرج الموتى»
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره اعراف آیه 56 - تفسیر نور
آیهى قبل، رابطهى انسان با خدا را مطرح کرد، این آیه رابطهى انسان با مردم را.
امام باقر علیه السلام فرمود: خداوند به واسطهى پیامبر و قرآن، زمین را اصلاح کرد و فرمود: بعد از اصلاح فساد نکنید. [146] آرى، آمدن هریک از انبیا، یک اصلاح بزرگ اجتماعى را بدنبال دارد و انحراف از آیین و دستورات آنان، عامل فساد و تباهى در جامعه است.
بین دو فرمان «اُدعوا» در آیهى قبل و این آیه، جملهى «لا تفسدوا فى الارض» آمده تا اشاره کند که دعاى زبانى باید همراه با تلاش اصلاح طلبانهى اجتماعى باشد، نه با زبان دعا کردن و در عمل فساد نمودن.
این آیه و آیهى قبل، شرایط کمال دعا و آداب آن و زمینههاى استجابت را مطرح کرده است، که عبارتند از:
الف: دعا همراه با تضرّع. «تضرّعا»
ب: دعا پنهانى و دور از ریا. «تضرّعا و خفیة»
ج: دعا بدون تجاوز از مرز حقّ.«انّه لا یحبّ المعتدین»
د: دعا همراه بیم و امید. «خوفاً و طمعا»
ه: دعا بدون تبهکارى. «لا تفسدوا»
و: دعا همراه با نیکوکارى. «المحسنین»
لقمان حکیم به فرزندش فرمود: فرزندم! اگر دل مؤمن را بشکافند در آن دو نور خواهند یافت؛ یکى نور ترس الهى و دیگرى نور امید و رحمت که هر دو با هم یکسانند. [147]
--------------------------------------------------------------------------------
146) کافى، ج8، ص58
147) تفسیر اثنى عشرى
پیام ها
1- جامعهى اصلاح شده نیز در معرض خطر است. «ولاتفسدوا... بعد اصلاحها»
2- انقلابیون اصلاحگر، بىنیاز از دعا و مناجات نیستند. «وادعوه خوفاً...»
3- آبادىهاى زمین را تخریب نکنید. «ولاتفسدوا فى الارض بعد اصلاحها»
4- انسان باید میان خوف و رجا باشد. این اعتدال را خداوند، «احسان» نامیده است. «قریب من المحسنین»
5 - سیره و روش نیکوکاران، دورى از فساد است. «لاتفسدوا... قریب من المحسنین»
6- احسان، زمینهى دریافت رحمت الهى است و بدون آن، انتظار رحمت بىجاست. «قریب منالمحسنین» آرى، دعاى مستجاب همراه بانیکوکارى است.
7- دست نیاز به جانب حقّ دراز کردن و دورى از فساد، احسان است. «و لاتفسدوا... و ادعوه... قریب من المحسنین»
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.