بتول کوهی
[ همه ترجمه ها ] ترجمه های بتول کوهي (4 مورد)
  سوره غاشیة آیه 5 -
از چشمه ای فوق العاده سوزان به آنها می نوشانند.
  سوره غاشیة آیه 4 -
وارد آتش داغ و سوزان می شوند و با آن می سوزند.
  سوره غاشیة آیه 3 -
اینها کسانی هستند که پیوسته عمل کرده و خسته شده اند.
[ همه تفسیر ها ] تفسیر های بتول کوهي (5 مورد)
  سوره همزة آیه 1 - تفسیر المیزان
این سوره تهدید شدیدی است به کسانی که عاشق جمع مالند، و می‏خواهند با مال بیشتر خود بر سر و گردن مردم سوار شوند، و بر آنان کبریایی بفروشند، و به همین جهت از مردم عیب‏هایی می‏گیرند که عیب نیست و این سوره در مکه نازل شده است.
ویل لکل همزة لمزة در مجمع البیان گفته: کلمه همزه به معنای کسی است که بدون جهت بسیار به دیگران طعنه می‏زند و عیب‏جویی و خرده‏گیریهایی می‏کند که در واقع عیب نیست.
و اصل ماده همز به معنای شکستن است، و کلمه لمز نیز به معنای عیب است پس همزه و لمزه هر دو به یک معنا است.
ولی بعضی گفته‏اند: بین آن دو فرقی هست، و آن این است همزه به آن کسی گویند که دنبال سر مردم عیب می‏گوید و خرده می‏گیرد، و اما لمزه کسی را گویند که پیش روی طرف خرده می‏گیرد - نقل از لیث.
و بعضی گفته‏اند: همزه کسی را گویند که همنشین خود را با سخنان زشت آزار دهد، و لمزه آن کسی است که با چشم و سر علیه همنشین خود اشاره کند، و به اصطلاح فارسی تقلید او را در آورد.
آنگاه می‏گوید صیغه فعلة برای مبالغه در صفتی بنا شده که باعث می‏شود فعل مناسب با آن صفت از صاحب آن صفت زیاد سر بزند، و خلاصه فعل مذکور عادتش شده باشد، مثلا به مردی که زیاد زن می‏گیرد، می‏گویند، فلانی مردی نکحة است، و به کسی که زیاد می‏خندد، می‏گوید فلانی ضحکة است همزه و لمزة هم از همین باب است.
پس معنای آیه این است که: وای بر هر کسی که بسیار مردم را عیبگویی و غیبت می‏کند.
البته این دو کلمه به معانی دیگری نیز تفسیر شده، و در نتیجه آیه را هم به معانی مختلفی معنا کرده‏اند.
  سوره فلق آیه 1 - تفسیر المیزان
در این سوره به رسول گرامی خود دستور می‏دهد که از هر شر و از خصوص بعضی شرور به او پناه ببرد، و این سوره به طوری که از روایات وارده در شان نزولش بر می‏آید در مدینه نازل شده است.

قل اعوذ برب الفلق مصدر عوذ که کلمه اعوذ متکلم وحده از مضارع آن است، به معنای حفظ کردن خویش و پرهیز دادن از شر از راه پناه بردن به کسی است که می‏تواند آن شر را دفع کند، و کلمه فلق - به فتحه اول و سکون دوم - به معنای شکافتن و جدا کردن است، و این کلمه در صورتی که با دو فتحه باشد صفت مشبهه‏ای به معنای مفعول خواهد بود، نظیر قصص به دو فتحه (چون قصص به کسره اول و فتحه دوم جمع قصه است)، که به معنای مقصوص یعنی حکایت شده، و یا نقل شده است، و غالبا این کلمه بر هنگام صبح اطلاق می‏شود، و فلق یعنی آن لحظه‏ای که نور گریبان ظلمت را می‏شکافد و سر بر می‏آورد.

و بنابراین، معنای آیه چنین می‏شود: بگو من پناه می‏برم به پروردگار صبح، پروردگاری که آن را فلق می‏کند و می‏شکافد، و مناسب این تعبیر با مساله پناه بردن از شر، که خود ساتر خیر و مانع آن است، بر کسی پوشیده نیست.

ولی بعضی از مفسرین گفته‏اند: مراد از کلمه فلق هر چیزی است که از کتم عدم به وسیله خلقت سر بر آورد، برای اینکه خلقت و ایجاد در حقیقت شکافتن عدم، و بیرون آوردن موجود به عالم وجود است، در نتیجه رب فلق مساوی با رب مخلوق است.

بعضی دیگر گفته‏اند: کلمه فلق نام چاهی است در جهنم.

مؤید این قول بعضی از روایاتی است که در تفسیر این سوره وارد شده.

  سوره توبة آیه 1 - برگزیده تفسیر نمونه
پیمانهاى مشرکان الغاء مى‏شود! در محیط دعوت اسلام گروههاى مختلفى وجود داشتند. گروهى با پیامبر صلّى اللّه علیه و آله هیچ گونه پیمانى نداشتند، و پیامبر صلّى اللّه علیه و آله در مقابل آنها نیز هیچ گونه تعهدى نداشت.

گروههاى دیگرى در «حدیبیه» و مانند آن پیمان ترک مخاصمه با رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله بسته بودند. در این میان بعضى از طوائفى که با پیامبر صلّى اللّه علیه و آله پیمان بسته بودند، یک جانبه و بدون هیچ مجوزى پیمانشان را به خاطر همکارى آشکار با دشمنان اسلام شکستند، و یا در صدد از میان بردن رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله برآمدند.

این آیه به تمام مشرکان- بت پرستان- اعلام مى‏کند که: هرگونه پیمانى با مسلمانان داشته‏اند، لغو خواهد شد، مى‏گوید: «این اعلام برائت و بیزارى خداوند و پیامبرش از مشرکانى که با آنها عهد بسته‏اید، مى‏باشد» (بَراءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى الَّذِینَ عاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِکِینَ).

از روایات اسلامى استفاده مى‏شود که على علیه السّلام مأمور شد در آن روز چهار موضوع را به مردم ابلاغ کند:

1- الغاى پیمان مشرکان.

2- عدم حق شرکت آنها در مراسم حجّ در سال آینده.

3- ممنوع بودن طواف افراد عریان و برهنه که تا آن زمان در میان مشرکان رائج بود.

4- ممنوع بودن ورود مشرکان در خانه خدا.