سي و يکم تير 1394
تدبری در سوره مبارکه علق (1) - نجات از جاهیت
1-تا قبل از سوره علق، انسان درباره خدا چگونه میاندیشید؟
2-وقتی پیامبر کلام وحی را بر انسان قرائت میکند، او چه عکسالعملی دارد؟ چرا؟
درنگ
1-تا قبل از سوره علق، انسان درباره خدا چگونه میاندیشید؟
2-وقتی پیامبر کلام وحی را بر انسان قرائت میکند، او چه عکسالعملی دارد؟ چرا؟
تلنگر: نجات از جاهلیت (1)
تمام افکار و عقاید و رفتارهایش جاهلی است. تا حدی که به زبان «الله» را خالق و آفریدگان میخواند ولی ربوبیت و پروردگاری او را قبول نمیکند. خیال میکند خدای خالق، او را رها کرده و حالا اوست که به دلخواه خود زندگی و آیندهاش را میسازد. آری، با این نگاه باطل است که خود را از وحی و هدایت ربوبی بینیاز میبیند.
اما خدای مهربان- که هم آفریدگار است و هم پروردگار و هم کریمترینِ کریمان- این انسان را رها نکرده و برای رشد و نجاتش از منجلاب این تفکران پوچ، برنامهای دارد. او- به این دلیل که از همگان کریمتر است، کلام هدایت را با قلم وحی بر جان بهترین مخلوقش مینویسد تا او نیز این تعلیمِ ربوبی را بر انسان قرائت کند و هدایتش نماید؛ تعلیمی که انسان آن را نمیدانست...
پس پیامبر به نماز میایستد و از همان ابتدا آغاز میکند به قرائت این تعلیم پروردگار. اما آیا انسان میپذیرد این هدایت نورانی را؟ هرگز! او طغیان میکند و از این پذیرش سر باز میزند؛ چرا که پروردگاریِ خالق را باور نکرده و خود را از تعلیم او بینیاز میبنید... ولی ای پیامبر، تو از طغیان او متاثر مباش که بازگشت همگان به سوی پروردگار توست...
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذی خَلَقَ (1) خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ (2) اقْرَأْ وَ رَبُّکَ الْأَکْرَمُ (3) الَّذی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ (4) عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ یَعْلَمْ (5) کَلاَّ إِنَّ الْإِنْسانَ لَیَطْغى (6) أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى (7) إِنَّ إِلى رَبِّکَ الرُّجْعى (8)
بخوان به نام پروردگارت؛ همان کسى که آفرید. (1) انسان را از خونى بسته آفرید. (2) [آیاتی را که با قلم وحی در صفحه جانت نوشته شده است] بخوان، و پروردگارت از همگان کریم¬تر است. (3) همو که به وسیله قلم آموخت. (4) به انسان آموخت آنچه را که ندانست. [آری، این ظهور کرامت خداست.] (5) [ای پیامبر! آیا گمان مى¬کنى که انسان شکر نعمت آموزگاری پروردگار را به جای می¬آورد و از اینکه تو فرمان یافتی تا قرآن را قرائت کنی، استقبال می¬کند؟] هرگز! همانا انسان طغیان مى¬کند (6) چون خود را از تعلیم پروردگار خویش بى¬نیاز مى¬بیند. (7) [تو از طغیان انسان متأثر مباش، چون] به یقین، بازگشت آدمیان به سوى پروردگار توست. (8)