لیلا رضائی
[ همه پیام ها ] پیام های ليلا رضائي (48 مورد)
  سوره انسان آیه 8 - انفاق
در این سوره داستان انفاق خانواده حضرت علی (ع) بیان شده و قرآن از این عمل تجلیل کرده است:
«وَ یُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلىَ‏ حُبِّهِ مِسْکِینًا وَ یَتِیمًا وَ أَسِیرًا * إِنمَّا نُطْعِمُکمُ‏ْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنکمُ‏ْ جَزَاءً وَ لَا شُکُورًا؛[انسان/۹-۸] و غذاى (خود) را با اینکه به آن علاقه (و نیاز) دارند، به «مسکین» و «یتیم» و «اسیر» مى‏ دهند! * (و مى ‏گویند ما شما را بخاطر خدا اطعام مى ‏کنیم، و هیچ پاداش و سپاسى از شما نمى ‏خواهیم!»
در این سوره مبارکه، خداوند برای اهل بیت، نعمت‌ها و رحمت‌ها و بهشت‌هایی را وعده می‌دهد که نه گوشی شنیده و نه چشمی دیده است. از لطایف این سوره این است که انواع نعمت‌های بهشتی در آن بیان شده ولی برای رعایت حرمت فاطمه علیهاسلام از نعمت حورالعین سخنی به میان نیامده است.
  سوره قدر آیه 5 - آیاتی که تأویل آن در شأن امام زمان(عج) است
قدر/5: «سلام هی حتی مطلع الفجر»
ترجمه: شبی است سرشار از سلامت (و رحمت و برکت) تا طلوع سپیده.
تفسیر: از امام صادق علیه‌السلام روایت شده که فرمودند: منظور از «حتی مطلع الفجر» زمانی است که قائم علیه‌السلام قیام کند.
  سوره عصر آیه 1 - آیاتی که تأویل آن در شأن حضرت مهدی(ع) است
عصر/ 1-3: «والعصر (1) ان الانسان لفی خسر (2) الا الذین آمنوا و عمولوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر (3)»
ترجمه: به عصر سوگند (1) که انسانها همه در زیانند (2) مگر کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام داده‌اند، و یکدیگر را به حق سفارش کرده و یکدیگر را به شکیبایی و صبر توصیه نموده‌اند (3)
تفسیر: امام صادق علیه‌السلام فرمودند: منظور از «عصر»، زمان خروج قائم علیه‌السلام است و منظور از «انسان»، دشمنان ما هستند.
[ همه نکته ها ] نکته های ليلا رضائي (11 مورد)
  سوره الرحمن آیه 19 - ازدواج حضرت علی (ع)و حضرت فاطمه(س)
در این سوره چنین آمده: «مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیَانِ... یخَرُجُ مِنهْمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجَان»؛[2] دو دریا را روان کرد تا با یکدیگر تماس پیدا کردند... از آن دو مروارید و مرجان بیرون می‌آید. در تفسیر این دو آیه، در روایات آمده که منظور از دو دریا حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) و منظور از مروارید، امام حسن(ع) و مرجان، امام حسین(ع) است.
  سوره قیامة آیه 1 - شان نزول آیات
سوره قیامت، هفتاد و پنجمین سوره قرآن و در اواخر جزء بیست و نه قرار دارد. این سوره در مکه فرود آمد، سال دوم بعثت، نام آن از آیه اوّل آن گرفته شده است و بدانکه حق سبحانه ختم سوره المدثر بذکر قیامت نمود و آنکه کافر و منکر و مکذّب آن است افتتاح این سوره نیز به ذکر قیامت کرد. ( منهج الصادقین ، جلد 10 ، صفحه 78 ) محتوی این سوره بر محور مسائل مربوط به معاد و روز قیامت دور می زند. مگر چند آیه که درباره قرآن مجید است ؛ إِنَّ عَلَیْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ (17) فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ (18) ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنَا بَیَانَهُ (19)
چرا که جمع‏کردن و خواندن آن بر عهده ماست (17) پس هر گاه آن را خواندیم، از خواندن آن پیروى کن (18) سپس بیان و (توضیح) آن (نیز) بر عهده ماست (19)
با توجّه به معانی، نکاتِ ظریفی در این آیات وجود دارد که می فرماید؛ جمع کردن، قرائت کردن و تبیین کردن و بیان آن بر عهده ماست ولو از زبان تو (پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم) لکن ما هستیم، هر چه هست مائیم، تو وسیله ما هستی و بر عهدۀ تو پیروی کردن است. آیا این در مورد غیر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم اتفاق نمی افتد؟ ما مدّعی نیستیم همانند پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم اتفاق بیفتد، او خاتم النَّبین است یا همانند وصی او علی ابن ابیطالب علیه السلام اتفاق بیفتد، که هنگامیکه چشم باز کرد گفت:
یا رسول الله تورات یا انجیل با قرآن بخوانم؟ امّا نازل منزلۀ اینها ما می توانیم باشیم. خدایا جمع کردن قرآن و قرائت و حتّی تعلیم و بیان قرآن همه با توست به ما توفیق بده که بتوانیم تبیین کنیم.
در سوره قیامت آیات ؛ فَلَا صَدَّقَ وَلَا صَلَّى (31) وَلَکِن کَذَّبَ وَتَوَلَّى (32)
(در آن روز گفته مى‏شود:) او هرگز ایمان نیاورد و نماز نخواند (31) بلکه تکذیب کرد و روى‏گردان شد (32)
در مورد کذب و تولی است. به غیر اینها همه آیات در مورد مسائل مربوط به معاد است.
محور های اصلی سوره قیامت :
سوره قیامت در چهار محور سخن می فرماید:
1- مسائل مربوط به اشراط الساغه (حوادث عجیب و بسیار هول انگیزی که در پایان این جهان و آغاز قیامت روی می دهد)
2- مسائل مربوط به وضع نیکوکاران و بدکاران در آن روز
3- مسائل مربوط به لحظات پر اضطراب مرگ و انتقال از این جهان به جهان دیگر
4- بحث های مربوط به هدف آفرینش انسان و رابطۀ آن با مسأله هاد
فضیلت تلاوت این سوره :
ابی ابن کعب از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم روایت می کنند، که حضرت فرمودند: "مَن قرأ سوره القیامه شهدتُ أنا و جبرئیل لهُ یَوم القیامه إنَّهُ کانَ مُومناً بِیوم القیامهِ و جاءَ وَ وَجهه مُسفرٌ علی وجوهِ الخلایق یَومَ القیامه" ( تفسیر مجمع البیان ، جلد 26 ، صفحه 90)
هر کس سوره مبارکه قیامت را تلاوت کند، من و جبرئیل در روز قیامت شهادت می دهیم، این در دنیا مؤمن بوده است و در قیامت با چهرۀ درخشان ظهور پیدا می کند.
در روایت دیگر ابوبصیر از امام صادق علیه السلام روایت نموده "مَن ادمن قرائه لا اقسم" و کان یعمل بها، بعصها الله یوم القیامه مَعَهُ فی قبرِهِ فی احسن صورهٍ تبشره و تضحکَ فی وجهِهِ حتَّی یَجوزِ الصراطَ و المیزان" (تفسیر نمونه )
هر کس ادامه دهد قرائت سوره "لا اقسم" را و عمل به آنهم نماید خداوند آن را در روز قیامت با او در قبرش برانگیزد و در بهترین صورت ها که او را بشارت داده، از صراط و میزان بگذراند. در قیامت همانطور که اعمال تجسّم پیدا می کند، آیات قرآن هم تجسّم می یابد. وقتی با مؤمن مأنوس می شود، مؤمن می پرسد تو کیستی که اینچنین زیبا و درخشان هستی؟
می گوید؛ من قرآن هستم، پیوسته به او بشارت و مژده می دهد و او را از نگرانی و اضطراب می رهاند و در اوضاع هولناک قیامت به او مژده امن و امان و آرامش و سعادت میدهد و ضمن بشارت دادن، خندان هم هست. از لحظه ای که از قبر بیرون می آید همراه اوست، بشارت داده و خندان است تا به حساب و کتاب او رسیدگی شود و از صراط بگذرد.
نکته قابل توجّه، مداومت داشتن به قرائت این سوره و عمل به آن می باشد. همانطور که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم که عاقل ترین انسانها بودند و به دنبال بهترین و با قیمت ترین می رفتند و در ساعات مختلفه صبح، غروب، قبل از غروب و شب هنگام و ... در تلاوت قرآن مداومت داشتند.
بسم الله الرحمن الرحیم
این سوره با بسم الله الرحمن الرحیم آغاز می گردد که به تعبیر آیت الله دستغیب، بزرگترین آیه است. در مباحث گذشته در مورد آن سخن گفته شده است. فقهای شیعه، بسم الله الرحمن الرحیم را جزو سوره دانسته اند، لذا سوره را با بسم الله الرحمن الرحیم قرائت می نمایند، و در خواندن نماز هم حتماً باید بسم الله الرحمن الرحیم را بگویند و همچنین اعتقاد دارند باید بسم الله الرحمن الرحیم با جهر و صدای بلند گفته شود اگر چه قرائت نماز ظهر و عصر آهسته است قرائت نماز ظهر و عصر آهسته است امّا باید بسم الله الرحمن الرحیم با جهر و بلند گفته شود.
شیعه معتقد است فقط یک سوره «برائت ، توبه» بدون بسم الله الرحمن الرحیم است. در حالیکه اهل تسنّن بسم الله الرحمن الرحیم را جزو سوره نمی دانند و بعنوان یک آیه مستقل می دانند.
بسم الله الرحمن الرحیم بر لبان حورالعین :
"وَ رُویَ عَنِ النَّبیِّ ص مَن قَالَ بِسمِ الله الرحمنِ الرَّحیم بَنَی اللهُ لَهُ فِی الجَنَّهِ سَبعِینَ ألفَ قَصرٍ مِن یَاقُوتَهٍ حَمراءَ فِی کُلِّ قَصرٍ سَبعونَ ألفَ بَیتٍ مِن لُؤلُؤهَ بَیضَاءَ فِی کُلِّ بَیتٍ سَبعونَ ألفَ سَریرٍ مِن زَبَرجَدَهٍ خَضراءَ فَوقَ کُلِّ سَریرٍ سَبعُونَ ألفَ فِراشٍ مِن سُندُسٍ وَ إستبرقٍ وَ عَلیهِ زَوجَهٌ مِنَ الحُورِ العِینِ وَ لَهَا سَبعونَ ألفَ ذُوءَابَهٍ مُکلَّلَهٍ بِالدُّرِّ وَ الیَواقِیتِ مَکتُوبٌ عَلَی خَدَّهَا الأیمَنِ محمَّدٌ رَسولُ اللهِ وَ عَلَی خَدِّها الأیسَرِ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللهِ وَ عَلی جَبِینِهَا الحَسَنُ وَ عَلَی ذَقَنِهَا الحُسَینُ وَ عَلَی شَفَتَیها بسم الله الرحمن الرحیم قُلتُ یا رَسولَ اللهِ لِمَن هَذِهِ الکَرامَهُ قَالَ لِمَن یَقُولُ بِالحُرمَهِ وَ التَّعظِیمِ بسم الله الرحمن الرحیم"( بحار الانوار ، جلد 89 ، صفحه 258)
نوعی از حوریان اند که خداوند بر صورت آنان به قلم قدرت نقشهای نورانی فرموده است؛
1- برگونه راست، محمّد رسول الله
2- بر گونۀ چپ "علیٌ ولیُّ الله"
3- بر پیشانی آنها نوشته «الحسن»
4- بر چانه هایشان نوشته «الحسین»
5- بر لبهایشان بسم الله الرحمن الرحیم
و خداوند آن را آفریده برای کسی که با عظمت و با معرفت بگوید بسم الله الرحمن الرحیم.
بسم الله الرحمن الرحیم پسر، بهرۀ گور پدر( نقل از لئالی الاخبار ، صفحه 347)
یکی از انبیاء الهی با همراهان از کنار قبرستانی عبور می کردند، وقتی به یکی از قبرها رسیدند، فرمودند سریع بگذرید که صاحب این قبر معذّب است. موقع برگشتن از کنار قبرستان، نبیّ خدا می فرمایند: کمی درنگ کنید! یاران سئوال کردند چرا؟
فرمودند: صاحب قبر در روح و ریحان است؟ نبی فرمود: این فرد پسری داشت که استاد به او بسم الله الرحمن الرحیم تعلیم داد، و فرزند بسم الله الرحمن الرحیم گفت، خداوند فرمود بر خدا روا نیست که فرزندی مرا به رحمانیّت و رحیمیّت به زبان آورده است، پدر او را مورد عذاب قرار بدهم.
گفتن بسم الله الرحمن الرحیم حتّی در گذشتگانمان تأثیر گذار است. منتهی ما خود متوجّه نیستیم و از برکات آن و وفور نعمت غافل هستیم. بسیاری از بلایا با وجود بسم الله الرحمن الرحیم برطرف می شود.
گفتن بسم الله الرحمن الرحیم و بر طرف شدن بلا :
حضرت موسی بن عمران علیه السلام در مورد فرعون نفرین کرد، لکن مستجاب نشد. گفت من که نبی خدا هستم در مورد فرعون نفرین کردم مستجاب نمی شود؟ [چون پیش از آنکه مدّعی خدایی باشد جزء قاریان تورات بود، از بزرگی ادعایِ بزرگی کرد ولی فکر نکرد این بزرگی را از کجا آورده است.] ندا آمد ای موسی، فرعون، قبل از ادّعای خدایی بالای قصرش بسم الله الرحمن الرحیم نوشته شده بود، زمانیکه شما نفرین کردید هنوز بسم الله الرحمن الرحیم از سر در قصرش پاک نشده بود و زمانیکه به هلاکت رسید، آنرا از سر در قصر پاک کرده بود و می گفت:
"فَقَالَ اَنَا رَبُّکُم الأعلی"( سوره نازعات ، آیه 24) کسی در امنیّت قرار می گیرد که خود را تحت قدرت خداوند متعال بداند.
  سوره قیامة آیه 3 - شان نزول آیه
تفاسیر شیعه و سنی در مورد شأن نزول این آیات چنین بیان می‌کنند که عدیّ بن ربیعه ابن ابی سلمه - البته طبق نقل برخی؛ على بن ابى ربیعه-) یکى از مشرکان که در همسایگى پیامبر(ص) زندگى می‌کرد خدمت حضرت آمد و پرسید که روز قیامت چگونه است و کى خواهد بود؟ سپس افزود: اگر من آن روز را با چشم خودم هم ببینم، همچنان تو را تصدیق نمی‌کنم و به تو ایمان نمی‌آورم! و ادامه داد که آیا ممکن است خدای ـ تبارک و تعالی ـ این استخوان‌ها را جمع‌آورى کند؟ این باور کردنى نیست! این‌جا بود که آیات فوق نازل شد و به او پاسخ گفت و پیامبر(ص) درباره این مرد لجوج معاند ‏فرمود: «اللهم اکفنى شر جارى السوء»؛[10] یعنی خدایا! شرّ این همسایه بد را از من دور کن.
در این آیات مورد بحث می‌خوانیم: «أَ یَحْسَبُ الْإِنْسانُ أَلَّنْ نَجْمَعَ عِظامَهُ * بَلى‏ قادِرِینَ عَلى‏ أَنْ نُسَوِّیَ بَنانَهُ»؛ آیا انسان می‌پندارد که هرگز استخوان‌هاى او را جمع نخواهیم کرد؟! آری قادریم که [حتّى خطوط سر] انگشتان او را موزون و مرتّب کنیم!
این آیات در پاسخ به فردی که منکر امکان وقوعی معاد بود، نازل شد. خداوند انسان را به صورت استفهام انکاری مورد خطاب قرار داده است و قدرت خویش را به وی یادآوری می‌کند.
در این‌که مراد از «بلی قادرین أن نسوی بنانه» چیست؟ در میان مفسرین آراء متفاوتی وجود دارد:
1. برخی از ابن عباس درباره معنای آیه نقل کرده‌اند: خداوند می‌تواندانگشت‌هاى انسان را مانند نعل و سُمّ حیوانات قرار دهد، ولی خدا بر انسان منّت نهاد و چنین نکرد.[11]
2. خداوند می‌تواند سرانگشتان و یا استخوان‌های انگشتان انسان را به همان صورتی که در دنیا بود، باز آفرینی کند.[12]
3. خدا می‌تواند انسان را به صورت بهائم و حیوانات در بیاورد، حال چطور نتواند او را به صورت خلقت اولیه‌اش در آورد؟![13]
جدا از این‌که کدام‌یک از برداشت‌های پیش‌گفته از آیه را صحیح بدانیم، -هر چند پذیرش برخی از آنها منافاتی با پذیرش برداشت دیگر ندارد- این سؤال مطرح می‌شود که چرا خدای از میان اعضاء و جوارح انسان به سر انگشت اشاره کرده است؟! آیا صرف مثال است و خصوصیتی ندارد؟! در پاسخ به این سؤال نیز مفسران جواب‌های متعددی بیان کرده‌اند:
الف. این تعبیر می‌تواند اشاره لطیفى به خصوصیات موجود در خطوط سرانگشت انسان‌ها باشد که امروزه می‌گویند کمتر انسانى در روى زمین پیدا می‌شود که خطوط سرانگشت او با دیگرى یکسان باشد. به تعبیر دیگر؛ خطوط ظریف و پیچیده‌اى که در سرانگشتان هر انسانى نقش بسته است معرّف شخص او است. به همین دلیل در عصر ما «انگشت‌نگارى» به عنوان راهی برای شناسایی مُجرمان مطرح است.[14]
ب. شاید براى این بوده است که به خلقت عجیب آن اشاره کند که صورت‌هاى مختلف، و خصوصیات ترکیبی و عددی را در خود جمع کرده است و فواید بسیارى بر آن مترتب می‌شود؛ مثلاً به انحاء گوناگون بسته و باز می‌شود، می‌دهد و می‌ستاند و... همچنین حرکات لطیف و اعمال دقیق دیگر توسط آن انجام می‌شود و با همان‌ها انسان از سایر حیوانات ممتاز می‌شود و نیز شکل‌هاى گوناگون و خطوطى در آن وجود دارد که به طور دائم اسرارش یکی پس از دیگری براى انسان کشف می‌شود.[15]
ج. انگشتان، کوچک‌ترین اعضای بدن هستند و نیز بدان جهت که آخرین اعضای خلق شده بدن هستند.[16]
منحصر به فرد بودن خطوط سر انگشتان در یک انسان، یک مطلب علمی ثابت شده به شمار می‌آید که در زمان نزول قرآن، بلکه قرن‌ها بعد هم کشف نشده بود؛ اما تعبیر «أن نسوی بنانه» تصریحی به این مطلب علمی ندارد؛ زیرا فقط به اصل قدرت الهی تسویه بنان اشاره می‌کند و از عبارت و سیاق آیه نمی‌توان برداشت که تنها دلیل یا یکی از دلایل اشاره به این قدرت، منحصر به فرد بودن خطوط سر انگشتان است. بنابراین، با در نظر گرفتن ضوابط تفسیر علمی، نمی‌توان این آیه را با قطعیّت از مصادیق معجزه علمی دانست و حداکثر از آیاتی محسوب می‌شود که حاوی اشاره علمی هستند.
[ همه تفسیر ها ] تفسیر های ليلا رضائي (13 مورد)
  سوره بقرة آیه 3 -
بقره/2-3: «ذلک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین (2) الذین یؤمنون بالغیب و یقیمون الصلوه و مما رزقناهم ینفقون (3)»
ترجمه: آن کتاب با عظمتی که شک در آن راه ندارد و مایه‌ی هدایت پرهیزکاران است (2) (پرهیزکاران) کسانی هستند که به غیب (آنچه از حسّ پوشیده و پنهان است) ایمان می‌آورند و نماز را برپا می‌دارند و از تمام نعمتها و مواهبی که به آنان روزی داده‌ایم، انفاق می‌کنند.
تفسیر: امام صادق علیه‌السلام فرمودند: «متقون» (در این آیه) شیعاین علی علیه‌السلام هستند و «الغیب» (در این آیه) پس همان حجت غائب (حضرت مهدی علیه‌السلام) می‌باشد.
  سوره نمل آیه 62 - تفسیر قمى ـ ج 2 ص 129
نمل/62: «آیه «أمّن یجیب المظطرّ اذا دعاه و یکشف السّوء و یجعلکم خلفاء الأرض»
ترجمه: جز خدا کیست که دعاى درمانده واقعى را اجابت کند و بلاء را رفع نماید و شما را خلفاى زمین قرار دهد؟
تفسیر: امام صادق (علیه السلام) فرمود: در باره قائم از آل محمد(صلى الله علیه وآله وسلم) نازل شده است. به خدا سوگند، او همان مضطرّ درمانده اى است که چون در مقام ابراهیم دو رکعت نماز گزارد و فرج خویش از خدا بخواهد، خداوند دعایش را اجابت کند و بدیها را برطرف سازد و او را در زمین خلیفه قرار دهد.»
  سوره نور آیه 55 - تفسیر عیاشى ج 3 ص 136
نور/55: «وَعَد اللّه الّذین آمنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنَّهم فى الأرض کما استخلف الذین من قبلهم و لیمکّننّ لهم دینهم الّذى ارتضى لهم و لیبدِّلنّهم من بعد خوفهم أمناً یعبدوننى و لایشرکون بى شیئاً»
ترجمه: خدا به مؤمنان و شایستگان شما وعده داده که آنان را در زمین همچون پیشینیان خلافت بخشد و دین مورد رضایت خود را براى آنان تمکین و اقتدار دهد و ترس آنان را به امنیّت تبدیل کند تا مرا بپرستند و شرک نورزند.
تفسیر: امام سجاد(علیه السلام) زمانى که این آیه شریفه را قرائت نمود: فرمودند:
«به خدا سوگند! آنان شیعیان ما اهلبیت هستند، خداوند ـ آن خلافت در زمین و اقتدار بخشیدن به دین را ـ به وسیله آنان و به دست مردى از ما، که مهدى این امت است، تحقق خواهد داد و هم اوست که پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم)در باره اش فرمود: اگر از عمر دنیا جز یک روز باقى نمانده باشد، خداوند همان روز را آنچنان طولانى خواهد کرد که مردى از خاندان من که همنام من است فرا برسد و زمین را آنچنان که از ظلم و جور پر شده باشد، از عدل و داد آکنده سازد.»
[ همه لغت ها ] لغت های ليلا رضائي (12 مورد)
  سوره کوثر آیه 1 - دارالقران
کوثر : خیر کثیر
 توضيح : کوثر از ماده کثرت و مبالغه در کثرت است و معنای آن خیر کثیر می باشد ؛ همان خیر کثیری که ادامه دهنده نبوت است. پیامبراکرم(ص) در زمان ازدواج حضرت علی(ع) با حضرت فاطمه(س) به همین خیر کثیر اشاره فرمود . آن حضرت خطاب به امام علی(ع) دعا فرمود: «و اخرج منکما الکثیر الطیب. خداوند از شما دو تن، نسل کثیر پاکیزه بیرون آورد.» انس گفت: «والله اخرج منهما الکثیر الطیب[123] خداوند از آن دو، نسل زیاد و پاکیزه ای بیرون آورد .»
فخر رازی در این باره می گوید: معنای سوره این است که خداوند به پیامبر نسلی می دهد که در طول زمان باقی می ماند . بنگر چه تعداد از خانواده وی کشته شدند، در حالی که عالم از فرزندان رسول خدا مملو و آکنده است و هیچ کس از خاندان بنی امیه نمی تواند با وی در این زمینه برابری نماید، و نیز دقت کن که چگونه از نسل پیامبر، علمای بزرگواری مانند باقر، صادق، کاظم، رضا، و نفس زکیه[124] پدیدار شدند[125].
علمای اهل سنت معنای دیگری را هم برای کوثر نقل کرده اند، همچون قرآن[126]، کثرت اصحاب و پیروان[127]، نور قلب پیامبر[128]، شفاعت [129]، توحید[130]، معجزات پروردگار[131]، تفسیر قرآن و تخفیف شرایع[132]، لا اله الا الله محمد رسول الله[133]، فقه در دین [134]، نمازهای پنجگانه[135]، نبوت[136]، اسلام[137]، علمای امت[138]، علم و حکمت[139]، فضائل بسیار [140]، مقام محمود[141]، اجابت دعوت [142]، کارهای بزرگ[143]، نهری در بهشت[144]، خیر[145]، کثیر[146]، ایثار رفعت ذکر[147] و غیره.
قابل توجه است که این اقوال به رسول خدا انتساب ندارد و همچنین آنان دلیل و مدرکی بر گفته خودشان ارائه نکرده اند. علاوه بر آن، این معانی تناسبی با سیاق آیات ندارد .
  سوره کوثر آیه 1 - رشد-تفسیر المیزان
کوثر : کثرت اولاد
 توضيح : خداوند در قرآن کریم در سوره کوثر می‌فرماید:
بسم الله الرحمن الرحیم * انااعطیناک الکوثر * فصل لربک و انحر * ان شانئک هو الابتر *
به نام خداوند بخشنده مهربان* ما به تو کوثر عطا کردیم* پس نماز بگذار و در راه خدا قربانی کن* بدگوی تو ابتر است.

کلمه کوثر معانی زیادی دارد ولی چون ابتر به معنای «کسی است که فرزندانی ندارد و نسلش قطع شده است، لذا باید گفت منظور از کوثر در این سوره، «کثرت اولاد» است، یعنی "ما به تو اولاد زیادی بخشیدیم و نسل دشمنت را قطع کردیم."

نکته قابل توجه آن است که نسل رسول خدا فقط از طریق حضرت فاطمه زهرا علیهاسلام ادامه یافته است و خداوند هم به رسولش اطمینان داده است که اولادش زیاد خواهد شد. بنابراین اولاد فاطمه حتماً باید اولاد رسول خدا محسوب شوند تا این وعده الهی تحقق یابد.

منابع:
تفسیر المیزان/ 20/ 521 و 522.
  سوره فتح آیه 10 - قمی، میرزا ابوالقاسم، قوانین الاصول، خطّ عبدالرحیم، تبریز، 1275ق - منبع الکترونیکی
یَدُ : دست
 توضيح : بعضی از الفاظ قرآنکریم دارای معانی مجازی است، مثلاً در آیه شریفه یَدُاللّه‏ِ فَوقَ أیْدِیهِم (الفتح/ 10) یعنی قدرت خداوند از قدرت ایشان بیشتر است، کلمه ید در معنی مجازی استعمال شده است.
بازشناسی حقیقت از مجاز در درک صحیح مفاهیم قرآن کریم نقش بسزایی دارد. می‏گویند : الفاظ اولاً و بالذات دارای معانی حقیقی‏اند مگر آن که قرینه‏ای ما را از معنای حقیقی منع کرده و منصرف سازد. این قرائن را در اصطلاح «قرائن مانعه» یا «قرائن صارفه» نامند (قمی، 29).