تدبری در سوره مبارکه قارعه - ترازو
سي و يکم تير 1394
تدبری در سوره مبارکه قارعه - ترازو
1- (موازین) به چه معناست؟ موازین چه کسی سبک و موازین چه کسی سنگین است؟
2-جایگاه کسی که موازین سبک دارد با کسی که موازینش سنگین است، چه فرقی دارد؟
درنگ
1- (موازین) به چه معناست؟ موازین چه کسی سبک و موازین چه کسی سنگین است؟
2-جایگاه کسی که موازین سبک دارد با کسی که موازینش سنگین است، چه فرقی دارد؟
2. تلنگر: ترازو
همه چیز را برعکس می‌فهمد. مثلا تو بگو (خوشبختی)، قبل از این اجازه دهد درباره خوشبختی واقعی در آخرت صحبت کنی، سریع آن را با پول و لذت‌های دنیایی مساوی می‌گیرد و بر اساس آن زندگی خود را بنا می‌کند. حالا تو هر چه می‌خواهی داد و فریاد کن و بگو که اشتباه می‌کند. نه، او اشتباه بودنش را نمی‌فهمد چون ترازویی که با آن چیزها را می‌سنجد، خراب است! درست مثل این می‌ماند که روی یک ترازوی میوه‌فروشی، عیار طلا را بسنجند! معلوم است که هیچ نتیجه درستی نمی‌دهد.
پس مشکل از ترازو است و اگر قرار است این فرد چیزی مثل خوشبختی را به درستی بفهمد، باید ترازویش را درست کند و این جز با پذیرفتن (قیامت) اتفاق نمی‌افتد. یعنی اگر قیامت را پذیرفت و معیارهایش را بر مبنای قیامت محکم و سنگین کرد، زندگیِ شیرین و رضایت‌بخش را تجربه خواهد کرد؛ اما اگر نپذیرفت و همه چیز را با همین معیارهای سبکِ دنیوی سنجید، قیامت چون حادثه کوبنده‌ای که انسان‌ها را مانند پروانه می‌پراکند و کوه‌ها را مانند پشم زده شده در هوا معلق می‌کند، بر سر او فرود خواهد آمد تا حقیقتا آن را باور کند! اما چه سود که آن موقع خیلی دیر است و دیگر فرصتی برای جبران نیست. بلکه تنها آتش سوزان جهنم است که چون مادری او را در آغوش خواهد گرفت...
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
الْقارِعَةُ (1) مَا الْقارِعَةُ (2) وَ ما أَدْراکَ مَا الْقارِعَةُ (3) یَوْمَ یَکُونُ النَّاسُ کَالْفَراشِ الْمَبْثُوثِ (4) وَ تَکُونُ الْجِبالُ کَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ (5) فَأَمَّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوازینُهُ (6) فَهُوَ فی‏ عیشَةٍ راضِیَةٍ (7) وَ أَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوازینُهُ (8) فَأُمُّهُ هاوِیَةٌ (9) وَ ما أَدْراکَ ما هِیَهْ (10) نارٌ حامِیَةٌ (11)

آن کوبنده! (قیامت که یکی از اوصاف آن کوبندگی است) (1) چیست آن کوبنده؟ (2) و چه چیز تو را آگاه کرد که چیست آن کوبنده؟ (3) در روزى که آدمیان همچون پروانه¬هاى پراکنده از این سو به آن سو می¬روند (4) و کوهها [این مظاهر صلابت مادی] مانند پشم رنگارنگ زده شده متلاشى مى گردند. (5) پس هر کس موازینش سنگین باشد [و براساس معیارها و ملاک‌های معنوی و الهی بسنجد و معتقد شود یا علاقه‌مند یا متنفر گردد و یا رفتار کند] (6) پس او در زندگىِ خوش و پسندیده¬اى خواهد بود، [زیرا موازین او ثقیل و استوار است و در گیر و دار کوبندگی قیامت، در هم کوبیده نمی¬شود] (7) و کسى که موازینش سبک باشد [و براساس معیارها و ملاک‌های مادی و دنیوی بسنجد و معتقد گردد یا علاقه‌مند یا متنفر گردد و یا رفتار کند] (8) پس جایگاهش که او را همچون مادر در بر مى¬گیرد، هاویه (پرتگاه جهنم) است، [زیرا موازین او خفیف و ناپایدار است و در گیر و دار کوبندگی قیامت، در هم کوبیده می¬شود و از بین می¬رود] (9) و چه چیز تو را آگاه کرده است که آن چیست؟ (10) آتشى است بس سوزان. (11)