شناخت زبان قرآن
 تاریخ نگارش : بیست و ششم فروردين 1390
شناخت زبان قرآن
فاطمه نصیری خلیلی
مقاله‌ای از آیت‌الله محمدهادی معرفت
زبـان وحـى , یـا زبـان قـرآن بـالـخصوص , حکایت از آن دارد که قرآن , در افاده مقاصد خود روش بـخـصوصى دارد, جدا از روشهاى معمولى .
و در تعبیرات خود, از اصطلاحاتى استفاده مى کند که صرفا از جانب خود او باید استفسارو استیضاح گردد.
اساسا, قرآن , مطالبى آورده که فراتر از قالبهاى لفظى ساخته شده دست بشرمى باشد: قرآن , از وجودات پس پرده سخن گفته که هرگز با موجودات این جهان ,سنخیت ندارند.
 کلید واژه : آیت اللّه محمدهادى معرفت، قرآن، الفاظ، معانی، تفسیر
 ناشر : مجله بینات ، شماره 3
قرآن کریم , در افاده تعالیم عالیه خود, طریقه مخصوص به خود رادارد.
قـرآن , در بیانات شافیه و کافیه خود, روشى را اتخاذ کرده جدا از روشهاى معمولى , که انسانها در مقام محاوره اتخاذ مى کنند.
قـرآن , اصـطـلاحـات مـخصوص خود را دارد که باید شناخته شود, تا دستیابى به حقایق عالیه آن امکانپذیر گردد.
قرآن , زبان ویژه خود را, به کار انداخته , ضرورت است آن زبان شناخته شود.
راه و روشـى کـه عـقـلا, در مقام محاوره و تفهیم و تفهم مقاصد خود, پیش مى گیرند, صرفا در تـرجـمـه الـفاظ و عبارات وارده در قرآن , به کار مى رود, ولى براى رسیدن به حقایق عالیه , راهى دیگر, جدا از طریق معمولى بایدپیمود.
قـواعـد مـقـرره کـلامـى که به نام اصول محاوره و در علم اصول , به نام اصول لفظیه خوانده مى شود, براى پى بردن به مطالب رفیعه قرآن کافى نیست .
مثلا, با دانستن مفاهیم الفاظ و کلمات و آگاهى بر اوضاع لغوى و اجراى اصاله الحقیقه و اصاله عدم القرینه و اصل عدم سهو و نسیان و خطا واصل عدم اشتباه , یا عدم هزل و شوخى و استهزا که بـه نام اصاله الجدخوانده مى شود, صرفا, ترجمه الفاظ و عبارات و جمله هاو تراکیب کلامى آیات , به دست مى آید.
هـمچنین , با اجراى اصاله العموم و اصاله الاطلاق , فقط عموم و شمول مدلول لفظى فهمیده مى شود.
خـلاصه , تمامى این اصول , ظواهر الفاظ را ثابت مى کند, و به نام اصول لفظیه و اصول ظاهریه خوانده مى شوند.
ولى هرگاه , اشکال و ابهامى در عبارت به وجود آید و هاله اى از ابهام , لفظ رافراگیرد, تمامى این اصول لفظیه از کار مى افتند و امکان ندارد با آن وسایل معمولى , گره اى از کار گشوده شود.
البته عـوامـل ابهام , در جاى خود بیان شده است .
به برخى از آن اشارت خواهد رفت .
علامه طباطبایى , براى یافتن آن راه , رجوع به قرآن را ارائه داده است : بـایـد از قـرآن اسـتـفسار نمود, تا معانى و مقاصد خود را آشکار سازد.
زیرا قرآن کتاب مبین است [نوشته اى آشکار].
همو مى نویسد: تـفسیر به راى , آن است که مفسر, بر ابزار و وسائل معمولى که در فهم کلام عربى به کار مى رود, بسنده کند.
کلام خدا را بر کلام بشر قیاس کند و همان قواعد و اصول مقرره , کهدر کشف معانى و مرادات به کار مى رود و در فهم اقاریر و وصایا و شهادات , استفاده مى شود, همان اصول و مقررات را درکشف مرادات قرآنى نیز, به کار بندد.
بـیـانـات قـرآنـى , بر این منوال نیست و در افاده معانى عالیه خود, بر این اصول و مقررات , استوار نمى باشد.
آرى , قـرآن , سرتاپا, یک سخن است و در عین پراکندگى - در موقع نزول -کلام واحدى به شمار مى رود, آیات آن به یکدیگر پیوند خورده است , یک واحد متشکلى را تشکیل مى دهند.
همانطور که امیرالمومنین (ع )مى فرماید: القرآن یفسر بعضه بعضا ینطق بعضه ببعض , و یشهد بعضه على بعض ((1)) .
همو مى نویسد: والـمحصل ان المنهى عنه هو الاستقلال فى تفسیر القرآن ...
بل لابد من الرجوع - فى الاستمداد - الـى الـغـیـر.
وهـذا الغیر اما الکتاب نفسه او السنه .
اماالرجوع الى السنه فیتنافى مع تصریح القرآن بـوجوب التدبر فیه بذاته -افلایتدبرون القرآن , ولو کان من عند غیر اللّه لوجد وافیه اختلافا کثیرا - کمایتنافى مع السنه ایضا الامره بالرجوع الى القرآن وعرض الاحادیث علیه دون ما سواه .
فلم یبق للرجوع والاستمداد فى تفسیر القرآن الا نفس القرآن ...((2))
همو مى نویسد: لـکـن بـیـن هذه الظواهر انفسها امور تبین ان الاتکا والاعتماد على الانس والعاده فى فهم معانى الایات , یشوش المقاصد منها و یختل به امر الفهم ,قال تعالى : لیس کمثله شیى و قوله : لا تدرکه الابصار وهو یدرک الابصاروهو اللطیف الخبیر وقوله : سبحان اللّه عما یصفون .
فالطریقه التى یرتضیها القرآن هو تفسیر القرآن بالقرآن , لا بغیره على الاطلاق .
قال تعالى : انا انزلنا علیک الکتاب تبیانا لکل شیى .
وحاشا القرآن ان یکون تبیانا لکل شیى ولا یکون تبیانا لنفسه قال تعالى هدى للناس وبینات من الهدى والفرقان انا انزلنا الیکم نورا مبینا وکـیـف یکون القرآن هدى وبینه وفرقانا ونورا مبینا للناس فى جمیع مایحتاجون , ولا یکفیهم فى احتیاجهم الیه , وهو اشد الاحتیاج .
وقد قال تعالى : والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا واى جهاد اعظم من بذل الجهد فى فهم کتابه , واى سبیل اهدى الیه من القرآن ((3)) .
وقال النبى (ص ): فاذا التبست علیکم الفتن کقطع الیل المظلم فعلیکم بالقرآن ...
وهو الدلیل یدل على خیر سبیل .
قال على (ع ): ینطق بعضه ببعض ویشهد بعضه على بعض در زمینه شناسایى زبان وحى , امروزه در جهان تحقیقاتى انجام مى شود, که اصل طرح آن , پیش از ایـن , بـوسـیـله اهل معقول از مفسرین ما ارائه شده بود,و مساله تاویل (ارتکاب خلاف ظاهر لفظ) سابقه بس طولانى در عالم تفسیردارد.
و تفاسیر اینگونه , به نام تفسیر عقلى , و احیانا تفسیر به راى خوانده مى شود.
چنانچه تفسیر مجاهد و سپس تفسیر ابى مسلم بدان معروف مى باشد.
آیه کونوا قرده خاسئین ((4)) را به بوزینه صفتان تفسیر کرده اند.
زبـان وحـى , یـا زبـان قـرآن بـالـخصوص , حکایت از آن دارد که قرآن , در افاده مقاصد خود روش بـخـصوصى دارد, جدا از روشهاى معمولى .
و در تعبیرات خود, از اصطلاحاتى استفاده مى کند که صرفا از جانب خود او باید استفسارو استیضاح گردد.
اساسا, قرآن , مطالبى آورده که فراتر از قالبهاى لفظى ساخته شده دست بشرمى باشد: قرآن , از وجودات پس پرده سخن گفته که هرگز با موجودات این جهان ,سنخیت ندارند.
از ملک و جن و روح القدس سخن گفته , از بهشت و دوزخ وقیامت و صراط.
از عرش و کرسى و سماوات .
از امـورى سـخـن رانـده که درفهم آدمى (که داراى معیارهاى مسانخ با این جهان است ) نگنجد.
مـعـیـارهـاى سـنـجـش , که در اختیار آدمى است , براى موجودات مادى این جهان ساخته شده , نمى تواند با این معیارها, ماورا این جهان را بسنجد.
آنجا که مى گوید: جاعل الملائکه رسلا اولى اجنحه مثنى و ثلاث و رباع یزید فى الخلق مایشا ((5)) .
نـبـایـد در اذهـان , بالهاى پرندگان تداعى کند.
شاید مقصود مراتب قدرت نیروهاى فعال ملائک باشد.
آنجا که مى گوید: الیه یصعد الکلم الطیب والعمل الصالح یرفعه ((6)) .
یدبر الامر من السما الى الارض ثم یعرج الیه ((7)) .
اامنتم من فى السما ان یخسف بکم الارض ((8)) .
یخافون ربهم من فوقهم ((9)) .
تعرج الملائکه والروح الیه ((10)) .
انا انزلنا الیک الکتاب بالحق ((11)) .
وهذا کتاب انزلناه مبارک ((12)) .
وبالحق انزلناه وبالحق نزل ((13)) .
نـبـایـد از اینگونه تعابیر, صعود و نزول مکانى و جهت براى خداوند فهمید.
وهمچنین از تعابیرى مثل : وجا ربک والملک صفا صفا ((14)) .
ان یاتیهم اللّه فى ظلل من الغمام ((15)) .
او یاتى ربک ((16)) .
آمد و رفت معمولى , نباید تداعى کند.
تداعى اینگونه معانى , به جهت آن است که ذهن آدمى با آن خو گرفته است .
باید ذهن خود را از آن تخلیه کند, سپس به معانى حقیقى اینگونه تعابیر والا,بنگرد.
به علاوه قرآن , نوآوریهاى فراوانى دارد که فهم بشر آن روز از درک کامل آن عاجز بود.
الفاظى که بـراى اسـتـفـادههاى خود, در تفهیم و تفهم به کار مى برد,براى معانى تنک و پایین مرتبه فراهم کرده بود, نمى توانست چنان معانى والایى را ایفا کند.
آنجا که گفته : وما رمیت اذ رمیت ولکن اللّه رمى ((17)) .
افرایتم ما تحرثون اانتم تزرعونه ام نحن الزارعون ((18)) .
نظیر: افرایتم ما تمنون اانتم تخلقونه ام نحن الخالقون ((19)) .
چـیـزى جـز ناچیزى نقش انسان , در فراهم شدن و تحقق یافتن افعال اختیاریش , مقصود نیست .
تمام عوامل موثر در ایجاد چنین افعالى ,هماهنگى نموده , تا خواسته انسان آنگونه که خواسته انجام شـود.
امکان ادامه تاثیر و تاثر عوامل طبیعى , در فراهم شدن یک فعل یا یک چیز درخارج , به ادامه افاضه دمبدم از جانب بارى تعالى نیاز دارد که لاینقطع افاضه مى گردد.
و طبق حکمت : باز بودن دسـت مـکلف در انجام افعال اختیارى خویش , (اذ لا اختیار الا مع الاختیار) ضرورت است که این افاضه پیوسته ادامه داشته باشد.
خلاصه : این قبیل آیات , ناچیزى نقش انسان را مى رساند و نباید از باب بنى الامیر البلد گرفت .

--- پاورقى ---
1- نهج البلاغه , صبحى صالح , خطبه / 133.
2- المیزان , علامه طباطبایى , ج 3/78ـ79, ج 1/9.
3- همان مدرک , ج 1/11ـ12.
4- سوره بقره , آیه 65, سوره اعراف , آیه 166, سوره مائده , آیه 60.
5- سوره فاطر, آیه 1.
6- سوره فاطر, آیه 10.
7- سوره سجده , آیه 5.
8- سوره ملک , آیه 16.
9- سوره نحل , آیه 50.
10- سوره معارج , آیه 4.
11- سوره نسا, آیه 105.
12- سوره انعام , آیه 155.
13- سوره اسرا, آیه 105.
14- سوره فجر, آیه 22.
15- سوره بقره , آیه 21.
16- سوره انعام , آیه 158.
17- سوره انفال , آیه 17.
18- سوره واقعه , آیه 63 و 64.
19- سوره واقعه , آیه 58 و 59.
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) : Articles like this really graese the shafts of knowledge.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.