مقدمه مختصر المیزان منبع عظیم قرآن‌پژوهان و دانشمندان علوم قرآنی است
بیستم شهريور 1390
مقدمه مختصر المیزان منبع عظیم قرآن‌پژوهان و دانشمندان علوم قرآنی است
مقدمه چهارده صفحه‌ای تفسیر المیزان منبع عظیم قرآن‌پژوهان و دانشمندان علوم قرآنی است و تحلیل‌های ادبی، روایی، تاریخی و مباحث موضوعی این تفسیر دریایی از علوم و معارف اسلامی را فراروی محققان قرار می‌دهد.
حجت‌الاسلام والمسلمین سیدمحمدرضا صفوی، عضو هیئت علمی مرکز فرهنگ و معارف قرآن، در گفت‌وگو با خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا) اظهار کرد: همگان پذیرفته‌اند و بر آن تأکید دارند که باید در اصول و فروع و سایر حقایق قرآنی تابع قرآن باشند و همان را بگویند و باور کنند که قرآن می‌گوید و به آن راه می‌نماید؛ ولی اندکند مفسرانی که بر این عقیده پایبند باشند و مرحوم علامه طباطبایی از معدود مفسران و عالمان دینی است که بر این باور استوار بوده است.
وی عنوان کرد: بسیارند مفسران و دانشمندان دینی که قرآن را به سویی می‌برند که مکتب و مذهبشان آن را اقتضا می‌کند و آیات الهی را با تأویل و توجیه به‌گونه‌ای تفسیر می‌کنند که با عقیده و مرامشان هماهنگ افتد و یا دست‌کم با آن در تضاد نباشد و روشن‌تر این‌که همواره قرآن را به دنبال باورها و مکاتب و مذاهب خویش می‌برند؛ به جای آن‌که آن را قائد و مقتدای خویش قرار دهند.
صفوی افزود: همچنین بسیارند مفسرانی که به مکتب و مذهبی گرایش یافته‌اند و چون به تفسیر قرآن پرداخته‌اند، آیاتی را که با آن ناسازگار دیده‌اند از تیغ تأویل گذرانده‌اند. هنر علامه طباطبایی در تفسیر المیزان این است که ایشان تابع قرآن است و مکتب و مذهب و رأی و نظرش موجب نشده است که در تفسیر قرآن آیات الهی را به سوی رأی و نظرش سوق دهد، بلکه او رأی و نظر خود را بر اساس قرآن پایه‌گذاری کرده است.
عضو هیئت علمی مرکز فرهنگ و معارف قرآن برای تبیین این امر به دو نمونه از شواهد صریح این موضع علامه در المیزان اشاره و اظهار کرد: به عنوان مثال در آیه 2 از سوره مبارکه حجرات آمده اسـت: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَکُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِیِّ وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ کَجَهْرِ بَعْضِکُمْ لِبَعْضٍ أَن تَحْبَطَ أَعْمَالُکُمْ وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ؛ اى کسانى که ایمان آورده‌‏اید صدایتان را بلندتر از صداى پیامبر مکنید و همچنان‌که بعضى از شما با بعضى دیگر بلند سخن می‌‏گویید، با او به صداى بلند سخن مگویید؛ مبادا بی‌آنکه بدانید، کرده‌‏هایتان تباه شود».
صاحب ترجمه قرآن بر مبنای المیزان ادامه داد: این آیه شریفه با اهل ایمان سخن می‌گوید و آنان را از این‌که با صدای بلند با پیامبر اکرم(ص) سخن بگویند، بازمی‌دارد و یادآور می‌شود که نتیجه این حرکت حبط اعمال نیک است؛ بر این اساس ممکن است گناهی از مؤمنان نیز موجب حبط اعمال شود، ولی بسیارند کسانی که براساس دلایلی که خود یافته‌اند، بر این تصورند که حبط اعمال تنها در مورد کافران صادق است؛ فلذا آیه شریفه را به تیغ تأویل سپرده‌اند.
صفوی در تبیین نظر علامه طباطبایی در مورد این آیه عنوان کرد: با این وجود علامه در تفسیر این آیه می‌نویسد: «ظاهر الآیة ان رفع الصوت فوق صوت النبی(ص) و الجهر له بالقول معصیتان موجبتان للحبط فیکون من المعاصی غیر الکفر ما یوجب الحبط؛ ظاهر آیه شریفه این است که بلندکردن صداى خود از صداى رسول خدا(ص) و بلند سخن گفتن در حضور آن جناب، دو عمل گناه و موجب حبط عمل است؛ پس استفاده مى‌شود که غیر از کفر، گناهانى دیگر نیز هست که باعث حبط مى‌شود.»(المیزان، ج 18/308)
این محقق و پژوهشگر به بیان شاهدی دیگر در اثبات این مدعا پرداخت و تصریح کرد: در آیه 7 سوره مبارکه آل عمران آمده است: «وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ اللّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنا»(آل عمران/7)؛ و تأویل آن را جز خدا نمی‌داند و راسخان در علم می‌گویند به آن ایمان آورده‌ایم، همه از جانب پروردگار ماست».
صفوی گفت: اکثریت قاطع مفسران شیعی برآنند که در این آیه «الراسخون» عطف بر «الله» است و مفاد آیه چنین است: تأویل قرآن را فقط خدا می‌داند و نیز راسخان در علم؛ ولی علامه طباطبایی با توجه به آیاتی که یادآور می‌شود، تصریح می‌کند که در این آیه شریفه «الراسخون» نمی‌تواند عطف بر «الله» شود، بلکه این واژه در واقع مبتداست و خبر آن جمله «یَقُولُونَ آمَنَّا...» است.
این قرآن‌پژوه خاطرنشان کرد: البته ایشان این حقیقت را نیز یادآور می‌شود که سخن مذکور با این باور تنافی ندارد که پیامبر(ص)، اهل بیت(ع) و ائمه معصومین(ع) نیز تأویل قرآن را بدانند؛ ولی این آیه این مطلب را حکایت نمی‌کند(نک: المیزان؛ ج 3/صص 27 و 28).
وی با اشاره به جایگاه بالای تفسیر المیزان بیان کرد: تحقیقات گسترده‌ای در خصوص این تفسیر ارجمند انجام شده و مقالات فراوانی درباره آن و روش علامه طباطبایی در بیان آیات الهی به رشته تحریر درآمده است، ولی هنوز جای کاوش در زمینه‌های این تفسیر گرانقدر بسیار است و می‌طلبد که لُجنه‌‌ای شکل بگیرد و ابعاد مختلف این تفسیر که مایه افتخار جهان تشیع، بلکه جهان اسلام است، بررسی شود که قطعاً نتایج آن در ارتقای اندیشه‌های ناب اسلامی تأثیری به‌سزا خواهد داشت.
عضو هیئت علمی مرکز فرهنگ و معارف قرآن در پایان اظهار کرد: مقدمه چهارده صفحه‌ای این تفسیر، منبع عظیمی است که می‌طلبد شرحی مفصل ـ که گمان می‌رود بالغ بر صدها صفحه را به خود اختصاص دهد ـ توسط قرآن‌پژوهان توانا و دانشمندان علوم قرآنی نگاشته شود. همچنین تحلیل‌های ادبی، روایی، تاریخی و مباحث موضوعی آن دریایی از علوم و معارف اسلامی را فراروی محققان قرار می‌دهد.