[ همه پیام ها ]
پیام های کورش فردين (7 مورد)
● سوره حمد آیه 2 - حکومت اصلی ترین موضوع عالم
با دقت در عالم مشخص می گردد بشر به تمامیت نیاز به داشتن نهاد حکومت در زندگی خود را گردن نهاده و همان طور که مشاهده می شود. در دنیا اجتماعی بدون حاکمیت موجود نیست. و معصوم نیز حتی داشتن حکومت جور را از بی حکومتی بهتر می داند. حال که بشر به تمامی پذیرفته که نیاز به کردن نهادن به حاکمیت دارد. سوال اینجاست چگونه حاکمیتی؟ امروزه بشر با طرح دموکراسی به مشارکت عموم مردم در حاکمیت پناه برده . اما در تجربه دموکراسی برنامه ریزی نظام استکباری به جهت در دست گرفتن افکار عمومی و متقائد نمودن افراد به در اختیار قرار دادن امور خود در دست آنان به شدت مشغول است. و در مشاهده این برنامه ریزی فارغ از جغرافیای مجزای کشورها، حاکمیتی یکپارچه به جهت بر نامه ریزی برای کل افراد بشر حاضر بر روی زمین دیده می شود. و در نهایت این منفعت آنان است که ملاک جهت گیری ها در حاکمیتهای مختلف قرار می گیرد. و استانداردهای دوگانه و شعارهای ما 99 درصدیم از این تلاش و وجود آن خبر می دهد. حال در مقابل نظام استکباری موجود در دنیا که برنامه ریزی امروزه آن اجبار نمودن اقشار مختلف بشر به حاکمیت آنها با ابزار مهندسی افکار و توسل به غفلت نوع بشرصورت می پذیرد. خداوند متعال دست به تبیین مختصات پذیرش حاکمیت خود توسط انبیا ء مختلف زده و در نهایت قر آن عصاره این هدایت از سوی آخرین پیامبر(محمد مصطفی(ص)) بر بشر نازل گردیده و قرآن دارای کلیدی است بنام سوره فاتحه که این سوره دارای کدهایی است که می توان سوره را به تمامیت خلاصه کل قر آن و نیز استراتژی رجوع به قر آن نامید. و تنها سوره واجب به جهت قرائت در نماز های یومیه کلیه مسلمانان می باشد. و اینکه همراه این سوره هر سوره دیگر قر آن را می توان در نماز قرائت نمود، نشان از این واقعیت مهم دارد که قر آن را با توجه به سوره حمد و نکات آن قرائت و فهم نمود. حال این سوره از ابتدا با حمد و سپاس شروع شده که نشان از دل پذیر بودن حاکمیت الله دارد. و در ماهیت حاکمیت رب را انتخاب نموده که حاکمیت از روی نیاز بنده و به جهت تربیت را تداعی می کند. و آنرا مختص بشر نمی داند و مصلحت کل موجودات را بیان می نماید(عالمین).و نه حاکمیت دموکراسی همراه مشکلات زیست محیطی متعدد. در آیه بعد ضمن بی نیازی شخص حاکم از بر نامه ریزی خود آنرا ناشی از محبت و صفت بخشندگی خود می داند. و در نهایت در آیه بعد گویا شخصی که شناخت کاملی از مختصات یک حاکمیت کامل دارد و به عینه مشغول مشاهده عظمت آن می باشد. خداوند متعال را صاحب و پادشاه آن حاکمیت که در پس پرده قرار دارد می داند. (مالک یوم الدین). حال که این نکات روشن شد . بشر در گردن نهادن به حاکمیت الله خود را مشتاق می بیند. لذا (ایاک نعبد) و به دلیل نیازمند بودن خود چرا نیاز را به نیاز مند دیگر ارجاع دهد لذا (ایاک نستعین) حال به جهت بر آورده شدن نیاز باید الزامات آنرا رعایت کند و رعایت این الزامات به صراط تعبیر گردیده اما نکته آن است که حاکمیت الله در نشان دادن این صراط مستقیم نقش هدایت گر را باید ایفا نماید.(اهدنا) این راه مورد طلب واقع می گردد. به جهت اخذ نیاز که همان نعمات الهی است. و افرادی مشمول آن شده اند. و این راه شامل راه برنامه ریزان استکباری (مغضوبین)نیست و همچنین راه ضالین همانان که مغضوبین با مغفول نمودن آنان به بهره کشی از آنان مشغول می باشند. حال که مختصات حاکمیت الله مشخص گردید. نکته خیلی مهم در رجوع به هدایت الهی شناخت بر نامه ریزی مغضوبین به جهت خنثی نمودن آن تا در زمره ضالین قرار نگیریم از واجباتی است که روزانه آنرا از خداوند متعال طلب می نماییم. ولی برای رسیدن به آن توجه لازم را نداریم.
● سوره حمد آیه 4 - یوم به معنای روزگار آشکار شدن حقیقت حاکمیت الله
در خصوص لغات نور ،یوم ،شمس و قمر گذشته از معنای ظاهری آنها در قر آن به میزان آشکار شدن حقیقت نیز معنا به این لغات بار گردیده. به عنوان مثال اعطای فرقان و نور به حضرت موسی و هارون و نیز ظلمات به معنای قرار گرفتن در پس پرده غفلت از حقیقت و ... با توجه به این موارد متعدد در آیه مالک یوم الدین گذشته از قیامت که زمان آشکار شدن حقیقت حاکمیت خداوند است. روز دیگری نیز با معنای دوران روشن شدن حاکمیت دین وجود دارد. که قرآن مجید از آن با تعبیر" یُرِیدُونَ أَنْ یُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ یَأْبَى اللَّهُ إِلاَّ أَنْ یُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ" (32 توبه) و آیات از این دست یاد می کند. حال سوال اینجاست آیا آن زمانی که خداوند نور خود را به تمامی کامل نماید. و دین به تمامیت بر عالمیان ظاهر گردد. یوم الدین نیست؟ اگر آن روز را نیز یوم الدین بدانیم . می توان بر خلاف برخی از تفاسیر که لحن این آیه را مجزای از دیگر آیات سوره حمد می دانند. این آیه را نیز در امتداد تبیین حاکمیت خداوند متعال از مجرای پذیرش حاکمیت معصوم به جهت روشن شدن حاکمیت الله دانست. و این روز دین را به روزگار پس از ظهور حجت حق (عج) نیز نسبت داد. و این موضوع بی ارتباط با نامیدن قائم آل محمد(عج) با شمس و قمر در دعای ندبه نیست که در روزگار غیبت نقش قمر در روشنی بخشی دارند،و در روزگار ظهور نقش آفتاب در روشن نمودن صراط مستقیم.
● سوره نحل آیه 66 - ماهیت صراط مستقیم ونیاز به حکومت معصوم
با توجه به آیات پیش و پس از این آیه و نیز حدیث حضرت فاطمه (ع)خطاب به غاصبان خلافت مبنی بر "نوشیدن خون بجای شیر از شتر خلافت" و همچنین بیان معصوم که "سوره نحل سوره ما اهل بیت است". می توان از این آیه به ماهیت حکومتها نسبت به حاکمیت الله پی برد . در حکومت خداوند متعال مجرای حاکمیت(امامت معصوم) برای رسیدن به خیر دنیا و آخرت همانند شیری که در عین خروج از بین خون و سرگین، گوارا و بی شباهت با خون و سرگین است.و لازمه بهره مندی از آن فقط استفاده از مجرای(نوک سینه ) آن در بدن چار پا است . و از محل دیگری از بدن همانند خون که از هر قسمت از بدن قابل خارج نمودن است نیست. لذا حکومت معصوم به جهت عدم انحراف به سمت جنایت و خون ریزی و یا غرق شدن در فسادهای مختلف با توجه به ماهیت مسیر بهره مندی از مواهب دنیایی و اخروی هم زمان با هم و بدور از انحراف امری ضروری است و اصولا حاکمیت را نمی توان با آزمون و خطا به پیش برد و در نهایت در یکی یا هر دو اشکال موجود در حکومتها فرو نرفت. و دلیل سقوط امپراتوریها همین به مرور فرو رفتن در جنایت(خون) و فساد (سرگین ) می باشد. در اینجا با توجه به تجارب متعدد تاریخی می توان خط بطلان بر اندیشه جدایی دین از سیاست زد.