پرسش و پاسخ
پرسش از مشاوران سایت
بازدید کننده گرامی شما می توانید سوالات و ابهامات خود را از طریق سایت ما از مشاوران مذهبی سوال نمایید.
نام و نام خانوادگی :
نکته : پاسخ برای شما ایمیل خواهید شد آدرس الکترونیک :
موضوع :
متن سوال :
[ جستجو در آرشيو ]
آرشیو سوالات پرسیده شده
بنده خدا بنده خدا
بسمه تعالی
سلام علیکم
بنده از کسی شنیده بودم که اگر خانمی در بیرون از خانه عطر بزند طوری که بوی آن را مرد نامحرم متوجه شود، باید غسل جنابت کند. آی این حرف صحیح است؟ ملاک عطر زدن خانم ها چیست؟
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سلام علیکم
عطر زدن زنان در جایی که نامحرم وجود دارد مکروه است و اگر بداند موجب مفسده می شود، احتمال حرمت دارد. (از سایت مرجع تقلیدتان بپرسید)
اما عطر زدن هیچ گاه موجب لزوم غسل جنابت نمی شود.
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
مهمان
الزامات عملی ولایت محوری یعنی جه؟
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : چنین اصطلاحی را نشنیدم.
ولایت یکی از پنچ پایه اصلی اسلام و مهمترین آنها است و به معنای تبعیت از حجت و خداوند و اطاعت از او است که عبارت است از پیامبر و جانشینان معصوم ایشان (12 امام علیهم السلام). ولایت حجت های الهی در امتدا ولایت و سرپرستی خداوند متعال است.
پای بند بودن به دستورات آنها می شود التزام عملی به ولایت.
در زمان غیبت امام معصوم، برخی از شئون ولایت امام معصوم، برای اداره جامعه و امور مسلمانان به فقیه عادل جامع الشرایط منتقل می شود. چنین فقیهی در حیطه امور اجتماعی لازم الاتباع است. ولایت فقیه می شود امتداد ولایت پیامبر و معصومین البته نه در تمامی شئون بلکه در شئون اجتماعی و حکومتی برای حفظ نظام اجتماع در چهارچوب شریعت و دین.
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
میرهاشم میرزلیی
چرا خداوند از حرف نا مثلا ما باران را فرستادیم استفاده کرده است؟
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : 1_ گاهى آوردن ضمیر جمع به جهت اهمیت دادن به موضوع مهمى بوده که باید به آن اهمیّت ویژه اى داده مى شد، مانند حفظ و نگه دارى قرآن از تحریف. خداوند مى فرماید: «انّا نحن نزّلنا الذّکر و انّا له لحافظون؛(1) ما قرآن را نازل کردیم و خود آن را حفظ مى کنیم».
این تعبیر مشحون از اعجاز و متضمّن پنج ضمیر جمع به جهت اهمیت دادن به قرآن است. بنابراین جمع آوردن ضمیر گاهى به جهت اهمیت موضوع است.
2_ برخى از کارهاى الهى به واسطه ملائکه که جنود و کارگزاران الهى هستند انجام مى شود. در این گونه موارد جهت تفخیم و تعظیم ضمیر جمع آورده مى شود مانند: «إنّا کلّ شى خلقناه بقدر؛(2) ما هر چیزى را به اندازه خلق کردیم».asfgsdfgsd
3_ گاهى جمع آوردن ضمیر فقط براى تفخیم و تعظیم است، مانند: «انّا هدیناه السبیل؛(3) ما راه را به شما نشان دادیم».(4) گاه ضمیر متکلم وحده بیان مى شود که عنایت خاص به چیزى و به خلق بلاواسطة چیزى معلوم شود و احتمال مداخلة غیر و وسائط دفع شود، مثل: «یا موسى انّنى أنا الله» در این مورد آوردن ضمیر جمع منافى با مقصود است.(5)
مرحوم آیت الله طالقانى در تفسیرپرتوی از قرآن فرمود: «در آیة «انّا انزلناه فى لیلة القدر» ضمیر جمع به کار برده با آن که او یکتا و یگانه است تا بر عظمت نازل کننده (خدا) دلالت کند. بدیهى است آن چه را که بخشنده اى بزرگ مى‌بخشد و مى فرستد، قطعاً‍ با اهمیّت و عظیم است و نظیرش را در لفظ «الم نشرح لک صدرک» مى توان یافت».(6)
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
محمد هادی
با سلام به همه دوستان
دلائل عقلی عدم تحریف قرآن را به طورکامل توضیح دهید؟وآیااهل سنت قائل به عدم تحریف قرآن هستند یا نه؟
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : در امور نقلی (مانند تاریخ و..) دلیل اصلی تواتر است. متن فعلی قرآن بدون هیچ تغییری به تواتر ثابت شده است.
قاطبه اهل سنت و شیعه به عدم تحریف قرآن قائل هستند. البته گروه هایی مانند خوارج به تحریفاتی قائل بودند که هیچ گاه مد نظر مسلمانان قرار نگرفتند.
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) قاسمی : یکی از نشانه های عدم تحریف ، وجود قرآن هایی به دست خط مبارک ائمه در آستان قدس رضوی ، مسکو و پاریس است ، که گرچه اعراب گذاری ندارند اما متن کاملا همان است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
سیدمحمدصادق موسوی
چگونه جنیان تولید مثل میکنند
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : اطلاع دقیقی در دست نیست
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
محمد صادقی
مقام چهارگاه چیست ؟ودرموردچه آیاتی خوانده میشود ؟
محمد مهدی شاه آبادی (داور) :
مقام چهار گاه :

مقام چهار گاه از نظر علمی مهم ترین مقام ایران است . هم مانند شور و همایون پایین رونده است و هم مانند ماهور و اصفهان بالارونده است و در هر دو حالت محسوس دارد .
فواصل گام چهار گاه به ترتیب زیر می باشد :
75/0 پرده 25/1 پرده 5/0 پرده 1 پرده 75/0 پرده 25/1 پرده 5/0 پرده

ملاحظه می شود که دانگ های گام سه گاه برابر است و فاصله ی میان دو دانگ 1 پرده است .

مقام چهارگاه مانند شور ، سه گاه و نوا کاملا شرقی است و از نظر علمی دلایل زیر مهم تر است :

دانگ های آن مساوی است در صورتی که در شور و سه گاه گام ها مساوی نیست .
گام چهار گاه هم بالارونده دارد و هم پایین رونده ، در صورتی که شور و همایون فقط پایین رونده و سه گاه کلا محسوس ندارد .
گام چهار گاه در حالت بالارونده درجه ی پنجمش نمایان است و در موقعیت پایین رونده نیز نمایان طبیعی در درجه ی چهارم دارد .
*(نکته) : این گام تمام خواص موسیقی ایرانی را دارد و در موسیقی غربی گامی با سه خصوصیت فوق نداریم .

مایه شناسی چهار گاه :

هر گاه با فاصله ی پنجم دررست بالا برویم ، این تغییرات حاصل می شود .
درجه ی پنجم گام جدید ربع پرده بالا میرود . درجه ششم گام جدید ربع پرده پایین می آید و درجه ی هفتم آن نیز نیم پرده بالا می رود .

هر گاه با فاصله ی چهارم درست بالا برویم این تغییرات حاصل می شود .
درجه ی پنجم گام اولیه ربع پرده پایین می آید ، درجه ی ششم آن ربع پرده بالا می رود و درجه ی هفتم آن نیز نیم پرده پایین می آید.

نتیجه : قاعده ی مایه شناسی دوازده مایه ی بالا به این صورت است که آخرین کرن و اولین سری "رو پایه" است و اگر از آن یک درجه پایین بیاییم به تونیک می رسیم ( البته این قاعده شامل چهار گاه "لا" که دو علامت ربع پرده ای مختلف دارد نمی شود .
فرود مخصوص چهارگاه : از خواص آواز چهار گاه این است که در موقع شروع و فرود درجه ی "رونمایان" (ششم) حالت نمایان به خود می گیرد و روی تونیک خود حل می شود .


مقام چهارگاه:اثر این مقام‌ها، ایجاد شور و شوق جوانی است و در آیاتی با مضامین خدا، بهشت، توبه، معجزات پیامبران، دعا و درخواست و حرکت و مبارزه به کارمی‌رود.
بسیار مناسب است آیاتی را که درباره قصص و تاریخ انبیا است و یا در آن نشانه های الهی ذکر شده و همچنین آیاتی که در مورد کفار و مشرکین است با این مقام تلاوت کرد.
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
مرضیه صدیقی آخا
سلام ؛ خسته نباشید
آیا بین معنای "یشرب بها " و "یشرب منها " فرق نیست ؟
چطور میفهمیم که سیاق آیات داستان است ؟
آیا میتوانیم یک لغتنامه قرآنی درست کنیم که بر مبنای معنایی که در تدبر به دست آورده ایم باشد ؟ مثلا کفور به معنای ناسپاس ؛ یا تقوا نقطه مقابل فجور و فجور به معنای از تعادل خارج کردن نفس ؟
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : شرب با من متعدی می شود و وقتی با »باء» متعدی شود،‌معنای «روی» (سیراب شدن) در آن آمده است. یعنی اگر با نظر دقیق بخواهیم ترجمه کیم احتمالاً معنای آیه این می شود: چشمه ای که ابرار از آن می نوشند و سیراب می شوند و این معنا در شرب با من نیست.
چون دارد داستان را به زمان حال تعریف می کند در حالی که زمان داستان نیز گذشته است.
کار بسیار خوبی است هر چند برخی کتاب ها در این زمینه نوشته شده است مانند قاموس قرآن و کتاب التحقیق.
البته معانی قرآنی چیزی جدای از معانی لغت عرب نیست اما در بسیاری موارد آن را توسعه داده یا در معنای خاصی اصطلاح کرده است. کفور در عرب هم به معنای ناسپاس استفاده می شود.
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
مرضیه صدیقی آخا
سلام ؛
1-در سوره انسان آیه 5 چرا "یشرب بها" داریم نه "یشرب منها" ؟
2-در آیه 7 و 8 چرا فعل مضارع "یوفون" و "یطعمون" معنای ماضی دارد؟
3-آیا میتوانیم آیه 3 و 4 را اینطور معنا کنیم : ما راه را به انسان نشان دادیم او میتواند شکرگزار باشد یا اینکه این راه را نادیده بگیرد ( کفور به معنای بسیار پوشاننده ) . اگر نادیده گرفت در ابتدای راه گرفتار غل و زنجیر میشود و میسوزد . در حقیقت در فرهنگ قرآن انسانی که وارد این راه نمیشود اصلا راه نمیرود و در جا میزند . آیا میتوانیم شیطان را سعیر ( آتش فروزان) بدانیم ؟
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : 1.شرب با «باء» نیز متعدی می شود.
2. سیاق آیات، سیاق داستان گویی است. یعنی قرآن داستان را در زمان وقوع آن تعریف می کند گویی که گوینده داستان در حال مشاهده آن است و در همان زمان در حال گزارش وقایع است.
3. کفور به معنای یسیار ناسپاس است و این هم در معنای لغت آمده و هم با تقابل شاکر سازگار است. کسی که راه هدایت را نادیده گیرد از آن راه عبور نخواهد کرد. سعیر به معنی سوزاننده است و به آتش جهنم اطلاق می شود و برای اطلاق بر شیطان نیاز به دلیل وجود دارد که در اینجا نیست. به ویژه به خاطر وجود اعتدنا لهم
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
مهمان
با سلام و خسته نباشید. امیدوارم لبخند امام زمان روزیتان باشد
پوشش من در بیرون از خانه ساده است با اینکه تمکن مالی دارم و علاقه ای به جلب توجه ندارم ولی بقیه مرا سرزنش می کنند که این ساده پوشی به ضررت می باشد و کسی تو را در ان حد که هستی نمی بیند و از نگاه های غرور امیز و تحقیر امیز دیگران هم اذیت می شوم به نظر شما کار من تا چه اندازه درسته؟ ولی من هر وقت کمکی از نظر علمی و اجتماعی خواسته اند کرده ام ولی از حرفهایشان دلگیرم مرا راهنمایی فرمایید؟
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : ارزش انسان به علم و تقوا و اخلاق و مهارت های عملی او در زندگی است. ظاهر انسان اگر بیش از حد مهم دانسته شود سایر ابعاد وجودی را می پوشاند. هر چند بسیاری از امردم ظاهربین هستند و انسان ها را بر اساس ظاهرشان ارزشگذاری می کنند اما رزش اصلی نزد خدا است و بندگان عاقل نیز با معیارهای اصلی و انسانی سایر افراد را ارزیابی می کنند.
باید به ظاهر در حدود شریعت اهمیت داد و پاکیزگی، ژولیده نبودن، آراسته بودن را لحاظ نمود اما توجه بیش از حد به ظاهر ممکن است چند روزی انسان را پیش انسان های ظاهربین بزرگ جلوه دهد اما اولاً پس از مدتی که از جوانی و شادابی انسان گذشت ارزش انسان کاسته می شود و ثانیاً زیبایی های اصلی انسان نزد اهل خرد پوشیده می ماند.
سعی کنید با افراد عاقل و بزرگتر و دیندار مرتبط باشید و بر عم ارزش ها و توانایی های حقیقی تان، مانند تقوا، علم، مهارت های هنری و... بیافزایید و با توکل به خدا از سرزنش سایرین نترسید.
زمان ارزش حقیقی انسان ها را آشکار می کند.
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
حسین شریفی
آیا خدا وعده ی بهشت را فقط به مسلمانان داده است؟آیا کسی که لاییک است حق رفتن به بهشت را ندارد حتی اگه تو زندگیه خودش کارهای خیر زیادی رو انجام داده باشه؟
اگر این طور باشد که بهشت فقط از آنه مسلمانان باشد پس دیگه نمیتوان عدالت را با آن معنای قبلی شناخت.لطفا جواب رو به صورت کامل و بدون انحراف کشیدن موضوع جواب بدهید.ممنون
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : انسان ها بر اساس دین به سه دسته کلی تقسیم می شوند:
1. آنهایی که دین به آنها عرضه شده و آن را پذیرفته اند (مومنین)
2. آنهای که دین به آنها عرضه شده و از پذیرش آن سر باز زده اند (کافران)
3. آنهایی که دین به آنها نرسیده است (مستضعفین)
مستضعفین را خدا می داند و تکلیف شان در آن جهان معلم می شود. البته اگر کارهای خوبی با نیت خوب و انسانی انجام داده باشند نتیجه آن را در دنیا یا آخرت خواهند گرفت.
کسی که بمیرد و کافر باشد به بهشت راه پیدا نخواهد کرد. البته اگر عملی را از روی انیات انسانی و بدون طمع های مادی و نفسانی انجام داده باشد اثر آن را به شکل های گوناگون (نفع مادی در دنیا، کم شدن دشواری مرگ یا عذاب های قبر یا کاهش عذاب های اخروی)‌خواهد دید. اما هیچ گس بدون ایمان به خداوند وارد بهشت نخواهد شد.
ظلم زمانی روی می دهد که کسی را به استحقاقش نرسانند. در این جا هیچ کسی حقی بر عهده خدا ندارد چز وعده هایی که خدا خود داده است و به آنها عمل خواهد کرد.
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  • <<
  • <
  • تعداد صفحات : 195
  • >
  • >>