تدبری در سوره مبارکه بلد - افتخارپوچ (2)
نوزدهم شهريور 1394
تدبری در سوره مبارکه بلد - افتخارپوچ (2)
1-راه عبور از گردنه سخت آخرت ، آزاد کردن بنده یا غذا دادن به یتیم و مسکین در روز قحطی و گرسنگی ست؟
2-آیا اگر چنین نکند، به نشانه‌های خدا کفر ورزیده و اهل شومی و تیره‌بختی شده است؟
درنگ
1-راه عبور از گردنه سخت آخرت ، آزاد کردن بنده یا غذا دادن به یتیم و مسکین در روز قحطی و گرسنگی ست؟
2-آیا اگر چنین نکند، به نشانه‌های خدا کفر ورزیده و اهل شومی و تیره‌بختی شده است؟
تلنگر : افتخارپوچ (2)
شیرخوردن کودک از سینه مادر را دیده‌ای؟ چقدر زیبا و تأمل‌برانگیز است! راستی چه‌کسی به او دو چشم و یک زبان و دو لب را داد و به سینه مادرش هدایتش کرد؟ آری، خدا. اما اینک که بزرگ شده و مال‌ومنالی پیدا کرده است، آیا در مقابل آن‌همه نعمت به وظیفه خود عمل می‌کند؟

نه! او همه‌چیزش را برای فرار از سختی دنیا تباه می‌کند تا در همین دنیا به آسایش مطلق برسد؛ و جالب است که به این عمل پوچ خود افتخار می‌کند! درحالی‌که قرار بود با به دست آوردن این پول‌ها و قدرت‌ها- که همه را از خدا دارد و از خود هیچ ندارد- از یک گردنه بسیار سخت عبور کند...

راه عبور از این گردنه، آزاد کردن بنده یا غذا دادن به یتیم و مسکین در روز قحطی و گرسنگی است... اگر چنین می‌کرد، آن گردنه سخت را می‌پیمود و از خجستگان می‌شد. اما اگر چنین نکند، به نشانه‌های ما کفر ورزیده و اهل شومی و تیره‌بختی شده است؛ همان‌ها که در آتش بسته قرار دارند و هرگز نمی‌توانند فرار کنند.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
أَ لَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَیْنَیْنِ (8) وَ لِساناً وَ شَفَتَیْنِ (9) وَ هَدَیْناهُ النَّجْدَیْنِ (10) فَلاَ اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ (11) وَ ما أَدْراکَ مَا الْعَقَبَةُ (12) فَکُّ رَقَبَةٍ (13) أَوْ إِطْعامٌ فی‏ یَوْمٍ ذی مَسْغَبَةٍ (14) یَتیماً ذا مَقْرَبَةٍ (15) أَوْ مِسْکیناً ذا مَتْرَبَةٍ (16) ثُمَّ کانَ مِنَ الَّذینَ آمَنُوا وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ وَ تَواصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ (17) أُولئِکَ أَصْحابُ الْمَیْمَنَةِ (18) وَ الَّذینَ کَفَرُوا بِآیاتِنا هُمْ أَصْحابُ الْمَشْأَمَةِ (19) عَلَیْهِمْ نارٌ مُؤْصَدَةٌ (20)
ترجمه سوره
مگر ما براى او دو چشم قرار ندادیم؟ (8) و زبان و دو لب نیافریدیم؟ (9) و او را به دو برجستگی (سینه مادرش) راهنمایی نکردیم؟ (10) [آری ما او را پرورش دادیم،] اما هنوز بر آن گردنه صعب‌العبور گام ننهاده است. (11) و چه چیز تو را آگاه کرده است که آن گردنه صعب‌العبور چیست؟ (12) آن گردنه، آزاد کردن بنده¬اى است (13) یا در روز گرسنگی و سختی، طعام دادن (14) به یتیمى خویشاوند (15) یا به تهیدستى خاک‌نشین که سخت بینواست. (16) او علاوه بر این‌که بر این گردنه گام ننهاده است، از کسانى نیست که ایمان آورده‌اند و یکدیگر را به صبر در [سختی‌ها] سفارش کرده و به مهربانی [نسبت به یتیمان و تهیدستان] توصیه کرده¬اند. (17) کسانى که این گونه-اند، خجستگان‌اند (18) و آنان که به آیات ما [که نشان‌گر یکتایى در ربوبیّت و الوهیت است،] کافر شده¬اند، تیره‌بختان ناخجسته¬اند (19) که آتشى سربسته بر آنان احاطه خواهد داشت. (20)