تاریخ نگارش : ششم بهمن 1392
قدومش مبارک؛برکات ورود حضرت معصومه (علیها السلام) به شهر قم/
حاجیه تقی زاده فانید
قدومش مبارک؛برکات ورود حضرت معصومه (علیها السلام) به شهر قم/
امروز درچنین روزی
قدومش مبارک؛برکات ورود حضرت معصومه (علیها السلام) به شهر قم/آمدنت را با گلاب و اشک...
حضرت فاطمه معصومه علیها السلام در روز اول ذیقعده سال 173 قمرى در مدینه منوره دیده به جهان گشود. پدر بزرگوار آن حضرت، امام موسى کاظم علیه السلام و مادر گرامى اش حضرت نجمه خاتون مى باشد، که بعد از
تولد حضرت رضا علیه السلام به «طاهره» ملقب گردید. (1)
بنابراین حضرت معصومه علیها السلام با امام رضا علیه السلام خواهر و برادر ابوینى هستند. در سال 201 قمرى در پى انتقال اجبارى امام رضا علیه السلام به خراسان، حضرت معصومه علیها السلام بعد از یک سال تحمل دورى برادر بزرگوارش از مدینه منوره عازم خراسان گردید. از آن جایى که حضرت فاطمه معصومه علیها السلام پیام آور فرهنگ و معارف اهل بیت علیهم السلام و مدافع مظلومیت امامان شیعه و تداوم بخش راه پدر بزرگوارش در مبارزه با طاغوتهاى زمان بود، عوامل حکومتى بنى عباس، در شهر ساوه به کاروان حامل آن حضرت حمله کرده و همراهان آن حضرت را به شهادت رساندند. حتى طبق نوشته استاد محقق شیخ جعفر مرتضى عاملى در کتاب حیاة الامام الرضا علیه السلام، آن حضرت را نیز مسموم نمودند (2) . حضرت فاطمه معصومه علیها السلام بر اثر مسمومیت و شدت غم و اندوه در شهر ساوه بیمار گردید و فرمود: مرا به شهر قم ببرید; زیرا از پدرم شنیدم که مى فرمود: شهر قم مرکز شیعیان ماست (3) . براى همین حضرت معصومه علیها السلام در 23 ربیع الاول سال 201 قمرى به شهر قم وارد شده و مورد استقبال عده زیادى از مردم مشتاق و شیفته اهل بیت علیهم السلام قرار گرفت. آن بزرگوار بعد از 17 روز اقامت در منزل موسى بن خزرج که به «بیت
النور» شهرت یافت، در دهم ربیع الثانى سال 201 هجرى دیده از جهان فرو بسته و در «باغ بابلان» محل فعلى مزار آن حضرت دفن گردید.
شهر قم قبل از ورود حضرت معصومه علیها السلام
قم قبل از اسلام به صورت چند قلعه بوده که عده اى زرتشتى و یهودى در آن زندگى مى کردند. بعد از اسلام با آمدن اشعرى ها (که اصالتا شیعه و یمنى تبار بوده اند)، کم کم این سرزمین توسعه یافت. در اوائل قرن اول و در سال 23 هجرى شهر قم توسط لشکر اسلام فتح گردید و رفت و آمد مسلمانان عرب به قم آغاز شد. نخستین کسانى که از اشعرى ها به قم آمدند عبدالله بن سعد و عبدالله احوص و عبدالرحمن و اسحاق از فرزندان سعد بن مالک بن عامر اشعرى بودند و به این ترتیب ارتباط شیعیان خالص علوى با قم برقرار شده و مأمن شیعیان گردید. از آن زمان مردم قم به مذهب اهل بیت علیهم السلام علاقه خاصى پیدا کرده و به همین جهت مورد سختگیرى و بى مهرى خلفاى حاکم و ستمگر عصر خود بودند.شهر قم قبل از ورود حضرت معصومه علیها السلام از آبادانى ظاهرى بى بهره بود و اهالى شیعى مذهب آن در اثر بى توجهى حاکمان مورد آزار و اذیت بودند، اما از لحاظ ایمان و اعتقاد مذهبى، این شهر بهترین فضاى معنوى را داشته و زمینه پذیرش اهل بیت پیامبر صلى الله علیه و آله و یاران با وفاى آنان در این منطقه کاملا فراهم بود.(4)
به همین جهت امامان معصوم علیهم السلام در مناسبتهاى مختلف، شهر قم و اهالى آن را مورد عنایت قرار داده و عبارات زیبایى را که حاکى از علاقه مندى آن بزرگواران به این خطه ایران بود، بیان مى کردند. حتى گاهى ائمه اطهار با فرستادن تحفه ها و هدایا اهل قم را مفتخر مى ساختند. از جمله مى توان به ابى جریر زکریا بن ادریس و زکریا بن آدم و عیسى بن عبدالله و چند نفر دیگر اشاره نمود که به افتخار اخذ هدایاى ارزشمندى همچون انگشترى و جامه و کفن از دست مبارک ائمه هدى علیهم السلام نائل شدند. (5) به نظر مى رسد تعداد اخبار و احادیثى که در مورد شهر قم از ائمه اطهار علیهم السلام روایت شده است درباره هیچ یک از شهرهاى ایران روایت نشده است. مرحوم شیخ حسین مفلس در کتاب «تحفة الفاطمیین» چهل حدیث در باره قم نقل کرده است (6) .
در کتابهاى معتبر شیعى همچون بحارالانوار; سفینة البحار و مستدرک سفینة البحار و... در این رابطه روایات جامع و قابل توجهى نقل شده است. براى آشنایى بیشتر به برخى از این روایات اشاره مى کنیم:
1- سلام بر اهل قم:امام صادق علیه السلام روزى با اشاره به عیسى بن عبدالله قمى فرمود: «سلام بر مردم قم! خداوند شهرهاى آنان را با باران سیراب کند و برکتها را بر آنان نازل کند و بدى هاى آنان را به خوبى مبدل گرداند. آنها اهل رکوع و سجود و قیام و قعودند. آنان فقیه و دانشمند و اهل درک حقایق و روایت و عبادت نیکو هستند» . (7)
2- راهى به سوى بهشت:صفوان بن یحیى کوفى معروف به بیاع سابرى از نزدیکترین و مطمئنترین یاران امام رضا علیه السلام مى گوید: روزى در حضور امام رضا علیه السلام نشسته بودم که از شهر قم و اهالى آن سخن به میان آمد و اینکه آنان در زمان ظهور حضرت ولى عصر علیه السلام به سوى آن بزرگوار میل خواهند کرد. در این لحظه امام هشتم علیه السلام به اهل قم درود فرستاده و فرمود: «رضى الله عنهم، ثم قال: ان للجنة ثمانیة ابواب و واحد منها لاهل قم; و هم خیار شیعتنا من بین سائر البلاد، خمر الله تعالى ولایتنا فى طینتهم; (8) خداوند از آنان خشنود باشد، سپس فرمود: همانا بهشت داراى هشت در است که یکى از آن درها مخصوص مردم قم است. آنان شیعیان برگزیده ما در میان سایر شهرها هستند. خداوند ولایت و محبت ما [اهل بیت] را با طینت آنان عجین کرده است.»
3- پایگاه یاران مهدى علیه السلام:عفان بصرى مى گوید: روزى امام صادق علیه السلام به من فرمود: «اتدرى لم سمى قم؟ قلت: الله و رسوله و انت اعلم. قال: انما سمى قم لان اهله یجتمعون مع قائم آل محمد - صلوات الله علیه - و یقومون معه و یستقیمون علیه و ینصرونه; آیا مى دانى چرا شهر قم را «قم» نامیده اند؟ عرض کردم: خدا و پیغمبرش و شما آگاهترید. امام علیه السلام فرمود: قم نامیده شده است براى اینکه اهل آن با قائم آل محمد صلى الله علیه و آله همراه مى شوند و با او قیام نموده و بر او استقامت مى ورزند و او را یارى مى رسانند.» (9)
در این روایت نقش مردم قم و ساکنین این شهر مقدس در حکومت جهانى حضرت مهدى علیه السلام مشخص شده است. با توجه به این حدیث، اهالى قم به ویژه دانایان و آگاهان آن، وظیفه اى مهمتر و مسؤولیت سنگینترى نسبتبه سایر شهرهاى ایران به دوش مى کشند و این حقیقت، تلاش آنان را در زمینه سازى براى حکومت جهانى حضرت مهدى علیه السلام بیشتر از سایر سرزمینها مى طلبد.
4- شهر قم در قرآن و وعده پیروزى بر اسرائیل:پیشواى ششم روزى با یاران خود نشسته و قرآن تلاوت مى کرد تا به این آیه رسید: «فاذا جاء وعد اولیهما بعثنا علیکم عبادا لنا اولى باس شدید فجاسوا خلال الدیار و کان وعدا مفعولا (10) » ; «[اى بنى اسرائیل! ] پس هنگامى که وعده [تحقق] نخستین آن دو فرا رسد، بندگانى از خود را که سخت نیرومندند بر شما مى گماریم; تا میان خانه ها [یتان] به جست و جو در آیند، و این تهدید تحقق یافتنى است.»
یاران امام در این لحظه پرسیدند: فقال: «جعلنا فداک من هؤلاء؟ ثلاث مرات، هم والله اهل قم (11) ; جانمان به فداى تو، این گروه چه کسانى هستند؟ امام صادق علیه السلام سه بار فرمود: به خدا سوگند! آنان اهل قم هستند.»
5- پناهگاه فرزندان حضرت زهرا علیها السلام:امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: «اذا اصابتکم بلیة و عناء فعلیکم بقم فانه ماوى الفاطمیین (12) ; هرگاه [در تنگناهاى زندگى قرار گرفتید و] بلاها و مصیبتها به شما روى آورد، به سوى قم بروید; چون آنجا پناهگاه فرزندان فاطمه علیها السلام است.»چنانکه اشاره شد، روایات متعددى از ائمه اطهار علیهم السلام در تجلیل و تقدیر از قم و اهل آن وارد شده است و در آنها، شهر قم با القاب و عناوین ویژهاى مورد تجلیل قرار گرفته است، از جمله آنها نامهاى زیر مى باشد: قم (شهر قیام)، حرم اهل بیت، شهر امن و امان، مرکز یاران ائمه، قطعه اى از بیت المقدس، کانون شیعیان، آسایشگاه انسانهاى با ایمان، مجمع انصار المهدى علیه السلام، سرزمین مقدس، پرتگاه و محل سقوط ستمگران و گردنکشان، منبع علم و فضیلت و تقوى، سالمترین شهرها و غیره.
6- اگر مردم قم...با این همه فضائل و مناقب که در مورد شهر قم و ساکنان آن در سیره و سخن اهل بیت علیهم السلام وارد شده است، باید توجه داشت که اینها مشروط به تداوم ایمان و اعتقاد به ارزشهاى اسلامى و ادامه راه اهل بیت علیهم السلام توسط مردم قم مى باشد و گرنه اگر کسى خیال کند که چون قمى هست و یا اینکه در شهر قم زندگى مى کند و بدون عمل، مشمول این رحمت و برکات الهى خواهد شد، به خیالى باطل و پندارى بى پایه و سست دچار شده است; چرا که امام صادق علیه السلام فرمود: «تربة قم مقدسة و اهلها منا و نحن منهم، لا یریدهم جبار بسوء الا عجلت عقوبته; ما لم یخونوا اخوانهم (و ما لم یحولوا احوالهم)، فاذا فعلوا ذلک سلط الله علیهم جبابرة سوء! ; خاک قم مقدس است و ساکنان آن از ما اهل بیت هستند و ما هم از آنهائیم، هیچ حاکم [گردنکش و] ستمگرى به آنها قصد سوء نمى کند مگر اینکه خداوند در عذاب او تعجیل مى فرماید. البته به شرط آنکه [اهل قم] به برادران خود خیانت نکنند (و احوال خود را تغییر ندهند)، زیرا در آن صورت خداوند متعال ستمگران بیدادگر را بر آنان مسلط خواهد کرد.»
بخشى از آثار و برکات حضرت معصومه علیها السلام در قم: ورود حضرت فاطمه معصومه علیها السلام به شهر قم و دفن پیکر مطهر آن بانوى کبریا دراین شهر، آثار و برکات فراوانى را به همراه داشته است. از لحظه ورود نبیره رسول الله صلى الله علیه و آله به قم، پیوسته این شهر از جهات فرهنگى، سیاسى، اجتماعى، عمرانى و اقتصادى رو به رشد و پیشرفت نهاده است. تاثیر این واقعه تاریخى را مى توان با مطالعه زوایاى تاریخى این شهر به دست آورد. برکات این بانوى مجلله در شهر قم آنگاه به اوج خود مى رسد که بدانیم تاثیر وجود آن حضرت در تحولات تاریخى، فرهنگى، مذهبى، اجتماعى نه تنها در محدوده یک شهر بلکه گاهى در کل کشور ایران بوده و یا حداقل وقایع وحوادث کشور ایران به نوعى مرتبط با شهر قم مى باشد.برکات حضرت معصومه در شهر قم و تاثیر این شهر بر کل ایران آنچنان مهم بوده و هست که سالها دل و دیده میلیونها زائر و مجاور و جهانگرد را به خود مشغول داشته است. این تاثیر نه تنها براى زائران مشتاقى که از راههاى دور به عشق زیارت مرقد مطهر این دخت عصمت و یادگار امام موسى علیه السلام با ارادت خالصانه به این مکان مقدس مى شتابند ملموس است بلکه حتى براى کسانى که با انگیزه هاى غیر مذهبى وارد این مکان شده اند و یا از این دیار عبور کرده اند، پرجاذبه و شگفت انگیز بوده است. در عظمت و شکوه ظاهرى این بارگاه مقدس، حقیقت و معنویت خاصى نهفته است که ناخود آگاه هر بیننده اى را به سوى آن متوجه ساخته و دل و دیده اش را صید مى کند.در اینجا اعترافات چند تن از افراد خارجى را که در قرنهاى گذشته از قم دیدن کرده و در لابلاى سخنان خود به نقش ارزنده این بانوى ملکوتى و تاثیر بارگاه آن حضرت در شهر قم اشاره کرده اند، مرور مى کنیم.
«اوژن فلاندن» جهانگرد فرانسوى و دانشمندى که در زمان محمد شاه قاجار در سالهاى 1219 و 1221 شمسى به اتفاق هموطن هنرمند خود «پاسکال کست» به ایران آمده است، در مورد اهمیت و نقش شهر قم و مرقد مطهر حضرت معصومه علیها السلام چنین مى نگارد: «مقبره فاطمه که ایرانى ها «معصومه» مى نامند در تمام مشرق، احترامى به سزا دارد و مردم از اکناف به زیارتش مى آیند، فاطمه نوه على است. از پادشاهان ایران، شاه عباس دوم، شاه صفى و فتحعلى شاه در قم مدفونند. تیمور لنگ به قم چندان لطمه نرسانده و شاید از برکت فاطمه باشد» . (13)
«کارل بروگش» جهانگرد آلمانى نیز که اوضاع ایران را در سده نوزدهم میلادى از دید مادى خود بررسى کرده است، در مورد عظمت ظاهرى شهر قم و حضرت معصومه علیها السلام چنین مى گوید: «دورنماى قم به معناى واقعى کلمه از فاصله چند میلى مى درخشد، زیرا گنبد زیارتگاه این شهر را با ورقه هایى از طلا پوشانده اند که نور آفتاب را به شکل خیره کنندهاى منعکس مى کند. شاهان ایران علاقه زیاد دارند به این که گنبد بناهاى مقدس را با ورقه هاى طلا و نقره بپوشانند. طلا کارى ها و نقره کارى هاى زیباى ضریح مقدس واقعا چشم را روشن مى کنند. خدمتکارانم پیوسته از شکوه و جلال گنبد و مقبره فاطمه در قم سخن مى گفتند.نه فقط زندگان بلکه مردگان نیز به سوى این مزار جلب مى شوند; زیرا بسیارى از ایرانیان وصیت مى کنند که پس از مرگ در جوار این بانوى مقدس دفن شوند. قم مدفن قدیسین هم هست. بنا به گفته اهالى محل، قم داراى 444 امامزاده کوچک و بزرگ است» . (14)
به هر حال بعد از ورود حضرت معصومه علیها السلام به قم و دفن پیکر مطهر آن حضرت در این سرزمین مقدس، علویان و سادات بیشترى به این شهر روى آوردند، توجه شیعیان به این نقطه فزونى یافت و علما و مشاهیر شیعه در طول تاریخ به این مکان مقدس توجه نشان دادند، مهاجرت به این شهر زیاد شد و موقعیت مذهبى قم تثبیت و استحکام تاریخى یافت.قم با این ویژگى ها در میان شهرهاى شیعه نشین از شهرت جهانى برخوردار شد و یکى از شهرهاى مهم جهان اسلام به شمار آمده و از مراکز مهم فرهنگى و فقهى شیعه گردید و از همه مهمتر به عنوان هسته مرکزى و پایگاه اصلى بزرگترین و باشکوهترین انقلاب در تاریخ جهان گردید.در اینجا به فهرست برخى از نتایج ورود حضرت معصومه علیها السلام به شهر قم مى پردازیم:
1- گسترش شهر قم:شهر قم به تدریج از شمال شرقى، به جنوب غربى که محل دفن آن حضرت بود کشیده شد به طورى که حرم فاطمه معصومه علیها السلام که در حاشیه شهر قرار داشت، امروزه در مرکز شهر و در آبادترین قسمت آن واقع است.2- مورد توجه شدن قم:توجه پادشاهان و حاکمان و طبقات گوناگون مردم به این شهر و کوچ بسیارى از افراد مشتاق اهل بیت علیهم السلام براى اقامت در آن، به خاطر مدفون بودن حضرت معصومه علیها السلام در این شهر است.3- استحکام مذهبى قم: عده اى از بزرگترین علماى شیعه از آنجا برخاسته یا در آن اقامت کردند.قم از جنبه مذهبى استحکام ویژه اى یافته و مرکز روحانیت شیعه شد. 4- کثرت سادات در شهر قم:بعد از دفن حضرت معصومه علیها السلام عده بسیارى از فرزندزادگان امام حسن و امام حسین و موسى بن جعفر و على بن موسى الرضا علیهم السلام و از فرزندان محمد حنفیه و زید بن على بن الحسین علیهم السلام و اسماعیل فرزند امام صادق علیه السلام از اطراف به قم روى آورده اند. از آنجا که این شهر از ابتدا مورد نظر آل على علیهم السلام بوده است و مردم قم نسبتبه اولاد پیغمبر صلى الله علیه و آله ارادت و علاقه خاصى داشته اند، به تدریج بعد از ورود حضرت معصومه علیها السلام از نظر کثرت سادات، موقعیت بى نظیر و یا کم نظیرى یافته است.امروزه کثرت سادات قم، به خوبى محسوس و مشهود است و چند محله به نام علویان وسادات است که بیشتر آنها سید هستند، از جمله محله سیدان، محله موسویان و محله موسى سلام بر مردم قم! خداوند شهرهاى آنان را با باران سیراب کند و برکتها را بر آنان نازل کند و بدى هاى آنان را به خوبى مبدل گرداند. آنها اهل رکوع و سجود و قیام و قعودند. آنان فقیه و دانشمند و اهل درک حقایق و روایت و عبادت نیکو هستند.مبرقع و همچنین وجود سادات برقعى و رضوى و چاووشى و غیره نشانگر این حقیقت مى باشد.
5- توجه به امور امامزادگان:مردم قم از اوایل قرن سوم هجرى که فاطمه معصومه علیها السلام در قم مدفون شد، در بزرگداشت مقابر اولاد پیامبر صلى الله علیه و آله همان تلاش را کردند که در زمان حیاتشان از آنان به عمل مى آوردند. ساختن بناهاى مجلل و بارگاه و گنبد و وقف اموال در این راه از جمله این تلاش هاست. در دوره صفویه و قاجاریه، بعضى از جهانگردانى که به ایران آمده و از قم عبور کرده اند، در سفرنامه هاى خود امامزادگان قم را وصف نموده و حتى در پاره اى از آنها در تعداد امامزادگان افراط کرده اند.
6- پرورش علماى بزرگ در شهر قم:یکى دیگر از برکات فاطمه معصومه علیها السلام، پرورش عالمان و اندیشمندان بزرگ در این شهر مى باشد که به نام بعضى از آنان اشاره مى شود: - على بن حسین بن بابویه قمى، پدر شیخ صدوق یا صدوق اول;- محمد بن على بن بابویه قمى، معروف به شیخ صدوق و نویسنده نزدیک به 300 کتاب در اصول و فروع;- محمد بن حسن صفار، از یاران نزدیک امام حسن عسکرى علیه السلام; - احمد بن اسحاق قمى، وکیل امام عسکرى علیه السلام در قم و سازنده مسجد معروف امام به دستور آن حضرت; - احمد بن ادریس قمى، از محدثان شیعى; - زکریا بن آدم، از اصحاب امام رضا علیه السلام; - ابوعبدالله محمد بن خالد برقى، ادیب، محدث و نویسنده کتابهاى مهمى همچون: التنزیل و التعبیر، کتاب العلل، کتاب یوم و لیله (15) ; - احمد بن محمد بن خالد برقى، منسوب به برقرود قم و نویسنده کتابهاى فراوانى همچون: المحاسن، کتاب التبلیغ و الرساله، کتاب التراحم و التعاطف، و سایر تالیفات وى که به دهها جلد بالغ مى شود (16) ; - على بن ابراهیم قمى، مفسر معروف; - خواجه نصیر الدین طوسى جهرودى معروف به استاد البشر و از افتخارات جهان اسلام; - صدر المتالهین شیرازى، که آثار برجسته فلسفى از جمله: اسفار اربعه، شواهد الربوبیه، شرح کافى و... را پدید آورد;- ملا عبد الرزاق لاهیجى، فیلسوف وحکیم نامدار شیعه در قرن 11 و صاحب کتابهاى شوارق الالهام و گوهر مراد; - حاج ملا مهدى قمى نراقى، نویسنده جامع السعادات; - میرزا ابوالقاسم قمى (میرزاى قمى)، صاحب قوانین و داراى کرامات بى شمار.وصدهاعالم ودانشمندو شاعر و وزیر ومورخ و رجال علمى و مردان سیاست و وزارت از این خطه ظهور نمودهاند که تفصیل آن در جاى خود بیان شده است. (17)
7- حوزه علمیه قم:یکى دیگر از برکات مزار مقدس بانوى دو عالم، حضرت معصومه علیها السلام در شهر قم، رونق گرفتن حوزه علمیه مى باشد. تاریخ این کانون علم و فقاهت به قرنها قبل بر مى گردد. ابراهیم بن هاشم قمى، سعد بن عبدالله قمى، احمد بن اسحاق قمى، على بن بابویه قمى و دهها محدث و عالم شیعى از اوایل قرن سوم هجرى به بعد، زمینه گسترش علم و ادب و حدیث را در این شهر ایجاد کرده بودند. این حوزه علمى کم و بیش تداوم داشت و ترویج علم در این شهر همچنان در طول تاریخ ثمرات پربارى به همراه همانا بهشت داراى هشت در است که یکى از آن درها مخصوص مردم قم است. آنان شیعیان برگزیده مادرمیان سایرشهرهاهستند.خداوندولایت ومحبت ما[اهل بیت]راباطینت آنان عجین کرده است.مى آورد تا آنکه مرحوم میرزاى قمى عالم جلیل القدرعصرقاجار،به این شهرروى آورد و به حرکت علمى این دیارشتاب بخشید.هجرت ملاصدرافیلسوف نامى شیعه به قم چهره دیگرى به این حرکت داد.سکونت مرحوم فیض کاشانى درقم وتاسیس مدرسه فیضیه درجوارحرم مطهرحضرت معصومه علیها السلام، رشد فکرى و فضاى علمى این شهر را دگرگون نمود.این رشد علمى همچنان رو به بالندگى بود تا در سال 1315 شمسى مرحوم شیخ عبدالکریم حائرى پرچمدار علم و فضیلت از اراک به قم آمده و روحى تازه به کالبد این کانون فقاهت و معنویت دمید. اقبال آیت الله العظمى بروجردى رحمه الله به قم، فعالیتهاى فرهنگى واجتماعى را در این شهر تسریع نموده و همچنین ورود مراجع و دانشمندان بزرگ شیعى و همراهى آنان با حرکتحوزه علمیه در شکوفائى آن نقش به سزایى داشت.امروزه به برکت معنوى حضرت فاطمه معصومه علیها السلام، مجمع بزرگى از مراجع، آیات عظام و فقیهان و مجتهدان در این شهر نورانى و ملکوتى ایجاد شده است که مورد توجه جهانیان مى باشد.هم اکنون خیل عظیمى ازطلاب ودانش پژوهان علوم اسلامى دراین حوزه مقدسه به تحصیل و تدریس اشتغال دارندکه بازعامت مراجع تقلیدو تدبیرمدیریت حوزه علمیه قم برنامه ریزى هاى خاصى براى توسعه و بارور نمودن هرچه بیشتر علوم اسلامى و تخصصى نمودن آن درحال انجام است که آینده روشن و بالنده ترى را نویدمى دهد.لازم به ذکراست زمانى مى رسدکه ازقم علم ودانش به دیگرشهرها از شرق تا غرب عالم منتشر مى شود، تا جایى که این شهر اسوه و الگوى شهرهاى دیگر گشته و هیچ کس در روى زمین باقى نمىماند که از قم به او بهره هاى علمى و دینى نرسد تا آنکه زمان ظهور حجت خدا و قائم ما فرا رسد.رونق علمى شهر قم را امام صادق علیه السلام دهها سال قبل از ورود حضرت معصومه علیها السلام به شهر قم، پیش بینى کرده و فرموده بود:«زمانى مى رسد که از قم علم و دانش به دیگر شهرها از شرق تا غرب عالم منتشر مىشود، تا جایى که این شهر اسوه و الگوى شهرهاى دیگر گشته وهیچ کس درروى زمین باقى نمى ماندکه ازقم به اوبهره هاى علمى ودینى نرسدتاآنکه زمان ظهورحجت خداوقائم ما فرا رسد»(18)
8- انقلاب اسلامى ایران:از مهمترین ویژگى هاى شهر قم و آثار و برکات حضرت معصومه علیها السلام تشکیل هسته هاى مرکزى انقلاب اسلامى ایران در این نقطه حساس کشور مى باشد. شهر قم بستر قیام و انقلاب و پرورشگاه بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران است.اکثر حوادث انقلاب اسلامى با این شهر مرتبط بوده است و البته به وقوع چنین حادثه اى در شهر قم در گفتار ائمه اطهار علیهم السلام نیز اشاره شده است و روایت معروف حضرت کاظم علیه السلام در این مورد، قابل انطباق با انقلاب اسلامى ایران است. مطمئنا اگر انقلاب با عظمت اسلامى - که از شهر قم ریشه گرفته و موج آن تمام نقاط عالم را تحت تاثیر قرار داد - مصداق منحصر به فرد این گفتار زیبا نباشد، حتما یکى از مصادیق آن خواهد بود; چراکه ویژگى هاى مورد ستایش امام هفتم علیه السلام دقیقا در مورد رهبر و مردم ایران صادق مى باشد. آن ویژگى ها عبارتند از:1- رهبر آنان مردى از اهل قم است.2- رهبر آنان مردم را به سوى حق مى خواند.3- پیروان و طرفداران او اراده و استقامتى قوى و آهنین دارند.4- خستگى در آنان راه ندارد.5- طوفانهاى حوادث آنان را متزلزل نمى کند.6- توکل بر خدا دارند.
7- به خاطر پارسایى پیروزند:
متن روایت چنین است که امام موسى کاظم علیه السلام فرمود: «رجل من اهل قم یدعوا الناس الى الحق، یجتمع معه قوم کزبر الحدید، لاتزلهم الریاح العواصف و لا یملون من الحرب و لایجبنون و على الله یتوکلون والعاقبة للمتقین; مردى از اهل قم [به پا مى خیزد و] مردم را به حق فرا مى خواند. گروهى به یارى او بر مى خیزند که مانند قطعه هاى آهن هستند، تندبادها [ى حوادث و مشکلات] آنان را متزلزل نمى کند و از جنگ خسته نمى شوند و نمىترسند و بر خدا توکل مىکنند. پیروزى نهایى از آن پرهیزکاران است» . (19)این نوشتار را با کلامى از حضرت امام خمینى رحمه الله - که به این شهر افتخار مى کرد - به پایان مى بریم:«قم حرم اهل بیت است. قم مرکز علم است. قم مرکز تقواست. قم مرکز شهادت و شهامت است. از قم علم به همه جهان صادر شده است و مى شود و از قم شهادت به همه جا صادر مى شود. قم شهرى است که در آن ایمان و علم و تقوا پرورش یافته، و... از زمان ائمه اطهار علیهم السلام مورد توجه اسلام بوده است، و از قم تقوا، شجاعت، شهامت، و همه فضایل به همهجا صادر مى شد و صادر خواهد شد.علمایى که در قم من ادراک کرده ام، کسانى بودند که در دنیا نمونه بودند، در علم و در تقوا و من امیدوارم که ادامه پیدا کند این علم و تقوا در شهر شما تا زمان ظهور امام زمان سلام الله علیه» . (20)
1) مناقب، ج4، ص367; زندگانى حضرت موسى بن جعفر علیه السلام، عمادزاده، ج2، ص375 .2)حیاة الامام الرضا علیه السلام، ص428. 3) ودیعه آل محمد صلى الله علیه و آله، ص 12 ).4)تاریخچه قم، ص16).5) تاریخ مذهبى قم، ص92.6).6) همان.
7) بحارالانوار، ج57، ص217; مستدرک سفینة البحار، ج8، ص598. 8) بحار الانوار، ج 57، ص 216. 9) بحارالانوار، ج 57، ص 216 و معجم احادیث المهدى علیه السلام، ج 3، ص 474. 10) اسراء/ 5. 11) بحارالانوار، ج57، ص216. 12) همان، ص215. 13) ماهنامه کوثر، ش9، ص73 و 74 با اختصار.14) همان، ش12، ص65 و 66. با اختصار.15) رجال نجاشى، ص335. 16) همان، 76. 17) براى اطلاعات بیشتر به «تاریخ مذهبى قم» مراجعه شود.18) بحارالانوار، ج60، ص213. 19) همان، ج57، ص216. 20) صحیفه امام، ج 13، ص165.[تبیان]
پیشواز آفتاب:خیال می کردم تنها من به هوای تو این همه راه آمده ام در این برهوت. انگار شهر خالی شده از مردم. هر که را می بینی، شاخه سبزی، گلی به نشانه طراوت قدومت به دست گرفته و خودش را در جاده تماشای تو انداخته است. مردمی که سال ها از مصاحبت خورشید محروم مانده اند، حالا برای زیارت آفتاب شما لحظه شماری می کنند. این پیرمرد را نمی دانم چه کسی خبر کرده که این چنین جاده، زیر پای لغزانش تسلیم راه شده. این کودکان پا برهنه و شاد و حتی زنانی که کَس دیگر را هم در وجودشان به پیشواز شماآورده اند را نمی دانم چه کسی خبر کرد.
هر چه هست،این مردم به رازبودن شماوپدرانتان واقفترازدیگرانند.انگارآنهابهتردلیل وجود شما را درک کرده اند که این چنین جای خالیِ تان درطول مسیرکهنه تاریخ، آزارشان می داد! و حالا که به شما رسیده اند، نمی دانند چگونه این شوق و شورِ دیدار را به پایتان بریزند.بی خود نبود در طول سفر، یاد شهر ما، میهمان لحظه های شما شده بود و سراغش رامی گرفتید؛حتماً از تپش این همه قلب در احساسات این سرزمین خبر داشته اید.به هر حال، این زمین جان گرفته از عطر نَفس تان، اگر چه هنوز فرسنگ ها میان حضور شما بااو فاصله نشسته است، امّا همین خیال که شما را زیارت خواهد کرد، او را بهشتی تر می کند؛ زمینیکه قرار است سال ها مادر گام های دوستداران شما باشد، زمین قم.
در همسایگی با بانوی روشنایی:تومیهمان ناخوانده ای نبودی که باآمدنت،کسی راشگفت زده کنی.عمری است که شهرقمآبستن رؤیای آمدن زنی ازقبیله روشنایی است.هر روز، مناره های مسجد شهر قد می کشند تا شاید سایه محمل تو را از دور ببینند و در بانگاذان خویش، بشارت رسیدنت را فریاد کنند.شهر ما به درازای تاریخ است که انتظار تو را می کشد! پس اگر می بینی جماعت شیفتگانت، دست و پای دلشان را گم کرده اند و زبانشان از تکلم بازمانده، به خاطر دیدار توست.قبول کن حلقه زدن دور در دانه آل طه و نگین امامت، کمترین کاری است که ما توانسته ایم بکنیم. ما دور افتادگان از خانه کرامت آل عبا، در تار و پود چادرت آرزوهای دیرینه مان را جستجو می کنیم. ما از تو عطر محمدی رسول خدا صلی الله علیه و آله را می جوییم و در پی مهر علوی علیه السلام هستیم و با دیدن سبزی نگاهت، یاد خانه نیم سوخته فاطمه علیهاالسلام می کنیم و از صبر و بردباری مجتبی علیه السلام می پرسیم.اما تو بیش از همه، عطر خاطرات امام هشتم علیه السلام را در ایوان دل ما می پراکنی؛ آن چنان که گویی امام رضا علیه السلام بر دشت خاطرمان خیمه زده است و بر منبر نگاهمان حدیث نور می گوید.
بانوی آب و آیینه! ما شهرمان رامهیا کرده بودیم تا بر گرداگرد لبخند مهرت خانه بسازیم و از مسیر نگاهت، کوچه بکشیم و دیارمان را در پیوند با تو جاویدان کنیم. ما کجا می دانستیم که میهمان تازه رسیده مان، هنوز بار سفر بر زمین نگذاشته، بار عمر خویش بر شانه های حضرت اجل می گذارد و از اقلیم ما محمل بر می بندد. ما دلمان می خواست تمام دیوارهای گرداگردت را آیینه کاری می کردیم و زمین زیر پایت را از مرمر سفید می ساختیم و بالای سرت را سایبانی می زدیم از گنبدهای پر از کبوتر، نه این که با آرزوهای ناکاممان خانه آخرتت را آذین بندیم.اما ما به همین نیز مفتخریم که شهرمان را به نام تو می شناسند و از ما نشانه های تو رامی جویند.خدا کند که همسایگان خوبی برای یادگار آل الله باشیم!
آمدنت را با گلاب و اشک...:وقتی کلمات بخواهند برای رسیدن به یک شعر زیبا جمع شوند، وقتی ستاره ها بخواهندفرشی از نور بسازند، وقتی گل ها تابلوی زیبایی از شیرینی و لبخند بخواهند بسازند، وقتی آرامش، بخواهد میهمان دل های آدم ها شود، وقتی کرم، عطوفت دست هایش را بر سر خاک بکشد، تازه یادمان می آید تو آمدی تا همه شعرها زیبا شوند. ستاره ها، رقص نور در آسمان به راه انداختند و یک به یک به پایت ریختند.
کلمات، عادت کردند برای تو، دور هم میهمانی بگیرند. گل ها به بهانه تو شکفتند. آرامش تازه فهمید چقدر محتاج چشم های شماست... و خاک تازه مهربان شد... تو نبودی و قم، خاک صبوری نبود. خاکِ شوره زار، با تو شعور تازه گرفت. تسبیح در تسبیح، درختان انار به مقدمت شکوفه های سُرخ ریختند؛ زیرا تو فرزند سرخ ترین آواز قرون بودی. آمدی؛ با کوله باری از گُل و لبخند. آمدی؛ با آشناترین خنده های سبز. آمدی؛ با کریم ترین دست های باغ. آمدی؛ با بی بهانه ترینسخاوت، سرشارترین حضور. چقدر آمدن تو در دل هامان نور کاشت!
بانو! تو آمده ای تا هفت روز هفته این شهر، چیزی بشود ما ورای همه پیچیدگی های تاریخ. این شهر نمک زده، باران می خواست، عشق می خواست، شور و صدا می خواست؛ با تو بهتمام این ها رسید.... آه، ای رسول تلخ ترین لحظه های مدینه!
ای زایر غریب شاه خراسان، تنهای بی همراه...! بال های کدام فرشته، سایبان تو شد؟ کاش غربت نشین نبودی!
کاش صدای تو از مدینه که آمدی، تا توس رسیده بود! بعضی وقت ها غبطه می خورم به کبوترانی که حول محور گنبد زرد رنگ تو می چرخند.
غبطه می خورم به ابرهای بالای حرم. دلم تنگ می شود برای کاشی های فیروزه ای و یاکریم های آرام ایوان آیینه.
دلم تنگ می شود برای دُعای توسل، برای نُدبه، برای صُبح جمعه های بهاری ات، برای کُمیلخوانی های غریبانه.
آمدی و درخت ها بوی بهار گرفتند. آمدی تا دلتنگی های گونه گونه این مردم صبور، هوای آرامش بگیرد؛ آرامش آفتابی قم. ستاره سپید پوش خانه خورشید، بهانه بی بدیل گریستن! آمدنت را با گُلاب و اشک، آمدنترا با ستاره و لبخند، آمدنت را با تمام درختان به پیشواز خواهیم آمد.
تو آمدی تا...:السلام علیک یا فاطمة المعصومه.بوی غروب، تمام خاک را فرا گرفته است. چراغ یادت، آرام آرام در من پر نورتر می شود،فوج فوج کبوتر، آهنگ خاک کرده اند، کویر به وجد آمده است و خاک به هیجان. کارواننزدیک تر می شود، بوی بهشت می تراود از همه سو.خورشید، در شب هنگام این خاک، به طلوع ایستاده است. می آید؛ بانوی اختران فروزان و روشنایِ بی غروب.می آید و ردّ گام هایش، کویر را بیدار می کند تا این تکه از خاک، خواب بهشت ببیند، تا سایه مهربانی اش، هوای این شهر فراموش شده را معطّر کند. از ردّ گام هایش خورشید می تپد مرا باکی از فرو ریختن در پیشگاهت نیست، بانو! کجای غربتِ جهان ایستاده ام با تو؟ملائک به پیشوازت آمده اند. کبوتران، بال می گسترند زیر گام هایت. چتر محبّت تو، تنها پناه این خاک شتابان است و این کویر سرگردان.در مقابل شکوهت سر خم کرده ام بانو! صاف در چشمانت خیره می شوم تا در این ظلمت عمیق، دنبال مصادر خورشید بگردم. جان سوخته ام را لهیب عشقت گدازان تر می کند. قدم هایت تقدس این خاکند. چه مهربان این خاک را به رویش وا داشتی! چه زیبا خورشید را به میهمانی شب های طولانی این خاک سپردی و کبوتران حرمت که بالمی گشایند در یکدستی هوایی که نفس کشیدی و شاخه های خشک از دمِ مسیحایت به شکوفهنشستند، نعمت را بر این خاک تمام کردی! بانو تو آمدی تا بر این شهر، تمام ستاره های دنیا بدرخشند.
جاری کوثر:
«قدم به سینه این خاک می گذاری تو
بهار می شود این جا اگر بباری تو»
پنجره ها، باز و بسته می شوند؛ در سرگردانی شوقی ناسرودنی. کوچه ها، فرش راهتمی شوند و درها دست کوچه ها را گرفته به سمت خویش می کشند. این ردّ پا به کدامین خانه خوشبخت خواهد رسید؟ این عطر، کدام پنجره را مست حضورت خواهد کرد؟
چند پنجره صف بسته پلک گشوده اند تا بادها، عطر نفس هایت را تقسیم کنند. این خاک، شوره زاری است که خود را در بهاری جاوید می بیند؛ وقتی که دست هایت ابرمی شوند و می بارند و می ریزند برکت آسمان ها را در دل تِرَک تِرَک این خاک غریب. دست های تو باور نکردنی ترین ابرهای بهاری اند. دست های تو می بارند؛ می بارند وپنجره ها، تماشای باریدنت را در تابستان داغ این سرزمین، سیر نمی شوند.
بانو! بر گستره این کویر ترک خورده جاری شو. چگونه دغدغه تشنه ماندنی خواهد بود؛ وقتی جاری کوثر تو به این جا خواهد رسید؟!
«تو می رسی همه بادها معطر تو
تمام آینه ها خیره در برابر تو»
تو بوی مادرت را داری و حق دارد این خاک که شور بزند؛ آهنگ همایونی آمدنت را شوربزند.
خانه ها هر چه دل داشتند، لب پنجره گذاشته، تماشایت می کنند. تو می آیی و خورشید، مثل سایه پشت سرت می آید.
از تبار گل و گلاب
چه شکوه جاودانه ای! چه لحظه های عاشقانه ای! از حنجره چکاوک های عاشق، آواز حضور می تراود. لحظه ها زلال می شود مثل آب، روشن می شود مثل آفتاب. چه زیباست، لحظه های شکفتن قدم هایش! کویر قم، از تبلور حضورش سبز می شود و آسمان، ترانه خوان آبی ترین سروده های عشق. زمین در زیر گام هایش به شوق می آید. طراوت از جام
حضرت فاطمه معصومه علیها السلام در روز اول ذیقعده سال 173 قمرى در مدینه منوره دیده به جهان گشود. پدر بزرگوار آن حضرت، امام موسى کاظم علیه السلام و مادر گرامى اش حضرت نجمه خاتون مى باشد، که بعد از
زمان می تراود. گویی آفتاب به دیدار سرزمین قم آمده است!
شهر، بوی یاس می دهد؛ بوی مهربانی و عشق. گل لبخند بر لب ها شکوفا شده است. آسمان، ستاره باران آمدنش می شود و مهتاب، پولک باران حضور عاشقانه اش. بانویی از شهر مدینه، از تبار گل و گلاب و آیینه آمده است تا با دَمِ مسیحایی خویش، نسیم جاودانگی را در شهر قم به میراث بگذارد. با حضور سبزش، دریا به میهمانی کویر آمده است. پروانه ها رویش سبزش را به تماشا نشسته اند.
حضورش، غزل عاشقانه ای ست که گلواژه عشق و امید را می سراید. معصومه، بانوی افلاکی، بانوی صداقت و پاکی، آمده است تا قم را به زلال ترین لحظه هایتاریخ بسپارد. با قدم های پاک مبارکش، دُرِّ گرانبهای شفاعت را برای مردم قم به ارمغان آورده است.
با وجودش، مشام خاکی قم، از بوی بهشت پر شده است. چشمه زلال رحمت در زمین خشکیده قم به جوش آمده است.
معصومه آمده است تا بهار سبز زندگی را با شکوفه های سپید ایمان، به مردم قم ارزانی کند.[حوزه] «یا فاطِمَةُ اشْفَعی لی فِی الْجَنَّةِ، فَاِنَّ لَکِ عِنْدَ اللّهِ شَأناً مِنَ الشِّأن»
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.